05 خرداد 1398
الهام صالح
امام خمینی(ره) در 10 خرداد 1357 به مناسبت فرا رسیدن سالگرد قیام خونین 15 خرداد 42، راجع به قیام علیه شاه سخن گفتند. بخشی از سخنان ایشان درباره بیاحترامی به اسلام و روحانیون توسط رژیم پهلوی بود: «کدام یک از قوانین اسلام در ایران و در محیط رژیم ایران جاری است؟... قرآن چه احترامی پیش شاه و دار و دسته شاه دارد؟ احترام قرآن همین است که از روی سالوسی طبعش کنند و به مردم بدهند برای اغفال؛ نظیر احترامی که معاویه کرد و قرآن را بالای نیزه کرد که بیایید با هم به قرآن عمل بکنیم... برای مراجع اسلام احترام قائل هستند؟ خوب، چند روز پیش ریختند منزل آقایان مراجع؛ در و پنجرهها را شکستند، آدم کشتند، عربده کشیدند. الان هم در منزل بعضی از آقایان هستند کماندوها...»[1]
بیتوجهی حکومت پهلوی به قانون اساسی، یکی دیگر از نکاتی بود که امام خمینی(ره) به آن پرداختند: «اینها به قانون اساسی عمل میکنند؟ چنگیز به «یاسا» عمل میکرد و چنگیزیها و مغولها عمل میکردند. این چنگیز عصر ما، این مغولها به قانون اساسی احترام قائل هستند؟ عمل میکنند به قانون اساسی؟ انتخاباتشان روی موازین قانون است؟ وکلایشان شرایط قانونی دارد؟ مجلسشان یک مجلس روی موازین قانون است؟ کدام یک از کارهای اینها میشود گفت که یک بویی از قوانین دارد، چه قوانین شرعی و چه قوانین عرفی و اساسی؟»[2]
امام(ره) همچنین درباره بیارزش بودن فرهنگ، دانشجوها و ارتش در حکومت پهلوی سخن گفتند: «فرهنگ پیش اینها احترام دارد؟ و اگر فرهنگ پیش اینها احترام دارد، چرا این مدارس ایران تعطیل و نیمهتعطیل است؟ و چرا استادهای دانشگاه از درس گفتن کنار میزنند؟ برای اینکه محیط دانشگاه را دولت نمیگذارد آرام باشد. چه کردند این دانشجوها که باید محروم باشند؟ چه احترامی اینها برای فرهنگ قائل هستند؟ چه احترامی از برای ارتش قائل هستند؟ اینها که ارتش را به خیال خودشان از دار و دسته خودشان میدانند، چه احترامی برای ارتش قائل هستند؟ ارتشی که در تحت اسارت مستشارهای آمریکا باشد؛ آنها را مصون کنند و اینها را تحت سیطره آنها قرار بدهند! این چه اهانتی است بر ارتش ایران؟»[3]
حساسیت رژیم پهلوی نسبت به قیام 15 خرداد و سختگیریهای پیش از فرا رسیدن سالگرد این قیام، موضوع بخش دیگری از سخنان امام خمینی بود: «15 خرداد نیامده، از قبل اینکه ـ چندین روز مانده به 15 خرداد ـ برای اینکه مبادا در 15 خرداد یک چند نفری ناله کنند و شکایت کنند از کشتاری که در 15 خرداد شد، از جنایاتی که با امر خود شاه ـ با امر خود شاه ـ در 15 خرداد شد و خودش فرمانده نیروها بود برای کشتار مردم، برای اینکه مباد یک نالهای بکنند مردم، مبادا یک صحبتی بکنند مردم، قبل از اینکه حالا 15 خرداد بیاید، مشغول گرفتن مردم هستند. الان تهران عدهای را گرفتند، قم عده زیادی را گرفتند از طلاب، از مردم، حتی از جوانهای کوچک، بچهها.»[4]
امام(ره) در سخنرانی خود که در مسجد شیخ انصاری نجف و در جمع روحانیون، طلاب و ایرانیان مقیم عراق انجام شد، از آمریکا به عنوان مجرم اول و از شاه به عنوان مجرم دوم نام بردند: «یک وقتی که ما میخواستیم یک صحبتی بکنیم، یک نفر را فرستادند که شما از آمریکاییها صحبت نکنید ولو از شاه هم بگویید مانعی نیست. من گفتم ما همه اشکالمان در آمریکاییهاست، همه گرفتاری که ما داریم از دست آمریکا داریم. ما آن مجرم اصلی را بگذاریم و برویم سراغ اینهایی که تَبَع هستند و آلت هستند؟ حالا در ایران البته، مجرم دست دوم ـ مجرم دست اول عبارت از آمریکاست ـ مجرم دست دوم عبارت از این شاه است. ما حالا [گرفتار] این مجرمی که دست دوم است و دیگران هیچ دیگر؛ یا دیگران جوری نیستند که چیزی باشند: نه نخستوزیرش قابل ذکر است، و نه وزرایش و نه وکلایش؛ هیچکدام اینها قابل ذکر ـ اصلا ـ نیستند. خودش هم قابل ذکر نیست لکن چه بکنیم گرفتار شدیم ما.»[5]
امام(ره) در سخنرانی خود به مناطق زاغهنشین تهران و زندگی دشوار مردم در این مناطق اشاره کردند: «این آقای «دروازه تمدن بزرگ» ملاحظه نکرده خود تهران را، این محلههای تهران را؟ آنطوری که آقایان نوشتهاند چهل و چند منطقه هست که در این چهل و چند منطقه این زاغهنشینها، این چادرنشینها، اینهایی که خانه ندارند اصلا، یا زیرِ زمین یک سوراخی پیدا کردهاند و بیچارهها مثل حیوانات زندگی میکنند، یا یک چادری درست کردهاند... این آقای تمدن بزرگ نگاه نکرده است به این تهران که چهل و چند منطقه، بیچاره یعنی [محرومند] از همه چیزهایی که آثار تمدن است: آب ندارند، برق ندارند، اسفالت و اینها که دیگر هیچ ندارند، هیچ چیز ندارند بیچارهها. اینها را از دهات بیرون کردهاند و اراضی دهات را گرفتند برای خودشان، و اینها آمدهاند در تهران.»[6]
غارت اموال ایران و به ویژه فروش نفت به آمریکا هم موضوع بخشی از سخنرانی امام(ره) را تشکیل میداد: «در بین فرمایشاتشان فرمودهاند که بعد از چند سال دیگر جمعیت ایران 65 میلیون نفر میشود و نفت هم نیست. آقا نفت را چه کسی دارد از بین میبرد؟ هی میگوید نفت نیست؛ نفت هست، تو داری نفت را از بین میبری، تو داری نفت را به حلقوم آمریکا و دیگران میکنی؛ نه اینکه نفت نیست. ما مخازن زیاد داریم، شما دارید این مخازن را از دست میدهید تا بعد از چند سال دیگر نفتش از بین برود و مردم بیچاره بشوند...»[7]
امام خمینی(ره) در سخنان خود از مردم خواستند به هر طریقی که میتوانند یاد و خاطره قیام 15 خرداد را زنده نگه دارند: «ملت ایران نباید 15 خرداد را از یاد ببرند. و نباید هیچ یک از جنایاتی که از 15 خرداد به این طرف شده است (و جلوترش به دست پدر این شده است) نباید ملت ایران اینها را از یاد ببرند؛ اینها باید سرلوحه قضایای آنها باشد، برای اینکه مبدا تفکر باشد، باید سران قوم تفکر کنند در این امور؛ 15 خرداد را باید حفظش کنند. میتوانند، با جار و جنجال و هیاهو و تظاهرات؛ [اگر] نمیتوانند، با مقاومت منفی و بیرون نیامدن از منازل.»[8]
ایشان بر وحدت کلمه تاکید کردند: «سران قوم باید روابط داشته باشند با هم، متفرق نباید باشند. امروز روزی نیست که شماها با تفرقه کار انجام بدهید. اگر چنانچه تفرقه داشته باشید، تا آخر همین هستید و از همین بدتر. تکلیف است، تکلیف الهی است، باید با هم باشید. باید این جناحها روابط زیرزمینی با هم داشته باشند بزرگانشان. باید آشکار نباشد، زیرزمینی باشد روابطشان اما روابط داشته باشند که اگر یک وقتی بنا شد صحبت کنند، همه صحبت کنند. اگر یک وقتی بنا شد هجمه کنند، همه هجمه کنند. اگر یک وقتی بنا شد ساکت باشند، همه ساکت باشند. دست واحد باشند، نه متفرقات... اگر مسلمین ید واحد باشند، کسی نمیتواند مقابل این جمعیت قیام کند؛ هیچ غلطی نمیتوانند بکنند...»[9]
بخش پایانی فرمایشات امام(ره) در این سخنرانی، به موضوع لزوم ارتباط بین علما و احزاب تا برقراری حکومت اسلامی اختصاص داشت: «ما همه موظفیم که روابط داشته باشیم؛ بین ما و خارج، بین جناحهای داخلی و جناحهای خارجی، بین علمای اسلام با سایر علما، عُظَمای مراکز با سایر علمای بلاد، بین علمای اسلام با احزاب. روزی نیست که حزب علیحده باشد و عالِم علیحده. حزب خودش، هیچ کار ازش نمیآید؛ عالم هم احتیاج دارد که احزاب باشند در کار. این دو طایفه هستند که مسلمین را باید با هم، مسلمین ایران را باید با هم جوش بدهند و همه با هم روابط داشته باشند و با صاحبمنصبان هم باید روابط داشته باشند.»[10]
ایشان در 20 خرداد 1357 به مناسبت چهلم فاجعه خونین حمله مأموران حکومت پهلوی به مردم قم برای ملت ایران پیامی را صادر کردند که موضوع آن واژگونی رژیم طاغوت و برپا داشتن اسلام بود. امامره) درباره کشتار و دستگیری مردم توسط رژیم پهلوی فرمودند: «باز هم باید شاهد کشتار و ضرب و جرح دانشجویان و طلاب عزیز و خراب کردن مدرسههای علمیه و دانشگاهها و بیرون کردن آنها از مدارس و کوی دانشگاه باشیم. باز هم دست جنایتکار شاه از آستین مشتی مامور ناآگاه بیرون آمد و ملت مسلم ایران و خصوص دلیران اسلامدوست قم را در عزای عزیزانشان که مردانه در راه اسلام و سرنگونی رژیم ستمکار پهلوی قیام کردند نشاند.» [11]
امام خمینیره) در پیام خود به موقعیت شاه در ایران اشاره کردند: «اکنون شاه در لب پرتگاه واقع است. از یک طرف مواجه است با قدرت لایزال ملت شجاع ایران که با تمام وجود برای آزادی خود قیام کرده و تا برچیده شدن بساط ستمکاری او نخواهد نشست، و از طرفی با انعکاس جنایات و جرایمش در وسایل تبلیغاتی دنیا که خوف آن دارد اربابان از او روبرگردانند، و از طرفی مواجه است با پوسیدگی و فرو ریختگی در متن رژیم و رسوایی انقلاب آمریکایی شاه و افتضاح حزب فرمایشی، و از طرفی با نارضایتی افراد شرافتمند لشکری و کشوری که از کشتارها و وابستگیها به جان آمدهاند.» [12]
امام خمینیره) درباره انواع فریبکاریهایی که محمدرضا پهلوی به آن دست میزد، سخن گفتند: «در این امواج متلاطم حیرتمندانه به تلاش و فریبهای تازهای دست زده است؛ گاهی میخواهد خود را از جنایاتی که در طول سلطنت غیر قانونیاش انجام داده بیخبر جلوه دهد و تمام آنچه بر ملت و کشور گذشته است به گردن دیگران اندازد... و گاهی با اسلحه کهنه افترا و فریب، مخالفین خود را اشخاصی معرفی میکند که میخواهند ایران را تجزیه کنند یا تحت نفوذ اجانب قرار دهند. همه آگاهند که مخالفان او تمام اقشار وطنخواهاند؛ از مراجع معظم و علمای اعلام و خطبای محترم و آگاه و رجال سیاسی پاکدامن تا طلاب و دانشجویان جان بر کف حوزهها و دانشگاههای سراسر ایران، و از دهقانان گول خورده و کارگر وعده دروغ شنیده، تا بازاری متعهد و مسئول در سراسر کشور، کدام یک از اینان تجزیهطلب یا با نفوذ اجانب موافقند؟» [13]
امامره) در پیامشان خطاب به ملت ایران، سایر فریبکاریهای شاه را نیز برشمردند: «گاهی ملت را از خطر کمونیستها میترساند که اگر او برود مملکت به دست آنان میافتد؛ و شاید بعضیها که از واقعیتها اطلاع ندارند اغفال شوند. و گاه با شایعهسازی آشتی با بعض جناحهای روحانی برای تفرقهافکنی در خود این جناح عظیم و بین آن و سایر وطنخواهان مسلمان، که نتیجهاش جز سلامت جنایتکار اصلی و بر باد رفتن زحمات جانفرسای ملت و به هدر رفتن خون کشتگان از مسجد گوهرشاد و 15 خرداد تا به امروز نخواهد بود، غافل از آنکه هیچ روحانی و مذهبیای با دستگاه ضد اسلامی آشتی نخواهد کرد...» [14]
ایشان با اشاره به این موضوع که رژیم پهلوی رو به کهنگی و ویرانی آورده و از بنیان با موریانه داخلی مواجه و فرو ریختن آن حتمی است، درباره حفظ وحدت کلمه توسط مردم فرمودند: «اکنون که ملت بزرگ ایران آگاهانه بهپا خاسته است و هر چند گاه حوزهها، دانشگاهها، مدارس، جماعتها، بازارها و شهرها در اعتراض به شاه تعطیل میگردد، و ملت عزیز پشتیبانی خود را از اسلام و قرآن کریم اعلام و برای استقلال و آزادی کشته میدهد، لازم است سران قوم نقشههای فریبنده شاه را که چیزی جز هدم احکام اسلام و کشور نیست نقش بر آب کنند، و با بیداری و آگاهی تا برانداختن این رژیم به مبارزه ادامه دهند، و در حفظ وحدت کلمه و جهت، نگذارند مبارزات حقطلبانه رو به سستی گراید.» [15]
پینوشتها:
پینوشتها:
[1]. صحیفه امام خمینی(ره)، جلد سوم، ص 405
[2]. همان، ص 405
[3]. همان، ص 405 و 406
[4]. همان، ص 406
[5]. همان، ص 407 و 408
[6]. همان، ص 408
[7]. همان، ص 409
[8]. همان، ص 412
[9]. همان، ص 412
[10]. همان، ص 418
[11]. همان، ص 421
[12]. همان، ص 421 و 422
[13]. همان، ص 422
[14]. همان، صص 422 و 423
[15]. همان، ص 423
تعداد بازدید: 1020