28 اردیبهشت 1398
زهرا قاسمی
علیبنیقطین از بزرگان شیعه در دوران امام صادق علیهالسلام و امام کاظم علیهالسلام، در دستگاه حکومت عباسی وزارت داشت. زمانی که او از امام کاظم علیهالسلام اجازه خواست تا منصبش را ترک کند، امام به او فرمودند این کار را نکن... کفاره اعمال شما، احسان و نیکی به برادرانتان است. برادران دینیات بهوسیله تو در عزت هستند.
اصغر کورنگی یکی از افرادی است که در زندان قصر، مسئولیت زندانیها را بر عهده داشت. افرادی چون آیتالله سیدمحمود طالقانی، آیتالله حسینعلی منتظری، مهندس مهدی بازرگان، مهدی عراقی، آیتالله علیاکبر هاشمی رفسنجانی و... از زندانیانی بودند که او زندانبان آنها بود. او همیشه نگران این بود که چرا باید زندانبان انسانهایی بزرگ، معتقد و دانشمند باشد و قلباً راضی به این کار نبود. یک روز درباره همین موضوع که تکلیف من چیست و نگران مسئولیتی هستم که به من واگذار شده است، از آیتالله طالقانی سؤال میکند و او در پاسخ میگوید: تو علیبنیقطین باش.
اصغر کورنگی متولد 1307 در اصفهان است. او پس از تحصیل در آموزشگاه عالی شهربانی، در شهربانی آبادان مشغول کار شد. همزمان در دانشکده حقوق دانشگاه تهران، تحصیلاتش را ادامه داد. یکی از خاطراتش در آبادان، اعتصاب در زندان آبادان است که او برای اولین بار بهعنوان نگهبان به زندان رفت. پس از چند سال به اصفهان منتقل شد و مدیریت زندان اصفهان را بر عهده گرفت. در سال 1335 ریاست شهربانی شهرضا به او واگذار شد و در همان زمان دعوت به همکاری با ساواک را رد کرد.
سه سال بعد به آبادان برگشت و برای جلوگیری از سرقتهای فراوانی که از پالایشگاه میشد، تلاش زیادی کرد. بعد از آن هم ریاست شهربانی آغاجاری را بر عهده گرفت. سپس برای طی دوره آموزشی انتظامی و اداری راهی تهران شد و در پایان دوره، گنبد کاووس را برای ادامه کار انتخاب کرد.
سال 1344 برای ریاست زندان قصر به تهران فراخوانده شد. از همان ابتدا شروع به سر و سامان دادن وضعیت زندان، تغییر نیروها، ساخت و ساز بناهای مورد نیاز از جمله مدرسه، راهاندازی کارگاههای هنری و... کرد. تغییرات زندان به حدی بود که نمایندگان کمیسیون حقوق بشر اروپا نیز پس از بازدید از زندان به مساعد بودن شرایط اذعان کردند. یکی از زندانیها، آیتالله طالقانی در زندان شماره 4 بود. اصغر کورنگی از قبل او را میشناخت و با ارادتی که به او داشت، تلاش کرد خواستههای او را انجام دهد.
مدتی پس از حضور در زندان قصر، اصغر کورنگی طرح انتقال تبعیدیهای سیاسی به زندان قصر را پیشنهاد داد و پس از پیگیری و فراهم کردن شرایط لازم، مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی، دکتر عباس شیبانی، احمدعلی بابایی و عدهای دیگر از مبارزینی که تبعید شده بودند، به زندان شماره 4 قصر منتقل شدند.
خاطرات زیادی از بخشهای مرتبط با زندان قصر راوی، به فعالیتهای او برای همراهی و آسان کردن شرایط زندان برای زندانیان سیاسی اختصاص دارد. زمانی که ساواک قبل از ورود تبعیدیها به زندان، در سلولها میکروفون کار گذاشت، او این موضوع را به خانواده زندانیان اطلاع داد و ساواک به علت ظن به او، 30 روز بازداشتش کرد. اصغر کورنگی در مراسمی که زندانیان برگزار میکردند، شرکت و شخصاً به مسائل و مشکلات آنها رسیدگی میکرد. ارتباط آنها بهقدری خوب بود که وقتی پدر راوی فوت کرد، آیتالله طالقانی مراسمی برای او برگزار کرد.
در سالهایی که او مسئولیت زندان را بر عهده داشت، هیچ زندان سیاسی تنبیه انضباطی و یا تبعید نشد و تا حد ممکن، برای همه زندانیها شرایط مناسبی فراهم کرد.
در سال 1348 به علت مشکلات جسمی ناشی از فشار شرایط زندان، به مدیرعاملی تعاونی و صنایع زندانها منصوب شد. بعد از سه سال در سال 1351 ریاست اجرائیات شهرداری را بر عهده گرفت. یکی از مهمترین فعالیتهایش در این سمت، سروسامان دادن به بازار میوه بهجتآباد بود. او در سال 1354 به فرماندهی گارد گمرکات کشور منصوب شد.
در روزهای اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، دو بار نیروهای انقلابی قصد دستگیری او را داشتند که مهندس بازرگان و آیتالله طالقانی مانع شدند. در همان روزها به او پیشنهاد شد که ریاست شهربانی کل کشور را بپذیرد اما موافقت نکرد. پس از انتصاب سرهنگ ناصر مجللی به ریاست شهربانی، راوی به سمت معاون اطلاعات شهربانی کل کشور منصوب شد. در کتاب، خاطراتی از اعدامهای انقلابی، در آن ایّام پررنگ است. او به درخواست خودش در سال 1358 بازنشسته شد.
مهسا جزینی، در جریان تبدیل زندان قصر به موزه با اصغر کورنگی آشنا شده و خاطراتش را تدوین کرد. کتاب «مسیح در قصر» شامل پیشگفتار، مقدمه، سیزده فصل خاطرات و ضمائم (یک نامه)، مصاحبهها (مصاحبه راوی با سایت تاریخ ایرانی و خبرگزاری فارس) و تصاویر (32 عکس و سند) است. کتاب 312 صفحه دارد و در قطع رقعی، در سال 1396 توسط انتشارات روزنه منتشر شده است.
تعداد بازدید: 1081