27 آذر 1397
جواد رضایی
استان فارس و به خصوص شهر شیراز، موقعیت ممتازی در وقایع انقلابی سال 1357 ش داشت. شیراز در کنار تبریز، اصفهان و مشهد، چهارمین شهری بود که آمریکاییها در آن کنسولگری داشتند.
همزمان با چهلم شهدای قیام 19 دی مردم قم، در بسیاری از شهرها راهپیماییهایی برگزار شد که آمریکاییها در مورد شیراز مینویسند: «در شیراز بر اساس گفته کنسولگری، بازار، صبح روز 18 فوریه بسته بود و پلیس تظاهرات را با باتون بر هم زد.»[1]
کنسولگری آمریکا در شیراز در سندی در مورد وقایع شیراز به مناسبت چهلم شهدای قیام مردم تبریز هم مینویسد: «شیراز نیز مانند دیگر شهرهای موجود در قلمرو کنسولگری و نیز دیگر شهرهای ایران شاهد موجی از تظاهرات ضدرژیم بود. تلاش تظاهرکنندگان بیشتر بر بزرگداشت چهلمین روز بروز خشونت در تاریخ 30 مارس که 40 روز پس از شورش تبریز که آن هم 40 روز پس از قتل عام ژانویه در قم بود، متمرکز گردیده بود. آنچه مسلم است این است که این دورههای بزرگداشت چهل روزه وسیلهای شده برای بروز احساسات ضدرژیم که در جامعه ایران ریشههای عمیق و گستردهای دارد.»
آمریکاییها در این سند تحلیلی با اظهار نگرانی از اتحاد روحانیت و دانشگاه به ارائه راهکاری متناسب با طرحهای کارتر، رئیسجمهور آمریکا میپردازند و مینویسند: «وجود این واقعیت که دو گروه، یعنی عناصر نوگرا مرکب از دانشجویان دانشگاهی و نیروهای محافظه کار اسلامی در تظاهرات... بودهاند، ارزیابی علل نهفته در ناآرامیها را دشوارتر و پیچیدهتر میسازد و ضرورت آزادیهای سیاسی بیشتر به نظر میرسد.»
آنها سانسور و سرکوب را روشی ناکارآمد توصیف میکنند: «با نظر به گذشته واضح است که پیش از آن که صدها گل جوانه کند، سرکوب و سانسور نتوانسته است مانع از پدیدار گشتن ناآرامی اجتماعی، که اکنون در همه جا به چشم میخورد، گردد.»[2]
رخداد بعدی که آمریکاییها به آن اشاره میکنند مربوط به تظاهراتی است که به سمت دفتر انجمن ایران و آمریکا در شیراز برگزار میشود؛ آن را اولین رویداد از این نوع میدانند: «200 نفر مستقیماً به طرف انجمن به راه افتاده بودند ولی توسط پلیس متفرق شدند. این اولین باری بود که انجمن ایران و آمریکا به طور اخص هدف قرار گرفته بود، در حالی که در دفعات پیش بر سر راه اهداف دیگر واقع شده بود.»[3]
آمریکاییها در سندی به اعتراضی در شیراز، در مردادماه 1357 اشاره میکنند که: «گفته میشود... منجر به مرگ 60 تا 200 نفر شده...»[4]
دولت شریف امامی پس از واقعه 17 شهریور تهران، به مدت شش ماه در 12 شهر حکومت نظامی اعلام میکند که استان فارس و سه شهر شیراز، کازرون و جهرم در این زمینه رکوددار به حساب میآیند.[5]
کنسولگری آمریکا در شیراز در گزارش کوتاهی اوضاع شیراز را پس از اعلام حکومت نظامی اینگونه توصیف میکند: «پس از برخی اغتشاشات در روز اول حکومت نظامی وضعیت اکنون آرام است. در آنجا نیز مغازهها بسته اند.»[6]
آمریکاییها از دستگیری روحانیون شیراز در روزهای پس از واقعه 17 شهریور خبر میدهند و مینویسند: «رهبران مذهبی دستگیر شده عبارتند از ملایان، پیشوا، مصباحی و آیت الله عبدالحسین دستغیب.... طبق اظهارات دست اندرکاران محلی حکومت نظامی، اینها مهم ترین سازمان دهندگان بخش عمده ناآرامیهای شیراز میباشند.»[7]
شهر شیراز در فاصله شهریور تا ابان 57 رویدادهای انقلابی زیادی را داشت که در اسناد آمریکاییها چندان به آنها اشاره نشده است. آمریکاییها در مورد تظاهراتی در 14 آبان میگویند: «شیراز شاهد تظاهرات وسیعی همراه با تیراندازی سربازان بود.»[8]
آمریکاییها در سند دیگری در مورد تظاهراتهای نیمه ابان شیراز مینویسند: «از شیراز گزارش شد چند تظاهرات توسط گاز اشک آور متفرق شد ولی تیراندازی صورت نگرفت.»[9]
در 28 آبان، آمریکاییها که شیراز را شبیه جزیره آرامش در هفتههای قبل از این روز توصیف کرده بودند، در مورد وقایع اینگونه اظهارنظر میکنند: «شیراز که در هفتههای گذشته مانند یک جزیره آرامش به نظر میرسید... شاهد خشونت بود. کنسولگری گزارش میدهد که نیروهای نظامی پس از دستورات بی نتیجه به جمعیت چند هزارنفری برای متفرق شدن، به سوی آنان تیراندازی کردند. گزارش شده است که 15 یا 16 نفر مورد اصابت قرار گرفته اند ولی تاکنون در مورد تعداد کشته شدگان تأییدیهای در دست نیست.»[10]
آمریکاییها در سند دیگری به صورت مشروح به وقایع 27 آبان شیراز میپردازند. اگرچه اطلاعات دقیقی ندارند و بیشتر بر اساس شواهد صحبت میکنند: «حادثه تیراندازی روز 19 نوامبر که در رسانههای بینالمللی انعکاس یافته بسیار اغراق آمیز است. مسئولین حکومت نظامی مدعی هستند یک نفر کشته شده... بررسی کنسول از بیمارستانها نشانگر آن است که یک نفر در هنگام ورود به بیمارستان جان سپرده و دو نفر دیگر در اثر جراحات وارده بعداً فوت کردند و حدود 20 تا 30 نفر زخمی به بیمارستان آورده شده بودند. تعدادی از مجروحین هم با ماشینهای خصوصی از معرکه خارج شده بودند که احتمالاً عدهای از آنها کشته شده اند.... این حادثه هنگامی اتفاق افتاد که جمعیتی در حدود 2000 نفر بعد از مراسم نیایش عید غدیرخم... از مسجد خارج شدند. این جمعیت توسط فرد ناشناسی به میدانی در آن حوالی هدایت شد. در آنجا... سربازان آتش گشودند. بعضی معتقدند که سربازان از داخل هلیکوپترها تیراندازی میکردند.
آمریکاییها در ادامه تحلیل میکنند محل این حادثه به میدان ژاله شیراز مبدل خواهد شد: «حقیقت هر چه باشد این میدان احتمالاً به میدان ژاله شیراز مبدل خو اهد شد. بازار و حدود 50 تا 60 درصد از مغازههای دیگر در روز دوشنبه و سه شنبه بسته بود. امروز عملاً تمام شهر و مدارس در اعتراض به این حادثه تعطیل است. ادارات دولتی باز است ولی ظاهراً عملکرد واقعی خود را ندارند.»[11]
واقعه شیراز باعث بروز ناآرامیهایی به همین مناسبت در برخی از شهرهای استان فارس میشود.[12]
آمریکاییها در سندی که حوادث ضدآمریکایی در ماههای اکتبر و نوامبر 1978 را در آن آوردهاند به دو حادثه ضدآمریکایی در شیراز اشاره میکنند. که هردو صرفا تهدید هستند و اقدامی انجام نمیشود.[13]
همزمان با آغاز ماه محرم و در یک اعتصاب سراسری، تمامی مغازههای شیراز در 11 آذرماه بسته میشوند.[14] از دید آمریکاییها در شامگاه 13 آذر نیز تظاهرات بزرگی در شیراز برپا میشود که با تیراندازی، تظاهرکنندگان متفرق و پراکنده میشوند. در همین ایام در شیراز کماکان وضعیت اعتصاب ادامه داشته و بنابر ادعای کنسول آمریکا 70 تا 80 درصد از مغازهها در ظاهر بسته هستند و فقط به مشتریان دائمی خود جنس میفروشند.[15]
با نزدیکی به تاسوعا و عاشورای حسینی، آمریکاییها گزارش میکنند: «در شیراز طی شبهای گذشته سر و صدای بیشتری از جانب جمعیت و تیراندازی سربازان شنیده شد. مدت قطع برق برخلاف معمول طولانی بوده است.»[16]
در مورد تظاهرات 13 آذر آمریکاییها به نقل از مشاهدات اتباع آمریکایی اطلاعات جامعتر و گزارش کاملتری ارائه میکنند. در این گزارش به نقل از اتباع آمریکایی آمده است: «شب سوم دسامبر 78 تظاهراتی با شرکت 150 نفر در خیابان زند شیراز برگزار شد.... نیروی زمینی ارتش جمعیت را متفرق گردانیدند.... محل دقیق آن در خیابانی که ساختمان استانداری در آن واقع است، میباشد. مجروحی گزارش نشده و در تمام طول تظاهرات پرسنل نظامی آمریکا مجاز به خروج از پایگاه هوایی نبودند. »[17]
همزمان با راهپیماییهای تاسوعا و عاشورای حسینی، کنسول آمریکا در شیراز از راهپیمایی سازمان یافته و آرامی در این شهر به سفارت آمریکا گزارش میدهد که بدون هیچگونه درگیری و خشونتی پایان مییابد.[18]
آمریکاییها در سندی در مورد این راهپیماییها مینویسند: «تودههای وسیع مذهبی در ... شیراز ... راهپیمایی کردند. جمعیت در بیشتر نقاط منظم، آرام و مسالمت آمیز حرکت میکردند و خوب سازماندهی شده بودند و به خوبی کنترل میشدند.»[19]
در متن بعدی به سایر فعالیتهای انقلابی در استان فارس، تا پیروزی انقلاب اسلامی خواهیم پرداخت.
انقلاب اسلامی در استان فارس ـ بخش دوم
پینوشتها:
[1]. اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب نهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1387، ص 17، سند شماره 8، 19 فوریه 1978ـ 30 بهمن 1356.
[2]. همان، ص 64 الی 66، سند شماره 31، 14 می 1978ـ 24 اردیبهشت 1357.
[3]. همان، ص 88، سند شماره 45، 9 اوت 1978ـ 18 مرداد 1357.
[4]. همان، ص 105، سند شماره 52، 3 سپتامبر 1978ـ 12 شهریور 1357.
[5]. همان، ص 116، سند شماره 56، 8 سپتامبر 1978ـ 17 شهریور 1357.
[6]. همان، ص 132، سند شماره 63، 11 سپتامبر 1978ـ 20 شهریور 1357.
[7]. همان، ص 139، سند شماره 67، 13 سپتامبر 1978ـ 22 شهریور 1357.
[8]. همان، ص 266، سند شماره 137، 6 نوامبر 1978ـ 15 آبان 1357.
[9]. همان، ص 272، سند شماره 143، 7 نوامبر 1978ـ 16 آبان 1357.
[10]. همان، ص 340، سند شماره 196، 19 نوامبر 1978ـ 28 آبان 1357.
[11]. همان، ص 347، سند شماره 202، 22 نوامبر 1978ـ 1 آذر 1357.
[12]. همان، ص 351، سند شماره 204، 23 نوامبر 1978ـ 2 آذر 1357.
[13]. همان، ص 393 الی 407، سند شماره 229.
[14]. همان، ص 437، سند شماره 245، 3 دسامبر 1978ـ 12 آذر 1357.
[15]. همان، صص 466 و 467، سند شماره 255، 5 دسامبر 1978ـ 14 آذر 1357.
[16]. همان، ص 525، سند شماره 279، 8 دسامبر 1978ـ 17 آذر 1357.
[17]. همان، صص 528 و 529، سند شماره 280، 9 دسامبر 1978ـ 18 آذر 1357.
[18]. همان، ص 555، سند شماره 295، 10 دسامبر 1978ـ 19 آذر 1357.
[19]. همان، ص 565، سند شماره 301، 11 دسامبر 1978ـ 20 آذر 1357.
تعداد بازدید: 1676