انقلاب اسلامی :: انقلاب ‌اسلامی در داراب

انقلاب ‌اسلامی در داراب

27 آبان 1397

سیدرضا فندرسکی

داراب از شهرهای جنوب‌شرقی استان فارس است؛ این متن به مبارزات مردم این شهر در طی سال 1357 می‌پردازد.

روز دهم فروردین 1357 به مناسبت چهلمین روز شهدای قیام 29 بهمن تبریز، بیشتر مغازه‌ها در بازار و خیابان‌های داراب بسته بود.

روز 18 خرداد 1357 روحانیان داراب در نامه‌ای خطاب به آیت‌الله سیدعبدالله ‌شیرازی اعلام کردند که با وجود سخت‌گیری‌های مسئولین شهرهای کوچک، آنان با بستن مغازه‌ها و برپایی مجالس ترحیم، انزجار خود را از حکومت شاه ابراز می‌کنند.

روز ششم مرداد و پس از خاتمه دعای ندبه در مسجد جامع داراب، حجت‌الاسلام شیخ ‌علی‌اکبر عندلیبی سخنرانی کرد و مطالبی علیه حکومت پهلوی بیان نمود. پس از سخنرانی تعدادی از مردم به خیابان آمدند و شعارهایی علیه حکومت پهلوی سردادند.

روز 23 مرداد 1357 و پس از دستگیری حجت‌الاسلام محمدعلی‌ انصاری از روحانیان انقلابی در داراب، مردم در تظاهرات خود با استفاده از تنه درختان و لاستیک‌های فرسوده، راه‌بندان ایجاد کردند. در پی این حادثه، به درخواست رئیس شهربانی، سه دستگاه نفربر زرهی و یک گروه از گردان ضربت به داراب اعزام شدند. در تظاهرات این روز یک نفر نیز به شهادت رسید.

روز بعد، پس از تدفین شهید عبدالمهدی‌ خاکپور دوهزار نفر از مردم در خیابانهای شهر تظاهرات کردند؛ در این راهپیمایی بیست‌ویک نفر از مردم دستگیر شدند و شیشه‌های ساختمان حزب ‌رستاخیز شکسته شد.

انقلابیون داراب در روز 18 مهر 1357 خواسته‌های خود را اعلام کردند که مهمترین آنها برکناری رئیسان شهربانی، شیر و خورشید و آموزش ‌و پرورش داراب و مجازات عامل شهادت عبدالمهدی ‌خاکپور بود. با تشویق هشت نفر از فرهنگیان داراب، عکس‌های شاه در دبیرستانهای آزرم و کوروش شهرستان داراب از دیوار پایین آورده ‌شد. همچنین دانش‌آموزان، عکس‌های شاه در کتاب‌های درسی را کندند و پاره کردند.

روز بیست‌وپنجم مهر مغازه‌ها و مدارس شهر داراب، مانند بسیاری دیگر از شهرهای استان فارس، تعطیل بود.

روزهای هشتم و نهم آبان 1357 در داراب تظاهرات روی داد. دامنه تظاهرات روز نهم بسیار گسترده‌تر بود. در این روز شهر کاملاً تعطیل شد. تظاهرات از صبح آغاز شد و گسترش یافت. تظاهرکنندگان با آتش‌زدن لاستیکها و سنگ‌ چیدن در خیابانها مسیر عبور خودروهای مأموران حکومت پهلوی را مسدود کردند. برای مقابله با مردم نیروهای ژاندارمری به کمک نیروهای شهربانی آمدند و مأموران با تانک و زره‌پوش در خیابانها مستقر شدند. این تظاهرات تا شب ادامه داشت.[1] دو روز بعد هزار نفر از دانش‌آموزان داراب در حالی‌که گروهی از طلاب حوزه علمیه داراب پیشاپیش آنها حرکت می‌کردند، راهپیمایی کردند و در مراسم سوگواری سالروز شهادت امام محمدتقی(ع) شرکت کردند.

روز دوازدهم آبان تظاهراتی با حضور ده‌هزار نفر برگزار شد و سپس در میدان ششم بهمن بین مردم و مأموران درگیری روی داد. بنا به توصیه روحانیان مردم از تظاهرات دست کشیدند، اما بعدازظهر تظاهرات ادامه یافت. روز چهاردهم آبان، یک روز پس از شهادت عده‌ای از دانش‌آموزان و دانشجویان در دانشگاه تهران، مدارس داراب تعطیل شد و دانش‌آموزان به خیابانها آمدند. هنگام عبور دانش‌آموزان از مقابل حوزه علمیه این شهر، طلبه‌ها نیز به آنان پیوستند. اصناف نیز مغازه‌های خود را بستند و با جمعیت همراه شدند. تعداد مردم حاضر در تظاهرات حدود ده‌هزار نفر بود و خواهان برپایی حکومت ‌اسلامی بودند.

در اواخر آبان 1357 مغازه‌های داراب تعطیل بود و رانندگان تاکسی نیز اعتصاب کردند. بر اساس گفته‌ها، بنا بود این اعتصاب تا یک هفته ادامه داشته باشد.

در روزهای بیست‌وسوم، بیست‌وششم و بیست‌وهفتم آبان نیز اجتماعاتی تشکیل شد و روز اول آذر مردم داراب با دویست دستگاه خودرو و یکصد موتورسیکلت به استقبال یکی از زندانیان سیاسی آزادشده تا بیست‌وپنج کیلومتری داراب رفتند. هنگام بازگشت جمعیت به شهر بین مردم و مأموران درگیری‌هایی روی داد که منجر به تیراندازی شد.

روز پنجم آذر همانند بسیاری از شهرهای استان فارس، در داراب نیز بیشتر مغازه‌ها بسته بود و تظاهرات پراکنده‌ای روی داد. سه روز بعد مأموران ژاندارمری دو نفر را که در روستاهای اطراف داراب اعلامیه و کتاب توزیع می‌کردند دستگیر کردند.

به گزارش شهربانی عده‌ای از روحانیان از قم به داراب آمده و در روستاهای اطراف این شهر مردم را تشویق می‌کردند که در روزهای تاسوعا و عاشورا برای برگزاری تظاهرات به شهر بیایند و مجسمه شاه را پایین بیاورند.[2]

بر اساس گزارش شهربانی و با استناد به بخشنامه‌ دولتی، همه نیروهای شهربانی در روزهای تاسوعا و عاشورا در محوطه این سازمان مستقر شدند و مردم را در انجام تظاهرات آزاد گذاشتند. صبح روز تاسوعا، نوزده آذر، دسته‌های عزاداری به خیابانها آمدند و شعارهای انقلابی سردادند. عده‌ای از مردم مجسمه شاه را پایین آوردند و تکه‌تکه کردند. تظاهرکنندگان پس از شکستن شیشه‌های ساختمان فرمانداری، قصد حمله به ژاندارمری را داشتند که با تیراندازی مأموران مواجه شدند. در این تیراندازی‌ها یک نوجوان به نام مهدی منفرد به شهادت رسید و هفت نفر نیز مجروح شدند.[3] عده‌ای نیز به منزل رئیس پاسگاه ژاندارمری و چند نفر از مأموران حمله کردند.

در روز عاشورا، بیستم آذر، مردم داراب و روستاهای اطراف در حالی که تعدادشان به بیست‌هزار نفر می‌رسید در یک راهپیمایی پیکر شهید مهدی منفرد را تشییع کردند و به خاک سپردند. عصر روز عاشورا نیز همه دسته‌های عزاداری به یکدیگر پیوستند و تا نیمه‌شب مشغول تظاهرات بودند.

در روز بیست‌ودوم آذر شهر داراب تعطیل بود و تظاهرات پراکنده‌ای نیز روی داد. در این روز شهردار داراب استعفا داد. مردم داراب عده‌ای را از بین خود انتخاب کرده و مأمور گشت در شبها کردند. یک آمبولانس شیر و خورشید نیز در اختیار آنان قرار گرفته بود.

در روز بیست و ششم آذر دو فرد ناشناس بطری حاوی مواد آتش‌زا را به طرف یکی از خانه‌های سازمانی نیروهای حکومتی پرتاب کردند و متواری شدند. در این روز مغازه‌های شهر تعطیل بود.

در روز هجدهم دی 1357 بیش از پانزده‌هزار نفر از اهالی داراب و روستاهای اطراف تظاهرات کردند و ضمن آتش‌زدن عکسهای شاه قصد حمله به شهربانی را داشتند که موفق نشدند. در روستای فرک از توابع داراب نیز مردم با سنگ و چوب به پاسگاه محل حمله کردند، اما با تیراندازی مأموران متفرق شدند.

 

 

پی‌نوشت‌ها

 

[1]. رستاخیز، ش 1052، ص 14

[2]. سندِ ص 359، ج 18، کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک.

[3]. کیهان، ش 10605، ص 6

 

 

منابع

ـ انقلاب ‌اسلامی به روایت اسناد ساواک (دوره 25 جلدی)، مرکز بررسی اسناد تاریخی

ـ روزنامه رستاخیز

ـ روزنامه کیهان



 
تعداد بازدید: 1598


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: