12 خرداد 1398
سیدرضا فندرسکی
شهرستان رشت به عنوان مرکز استان گیلان و بزرگترین شهر این استان، با حضور روحانیت فعال و تأثیرگذار، نقش مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی داشت. این متن به مهمترین حوادث این شهر در اسفند سال 1356 و سال 1357 میپردازد.
در روز شانزدهم اسفند سال 1356 شبهنگام تعدادی اعلامیه با عنوان «به نام خدا، خطاب به همشهریان گرامی و پیروان اسلام» در برخی از نقاط شهر رشت پخش گردید. در این اعلامیهها به مردم نوید داده شده بود که زمان حرکت اسلامی فرا خواهد رسید. چهار شب بعد نیز تعدادی اعلامیه در منزل یکی از اهالی رشت انداخته شد که در آنها به قیام مردم قم و تبریز در 19 دی و 29 بهمن 1356 اشاره شده و از مردم خواسته شده بود که در دفاع از دین قیام کنند.
در روز بیستوسوم اسفند در ادامه روند توزیع اعلامیه، پنج اعلامیه در دبیرستان شاهپور رشت که از مدارس مهم و اصلی شهر بود پخش گردید. در این اعلامیهها با اشاره به وقایع قم و تبریز مطالبی به طرفداری از امام خمینی و میرزا کوچکخان و علیه مقامات حکومت پهلوی درج شده بود.[1] در پی توزیع این اعلامیهها شایعاتی مبنی بر اینکه در رشت نیز وقایعی مشابه وقایع قم و تبریز روی خواهد داد در شهر انتشار یافت.
«در آستانه سالگرد قیام پانزدهم خرداد و در روز سیزدهم خرداد سال 1357 دو برگ اعلامیه تحت عناوین «سالگرد پانزده خرداد را گرامی میداریم» و «به نام خداوند در هم کوبنده ستمگران» با امضای «مسلمانان رشت» بر دیوار کتابخانه عمومی پورداوود رشت نصب گردید. در این اعلامیهها با اشاره به حوادث شهرهای قم، تبریز و یزد از امام خمینی تجلیل و مردم به مبارزه علیه حکومت پهلوی دعوت شده بودند. سه روز بعد دو دانشآموز به نامهای کامل گنجهای و محمد شقاقی به جرم در دست داشتن و توزیع اعلامیهها دستگیر شدند.[2]
در پی درگذشت شیخ احمد کافی مجلس ترحیمی در روز چهارم مرداد با حضور دو هزار نفر در حسینیه انصارالمهدی(عج) رشت برگزار شد که بدون هیچ حادثهای به پایان رسید. به گزارش ساواک حجتالاسلام صادق احسانبخش از طرفداران نهضت امام خمینی، از یکی از روحانیون شهر رشت خواست تا اعلامیهای را که از برنامههای دولت حکومت پهلوی انتقاد کرده بود امضا کند تا آن را تکثیر کند و در اختیار مردم قرار دهد.
در نخستین روز شهریور ماه مجلسی با شرکت دو هزار نفر در یکی از مساجد رشت برگزار شد و شیخ صادق احسانبخش ضمن دعا برای سلامتی امام، مطالبی را مطرح کرد و مردم در هنگام خروج از مسجد به تظاهرات پرداختند. در نتیجه درگیری مأمورین حکومت پهلوی با مردم 9 نفر دستگیر شدند. سخنران مجلس نیز دچار ناراحتی قلبی شده و به بیمارستان منتقل گردید. به دنبال این حادثه شورای تأمین استان گیلان تشکیل شد و تصمیماتی در مورد رسیدگی به وضعیت دستگیرشدگان، بازداشت آقای احسانبخش، به خدمت گرفتن صد سرباز ضداغتشاش توسط شهربانی و نظارت بر سخنرانیهای روحانیون اتخاذ گردید.[3]
در تظاهراتی که در روز دوم شهریور در نقاط مختلف شهر برگزار شد، بیستوسه نفر بازداشت شدند. در یکی از مجالس سخنرانی این روز هم یک روحانی اعزامی از قم به نام سیدعلیاصغر احدی مطالبی بیان کرد که بلافاصله دستور دستگیری وی توسط ساواک صادر شد. روز بعد نیز رشت ناآرام بود و مردم پس از اجتماع در مسجد لاکانی و استماع سخنرانی یکی از روحانیون در ساعتهای پایانی روز دست به راهپیمایی زده و علیه حکومت پهلوی شعارهایی سر دادند. در پایان این تظاهرات چهلویک نفر دستگیر شدند. ادامه ناآرامیها در رشت باعث شد تا مأمورین حکومت چهار روحانی انقلابی به اسامی سیدعلی احمدی سرکانی، ابراهیم فقیه محمدی، علی مادار طوسی و صادق احسانبخش را در روز چهارم شهریور دستگیر و به زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری در تهران تحویل دهند. روحانیون رشت به عنوان اعتراض هشت روز از برپایی نماز جماعت امتناع کردند که با اقامه نماز عید فطر در روز سیزدهم شهریور این تعطیلی به پایان رسید. [4] روز نهم شهریور نیز تظاهراتی در سبزهمیدان رشت برگزار گردید.[5]
دستگیری این چهار روحانی باعث شد که اخباری مبنی بر اینکه در روزهای شانزدهم و هفدهم شهریور در رشت تظاهراتی برپا خواهد شد به دست ساواک برسد. سرانجام چون مدارک مستندی علیهاین روحانیون موجود نبود و نیز با وساطت آیتالله ضیابری قرار آزادی این افراد در روز پانزدهم شهریور صادر شد.[6]
در تاریخ اول مهر، شبهنگام دوچرخه سواری تعدادی از اعلامیههای امام خمینی را که در رابطه با زلزله طبس صادر شده بود در کوچههای خیابان بیستون رشت توزیع کرد و متواری شد. روز شانزدهم مهر دانشآموزان دبیرستان شاهپور رشت از رفتن به کلاس درس خودداری کرده و در محوطه دبیرستان اجتماع کردند. آنان در این اجتماع شعارهایی مانند «درود بر شهیدان راه حق» و «دانشآموزان زندانی را آزاد کنید» سر دادند. در همین روز دانشآموزان بسیاری از دبیرستانهای دخترانه و پسرانه رشت نیز از رفتن به کلاس خودداری کرده و در خیابانها به تظاهرات پرداختند.
تعطیلی مدارس فردای هفدهم مهر نیز ادامه یافت و دانشآموزان به تظاهرات پراکنده در شهر ادامه دادند. دانشگاه گیلان هم در این روز تعطیل شد و دانشجویان در محوطه دانشکده علوم پایه اجتماع کردند. در پی این حوادث شورای آموزش و پرورش استان گیلان جلسه تشکیل داد و تصمیم گرفت دبیرستانها و دانشسراها تا تاریخ 23 مهر تعطیل شدند.
تظاهرات دانشآموزی در روز هجدهم مهر ادامه داشت و دانشگاه گیلان نیز تعطیل بود. دانشجویان در محوطه دانشکده علوم پایه اجتماع کرده و شعارهای ضد حکومت پهلوی سر دادند. رؤسای دبیرستانهای ناحیه یک رشت نیز قطعنامهای را در 16 ماده تنظیم کردند و قرار شد این قطعنامه با بررسی و تصویب ناحیه دو به مدیرکل آموزش و پرورش داده شود. راهپیماییهای دانشآموزان در روزهای بعد نیز در رشت و خمام ادامه یافت. روز بیستوسوم مهر پس از اتمام نماز مغرب و عشا در مسجد کاسهفروشان، شیخ صادق احسانبخش از روحانیون فعال شهر که ممنوعالمنبر بود بر روی یک صندلی نشست و به ایراد سخنرانی پرداخت. وی به حادثه هفده شهریور تهران اشاره و اعلام کرد که فردا در همین مسجد مراسمی به مناسبت سالروز شهادت آیتالله سیدمصطفی خمینی برگزار خواهد شد. در پایان مراسم اعلامیههایی بین مردم توزیع شد که در آنها نسبت به حوادث اخیر توسط حکومت پهلوی، ابراز انزجار شده بود.[7]
در این روز اکثر مدارس باز بودند اما معلمان از رفتن به سر کلاس خودداری میکردند. همچنین در این روز کارگران کارخانجات صنایع پوشش در جاده رشت ـ خمام، گروه صنعتی خاور و کارخانه پوشش در جاده رشت ـ بندرانزلی دست از کار کشیده و در محوطه کارخانههای خود اجتماع کردند.
روز بیستوششم مهر ماه کارکنان کارخانه شهباف، زایشگاه رشت، کارخانه شیر پاستوریزه و صنایع پوشش رشت دست به اعتصاب زدند.
در روز دوم آبان دبیرستانهای ناحیه یک رشت بهدلیل عدم حضور معلمان نیمه تعطیل بودند. چند برگ اعلامیه نیز در دبیرستانهای شهر مشاهده گردید که بلافاصله توسط مأموران حکومت پهلوی جمعآوری گردید.
در روز سوم آبان جمعیت زیادی که برخی از مطبوعات تعداد آنها را تا سی هزار نفر نوشتند به راهپیمایی پرداختند. تظاهرکنندگان به برخی از مشروبفروشیها و نیز خانه عطاالله معتدل، استاندار گیلان حمله کردند. علیرغم بارش شدید باران در این روز، این راهپیمایی تا ساعت 8 شب ادامه داشت. همزمان در مسجد صفی رشت نیز مجلسی برای گرامیداشت شهدای حوادث همدان و کرمان برگزار گردید.
در این روز رئیس دبیرستان قائمیه رشت دانشآموزان را به پایین کشیدن عکسهای شاه که در کلاسها نصب بود تشویق میکرد. ساواک بهدلیل اینکه وی دارای چنین سوابقی بود، دستور دستگیری وی را صادر کرد.
در روزهای ششم و هفتم آبان مدارس رشت همچنان تعطیل بودند. مسئولین آموزش و پرورش جلسهای تشکیل دادند تا در مورد ادامه کار مدارس تصمیمگیری نمایند، اما نتیجهای حاصل نگردید. سه روز بعد عده زیادی از فرهنگیان و دانشآموزان دختر و پسر در دبیرستان شاهپور گرد آمدند و در حالی که چند تن از روحانیون از جمله شیخ صادق احسانبخش پیشاپیش آنها حرکت میکردند، در زیر باران شدید دست به راهپیمایی در خیابانهای اصلی شهر زدند. جمعیت تظاهرکننده را تا بیست هزار نفر ذکر کردند. این راهپیمایی انعکاس وسیعی در مطبوعات کشور داشت.
روز چهاردهم آبان تظاهراتی با حضور دانشآموزان و دانشجویان دانشگاه گیلان برگزار شد. در این روز عدهای از مردم رشت در مراسم هفتم یک دانشآموز شهید در صومعهسرا شرکت کرده و سپس در مسجد کاسهفروشان رشت اجتماع کردند.
بنا به درخواست شیخ صادق احسانبخش فرهنگیان و دانشآموزان رشت در روز پانزدهم آبان در دبیرستان رهنمای سعادت این شهر گردآمدند. تلاش مأموران حکومت پهلوی برای جلوگیری از تشکیل این اجتماع بینتیجه بود. در این روز در لشت نشاء، مردم طبقات مختلف به رهبری یک روحانی به نام سیدجلال کاظمی دست به راهپیمایی زدند. روز بعد نیز همانند روزهای قبل اکثر مدارس رشت تعطیل بودند و در کوچصفهان عدهای از فرهنگیان در یک دبیرستان اجتماع کرده و در مورد راهپیمایی روز بعد به تبادل نظر پرداختند. هفدهم آبان تعدادی اعلامیه توسط یک روحانی به نام خلخالی در رشت توزیع گردید. چند روز بعد شیخ صادق احسانبخش که در دبیرستان دین و دانش تدریس میکرد عکسهایی از شهدای میدان ژاله تهران را به دانشآموزان نشان داد تا آنان را بیش از پیش با جنایات رژیم شاه آشنا و به مبارزه با رژیم تشویق نماید.[8]
به گزارش ساواک یکی از دبیران زن دبیرستان رهنمای سعادت به نام ساده، همواره دانشآموزان را تشویق به فعالیت علیه رژیم پهلوی میکرد و محبوبیتی در میان زنان بهدست آورده بود.
روز چهارم آذر دانشآموزان دبیرستان شاهپور که در مجاورت اداره کل آموزش و پرورش قرار داشت و دبیران و دانشآموزان آن نقش زیادی در تظاهرات انقلابی داشتند، با سر دادن شعار شیشههای ساختمان اداره کل و منزل مدیرکل را شکستند. در این (ناخوانا) 98 نفر دستگیر شدند که 29نفر از آنها تحت تعقیب قرار گرفته و بقیه با سپردن تعهد آزاد شدند.[9]
روز پانزدهم آذر مردم انقلابی در دستههای کوچک و پراکنده، مبادرت به تیراندازی کرده و شیشههای برخی مؤسسات و قرارگاه شماره 6 شهربانی را شکستند و یک بطری حاوی مواد آتشزا را به داخل یک خودروی مأمورین حکومت پهلوی انداختند. در نتیجه تیراندازی مأموران یک نفر مجروح شد و بیستویک نفر بازداشت شدند. تظاهرات و درگیریهای مشابهی فردای آن روز نیز روی داد. این بار مردم به ساختمان استانداری حمله کردند و ضمن شکستن شیشهها قصد آتش زدن آن را داشتند که با دخالت مأمورین متفرق شدند. در این برخوردها یک نفر مجروح شد و 28 نفر بازداشت شدند.[10]
در پی دعوت جامعه پزشکان رشت عدهای از پزشکان و افراد وابسته به امور درمانی به منظور اعلام پشتیبانی از مبارزات مردم انقلابی، در روز پنجم دی در مقابل بیمارستان رازی این شهر گردآمدند. دو روز بعد فرهنگیان رشت به مناسبت شهادت استاد کامران نجاتاللهی دست به راهپیمایی زده و در خیابان لاکانی مأمورین به آنها حمله کردند که در نتیجه یک نفر به نام ابراهیم جعفری، دبیر دبیرستان بازرگانی رشت به شهادت رسید. عصر این روز مردم جنازه وی را جهت تشییع تحویل گرفتند، اما مأمورین با تیراندازی مانع از تشییع جنازه او شدند.[11]
تظاهرات و درگیریها در روز نهم دی ماه نیز ادامه یافت و کارخانه پپسیکولا و شرکت سهامی فیروز که متعلق به یک سرمایهدار یهودی بود طعمه حریق شد.
بهدنبال اعلام هفته همبستگی در دانشگاه گیلان، روز دهم دی ماه عدهای از دانشگاهیان و فرهنگیان در دانشگاه گیلان اجتماع کرده و دو تن از اساتید به ایراد سخنرانی پرداختند. اجتماع کنندگان سپس از دانشگاه خارج شده و در خیابانها به راهپیمایی پرداختند. تظاهرکنندگان به مأمورین حکومت پهلوی حمله کرده و با به آتش کشیدن لاستیکها موجب ایجاد راهبندان شدند. در نتیجه تیراندازی مأمورین به سوی مردم هم یک نفر به شهادت رسید و شش نفر مجروح شدند.
به نوشته روزنامه کیهان در تظاهرات روز دوازدهم دی در خیابان سام رشت یک نفر به نام حبیبی به شهادت رسید. راهپیماییهای مردم در روز هفدهم دی نیز ادامه یافت و پس از ساعتها با شلیک گلوله و گاز اشکآور پایان یافت. پنج روز بعد مردم از مسجد کاسهفروشان دست به راهپیمایی زدند.[12]
روز بیستوپنجم دی همانند روزهای قبل مردم رشت با در دست داشتن عکسهای امام خمینی، میرزا کوچکخان و دکتر شریعتی دست به راهپیمایی زدند که مأمورین با پرتاب گاز اشکآور و شلیک هوایی سعی در پراکنده نمودن مردم داشتند.
در روز ششم بهمن تظاهرات پراکندهای در نقاط مختلف شهر برگزار شد که با تیراندازی مأمورین حکومت پهلوی به سوی آنها همراه بود و در نتیجه یک جوان 25 ساله که دبیر دبیرستان بود به شهادت رسید. اینگونه تظاهرات روز بعد هم ادامه یافت و مردم راهبندانهایی در سطح شهر ایجاد کردند. با دخالت و تیراندازی مأمورین حکومت و بر اساس گزارش منابع بیمارستانی چهار نفر به شهادت رسیده و بیستوپنج نفر مجروح شدند که حال شش نفر از آنها وخیم گزارش شد.
اکثر خیابانهای رشت در روز هشتم بهمن دچار آتشسوزی شده بودند. در یکی از نقاط شهر یک بازارچه شامل چهل مغازه دچار حریق شدند که بهدنبال آن صاحب بازارچه به همراه افراد خود با سلاحهای سرد و گرم با مردم درگیر شدند.[13] روز بعد بازار و ادارات شهر تعطیل بودند و تظاهرات پراکنده ادامه یافت. همچنین در پی تظاهرات پیوسته در سطح شهر که با به آتش کشیدن تأسیسات و منازل نظامیان حکومت پهلوی همراه بود، شهر به حالت جنگزده درآمد. روز 18 بهمن 1358 رشت شاهد راهپیمایی عظیمی بود که به نوشته روزنامه اطلاعات سیصد هزار نفر در آن شرکت داشتند.[14]
پینوشتها:
[1]. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران: 1377، ج 3، ص308
[2]. همان، ج 6، ص281
[3]. همان، ج 10، ص41
[4]. روزنامه اطلاعات، ش 3209، ص 12
[5]. روزنامه اطلاعات، ش 15701، ص4
[6]. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج 10، ص 507
[7]. همان، ج 13، سند ص 414
[8]. همان، ج 16، ص39
[9]. همان، ج 17، ص151
[10]. همان، ج 19، ص 56
[11]. همان، ج22، ص362
[12]. روزنامه کیهان، ش10612، ص7
[13]. روزنامه آیندگان، ش 3276، ص4
[14]. روزنامه اطلاعات، ش 15780، ص3
تعداد بازدید: 2326