18 اسفند 1397
بُریهه سلیمی خورشیدی
کتاب «روابط ایران و آمریکا در دوره پهلوی دوم» به قلم نورالدین نعمتی، استادیار رشته تاریخ در دانشگاه تهران، توسط نشر نگاه معاصر در 262 صفحه و سال 1394 به چاپ رسیده است.
مطالب کتاب در 4 فصل به نگارش درآمده و در بخش «فرجام سخن» که بخش انتهایی کتاب است، چکیدهای از مطالب چهار فصل کتاب و سخن نهایی نویسنده آمده است. منابع و مأخذ و فهرست اعلام، دو بخش پایانی کتاب را تشکیل میدهند. این کتاب به بررسی روابط آمریکا و ایران از آغاز دوره قاجار، تا مقطع مورد نظر را پرداخته است.
در فصل اول با عنوان «زمینههای گسترش روابط ایران و ایالات متحده آمریکا» به نحوه شکلگیری روابط آمریکا و حکومت پهلوی پرداخته میشود و از سه منظر حضور آمریکاییها در ایران مورد بررسی قرار میگیرد؛ 1ـ از طریق فعالیت میسیونرهای مذهبی در ایران، که با تبلیغات مذهبی و آموزشی و پزشکی جای پای خود را در ایران محکم کردند. 2ـ در پی تلاشهای روسیه و فرانسه در مقابله با انگلستان و استفاده از ایران برای رسیدن به اهدافشان که منجر به قراردادهای گلستان و ترکمنچای شد و به واسطه آن بخشهایی از ایران جدا گردید، برای کنترل اوضاع و کاهش فشار روس و انگلیس، اندیشه استراتژی نیروی سومی تداوم بخشیده و راه برای حضور آمریکاییها به ایران باز شد. 3ـ استخدام مستشار مالی؛ سعی شد که اوضاع نابسامان اقتصادی ایران را از طریق استخدام کارشناسان مالی آمریکایی بهبود ببخشند. مورگان شوستر و آرتور میلسپو با این هدف وارد صحنه شدند.
«ایران و سیاست بینالمللی ایالات متحده آمریکا» عنوان فصل دوم کتاب است. نویسنده در این فصل به روابط آمریکا و حکومت پهلوی از شهریور 1320 تا کودتای 28 مرداد 1332 میپردازد. آمریکا که تا قبل از جنگ جهانی دوم بر اساس چارچوب «دکترین مونروئه» علاقهای به سلطه و دخالت در ایران نداشت و حضور آن صرفاً بر مبنای آموزش و مذهب و امور فرهنگی پایهریزی شده بود، پس از جنگ جهانی دوم، در پی پیشرفت اقتصادی و نظامی و تغییر ساختار نظم بینالملل و ضعیف شدن قدرتهای بریتانیا و شوروی، با تغییر اساسی در راهبرد، سلطه و دخالت خود را در ایران آغاز کرد که تا بهمن 1357 ادامه داشت. آمریکا از طریق مداخله در تمامی امور داخلی ایران به مقابله با حضور شوروی و انگلیس پرداخت تا جایگاه خود را تثبیت کند، از جمله مدرنیزه کردن ارتش و جهتگیری درباره استقلال ایران در پی کنفرانسهایی که با متفقین در جنگ جهانی دوم و اشغال ایران از جانب متفقین و خروج آنها از ایران شکل گرفته بود. (کنفرانسهای تهران، یالتا، پوتسدام، لندن، مسکو.)
پس از پایان جنگ جهانی دوم، آمریکا به واسطه دور بودن از صحنه جنگ و پیشرفت صنعت و نیروی انسانی، کمکهای مالی خود را روانه ایران کرد. ایران با خرید تجهیزات جنگی (تانک و هواپیمای جنگی) از آمریکا، وارد یک توافق بر مبنای دفاع مشترک با آمریکا شد و در پی آن مستشاران نظامی برای آموزش وارد ایران شدند. آمریکا برای مقابله با شوروی و دور کردنش از ایران و منطقه، رابطه نزدیکی را با ایران برقرار کرد. شاه نیز با سفر به آمریکا و جلب حمایت آمریکا، میخواست به قدرت برتر نظامی خاورمیانه تبدیل شود. در زمینههای کشاورزی و فرهنگ و بهداشت نیز برنامههایی با کمک آمریکا تنظیم گردید. اما در دوره نخستوزیری مصدق (1330 تا 1332 ش) روابط میان ایران و آمریکا دگرگون شد. آمریکا که نگران حضور شوروی در ایران بود به ارسال کمکهای نظامی خودش ادامه داد، از طرفی ملی شدن صنعت نفت، دست انگلیس را از ایران کوتاه کرد و بدینترتیب آمریکا بهترین گزینه را برکناری مصدق دانست تا در معادلات و مناسبات ایران، یکهتاز میدان شود.
در فصل سوم با عنوان «ایالات متحده و مسئله ژئوانرژی ایران»، وقایع کشور از کودتای 28 مرداد 1332 تا پیروزی انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار میگیرد و دلایل اهمیت ایران برای ایالات متحده آمریکا در دوره پهلوی دوم در سه بخش رقابت نفتی، دکترین شورای امنیت ملی و نفت ایران بررسی میشود. در ادامه به کشمکشهای بین انگلیس و آمریکا و مصدق در خصوص نفت و ملی شدن آن پرداخته میشود و همینطور شکایت انگلیس از ایران به دیوان بینالمللی لاهه که در نهایت منجر به پیروزی ایران در دادگاه شد. اما انگلیس و آمریکا ضمن توافقی دوجانبه به این نتیجه رسیدند که دولت مصدق را از سر راه بردارند و سکان این چرخه را به دست بگیرند.
«ایالات متحده و گسترش سلطه» عنوان فصل چهارم کتاب است. در این فصل نویسنده به بررسی سلطه آمریکا در ایران از دولت زاهدی تا پایان حکومت پهلوی دوم میپردازد و اثرات و نتایج کودتای 28 مرداد 1332 بر مردم و جامعه ایران مورد بررسی قرار میگیرد. با فروپاشی دولت مصدق، پیوند مشترکی بین آمریکا و انگلیس برقرار و حضور آنها در ایران پررنگتر میشود. حکومت پهلوی با شرکت در پیمان بغداد، رسماً به آمریکا نزدیکتر شده به ضدیت با شوروی میپردازد. شاه پس از کودتای 28 مرداد بسیاری از سران ارتش را به جرم عضویت در حزب توده و طرفداری از مصدق، اعدام کرد تا قدرت خود را نشان دهد و بدینترتیب کنترل نیروهای مسلح و مجلس را به دست گرفت. حمایتهای مالی و نظامی آمریکا از حکومت پهلوی و عقد قراردادهای اقتصادی و نظامی، وابستگی شاه به آمریکا را بیش از پیش عیان کرد. درآمد بالای ناشی از فروش نفت و شهرنشینی باعث شد تا بخش عظیمی از درآمد مردم که از راه کشاورزی و دامداری بود به حاشیه رفته و اوضاع اقتصادی نابسامان شود. هجوم روستائیان به شهر، سرکوب مخالفین، نبود احزاب، افزایش زندانیان سیاسی و سیطره ساواک در اختناق حاکم بر کشور، روند حکومت را به سمت نابودی کشاند.
در بخش پایانی کتاب با عنوان «فرجام سخن»، چکیدهای از مباحث 4 فصل پیشین آمده است و به نوعی خلاصهای از کل کتاب است. در نهایت نویسنده به نکاتی اشاره میکند که نادیده گرفتن آنها از طرف حکومت پهلوی باعث چالشهای جدی و مهمی در کشور شده بود. از جمله؛ 1ـ حضور ایران به عنوان یک قدرت کوچک مطرح و انفعالش در برابر قدرتهای بزرگ. 2ـ بیتوجهی به سیاستهای کمونیستی آن زمان که بلوکبندیهای خاصی را بهوجود آورده بود. 3ـ نفت ایران که همواره مورد توجه قدرتهای بزرگ بود.
تعداد بازدید: 1715