02 تیر 1398
سیدرضا فندرسکی
شوشتر از شهرهای مرکزی استان خوزستان در جنوب غربی ایران است و در این متن به رویدادهای مهم این شهر در طی سالهای 1356 و 1357 میپردازیم.
در روز عاشورا، 30 آذر 1356 عدهای از مردم شوشتر در مسجد جامع این شهر اجتماع کردند و تعدادی از آنها شعارهایی در حمایت از امام خمینی سردادند. مأموران حکومت پهلوی بیستوپنج نفر از افراد مظنون به شعاردادن را دستگیر کردند.
بر اساس مصوبه کمیسیون امنیت اجتماعی قم آیتالله محمدعلی گرامی روز بیستویکم دی 1356 به سه سال تبعید در شهرستان شوشتر محکوم شد.
به گزارش ساواک، در این ایام همه هفته روزهای دوشنبه جلسات مذهبی با حضور دبیران و دانشآموزان در دبیرستان فردوسی برگزار میشد.
در همین ایام اعلامیهای که از طرف حوزه علمیه قم در تاریخ سیام محرم 1398 ق(20 دی 1356) صادر شده بود در مدرسه پروین اعتصامی شوشتر و اعلامیه دیگری با امضای آیتالله مرعشی نجفی که به مناسبت قیام 19 دی قم صادر شده بود، روبهروی دبیرستان فردوسی شوشتر نصب گردید.
در جلساتی که در اردیبهشت 1357 در منزل یکی از کارکنان اداره آموزشوپرورش برگزار میشد بعضی اوقات اعلامیههایی که از طرف حوزه علمیه قم صادر میشد خوانده میشد و مطالبی که از نظر ساواک «تحریکآمیز» بود مطرح میگردید.
آیتالله محمدعلی گرامی، روحانی تبعیدی به شوشتر در اعلامیه مردادماهِ خود مشاهداتش را درباره موقعیت اجتماعی منطقه و وضعیت مجتمع کشت و صنعت کارون بیان کرد. وی نوشت: مجتمع کارون کاملاً در مسیر تأمین منافع آمریکاییها و عواملی داخلی آنان است. کارمندان خارجی با حقوق کلان و همپایههای داخلی آنان با حقوق نازل استخدام میشوند. اراضی کشاورزی مردم به زور از آنان گرفته میشود و مردم منطقه در بسیاری از ساعات شبانهروز از داشتن آب و برق محروم هستند.
بر اساس رأی کمیسیون امنیت اجتماعی قم محل تبعید آیتالله شیخ محمدعلیگرامی از روز 23 مرداد از شوشتر به جیرفت منتقل شد. دو روز بعد، اعلامیهای با امضای جوانان مسلمان خوزستان منتشر شد که در آن بر تشکیل حکومت اسلامی به رهبری امام خمینی تأکید شده بود.
روز هشتم شهریور عدهای از جوانان شوشتر در تظاهرات خود با مقابله مأموران حکومت پهلوی مواجه شدند. در درگیری مأموران با تظاهرکنندگان دو نفر مجروح و یک معلم به نام اکبر شکوهینیا به شهادت رسید. در این تظاهرات ده نفر نیز دستگیر شدند.[1] دو نفر از برادران شهید شکوهینیا در میان دستگیرشدگان بودند، اما به خواست روحانیان منطقه آزاد گردیدند. روز بعد مغازههای شوشتر در اعتراض به این حوادث تعطیل شدند.
روز دهم شهریور، مردم شوشتر پس از تشییع پیکر شهید شکوهینیا تظاهرات کردند؛ اعلامیههایی نیز همراه عکس شهید در بین مردم توزیع شدند که در آنها شهربانی مسئول شهادت وی اعلام شده بود. تعطیلی بازار شوشتر تا روز یازدهم شهریور ادامه یافت. بیشتر مغازهها نیز بر سردر، پرچمهای سیاه داشتند.
روز یازدهم شهریور، مجلسی با حضور 5000 نفر از مردم در مسجد «قلی» برگزار شد. در این مجلس حجتالاسلام شیخ علیبرهان در سخنانی خواستار اجرای قوانیناسلامی در کشور، آزادی زندانیان سیاسی و بازگشت امام خمینی به کشور شد. مردم نیز اظهارات وی را تأیید میکردند و صلوات میفرستادند.[2]
از روز سوم مهر، 7500 نفر از کارگران شرکت کشت و صنعت کارونِ شوشتر دست از کار کشیدند و خواهان تغییر مدیرعامل و اعضای هیئت مدیره، تشکیل سندیکای کارگری، افزایش حقوق و اجرای طرح طبقهبندی مشاغل شدند. اقدامات مسئولین نتیجهای نداد و اعتصاب تا روز دوازدهم مهر همچنان ادامه داشت.
در نخستین روز آبان تظاهرات آرامی با حضور دوهزار نفر که به گفته ساواک عدهای از آنها از دزفول آمده بودند برگزار شد. چهار روز بعد تظاهراتی با حضور پنجهزار نفر و با حضور عدهای از زنان محجبه برگزار شد. در این ایام مدارس و اداره پست در اعتصاب به سر میبردند. روز بیستم آبان سیصد نفر تظاهرات کردند که با دخالت مأموران ژاندارمری متفرق شدند. روز ششم آذر، شبهنگام، برق شهر قطع شد و عدهای با استفاده از تاریکی، درِ ورودی یک شعبه بانک و شهرداری را آتش زدند. روز یازدهم آذر بیشتر مغازهها در شوشتر بسته بود. در این روز مجتمع کشت و صنعت کارون همچنان در اعتصاب به سر میبرد. در روزهای دوازدهم و سیزدهم آذر نیز بیشتر مغازههای شوشتر تعطیل بود.
پنجهزار نفر از مردم شوشتر در روز نوزدهم آذر طی تظاهراتی هنگام عبور از مقابل فرمانداری، شهرداری و بنای یادبود، به سوی این مکانها سنگ پرتاب کردند.
در نیمهشب بیستویکم آذر، در حالی که برق شهر قطع شده بود گروههای پراکنده مردم به خیابانها آمدند و با ملحق شدن به یکدیگر و با آتشزدن لاستیکها راهبندان ایجاد کردند و با مأموران حکومت پهلوی درگیر شدند. پس از این درگیری نیروهای تقویتی از تیپ 2 زرهی دزفول برای سرکوب مردم به شوشتر اعزام شدند. در نتیجه تیراندازیها، تعدادی شهید و مجروح شدند. ساواک تعداد شهدا را هشت نفر و مجروحین را چهل نفر اعلام کرد، اما شهربانی شوشتر تعداد شهدا را دو نفر اعلام کرد.
روز بیستوسوم آذر یک بمب دستساز داخل بخشداری شوشتر پرتاب شد. در این روز یکی از افسران وظیفه که به همراه خانوادهاش در روی پشتبام شعار میداد و به سوی مأموران سنگ پرتاب میکرد شناسایی شد.
در روزهای هفتم و هشتم دی تظاهراتی در شوشتر برپا شد که توأم با پرتاب گاز اشکآور و تیراندازی از سوی مأموران حکومت پهلوی بود. در تظاهرات روز هشتم دی، سالن غذاخوری اتباع آمریکایی به آتش کشیده شد. روز نهم دی تظاهرات و درگیریها کماکان از صبح تا پاسی از شب ادامه داشت و منجر به مجروح شدن چند نفر شد.
روز بیستم دی تظاهراتی با حضور پانزدههزار نفر از مردم شوشتر برگزار شد. در جریان این تظاهرات ساختمان دادگستری و یک مشروبفروشی به آتش کشیده شد. در درگیریهای این روز یک کودک یازده ساله به نام علی سرخدل بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. به دنبال این واقعه مردم پیکر این کودک را بر روی دست گرفتند و شعارهای ضد حکومت پهلوی سردادند. در پی این حادثه مغازههای شوشتر به عنوان اعتراض تعطیل شد.[3]
منابع:
-انقلاباسلامی به روایت اسناد ساواک (دوره 25 جلدی)، مرکز بررسی اسناد تاریخی
-روزنامه آیندگان
-روزنامه اطلاعات
پینوشتها:
[1]. آیندگان، ش 3206، ص 24.
[2]. سندِ ص 347، ج 10. کتاب «انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (دوره 25 جلدی)»
[3]. اطلاعات، ش 15757، ص 4.
تعداد بازدید: 1627