02 بهمن 1397
جواد رضایی
دولت شریفامامی با چنین توصیفی از جانب آمریکاییها درباره خود روبهرو شد: «اعلام تجدیدنظر اساسی در طرح پیشنویس لایحه آزادی عمل مطبوعات به وسیله دولت، اجازه مشارکت به کانون وکلا در بازنگری پروندههای زندانیان سیاسی، زدوبندهای سیاسی در صحنه مجلس و درون حزب سرعت گرفته است. شاه دو یا سه چهره را تشویق به تشکیل حزب نموده است اما زدوبند برای مقام ادامه دارد. مخالفین برای اعتصاب هفتم اکتبر تلاش میکنند و ناآرامیهای کارگری برای دولت دردسرهایی درست نموده است. بدینترتیب بهنظر میرسد که دولت به تمام درخواستهای مالی تن دردهد.»[1]
شریفامامیدر دیدار با سفیر آمریکا اثرات جدی اعتصابات را قیمتی میداند که باید پرداخت شود: «حدود 50 اعتصاب فرونشانده شده است. وی تأیید کرد که این موج اعتصابات اثرات جدی بر اقتصاد ایران خواهد داشت ولی افزود این قیمتی است که باید پرداخت شود.» آمریکاییها رفتار دولت را نوعی مصالحه میدانند، البته در اسناد دیگری به ناچاری دولت اشاره میکنند.[2]
در 18 مهرماه 1357 در اسناد سفارت آمریکا موضوع جانشینی شریفامامی مطرح و از فشارهای زیاد بر روی دولت او سخن گفته میشود. آمریکاییها مینویسند: «از جهات مختلف فشار بر دولت شریفامامیادامه یافته است. تظاهرکنندگان که بیشترشان را دانشجو و دانشآموزان دبیرستانی تشکیل میدهند چه در شهرهای بزرگ و چه در شهرهای کوچک به خیابانها میریزند و با پلیس و ارتش درگیر میشوند. در نتیجه تعدادی کشته شدهاند. این رویدادها آنچنان عادی گشتهاند که نمیتوان آنها را جداگانه ذکر کرد. ولی دولت در حال حاضر دست به اقدامات ویژه و جدید علیه آنها نزده است.... ما گزارشاتی داریم که وزرای مسئول برنامههای اقتصادی دولت از این بابت ناراضی هستند. شایعات مربوط به وجود مخالفت و درگیری در کابینه دولت شریفامامی، هنوز ادامه دارد. اگرچه گزارشات ویژه خبر میدهد که... دو یا چند وزیر... که قصد استعفاء داشتند اجباراً از کار خود منصرف شدند.»[3]
آمریکاییها در یکی از اسناد خود به شیوه تظاهرات دانشجویان و دانشآموزان اشاره میکنند که باعث بیاثر شدن مقررات حکومت نظامی شده است: «پدیده جدید، شرکت گروه وسیعی از دانشآموزان دبیرستانی است که در محلات دور از هم، در تظاهرات شرکت میورزند و به سرعت میگریزند. پلیس مقررات حکومت نظامی را که تجمع بیش از دو نفر را ممنوع اعلام میدارد، بیدرنگ به اجراء نگذاشته است. گروهها گردهم میآیند و شعار میدهند، پلیس و نظامیان کمک میطلبند، نیروی کمکی مؤثر فرا میرسد و جمعیت فوراً متفرق میشود.»[4]
آنها همچنین برخورد دولت با ناآرامیهای کارگری را بسیار ضعیف ارزیابی میکنند و مینویسند: «به نظر میرسد پاسخ دولت به ناآرامیهای کارگری از هماهنگی و طرحریزی ضعیفی برخوردار بوده است. ما شواهد روشنی در دست داریم که دولت به هر دلیلی برای استفاده از مکانیسمهای شناخته شده جهت برخورد با وضعیت اعتصاب اقدامی بهعمل نیاورده است. ... وزیر امور اقتصاد و دارایی در ملاقات روز نهم اکتبر با سفیر سولیوان اعتراف کرد که شورای پول که بهطور معمول سیاستهای پولی را هماهنگ میکند تا آن تاریخ حتی تشکیل جلسه هم نداده است.»[5]
یکی از اقدامات نمایشی که در دولت شریفامامی انجام شد، برکناری و احضار نعمتالله نصیری (رئیس سابق ساواک) برای انجام محاکمه به خاطر فساد، در 22 مهر ماه بود.[6]
روزنامههای 24 مهرماه حرفی را از شریفامامی تیتر میکنند که میگوید مجبور به ماندن است و موضوع برکناری او مطرح نیست. آمریکاییها در تحلیلی مینویسند: «سفارت از طریق چندین منبع دریافته است که شاه حداقل اکنون تصمیم به پشتیبانی از نخستوزیر، جهت دادن فرصتی به او که اوضاع مملکت را به دست بگیرد، گرفته است. حقیقت این است که حداقل چند رهبر مذهبی میانهرو خیلی خصوصی وانمود کردهاند که میتوانند با او کار کنند. به علاوه به نظر میرسد که عدم وجود جانشینی واقعاً جذاب عامل اصلی در تصمیم شاه بوده است.» در کنار این موضوع، موضوعاتی مانند ترمیم قریبالوقوع کابینه، آزادی تعدادی زندانی سیاسی، اعتصاب غذای تعدادی از زندانیان و اعتصابات عمومی پراکنده از سایر مسائلی است که دولت شریفامامی در اواخر مهرماه با آنها مواجه بود.[7]
به مناسبت چهلم شهدای 17 شهریور، راهپیماییهایی در سراسر ایران برگزار میشود که اگرچه در بسیاری از شهرها با آرامش تمام میشود، ولی در برخی دیگر از شهرها با برخورد خشونتآمیز مأموران حکومت پهلوی مواجه شده و در حدود 16 نفر شهید و بیش از صدها نفر مجروح میشوند.[8]
در همان روزها تعدادی از نمایندگان مجلس شورای ملی به دنبال استیضاح شریفامامی بودند. جلسه استیضاح در دوم آبان برگزار شد. بنابر گزارش آمریکاییها: «اوضاع دارای اعتدال بیشتری از زمان مباحثات پر سروصدا در مورد برنامه دولت بود. انتقادات بر روی عملکردهای ساواک به عنوان عامل اصلی اغتشاشات اطراف و اکناف کشور متمرکز گردید.»[9]
دولت شریفامامیدر مقاطع مختلف اقدام به آزادی زندانیان سیاسی میکند. در هر مقطع حدود 200، 300 نفر آزاد میشوند و دوباره در مقطع بعدی و به فاصله چند روز همین تعداد تقریبی زندانی آزاد میشوند. یکی از این زندانیان صفر قهرمانیان است که از چند سال بعد از جنگ جهانی دوم در زندان بوده است.[10]
روزهای پایانی دولت شریفامامی هم همراه با شهید و زخمی شدن تعداد زیادی از مردم بود. بنابر گزارش آمریکاییها در هفته اول آبان 15 نفر شهید و تعداد زیادی زخمیشدند.[11]
هفته دوم آبان نیز با کشتار آغاز شد و مخالفین، حکومت پهلوی را عامل اصلی حمله به مردم و کشتار آنها اعلام میکنند. در این باره آمریکاییها مینویسند: «تظاهرات در 37 شهر 8 کشته به جای گذاشت. در تظاهرات عظیم دانشآموزی در سراسر تهران نیروهای ارتش از گاز اشکآور استفاده کردند ولیکن از تلفات گزارشی نشده. مخالفان، حکومت را به سازماندهی نیروهای ضدشورش جهت حمله به تظاهرکنندگان متهم نمودند.»[12]
در هجدهم آبان دو تن از وزرای به تعبیر آمریکاییها برجسته دولت شریفامامی استعفا میدهند. یکی از آنان وزیر دادگستری است که در مبارزه با فسادی که آغاز شده بود نقش داشت. همچنین با وجود زلزله شدید در طبس، دولت شریفامامی از خدمترسانی به زلزلهزدگان عاجز مانده بود: «برنامه دولت جهت بازسازی طبس زلزلهزده رسوایی بزرگی را به وجود آورده است. شهروندان شکایتهای بسیاری ارائه کردهاند که قربانیان زلزله کمکی دریافت نمیکنند. مطبوعات گزارش میدهند که اهالی برای رفتن به دیگر شهرها طبس را ترک میکنند؛ با خاتمه یافتن این امید که دولت آنها را در موطن سابقشان دوباره مستقر سازد.»[13]
دولت شریفامامی در اقدامیدیگر بنابر تحلیل آمریکاییها تصمیم به افزایش قدرت قوه قضاییه میگیرد: «شریفامامی نخستوزیر به رؤسای پلیس، ژاندارمری و ساواک دستور داده که از این پس این نیروها دستورات وزارت دادگستری را اجرا نمایند.... این اقدام، با نظریههای زیادی انطباق دارد که میگویند کلیه اصلاحات، افزایش قدرت قوه قضائیه است.»[14]
گمانهزنی در مورد نخستوزیر بعد از شریفامامی تا روز آخر نخستوزیری او ادامه پیدا کرد. تهران در روز 14 آبان به تعبیر آمریکاییها شاهد بدترین وضع در طول چندین هفته قبل از آن بود.[15] آمریکاییها در گزارشی در مورد وقایع 14 آبان مینویسند: «تعداد تظاهرکنندگان امروز احتمالاً از تعدادی که در تظاهرات 7 سپتامبر ]17 شهریور[ که منجر به برقراری حکومت نظامیشد بیشتر بوده است... تظاهرات وسیع امروز ممکن است تا حدودی پاسخی باشد به تیراندازیهای دیروز [13 آبان] در دانشگاه [تهران]. ولی در شهر گمان بر این میرود که بحران جاری به سرعت به اوج خود خواهد رسید، به نظر میرسد که رهبران مختلف برای سرعت بخشیدن به تصمیمات بحرانی و حاد بیشترین تلاششان را به نحو احسن به خرج میدهند. شهر از شایعات پر شده است...»[16]
با وجود برخوردهای شدید حکومت پهلوی با مخالفان، آمریکاییها به انتقاد از آزادی آنها میپردازند و مینویسند: «آزادی که امروز [14 آبان]... از آن بهره مند بودند (نیروهای مسلح یا پلیس خیلی کم دست به مداخله زدند.) شگفتآور بود. به نظر میرسد که ارتش هنوز هم اعتبار و نفوذ کافی برای اعمال قدرت داشته باشد (به دلیل کنترل مقررات منع عبورومرور شبانه که ظاهراً مؤثر بوده است) اما دولت ایران بایستی اقداماتی را جهت تأمین میزان مشابهی از ثبات، در مدت روز در خلال کارهای روزمره، به عمل آورد. در غیر این صورت... ناآرامیهای زیادی را پیشبینی میکنیم، چیزی که رشتههای از هم گسسته پایتخت این کشور یارای آن را ندارد.»[17]
آنها همچنین در گزارش دیگری از سیاسی بودن اعتراضات کارگری اعلام نگرانی میکنند: «شاید نگرانکنندهترین جنبه وضعیت جاری این باشد که انگیزه کارگران اعتصابی از نان و کره به مسایل و امور سیاسی تحول پیدا کرده است. اعتصابکنندگان در حال حاضر تقریباً بهطور عام خواستهای آزادی زندانیان سیاسی، خاتمه دادن به حکوت نظامی، لغو قراردادهای نفتی، لغو قراردادهای همکاری فنی خارجی و در بسیاری از موارد سقوط شاه را مطرح میکنند. شعارهای حمایت از آیتالله خمینی رهبر مذهبی تبعیدی بین کارگران اعتصابی مشترک است.»[18]
آمریکاییها در سند دیگری وقایع روز 14 آبان تهران را بدترین وضع در طی ده سال قبل از آن مینامند: «امروز زد و خورد بین نیروهای امنیتی و تظاهرکنندگان ادامه یافت و این در حالی است که بدترین آشوب تهران در طی ده سال اخیر به دومین زدوخورد کشیده شد. جماعات زیادی در قسمتهای مختلف شهر گرد آمده بودند.»
سرانجام در ساعات پایانی روز 14 آبان 1357 دولت شریفامامی برکنار میشود و این خبر توسط شخص شاه به سفیر آمریکا داده میشود. «اواخر امروز شاه به سفیر آمریکا سولیوان و سفیر انگلستان پارسونز اطلاع داد که دولت فعلی برکنار و به جای آن دولتی نظامی به ریاست ژنرال ازهاری رئیس فعلی ستاد مشترک ارتش به عنوان نخستوزیر جایگزین خواهد شد، نظامیان و سربازان در سرتاسر تهران در مقیاس وسیعی در حال جابهجایی... هستند.»[19]
پینوشتها:
[1]. اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب نهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1387، ص 180، سند شماره 88، 5 اکتبر 1978- 13 مهر 1357.
[2]. همان، ص 186، سند شماره 89، 5 اکتبر 1978- 13 مهر 1357.
[3]. همان، صص 194 و 195، سند شماره 94، 10 اکتبر 1978- 18 مهر 1357.
[4]. همان، ص 197، سند شماره 95، 11 اکتبر 1978- 19 مهر 1357.
[5]. همان، ص 201، سند شماره 96، 12 اکتبر 1978- 20 مهر 1357.
[6]. همان، صص 202 و 203، سند شماره 97، 14 اکتبر 1978- 22 مهر 1357.
[7]. همان، ص 204، سند شماره 99، 16 اکتبر 1978- 24 مهر 1357.
[8]. همان، صص 208 و 209، سند شماره 101، 17 اکتبر 1978- 25 مهر 1357.
[9]. همان، ص 225، سند شماره 109، 25 اکتبر 1978- 3 آبان 1357.
[10]. همان، ص 226، سند شماره 110، 26 اکتبر 1978- 4 آبان 1357.
[11]. همان، ص 228، سند شماره 112، 29 اکتبر 1978- 7 آبان 1357.
[12]. همان، ص 232، سند شماره 115، 30 اکتبر 1978- 8 آبان 1357.
[13]. همان، صص 234 و 235، سند شماره 116، 31 اکتبر 1978- 9 آبان 1357.
[14]. همان، ص 242، سند شماره 119، 1 نوامبر 1978- 10 آبان 1357.
[15]. همان، ص 254، سند شماره 126، 5 نوامبر 1978- 14 آبان 1357.
[16]. همان، ص 257، سند شماره 127، 5 نوامبر 1978- 14 آبان 1357.
[17]. همان، ص 258، سند شماره 128، 5 نوامبر 1978- 14 آبان 1357.
[18]. همان، ص 259، سند شماره 129، 5 نوامبر 1978- 14 آبان 1357.
[19]. همان، ص 260، سند شماره 131، 5 نوامبر 1978- 14 آبان 1357.
تعداد بازدید: 1742