19 دی 1397
الهام صالح
آیتالله سیدمصطفی خمینی در اول آبان 1356 به شکل مرموزی به شهادت رسید. پس از شهادت او مردم برخلاف تصور حکومت پهلوی، مراسم عزاداری مختلفی را برگزار کردند که تا چهلمین روز شهادت او ادامه یافت. همچنین مردم علیه حکومت، تظاهرات کردند. رژیم که چنین اتفاقی را پیشبینی نکرده بود، غافلگیر شد. حکومت پهلوی سعی داشت پیشنهاد کارتر، رئیسجمهور آمریکا مبنیبر ایجاد فضای باز سیاسی را اجرا و از طغیان عمومی جلوگیری کند. بنابراین به فکر یک راه چاره افتاد؛ شکست اعتبار و هتک حرمت امام خمینی(ره).
در اواسط دی 1356، پیک دربار، پاکتی مهر و موم شده را که حاوی یک نامه بود، به داریوش همایون، وزیر اطلاعات و جهانگردی تحویل داد. مقصد اصلی این نامه، روزنامه اطلاعات بود. مسعودی، صاحبامتیاز روزنامه وقتی از محتوای نامه خبر یافت، نگران واکنش روحانیون شد، او همچنین نامه را برای روزنامه خطرناک میدانست، اما در تماسهایی که داریوش همایون، وزیر اطلاعات و جهانگردی و جمشید آموزگار، نخستوزیر با روزنامه گرفتند، متوجه شد این نامه تند با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در واقع به درخواست شاه نوشته شده است. محمدرضا پهلوی، پیش از آن در گفتوگو با خبرنگار یک مجله آمریکایی، از همین مضمون استفاده کرده بود.
«احمد رشیدیمطلق»، نویسنده مقاله، بیحجابی را یک فضیلت دانسته و از حجاب، کهنهپرستی و ارتجاع سیاه نام برده بود. در این مقاله همچنین با توهین به امام خمینی(ره)، از قیام 15 خرداد 1342، به عنوان توطئه استعمار سرخ و سیاه نام برده شد. این مقاله در تاریخ 17 دی انتشار یافت و پس از توزیع سراسری آن مردم و روحانیون واکنش نشان دادند.
صبح روز 18 دی، مردم و روحانیون به سمت منزل آیتالله گلپایگانی حرکت کردند. آیتالله گلپایگانی پس از خواندن آیه استرجاع، گفت: «ما هم از وارد شدن این ضایعه بزرگ بر جامعه روحانیت و بر فقه و اجتهاد خبردار شدیم. اینها اشتباه میکنند؛ اینها فکر نکنند ما دیگر سکوت کردهایم و چیزی نخواهیم گفت و دست برمیداریم. اینها باید بدانند که اگر سرنیزه را حتی به زیر گلوی ما بگذارند، ما حرفمان را میزنیم.»
تظاهرکنندگان سپس به سمت منزل علامه طباطبایی حرکت و در منزل ایشان تجمع کردند. به علت بیماری علامه، آیتالله محمد یزدی به سخنرانی و محکومیت حکومت پهلوی پرداخت. پس از آن مردم به منزل آیتالله مکارم شیرازی رفتند که ایشان نیز گفت: «مساله، مساله هتاکی نسبت به آیتاللهالعظمی آقای خمینی نیست، این در واقع هتاکی به تمام مقدسات و به همه ماست... طلاب نباید از همدیگر جدا شوند و باید وحدت داشته باشند. اگر بناست زنده بمانیم، همه باید زنده بمانیم و اگر بناست بمیریم، همه باید بمیریم، جدایی بین ما نخواهد بود.»
در تاریخ 19 دی، کلاسهای درس حوزه علمیه در اعتراض به مقاله توهینآمیز «ایران و استعمار سرخ و سیاه» تعطیل و بازار قم نیز بسته شد. طلاب حوزههای علمیه بهویژه در قم با مراجعه به مراجع و اجتماع در خانههای آنها، اعتراض خود را نسبت به هتاکی به یک مرجع مذهبی نشان دادند. 4 هزار طلبه در قم به تظاهرات علیه حکومت پرداختند. در ساعت 16، پس از اجتماع حدود 10 هزار نفر در مدرسه خان و مسجد اعظم قم، تظاهراتی در خیابان صفائیه این شهر برپا شد. تظاهرکنندگان ابتدا به منزل آیتالله نوری همدانی رفتند. ابتدا حسین موسوی تبریزی در سخنرانی کوتاهی، محتوای توهینآمیز مقاله روزنامه اطلاعات را محکوم کرد، سپس آیتالله نوری همدانی در سخنرانی مفصلی، تلاش حکومت پهلوی در مبارزه با اسلام و روحانیت را محکوم به شکست دانست.
مردم و طلاب، پس از خروج از منزل آیتالله نوری همدانی به برپایی تظاهرات اقدام کردند. تظاهرکنندگان تعدادی از شیشههای دفتر «حزب رستاخیر» را شکستند. آنها به طرف حرم حضرت معصومه(س) رفتند. نیروهای پلیس که پیش از رسیدن مردم به حرم در خیابانهای اطراف حرم مستقر شده بودند، مردم را به رگبار گلوله بستند.
ساواک قم در نامهای به مدیریت کل اداره سوم سازمان اطلاعات و امنیت حکومت پهلوی، شمار شهیدان را پنج نفر گزارش داد. یکی از آنها نوجوان 13 سالهای به نام حیدر رضایی بود. بر اساس همین گزارش تعداد مجروحان 9 نفر بود که حال 2 نفر از آنها وخیم اعلام شد. گزارش دیگری توسط ساواک قم در تاریخ 20 دی به مدیریت کل اداره سوم ارسال شد. در این گزارش، تعداد مجروحان 14 نفر و شهیدان 6 نفر اعلام و نام غلامرضا همراهی نیز به اسامی شهیدان اضافه شد.
تعداد شهیدان و مجروحان بیش از اینها به نظر میرسید. هفتهنامه اشپیگل دراینباره نوشت: «جریان تظاهرات و اعتراضات با شورش طلبههای قم آغاز شد که طی آن طبق اطلاعات رسمی 6 نفر و طبق اطلاعات غیر رسمی 60 نفر به قتل رسیدند.»
روزنامه آبزرور انگلستان نیز به تظاهرات طلاب و مردم قم اشاره کرد: «این تظاهرات با آتش مسلسل پلیس در هم کوبیده شد. رسما اعلام شد که 6 طلبه کشته شدهاند. یک آمار غیر رسمی حکایت از 11 برابر بیشتر از آن دارد.»
مطبوعات و رسانههای داخلی، بر خلاف نشریات خارجی، قیام 19 دی را تحقیر و طوری وانمود کردند که انگار هیچ اتفاقی رخ نداده است. آنها از مردمی که در تظاهرات شرکت کرده بودند، به عنوان مشتی افراد معلومالحال نام بردند. «سرکوب اغتشاش قم»، یکی از تیترهای نشریات بود، اما پس از مدتی روزنامهنگاران جرات یافتند و از چنین تیترهایی استفاده کردند: «تظاهرات قم به خاک و خون کشیده شد».
از آمار دقیق شهدا و مجروحان قیام 19 دی قم، اطلاعاتی در دست نیست. ماموران ساواک در آن دوره، تظاهرکنندگان زخمی را با زنجیر به تخت بیمارستان میبستند تا پس از بهبودی، آنها را به ساواک منتقل کنند، به همین دلیل هم بسیاری از مجروحان این حادثه به بیمارستان مراجعه نکردند. در بهار سال 1357، ساواک به نقل از اداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی نام 4 نفر از شهیدان 19 دی قم را چنین اعلام کرد: حسین قاسمی، علیاصغر خمسهای، مرتضی شریفی و محمد انصاری.
اما اعتراض به مقاله توهینآمیز روزنامه اطلاعات فقط مختص قم نبود، بلکه در سایر شهرها نیز واکنشهایی را دربرداشت. 40 نفر از مردم مشهد در خیابان خسروینو (خیابان شهید اندرزگو) اقدام به برپایی تظاهرات کردند. این عده در پایان با حمله پلیس پراکنده و چند نفر از آنها دستگیر شدند. در این شهر، پس از انتشار مقالهای توهینآمیز درباره امام در روزنامه آفتاب شرق (چاپ استان خراسان)، تعدادی از مدرسان حوزه علمیه در اعتراض به مطالب این روزنامه، کلاس درس خود را تعطیل کردند. عدهای از طلاب هم پس از اجتماع در مقابل مدارس علوم دینی نواب، سلیمانخان، میلانی و ملاحیدر، به مقاله توهینآمیز این روزنامه، تبعید 3 نفر از روحانیان این شهر و دستگیری چند نفر از زنان تظاهرکننده در روز 17 دی ـ که به برنامههای سالروز کشف حجاب اعتراض داشتند ـ اعتراض کردند.
حجتالاسلام فلسفی، ممنوعالمنبر بود اما در منزل خود جلسهای با حضور وعاظ تهران تشکیل داد و به آنها یادآور شد که باید در مقابل اهانت مقاله روزنامه اطلاعات، عکسالعملی شدید نشان دهند و بر قباحت این عمل و تجلیل از شخصیت امام خمینی(ره) تاکید کنند. مدرسین حوزههای علمیه مشهد و روحانیون و ائمه جماعات مساجد آن هم در اعتراض به مقاله روزنامه اطلاعات و کشتار مردم قم، به مدت یک هفته، جلسات درس و برگزاری نماز جماعت را تعطیل کردند.
شیراز نیز در اعتراضات نقش داشت. آیتالله دستغیب در مسجد جامع این شهر، از امام خمینی(ره) به عنوان مرجع تقلید چند میلیون مسلمان شیعه نام برد و توهین مقاله روزنامه اطلاعات به ایشان را با تکیه بر قانون اساسی قابل تعقیب دانست: «عاملین این امر بایستی تحت تعقیب قرار گرفته و از یک تا سه سال زندانی شوند.» وی از قیام 19 دی قم به عنوان واقعهای فراموش نشدنی در حافظه مردم نام برد.
امام خمینی(ره) نیز در اواخر دی 1356 دربارة فاجعه کشتار مردم قم در روز 19 دی فرمودند: «من متحیرم که این فاجعه را، این فاجعه بزرگ را، به کی باید تسلیت بگویم؟ آیا به رسول اکرم - صلیالله علیه و آله - و به ائمه معصومین - علیهمالسلام - به حضرت حجت - سلامالله علیه - تسلیت بگویم؛ یا به امت اسلام، به مسلمین، به مظلومین در تمام اقطار عالَم تسلیت بگویم؛ یا به ملت مظلوم ایران تسلیت بگویم؛ یا به اهالی محترم قم، داغدیدهها، تسلیت بدهم؛ یا به پدر و مادرهای مصیبت دیده تسلیت بدهم؛ یا به حوزههای علم و علمای اعلام تسلیت بگویم؟ به کی باید تسلیت گفت و از کی باید تشکر کرد در این قضایا که برای اسلام پیش میآید و این ملت بیدار ایران در مقابل این مصیبتها استقامت میکند، کشته میدهد، هتک میشود. بیجهت و بدون هیچ مجوزی مردم را به مسلسل بستند.»
ایشان همچنین قطع ریشه فساد را بشارت دادند: «من امیدوارم که همه جبههها، همه جبههها با هم همدست بشوند. و اگر ملت به همه ابعادش همدست بشود، این اسلحه از دست این ناصالحها خلع میشود و شاخ این گاو شکسته میشود. تشتت نکنند، اسباب تشتت فراهم نکنند. با بهانههای جزئی و بچهگانه با هم جنگ نکنند، با هم درنیفتند. این چیزها را آنها درست میکنند و بین مردم درست میکنند تا مردم را به هم مشغول کنند و استفاده کنند. من تشکر خودم را به همه طبقات، به همه از اینکه علمای اسلام را تنها نگذاشتند و همه جبههها خصوصا علمای اعلام، خصوصا بازاریها[ی] بزرگوار، من تشکر از همه آنها میکنم. و از همه آنها استدعا دارم که هم دعا به اسلام بکنند، و هم جبهههای خودشان را محکم کنند و واحد کنند. و کلمه واحده باشد و آن کلمه واحده، قطع ایادی ظَلَمه و ایادی اجانب باشد؛ بلکه این مملکت یک سر و سامانی پیدا بکند و دست اجانب از آن کوتاه بشود.»
کمیسیون حفظ امنیت شهرستان قم در جلسه روز 21 دی، تعدادی از روحانیون و وعاظ را به عنوان عوامل و محرکان وقایع این شهر معرفی و آنها را به نقاط مختلف تبعید کرد. محمد یزدی، محمدعلی گرامی، ناصر مکارم شیرازی، حسین نوری همدانی، ابوالقاسم خزعلی و حسن گرامی برخی از این افراد بودند.
حکومت پهلوی که با قیامی سراسری مواجه شده بود، سعی داشت تا ذهن مردم را نسبت به این موضوع منحرف سازد. بر همین اساس با جمعآوری عدهای از کارمندان و اعضای حزب رستاخیز، تظاهراتی نمایشی راه انداخت تا وانمود کند که روشنفکران ایران، «شورش مرتجعین قم» را محکوم میکنند. این افراد، صبح روز 23 دی 1356، راهی قم شدند و در یک راهپیمایی، شعار «جاوید شاه» سر دادند.
حکومت پهلوی همچنین به برخی از گروههای موافق سلطنت که به اصطلاح خواهان اصلاحات بودند، اجازه فعالیت داد. «کمیته دفاع از آزادی و حقوق بشر» نیز در همین دوران اعلام موجودیت یافت و نماینده هیات اجرایی آن با دعوت از خبرگزاریهای معتبر جهان بهطور رسمی راهاندازی آن را اعلام کرد.
با این وجود، حکومت پهلوی نتوانست واکنشهای مردم را نسبت به اهانت به امام خمینی(ره)، پیشبینی کند. پس از قیام 19 دی قم، مراسم چهلم شهدای این قیام در تبریز برگزار شد و قیام دیگری را رقم زد و به این ترتیب روز به روز پایههای حکومت پهلوی سست شد.
قیام 19 دی قم، مسیر را برای پیشبرد انقلاب و پیروزی آن در بهمن 1357 میسر ساخت. اهمیت این قیام تا حدی است که آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی نیز بارها درباره آن سخنانی را فرمودهاند: «نوزدهم دی یک نقطه درخشنده است؛ نه فقط در تاریخ قم، بلکه در تاریخ کشور ما و تاریخ انقلاب. جوانان قم، مرد و زن، طلبه و غیرطلبه، در این روز یک پاسخِ مؤمنانه و قهرمانانه به نیاز زمانه دادند. مهم این است که هر ملتی، هر شخصی و هر مجموعهای بتواند به نیاز زمانه خود پاسخ دهد. البته مردم قم اولین بار در نوزدهم دی نبود که این هوشیاری و هوشمندی و شجاعت را از خود نشان دادند؛ هزار و دویست سال است که شهر قم پایگاه اشاعه افکار منور اهل بیت(ع) است. آن وقتی که حکومتهای مخالف اهل بیت هم بر سرِ کار بودند، مردم قم این موضع را حفظ کردند و اگر سختیهایی هم داشت، آن را تحمل کردند.»
ایشان درباره ابعاد مختلف قیام 19 دی فرمودهاند: «این حادثه از ابعاد مختلفی قابل توجه و تامل است: هم بصیرت در این حادثه موج میزند، هم موقعشناسی، هم مجاهدت و اقدام و فداکاری؛ اینها ابعاد این حادثه عظیمی است که در 19 دی سال 1356 به وقوع پیوسته است. از طرف دیگر، همین حادثه، مبدأ یک تحول، یک حرکت، یک جریان عظیم و جهتداری در ملت ایران شد. پس حادثه، حقیقتا حادثه مهمی است. آن روز هم تاثیر گذاشت؛ امروز هم که شما یاد آن حادثه را و یاد شهدای روحانی و غیرروحانی آن حادثه را گرامی میدارید، باز تاثیر میگذارد؛ درس میدهد، بصیرت میدهد و جهت حرکت را به ما نشان میدهد.»
منابع:
- مبارزات روحانیون و وعاظ مساجد به روایت اسناد، تدوین: حشمتالله سلیمی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
- تاریخ شفاهی ارتش در انقلاب اسلامی، تدوین: حشمتالله عزیزی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
- صحیفه امام خمینی(ره)، جلد سوم، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)
- دیار بصیرت، جهاد و اجتهاد، گفتارهای حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدارهای سالانه با مردم قم به مناسبت سالگرد قیام نوزده دی، موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، انتشارات انقلاب اسلامی
تعداد بازدید: 1018