14 خرداد 1398
جواد رضایی
اگرچه ابتدای سال 1357 مصادف با چهلم شهدای واقعه 29 بهمن 1356 تبریز بود و در شهرهای مختلف برنامههای گوناگونی برگزار شد، اما در اسناد آمریکاییها اشارهای به شهر تبریز نشده است. در این اسناد اولین رویداد انقلابی شهر تبریز به 19 اردیبهشت 1357 برمیگردد. آمریکاییها مینویسند: «هیئت مستشاری نظامی گزارشاتی مبنی بر تظاهراتی که دیروز در تبریز انجام شد، دریافت داشته است.»[1]
واقعه بعدی تبریز به اواخر تیر و ابتدای مرداد مربوط میشود. آمریکاییها ریشه این واقعه را فقدان یک رهبر مذهبی بانفوذ (شیخ احمد کافی) در 29 تیر میدانند و مینویسند: «در 20 ژوئیه 1978 یک رهبر مذهبی با نفوذ و مخالف دولت با 5 نفر همراهان او در مشهد در یک تصادف اتومبیل با یک وسیله نقلیه ارتشی کشته شدند. پیروان او ادعا نمودند که مرگ وی عمداً به وسیله دولت صورت گرفته است و آشوبهای شدیدی در خلال تشییع جنازه وی در 22 ژوئیه 78 صورت پذیرفت، که منجر به مرگ عدهای گردید. خشونت مجدداً به شهرهای دیگر ایران و عمدتاً اصفهان، شیراز، تبریز و تهران شیوع یافت.»[2]
افزایش تحرکات انقلابی موجب شد که در 15 شهریور حکومت نظامی در 12 شهر اعلام شود که تبریز نیز یکی از آن شهرها بود.[3]
واقعه خونین 17 شهریور تهران موجب برانگیختن احساسات مردمی در سراسر کشور شد که تقارن آن با حکومت نظامی برای حکومت پهلوی مشکلاتی به وجود آورد. آمریکاییها در 22 شهریور مینویسند: «در شهرهای بزرگ بازارها تعطیل ماندهاند... بازار تبریز هنوز بسته است...»[4]
حادثه مشکوکی در 24 شهریور در تبریز رخ میدهد که به نظر میرسد آمریکاییها اطلاع چندانی در مورد آن ندارند و فقط فرضیهها را مطرح میکنند. در اسناد آمده است: «برخورد مسلحانه در تبریز به تاریخ 15 سپتامبر بین یک گروه تروریستی ملبس به یونیفورم نظامی... و گروه گشتی در نزدیکی چهارراه شمس تبریزی ]رخ داد[.... در نتیجه شش سرباز، یک غیرنظامی و دو تروریست کشته شده و هفت نفر نیز زخمی شدهاند. پیشبینی میشود که از روز 16 سپتامبر شایعاتی شروع شود مبنی بر اینکه درگیری کار دو گروه گشتی بوده و به نظر ما هم شایعات مربوط به این مورد نمیتواند بیاساس باشد.»[5]
همزمان با انتشار خبر تهدید امام خمینی توسط حکومت بعث برای خروج از عراق، مغازههای شهرهای مختلف ایران از جمله تبریز در 9 مهرماه بهطور گسترده تعطیل میشوند.[6]
با شروع سال تحصیلی دانشجویان دانشگاهها به حرکت انقلابی مردم میپیوندند، آمریکاییها در 15 مهرماه مینویسند: «9 هزار نفر از دانشجویان دانشگاه آذرآبادگان در تبریز اعتصاب کردند» که جمعیت زیادی بود.[7]
اعتصاب سراسری به مناسبت چهلم واقعه 17 شهریور بسیاری از شهرهای ایران از جمله تبریز را در بر میگیرد. آمریکاییها مینویسند: «بسته شدن مغازهها در تمام مدت روز افزایش یافت و عاقبت تمامی آنها به جز نانواییها و سبزی فروشیها و فروشگاههای مواد غذایی بسته شدند.»[8]
یکی از فعالیتهای انقلابی اعتصاب زندانیان بود. در اواخر مهرماه زندانیان تبریز به اعتصاب سراسری زندانیان میپیوندند.[9]
در نیمههای آبان 1357 همراه با اوج گرفتن تظاهرات در تهران، شهرهایی مانند تبریز نیز با ناآرامیهایی مواجه بودند که: «تظاهرات در تبریز با گاز اشکآور متفرق شد.»[10]
آمریکاییها در مورد تظاهرات وسیع تبریز که همزمان با روی کار آمدن دولت ازهاری است مینویسند: «کنسولگری تبریز گزارش میکند... تظاهرات... توسط گاز اشکآور و بدون تیراندازی متفرق گردید... این کنسولگری همچنین وجود تظاهرات بزرگی را در نزدیکی کنسولگری گزارش کرد. برای دومینبار در سال جاری توسط پلیس به کنسول تبریز هشدار داده شد که از کنسولگری خارج نشود، اما تظاهرکنندگان به ساختمان کنسولگری دست پیدا نکردند.»[11]
آخرین رویداد آبانماه شهادت تعدادی از مردم در تظاهرات 21 آبان تبریز است: «درگیری دیروز سربازان و تظاهرکنندگان در تبریز و خرمشهر پنج کشته بر جای گذاشت.»[12]
مصادف شدن آذرماه با محرم حسینی، نویدبخش شور و حالی متفاوت در فعالیتهای انقلابی بود. همزمان با آغاز محرم آمریکاییها شرایط تبریز را اینگونه توصیف میکنند: «کنسول تبریز گزارش میدهد که همه مغازهها بسته و... یک کارخانه... در اعتصاب است...»[13]
آنها در گزارش دیگری اوضاع شهرهای بزرگ را در نیمه اول ماه محرم وخیم توصیف میکنند، اما همچنان اصرار دارند که وضعیت ظاهری را در نظر بگیرند و تبریز را آرام و تعطیل گزارش کنند.[14] نیمه دوم محرم و نیمه آذرماه، تبریز با التهاباتی همراه است: «از تبریز گزارشاتی در مورد وقوع تیراندازیهای بالنسبه سنگین... رسیده است.»[15] آمریکاییها در گزارش دیگری مینویسند: «تیراندازیهای پراکندهای... در نزدیکی بازار تبریز گزارش شده است... مقررات منع عبور و مرور در تبریز... از ساعت 11 شب به 9 شب تقلیل یافته است.»[16] آمریکاییها همچنین از دستگیری تعدادی از مردم در ساعات جدید برقراری مقررات منع عبور و مرور خبر میدهند.[17]
آمریکاییها در توصیف راهپیمایی تاسوعای حسینی تبریز مینویسند: «کنسولهای ما در شیراز، اصفهان و تبریز گزارش میدهند که راهپیماییهای سازمان یافته و آرامی در این شهرها مشابه تهران به وقوع پیوسته و هیچگونه درگیری و خشونتی نبوده است.»[18] توصیف آنها از تظاهرات آرام عاشورای حسینی نیز اینگونه است: «در تبریز راهپیمایان از مقابل کنسولگری ما که با درخواست پایین آوردن پرچم موافقت شده بود، عبور نمودند ولی هیچگونه خشونتی رخ نداد.»[19]
آمریکاییها در چند سند به توصیف راهپیماییهای تاسوعا و عاشورای حسینی میپردازند: «در تبریز جمعیتی که مترینکو، کنسول ما 70 تا 80 هزار نفر تخمین میزند اواخر صبح... از جلو کنسولگری ما در آنجا عبور کردند و هر دسته مدت کوتاهی برای سر دادن شعارهای ضدآمریکایی و دیگر شعارها توقف میکردند ولی مجدداً به حرکت ادامه میدادند، تلاشهایی در جهت پایین آوردن تابلوی رسمی کنسولگری صورت گرفت ولی رهبران تظاهرکنندگان آنان را کاملاً تحتکنترل داشتند. پیشنهاد مقامات حکومت نظامی مبنی بر خروج مترینکو از کنسولگری با هلیکوپتر، مؤدبانه رد شد و پس از انجام مراسم در قبرستان، به هنگام برگشت جمعیت تقریباً مشکلی وجود نداشت. کنسول گزارشی حاکی از وجود درگیری میان مأمورین امنیتی و تظاهرکنندگان دریافت نکرده است، تکرار میکنم دریافت نکرده است...»[20] بعدازظهر دهم دسامبر ایران آرام به نظر میرسید و آرامش نسبتاً بیش از انتظار قبلی بود. تودههای وسیع مذهبی در تهران، تبریز، شیراز و اصفهان راهپیمایی کردند. جمعیت در بیشتر نقاط منظم، آرام و مسالمتآمیز حرکت میکردند و خوب سازماندهی شده بودند و به خوبی کنترل میشدند...[21] کنسول تبریز گزارش میدهد که در حدود صد هزار نفر از راهپیمایان از پشت کنسولگری عبور نمودند ولی در آنجا مدتی توقف نمودند تا روی دیوارهای کنسولگری شعارهای «مرگ بر امپریالیسم» و... نظایر آنها را بنویسند.»[22]
بعد از راهپیماییهای آرام تاسوعا و عاشورای حسینی، برخی طرفداران حکومت پهلوی سعی کردند تظاهراتهایی برگزار کنند که به درگیریهایی منجر شد. آمریکاییها در مورد درگیریهای تبریز مینویسند: «از تبریز گزارش میشود که درگیری بین نیروهای مخالفین و موافقین شاه باعث بسته شدن دو خیابان گردید.»[23]
آمریکاییها در سند دیگری به همین درگیریها و برخی به تعبیر خودشان خرابکاریها اشاره میکنند: «وخیمترین حادثه که خرابکاری دیگری در هواپیمای نیروی هوایی شاهنشاهی بود، در تبریز اتفاق افتاد. موتور دو هواپیما هنگام برخاستن از زمین دچار آسیبدیدگی شد. تحقیقات نشان داد که از قرار معلوم دو میله کوچک فلزی طوری قرار داده شده بود که آسیب مذکور را به وجود آورد.»[24]
بعد از دهه اول محرم، دوباره نهضت اعتصاب در دستور کار انقلابیون قرار میگیرد: «دعوت ]آیتالله[ خمینی از مردم برای شرکت در اعتصاب هجدهم دسامبر ]27 آذر[ فعالیتهای تجاری در تهران را به جز خدمات ضروری مانند بعضی از خواروبارفروشیها، کاملاً کاهش داد... تبریز و شهرهای دیگر به طور کلی در روز اعتصاب تعطیل بودند.»[25]
آمریکاییها در گزارش مفصلی به توصیف وضعیت شهرهای ایران میپردازند. در این گزارش که مربوط به 28 آذر است، راجع به شهر تبریز آمده است: «مشکل است که بتوان موقعیت تبریز را در این مقطع زمانی از تهران ارزیابی نمود. طی چهار ساعت گذشته دفتر وابسته دفاعی گزارشات ذیل را دریافت داشته است:
الف) خبرگزاری بیبیسی گزارش میدهد که طی تظاهرات دیروز تبریز چنین ادعا میشود که سربازان از دستور فرماندهان سرپیچی کردهاند.
ب) منبع 0008 ... گزارش داد:... تظاهرات... در مرکز شهر تبریز از ساعت 12 تا 7 و 30 دقیقه شب ادامه داشت. صدای گلولهای هم به گوش نرسید. منبع اظهار میدارد که دو نفر از ژاندارمری، یک استوار ارتش و «تعدادی» از غیرنظامیان احتمالاً کشته شدهاند. دومین تظاهرات در مرکز شهر در ساعت 10 و 30 دقیقه به وقت محلی... در حال شکلگیری بود و هلیکوپترها بر فراز آن پرواز میکردند.
ج) یک منبع فرعی 0008 که با مجریان حکومت نظامی در تبریز صحبت کرده بود... فاش ساخت: تجمعاتی که امروز صبح در مرکز تبریز تشکیل شده بود در هم شکسته شد...»
وقایع روز 28 آذر تبریز که به نظر میرسد یکی از مهمترین رویدادهای انقلابی این شهر باشد، در سند دیگری با توضیح بیشتر آمده است: «تبریز کانون و مرکز ناآرامیها شده است و مطمئناً دیروز بعدازظهر تظاهراتی همراه با تیراندازی و با برجای گذاشتن تعدادی مجروح انجام شده ولی کنسول ما که بخش عمدهای از روز را صرف بررسی و تحقیق روی حادثه دیروز کرده است هنوز قادر به تأیید بر جای ماندن کشتهای نیست. دیروز گزارشی مبنی بر وقوع شورش و تمردی وسیع همراه با درگیری خیابانی در میان نظامیان و بر جای ماندن تلفات سنگین به سرعت پخش شد. گزارشی حتی عنوان میکرد که یک تیپ تانک، دست به تمرد و شورشزده است.
رادیو بیبیسی... شب گذشته خبری منعکس کرد مبنی بر اینکه سربازان در تبریز از اجرای دستورات سرپیچی کردهاند. وزارت اطلاعات بلافاصله با قطع برنامههای عادی، جهت انعکاس تحلیل و تفسیر رسمی، تکذیب نامه شدیداللحنی منتشر کرد... اما به نظر میرسد که سربازان بهطور جدی در حمایت از مخالفان دست به شورش و تمرد زدهاند. کنسول تبریز قضیه را مورد تحقیق قرار داده و معتقد است اظهارات دولت ایران به واقعیت نزدیکتر است تا گزارشات و اخبار مطبوعات. ادعاهای هر دو طرف شامل حادثهای میشود که در جریان آن عدهای از غیرنظامیان به سربازان تحت فرماندهی یک سرهنگ نزدیک میشوند و سرانجام بین آنها چای و خوراکی توزیع میکنند. دولت میگوید اینها افرادی طرفدار شاه بودند، مخالفان میگویند افرادی مخالف شاه بودهاند که با سربازان دست برادری دادند و سرهنگ را به عنوان مظهر وحدت بر دوش خود در اطراف حمل کردند.
از طرف دیگر کنسول ترکیه در تبریز به سفیر خود گزارش کرده است که درگیری جدی به وقوع پیوسته و در پی آن بعضی از سربازان مجدداً از فرمان تیراندازی امتناع کردهاند. (نظریه: ما تحقیقات در زمینه روشن شدن این قضیه را شدیداً ادامه خواهیم داد).»
در انتهای این گزارش آمده است: «گزارشهای واصله امروز از تبریز حاکی از ناآرامی جدید است. منابع و مجاری نظامی ایالات متحده از تجمع حدوداً 2000 نفری ضد شاه و برخی از تیراندازیها گزارش میدهند.»[26]
بعد از ناآرامیهای گسترده در سراسر کشور که منجر به شهید و زخمی شدن افراد زیادی شد، پزشکان برای تحویل انقلابیون تحت فشار قرار میگیرند: «گزارشات صبح امروز حاکی است که پزشکان بیمارستانهای تبریز جهت همبستگی با سایر پزشکانی که ادعا میشود در شهرهای اصفهان، مشهد و یا احتمالاً تهران برای تحویل بیماران خویش به مقامات حکومت نظامی تحتفشار قرار گرفتهاند، دست به اعتصاب زدهاند.»[27]
آمریکاییها در سند دیگری میگویند که سایه وقایع 27 آذر تبریز همچنان بر تمامی امور گسترده شده است و در مورد آن مینویسند: «حادثه روز 18 دسامبر در تبریز هنوز سایه خود را بر تمامی امور گسترانده است. بیبیسی همچنان به این خبر که شورشی در بین سربازانی که جهت فرونشاندن تظاهرات فراخوانده شده بودند رخ داده است، تکیه میکند. منابع مطبوعاتی که ارتباطات بیشمار موثقی دارند دیروز به مأمور سفارت گفتند که یک یا دو شرکت سر به شورش برداشتهاند... ما به تحقیقات ادامه خواهیم داد.»[28]
29 آذرماه نیز شهر تبریز اوضاع ملتهبی داشت: «کنسول آمریکا قادر نبوده است که اطلاعات موثق... به دست آورد. مشکل کسب اطلاعات موثق از طریق دو منبع کنسول که در... بیمارستان کار میکنند توضیح داده میشود. یکی از آنها میگوید تعداد زیادی زخمی در روز شورش مذکور به آنجا برده شده ولی وی در آن روز مریض بوده است؛ و دیگری میگوید که زخمیها تنها دو تن بودند که فقط یکی از آنها نیاز به جراحی داشت.»[29]
کنسول آمریکا در تبریز، در اول دیماه گزارش بسیار مفصلی در مورد وقایع روزهای آخر آذرماه تبریز برای کاردار آمریکا میفرستد. در این گزارش آمده است: «چند روز پیش، تظاهراتی در تبریز برپا گردید که توجه زیادی را به خود جلب نمود زیرا دربرگیرنده گزارشاتی بود دال بر اینکه گروهی از سربازان محلی شورش کرده و یا حداقل عدهای از آنها فرار کردهاند. توصیفات مختلف از این واقعه ]وجود داشت.[»
دیماه تبریز نیز دستخوش حوادث متعددی بود. در اولین آنها آمریکاییها در مورد 4 دی مینویسند: «در مرکز شهر تبریز تظاهرات بزرگی برپا شد. درباره مجروحان یا خسارات گزارشی در دست نیست.»[30]
تحلیل آمریکاییها از برخی وقایع دی و بهمن 1357 این است که به نقطه مرکزی نارضایتی مردم تبدیل شدهاند. آنها در سندی مینویسند: «گروه بسیاری از تظاهرکنندگان در تبریز به کنسولگری ما حمله کرده و برای دست یافتن به محوطه داخلی کنسولگری در ورودی را بهطور کامل ویران کردند.»[31]
استان آذربایجان غربی به مرکزیت رضائیه (ارومیه فعلی) هم یکی از استانهای انقلابی بود.
همزمان با قیام 29 بهمن تبریز، مردم ارومیه نیز به تظاهرات پرداختند، به نحوی که در کنار مقامات رسمی، برخی از اعضای حزب رستاخیز نیز به منظور مقابله با مردم گروههایی تشکیل دادند.[32]
آمریکاییها در گزارشی به وقایع ابتدای مهرماه سال 1357 میپردازند و مینویسند: «مطبوعات... شهرهای دیگری مثل رضائیه، دورود، زنجان و همدان را در لیست شهرهایی که در یکشنبه گذشته در آن آشوبهایی به راه افتاده قرار دادند و شش کشته و 30 زخمی را در فهرست خود وارد کردند. تظاهرکنندگان... در این شهرها نسبت به رفتار دولت عراق با آیتالله خمینی اعتراض میکردند.»[33]
مهرماه همچنان وضعیت ملتهبی دارد و در سند مربوط به 19 مهر آمده است: «تظاهرات گسترده در شهرهایی که حکومت نظامی در آنها اعلام نشده ادامه دارد... روزنامهها از 23 شهر... در سراسر ایران... نام میبرند که در آنها تظاهرات جدیدی انجام گرفته است. بنا به گزارش مطبوعات، کمیته انجمن شهر آمل از استاندار مازندران تقاضا کرد حکومت نظامی برقرار شود. واکنشهای مشابهی از اراک، کرمانشاه، سنندج و رضائیه گزارش میشود.»[34] از دید آمریکاییها، شهرهایی که در آنها حکومت نظامی اعلام نشده بود، بیشتر از سایر شهرها در معرض تظاهرات بود.
دو اتفاق مهم اواخر آبانماه یکی اعتصاب معلمان سراسر کشور و درخواست معلمین آذربایجان برای اعتصاب نامحدود[35] و دیگری لغو روز بزرگداشت نجات آذربایجان به دلیل پیشبینی ناآرامیها توسط دولت است.[36]
وقایع 24 آذر ارومیه یکی از مورد توجهترین وقایع در نگاه آمریکاییها است. از سندی پیداست که آنها به دنبال آن هستند تا از جزییات اتفاقات شهر آگاه شوند: «گزارش تأیید نشدهای در پانزدهم دسامبر دریافت شد مبنی بر اینکه تظاهرکنندگان مسلح ضد شاه در رضائیه مشغول جنگ با سربازان هستند. سعی ما در نیل به وثوق این امر است که آیا فعالیتها در رضائیه دارای چنین گستردگی بوده است یا نه.»[37]
تحرکات آذربایجان و کردستان، آمریکاییها را با این فرضیه مواجه میسازد که شاید پشت پرده این اتفاقات انگیزههای جداییطلبانه باشد، آنها در سندی از قول منابع موثق این انگیزهها را رد میکنند و مینویسند: «کنسول ما در تبریز، کنسول ترکیه در آنجا و در رضائیه هیچ کدام از رشد عقاید و افکار جداییطلبانه کُردی و یا فعالیتهای سیاسیای که منتج از ناآرامیهای جاری در ایران باشد اثری نیافتهاند. وزارت خارجه ترکیه تردید دارد که شوروی مشوق افکار جداییطلبانه در میان کُردهای ایران باشد. زیرا این امر ممکن است روند احیای افکار اسلامی و ملیگرایی ترک را که در آذربایجان شوروی و مرکز آسیا در حال گسترش است تشدید نماید.»[38]
در 6 دیماه آمریکاییها گزارش مفصلی از درگیری در تهران میدهند. آنها همچنین در مورد وضعیت سایر شهرها مینویسند و از ارومیه نام میبرند.[39] در گزارش مربوط به حوادث 9 و 10 دیماه 1357 هم آمده است: «در شهرهای همدان، شاهپور ]سلماس فعلی و از شهرهای استان آذربایجان غربی[، کرمان، رضائیه و یزد نیز تظاهراتی برپا شد. نیروهای انتظامی مداخله نکرده و در نتیجه درگیری ایجاد نشد.»[40]
پینوشتها:
[1]. اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب نهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1387، ص 63، سند شماره 30، 10 می1978- 20 اردیبهشت 1357.
[2]. همان، ص 105، سند شماره 52، 3 سپتامبر 1978- 12 شهریور 1357.
[3]. همان، ص 116، سند شماره 56، 8 سپتامبر 1978- 17 شهریور 1357.
[4]. همان، ص 139، سند شماره 67، 13 سپتامبر 1978- 22 شهریور 1357.
[5]. همان، ص 147، سند شماره 71، 17 سپتامبر 1978- 26 شهریور 1357.
[6]. همان، ص 169، سند شماره 82، 1 اکتبر 1978- 9 مهر 1357.
[7]. همان، ص 193، سند شماره 93، 8 اکتبر 1978- 16 مهر 1357.
[8]. همان، ص 209، سند شماره 101، 17 اکتبر 1978- 25 مهر 1357.
[9]. همان، ص 213، سند شماره 104، 18 اکتبر 1978- 26 مهر 1357.
[10]. همان، ص 254، سند شماره 126، 5 نوامبر 1978- 14 آبان 1357.
[11]. همان، صص 273 و 274، سند شماره 143، 7 نوامبر 1978- 16 آبان 1357.
[12]. همان، ص 314، سند شماره 176، 13 نوامبر 1978- 22 آبان 1357.
[13]. همان، ص 416، سند شماره 236، 2 دسامبر 1978- 11 آذر 1357.
[14]. همان، ص 463، سند شماره 253، 5 دسامبر 1978- 14 آذر 1357.
[15]. همان، ص 525، سند شماره 279، 8 دسامبر 1978- 17 آذر 1357.
[16]. همان، ص 536، سند شماره 284، 9 دسامبر 1978- 18 آذر 1357.
[17]. همان، ص 541، سند شماره 286، 9 دسامبر 1978- 18 آذر 1357.
[18]. همان، ص 555، سند شماره 295، 10 دسامبر 1978- 19 آذر 1357.
[19]. همان، ص 562، سند شماره 298، 11 دسامبر 1978- 20 آذر 1357.
[20]. همان، صص 564 و 565، سند شماره 300، 11 دسامبر 1978- 20 آذر 1357.
[21]. همان، ص 565، سند شماره 301، 11 دسامبر 1978- 20 آذر 1357.
[22]. همان، ص 575، سند شماره 307، 12 دسامبر 1978- 21 آذر 1357.
[23]. اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب نهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1387، ص 594، سند شماره 319، 15 دسامبر 1978- 24 آذر 1357.
[24]. همان، ص 611، سند شماره 327، 17 دسامبر 1978- 26 آذر 1357.
[25]. همان، ص 623، سند شماره 333، 18 دسامبر 1978- 27 آذر 1357.
[26]. همان، صص 635 و 636، سند شماره 339، 192 دسامبر 1978- 28 آذر 1357.
[27]. همان، ص 639، سند شماره 341، 20 دسامبر 1978- 29 آذر 1357.
[28]. همان، ص 641، سند شماره 344، 20 دسامبر 1978- 29 آذر 1357.
[29]. همان، ص 644، سند شماره 345، 21 دسامبر 1978- 30 آذر 1357.
[30]. همان، ص 678، سند شماره 363، 26 دسامبر 1978- 5 دی 1357.
[31]. اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب دهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1388، ، ص 3، سند شماره 1، ژانویه 1979- دی و بهمن 1357.
[32]. اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب نهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1387، ص 49، سند شماره 24، 5 آوریل 1978- 16 فروردین 1357.
[33]. همان، ص 171، سند شماره 83، 3 اکتبر 1978- 11 مهر 1357.
[34]. همان، ص 197، سند شماره 95، 11 اکتبر 1978- 19 مهر 1357.
[35]. همان، ص 336، سند شماره 192، 18 نوامبر 1978- 27 آبان 1357.
[36]. همان، ص 339، سند شماره 196، 19 نوامبر 1978- 28 آبان 1357.
[37]. همان، ص 602، سند شماره 325، 16 دسامبر 1978- 25 آذر 1357.
[38]. همان، ص 640، سند شماره 342، 20 دسامبر 1978- 29 آذر 1357.
[39]. همان، صص 685 و 686، سند شماره 367، 27 دسامبر 1978- 6 دی 1357.
[40]. همان، ص 699، سند شماره 377، 30 دسامبر 1978- 9 دی 1357.
تعداد بازدید: 3682