26 اسفند 1397
الهام صالح
یکی از نگرانیهای امام خمینی(ره) پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، درباره غارت منابع طبیعی ایران توسط بیگانگان بود. ایشان در تاریخ 23 مهر 1357 در جمع دانشجویان و ایرانیان مقیم پاریس، در اینباره سخن گفتند. موضوع کلی این سخنرانی به «مطالعه استعمارگران درباره منابع زیرزمینی ایران و روحیات مردم» اختصاص داشت.
بخش نخست سخنان ایشان در زمینه اهداف سیاحان غربی در ایران بود: «در هر حال وضع ممالک اسلامی، خصوصا این ممالکی که دارای مخازن هستند مثل مملکت ایران – که در راس آنهاست – تقریبا اوضاع اینها مورد مطالعه این قدرتمندها، این دولتهای ابرقدرت،... بوده است. اوضاع شرق و اگر ملاحظه کرده باشید در این سیاحهایی که از اینها شاید سیصد سال پیش از این ـ که راه یافتند به شرق ـ سیاحهایی که از اینها آمدند به اسم سیاحت؛ اینها یک مامورین سیاسی بودهاند برای مطالعه این ممالک شرق. در ایران اینها میآمدند و در تمام شهرها، دهات، همه اینها را مطالعه میکردند. بیابانها، حتی آن بیابانهایی که هیچ آب و علفی نداشتند، اینها با تحمل زحمتهای فراوان، با شتر در آن وقت میآمدند و با کاروانها حرکت میکردند و اوضاع جغرافیایی این ممالک را و مهمتر برای آنها، آن مواردی که مخازن، هر مخزنی: مخزن طلا، مس، نفت، گاز، هر چه بوده؛ اینها دقیقا مطالعه کردند و نقشهبرداری کردند...» [1]
امام خمینی(ره) در همین سخنرانی درباره نقشهبرداری از منابع ایران توسط سیاحان خارجی، خاطرهای را بازگو کرد: «من در همدان یک وقت بودم، یک نفر از دوستان من یک نقشهای آورد، نقشه بزرگی شاید مثلا یک متر در یک متر، و آن نقشه هم مال همدان بود؛ دهات همدان. تمام در آنجا آنطور که او میگفت، میگفت تمام [منابع زیرزمینی] دهات همدان در اینجا ثبت است؛ و در آن نقطههایی بود زیاد. نقطههایی در آن ورقه با رنگ دیگری بود که زیاد بود. آن شخص – که آشنای ما بود – گفت که این نقطههایی که در اینجاها گذاشتند علامت این است که در زیر این نقطه و این دهی که در اینجا هست، یک چیزی پیدا میشود، حالا یا یک معدن مسی، نفتی و ... پیدا میشود که الان هیچ چیزش تا حالا درنیامده و آنها میدانند که [در] کجا چه است. در هر صورت، با نقشه از اول وارد شدند و احوال و اوضاع ممالک شرق و مملکت ایران [را] که الان مورد ابتلای ماست – با نقشه اینجاها را، همه چیزش را تعیین کردند.» [2]
آنچه ایشان بر آن تاکید داشت، این موضوع بود که اطلاعات دولتهایی مثل آمریکا، انگلیس و شوروی از منابع طبیعی و همچنین مردم ایران بسیار زیاد است، اطلاعاتی که در نهایت به غارت ایران منجر میشد: «تمام اینها، آنها اطلاعاتشان از خود اهالی آن مملکت بیشتر است. اطلاع بر روحیه مثلا ایلاتی که ما در ایران داشتیم؛ مثل ایل بختیار[ی]، مثل ایل قشقایی، اینها و امثال اینها، شاهسونها مطالعاتی داشتند؛ برای اینکه به دست بیاورند روحیه اینها چهجور است، تا چه حد میتواند این ممالک از اینها استفاده ببرد؛ و مطالعاتی هم راجع به شهرستانها و دهات؛ تمام دهاتی که در ایران هست، از آن دهات بسیار دورافتاده و کوهستانی تا آخر، اینها تمامش را اطلاع دارند؛ یعنی کارشناسها را فرستادند، همه اینها، هم نقشهبرداری شده است و هم هر چه دارد در آنجا، هر کجا چیزی در آن پیدا میشود که برای آنها دندانگیر است، از آن یادداشت برداشتند و خودشان را مهیا کردند برای غارت...» [3]
امام (ره) از «اسلام» و «روحانیت» به عنوان سدهایی که توسط حکومت پهلوی شکسته شد تا راه برای غارت ایران باز شود، نام برد: «این دو تا سد [اسلام- روحانیت] را اینها در بین مسلمین به واسطه تبلیغات شکستند. جدا کردند مردم را از آن واقعیات اسلام، و جدا کردند مردم را از روحانیت مترقی؛ برای اینکه استفاده کنند. خود آنها تبلیغ [سوء] کردند، لکن وقتی این سد شکسته شد؛ آنها آزاد آمدند نفتها را بردند و هیچکس هم نتوانست حرف بزند؛ هیچکس هم حرف نزد... این سدها را شکستند و آزادانه آمدند مشغول شدند به بردن، چاپیدن اموال مسلمین؛ و شما ایرانش را میدانید: چاپیدن نفت که الان دارند میبرند... از زمان رضاشاه تا حالا، مبتلا هست ایران به یک حکومتی که تمام حیثیت ایران را دو دستی تحویل داده به این نفتخوارها.» [4]
امام(ره) در سخنان خود در جمع ایرانیان و دانشجویان مقیم پاریس، علاوه بر غارت منابع طبیعی توسط بیگانگان، به موضوع تحت سلطه درآوردن فرهنگ ایرانی نیز اشاره کرد: «فرهنگ ما هم که برایش خطر قائل بودند، فرهنگ ما را هم در تحت قبضه گرفتند. یک فرهنگ استعماری درست کردند، نه یک فرهنگ استقلالی. الان هم یک فرهنگ مستقلی که برنامهاش را خود عقلای قوم ریخته باشند، نیست. الان هم آنها دخالت دارند در کار. نه طبیب حسابی میگذارند درست بشود، نه سیاستمدار حسابی میگذارند درست بشود. سیاستمدارهایی که برای ما درست میکنند همانها هستند که به نفع آنها کارها را انجام میدهند.» [5]
امام در سخنرانی خود همچنین به «اصلاحات ارضی» و لطمهای که به زراعت وارد ساخت نیز پرداخت: «وقتی که اقتصادیات ملت را ملاحظه بکنید، زراعت ما را بهکلی بههم زدند به اسم «اصلاحات ارضی» که تز امریکا بود. اصلاحات ارضی به ما چه مصیبها وارد آورد؛ مصیبتی که وارد آورد تمام زراعتهای ایران را از بین برد... تمام این بیچارهها وقتی زراعتهایشان از دستشان رفت، کوچ کردند به شهرها، که عمدهاش تهران است. آمدند در اطراف تهران با یک کوخهایی، با یک چادرهایی، با یک خانههای گِلی کوچک، با عائله زیادشان در آنجا منزل گرفتند و با یک مصیبتهایی این بیچارهها اعاشه میکنند و زندگی. نه برق دارند، نه آب دارند، نه آسفالت دارند... این دهقانهای بزرگی [است] که درست کردهاند و این «دروازه تمدن» اینهاست! اینها را برای ما درست کردند! این قضیه زراعت ما، که زراعت ما بهکلی فلج شده است؛ دیگر ما زراعت نداریم و معلوم نیست که عاقبتش به کجا برسد.» [6]
خروج نفت از ایران و وارد کردن اسلحه و تبعات آن، دیگر موضوعاتی بودند که امام خمینی(ره) درباره آنها سخن گفت: «دارد نفت ایران میرود، عوضش اسلحه میآید برای پایگاه درست کردن؛ اگر اینها نفت را درست بفرستند و نفت درست فروش برود؛ یعنی به اندازه احتیاج ایران فروش برود، به اندازه اداره مملکت فروش برود، منهای دزدیهای این خانواده و کسانی که از قِبَل آنهاست منهای آن، به خرج مملکت برسد، ما تا دویست سال دیگر هم شاید نفت داشته باشیم... این ملتی که چند وقت دیگر به قول ایشان نفتش را دادند به غیر و تمام شد، زراعتش هم که از بین رفت، بعدش ما چه بکنیم دیگر؟ این ملت ضعیف چه بکند؟» [7]
حضور مستشاران آمریکایی در ایران هم موضوعی در سخنان امام خمینی(ره) بود: «ما فریادمان این است که باید این ملت هر چه دارد مال خودش باشد، و خودش اداره خودش را بکند. ما «مستشار» نمیخواهیم از آمریکا! شصت هزار مستشار، که اینقدر [هزینه] دارد که من و شما تصورش را نمیکنیم. این بودجه مملکت را صرف مستشارها دیگر نکنید. این خیلی عجیب است! پایگاه برای آنها درست میکنند، مستشارها میآیند، خرجش را ما باید بدهیم! نفتمان را میدهیم برای درست کردن پایگاه! شما حساب بکنید این را و بعد مطالعه کنید در این امر و یک اسلحهای که ایران به دردش به هیچوجه نمیخورد.» [8]
ایشان در جمع ایرانیان مقیم پاریس بر این موضوع تاکید داشت که مشکلات ایران و ستمهایی که حکومت پهلوی بر مردم ایران روا میدارد، از طریق این گروه به جهانیان اطلاع داده شود: «شما ایرانی هستید، مسائل را برای این اروپاییها بگویید، تشریح کنید. میتوانید بنویسید در روزنامهها یا در مجلهها، بنویسید. ما نباید بیتفاوت باشیم برای ملتی که جانش را دارد برای شماها میدهد. اینها جوانیشان را دارند میدهند. فردا که روز چهلم جمعه سیاه است، من نمیدانم چه مصیبتی بر این ملت خواهد وارد آمد. اینها ایستادهاند، جان میدهند، بچههای هفت ساله و هشت سالهشان ایستاده و میگوید: مرگ بر این سلطنت پهلوی! و تظاهر میکند کشته میشود؛ فردایش هم همان بچههای دیگر باز میگویند. اینطور تمام ایران الان قیام کرده است و نهضت کرده است؛ و ما مکلفیم که به اینها کمک بکنیم؛ بیتفاوت نباشیم. میتوانیم بگوییم، در جوامع بگوییم، بنویسیم، منتشر کنیم؛ عالم را آگاه کنیم از این مصیبتی که بر سر ملت ما آمده است...»[9]
پینوشتها:
[1]. صحیفه امام، جلد چهارم، صص 13 و 14.
[2]. همان، صص 14 و 15.
[3]. همان، ص 14.
[4]. همان، صص 22 و 23.
[5]. همان، ص 22.
[6]. همان، صص 23 و 24.
[7]. همان، ص 25.
[8]. همان، ص 26.
[9]. همان، ص 27.
تعداد بازدید: 1622