21 اسفند 1397
جواد رضایی
وزارت امور خارجه آمریکا وقایع روز 22 بهمن 1357 را اینگونه به تمام نمایندگیهایش گزارش میکند: «بازرگان عصر ... در یک مصاحبه تلویزیونی کوتاه مدت خواستار حفظ آرامش شده و به مردم اطمینان داد که دولت جدید به صورت عادی امور را در اختیار خواهد گرفت. همچنین تصویری از [آیتالله] خمینی در تلویزیون به نمایش گذاشته و در بیانیهای خواستار حفظ آرامش، برقراری مجدد نظم و عدم حمله به سفارتخانهها شد.»
آمریکاییها در مورد نظم ظاهری شهر و وضعیت کنسولگریهایشان ابراز رضایت میکنند و مینویسند: «بسیاری از غیرنظامیان سلاحهایی را حمل میکنند که از پادگانهای مورد تهاجم قرار گرفته به دست آوردهاند ولی «پلیس» [آیتالله] خمینی در برقراری یک نوع نظم ظاهری در تهران موفق بوده است. کنسولگریهای آمریکا در اصفهان، شیراز و تبریز همگی گزارش میدهند که سالم هستند.»
آنها همچنین در مورد سرنوشت بختیار و مجلس، آن را بیاهمیت عنوان میکنند: «هیچ خبری در مورد بختیار یا محل اختفای وی به گوش نمیرسد و همگی تصور میکنند که استعفا داده است. مجلس دیگر در مصدر کار نمیباشد. هنوز معلوم نیست که آیا همگی استعفا دادهاند و یا از کار برکنار شدهاند، در شرایط فعلی هیچ اهمیتی هم ندارد.»[1]
آمریکاییها در سند دیگری به باز شدن در زندانهای ساواک و سایر زندانها اشاره میکنند و مینویسند: «ادارهها و زندانهای ساواک با اعمال زور آزاد شدند و این وضع شاید ادامه داشته باشد. مطبوعات گزارش میدهند که مسئولان ساواک و دیگران به جای اعدام دستگیر و زندانی شدهاند... زندان جمشیدیه درهم شکسته شده بود و هویدا و نصیری و نیکپی همراه با دیگران به چنگ افتاده بودند.»
آنها همچنین از تبریز و اصفهان خبر میدهند که: «تبریز به وسیله پلیسهای انقلابی حفاظت میشود و بعدازظهر در انتظار بازدید آیتالله محل به همراه فرمانده ارتش است. اصفهان همچنان در اختیار مرکز فرماندهی آیتالله خادمی است. سربازان در پادگانهای خود منتظر فرمان دولت جدید میباشند.»
موضوع دیگر مورد نظر آمریکاییها جمعآوری اسلحههایی است که در روزهای منتهی به انقلاب به دست مردم افتاده بود. این جمعآوری از روز 23 بهمن انجام میشد: «مردم ترغیب میشوند به اینکه اسلحه را به ستاد دولت انقلاب مستقر در ناحیه ستاد [آیتالله] خمینی... و مدارس عمومی تحویل دهند. گفته میشود که حیاط آنجا مملو از اسلحه و تجهیزات دیگر ارتش و پلیس است.»[2]
وضعیت سه گروه در تهران را آمریکاییها اینگونه بیان میکنند: «بهطور کلی سه گروه بزرگ در خیابانها فعالیت دارند: نیروهای طرفدار [آیتالله] خمینی... و... چریکها و همپیمانان چپ افراطی آنها؛ و شمار زیادی از مردم مسلحی که شور... وجودشان را فراگرفته است.»[3]
از سوی دیگر نمایندگیهای آمریکا در کشورهای مختلف به ارزیابی انقلاب اسلامی و تأثیر آن بر سایر کشورها میپردازند. در یک برنامه سخنرانی و پرسش و پاسخ در شوروی، یک سخنران: «با تأکید بر نفوذ گسترده آمریکا در ایران و روابط نزدیکش با ارتش این کشور، تشکیل «زودهنگام» یک جمهوری اسلامی را در ایران محتمل نمیدانست. ولی اظهار داشت موفقیت کودتا برای سرنگونی انقلاب مستلزم این است که ارتش «بیشتر مردم» را که نود درصدشان شیعه و طرفدار [آیتالله] خمینی هستند، قتلعام کند. سخنران مزبور نیز آیتالله خمینی را عملگراتر از آنچه تصور میشود، معرفی کرد... و به تمایل [آیتالله] خمینی برای تحمل فعالیت همه احزاب... اشاره کرد.»[4]
در مورد تأثیر انقلاب اسلامی ایران آمریکاییها مینویسند که حکومت وقت عراق نگران تأثیر بالقوه ظهور یک جمهوری اسلامی در ایران بر جمعیت شیعه عراق است.»[5] همچنین دولت ترکیه در کنار بسیاری از دولتها، انقلاب اسلامی ایران را به رسمیت میشناسد. آمریکاییها دراینباره مینویسند: «موضع ترکیه این است که با کشورها رابطه دارد و نه دولتها، بنابراین مسئله به رسمیت شناختن رژیم ایران اصلاً مطرح نیست. اجویت [نخستوزیر ترکیه] با انتشار بیانیهای برای دولت جدید ایران آرزوی موفقیت کرد. کارمندان سفارت ایران، به استثنای سفیر، وفاداری خود را به دولت جدید ابراز کردند.»[6]
در روز 24 بهمن آمریکاییها در گزارشی وضعیت تهران را مساعد توصیف میکنند. در این گزارش در مورد تهران آمده است: «امروز تهران عمدتاً آرام و مغازههای نسبتاً زیادی باز بود، مردان مسلحِ کمتری در خیابانها بودند، و ظاهراً وضعیت عادی دارد به شهر باز میگردد. با وجود این، کاملاً مشخص است که دولت جدید در کنترل گروههای سازمان نیافته متشکل از شهروندان مسلح که شور انقلابی وجودشان را تسخیر کرده است، مشکل دارد. گزارشهایی از درگیری گروههای غیرنظامی رقیب به دستمان رسیده است. کارمند سفارت میگوید که میدان تجریش امروز وضعیتی عادی داشت و مردم در حال انجام امور روزانهشان بودند.»
آنها اما در مورد وضعیت شهرستانها مینویسند: «بیشترین خطرات امنیتی فعلاً در شهرستانها که هنوز هیچ مقام رسمیای کنترل را در آنها به دست نگرفته است، وجود دارد. کنسول آمریکا در تبریز میگوید که تیراندازیهای اطراف کنسولگری تبریز ساعت 13:30 شروع شد، و ظاهراً به این دلیل بود که مردم مسلح به خانههای مقامات سابق دولت و پلیس ریختهاند... محافظان... کنسولگری پست خود را ترک کردند... تا جلوی آتشزدن خانه یک افسر پلیس را که نزدیک کنسولگری بود، بگیرند.»
آمریکاییها همچنین از اخبار به رسمیت شناخته شدن انقلاب اسلامی گزارش میدهند: «رادیو و تلویزیون ایران... خبر «شناسایی» دولت بازرگان را از سوی سازمان آزادیبخش فلسطین و برخی کشورهای دیگر، از جمله اتحاد جماهیر شوروی پخش کردند. اظهارات رئیسجمهور کارتر درباره ایران که در یک مصاحبه مطبوعاتی ایراد کرده بود، نیز پخش میشود.»
در مورد وضعیت نیروهای نظامی و دانشگاهها هم مینویسند: «سرلشکر احمدعلی محققی موقتاً فرماندهی ژاندارمری، و تیمسار نوروزی رئیس شهربانی و سپهبد سیدسجاد [سعید] مهدیون، فرمانده سابق فرماندهی پدافند هوایی، موقتاً فرمانده نیروی هوایی معرفی شدهاند. اخبار ساعت 2 رادیو اعلام کرد که سپهبد قرنی از همه افسران خواسته است که امروز خود را به مقر ستاد ارتش معرفی کنند... و فردا نیز با یونیفورمهایشان به سر کارهایشان بازگردند. «کمیته دانشگاهها» از کلیه کارمندان دانشگاهها خواسته است که فردا با در دست داشتن کارت شناساییشان سر کار بیایند.»[7]
در گزارش مفصلی که تاریخ 24 بهمن 1357 را دارد، آمریکاییها به آماری از نیروهای نظامی ایران میپردازند: «نیروی زمینی 200000 نفر، گارد شاهنشاهی 18000، نیروی دریایی 15400، نیروی هوایی 58500، ستاد مشترک 7000 نفر.»
آنها در این گزارش به وضعیت نژاد و سواد مردم اشاره میکنند: «حدود 72 % از مردم ایرانی و 22 % ترکمنی هستند و مابقی عربهای سامی و سایر اقلیتها را تشکیل میدهند. حدود 98 % آنها مسلمان هستند. برآورد مردم بیسواد آن بهطور تخمینی بین 65 % تا 80 % است.»
در مورد وضعیت اقتصادی از تورم 7 تا 14 درصدی خبر میدهند: «23 % از تولید ناخالص ملی حاصل از فرآوردههای نفتی است. تورم سالیانه بین 7ـ14% در نوسان است. کمبود محسوس نیروی انسانی متخصص وجود دارد.»
در مورد شیوه حکومتداری محمدرضا پهلوی هم مینویسند: «قبلاً حکومت سلطنتی بوده است. در تئوری، ایران یک کشور مشروطه سلطنتی بود، ولی... شاه قدرت سیاسی انحصاری خود را بر تمام امپراتوری اعمال مینماید. در 6 نوامبر 78 ، پس از ناآرامیهای گسترده و خرابیهای مردمی در سطح کشور، او بهطور موقت یک دولت نظامی تشکیل داد. در اوایل ژانویه 79، شاه برای استراحت از ایران خارج شد.»
در مورد نظامیان نیز مینویسد که: شاه از آنها به عنوان وسیله قدرت سیاسی خود استفاده میکرد، اما این وضع در مدت چند هفته و با نزدیک شدن به پیروزی انقلاب اسلامی تغییر کرد.»
در قسمتی از این سند به مصونیت سیاسی تمام اتباع آمریکایی در حکومت پهلوی اشاره میشود که با پیروزی انقلاب اسلامی، نگرانیهایی برای آمریکاییها به وجود آورده است.[8]
در آخرین سند مربوط به وقایع بهمن 57، از مبلغ 900 میلیون دلاری حسابها مربوط به ایران در بانک فدرال رزرو نیویورک صحبت میشود.[9]
پینوشتها:
[1]. اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب دهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1388، ص 89، سند شماره 53، 12 فوریه 1979 ـ 23 بهمن 1357.
[2]. همان، صص 90 و 91، سند شماره 54، 12 فوریه 1979 ـ 23 بهمن 1357.
[3]. همان، صص 92 و 93، سند شماره 55، 12 فوریه 1979 ـ 23 بهمن 1357.
[4]. همان، ص 93، سند شماره 56، 12 فوریه 1979 ـ 23 بهمن 1357.
[5]. همان، ص 95، سند شماره 57، 13 فوریه 1979 ـ 24 بهمن 1357.
[6]. همان، ص 97، سند شماره 58، 13 فوریه 1979 ـ 24 بهمن 1357.
[7]. همان، ص 98 الی 100، سند شماره 59، 13 فوریه 1979 ـ 24 بهمن 1357.
[8]. همان، ص 103 الی 109، سند شماره 61، 13 فوریه 1979 ـ 24 بهمن 1357.
[9]. همان، ص 122، سند شماره 62، 14 فوریه 1979 ـ 25 بهمن 1357.
تعداد بازدید: 1409