21 خرداد 1398
مریم صادقی
حکومت پهلوی، هر آنچه در توان داشت، رو میکرد تا به شخصیت امام خمینی ضربه بزند. انتشار مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه»، یکی از همین اقدامات بود، اما این مقاله، آتش زیر خاکستر را روشن کرد. مردم قم در 19 دی 1356 در اعتراض به این مقاله، تظاهرات کردند. این اتفاق را سرآغاز دور تازهای از مبارزه میدانند که سرانجام به پیروزی انقلاب اسلامی منجر شد.
چهل روز پس از قیام مردم قم، یعنی در 29 بهمن 1356، تبریز، شهر دیگر ایران نیز دستخوش حوادث متعدد شد که در اسناد لانه جاسوسی به آنها اشاره شده است. درباره این حوادث چنین گزارش شده است: «به دنبال دستور رهبران مذهبی محلی برای بستن بازار تبریز جهت برگزاری یادبود چهلم وقایع 9 ژانویه قم، کنسولگری تبریز گزارش میکند که جمعیت عظیمی مرکب از هزاران نفر... تیراندازی از جمله صدای شلیک مسلسلها، ساعت 30/9 یا 10 صبح در تمام شهر شنیده میشد. نظامیان وارد معرکه شدند.»[1]
در این گزارش که از سفارت آمریکا در تهران به وزارت امور خارجه آمریکا در واشنگتن دی.سی، ارسال شد، حالت آمادهباش ارتش پهلوی و سایر اقدامات امنیتی نیز مورد بررسی قرار گرفته است: «تیمهای TAFT گزارش میکنند که ارتش ایران به حال آمادهباش درآمده است. تیمهای TAFT در حال حاضر از پایگاههای خود خارج نمیشوند، کنسولگری تبریز به آمریکاییها اخطار کرده است که از خانههای خود خارج نشوند. خود کنسولگری از ساعت 11 صبح روز 18 فوریه علاوه بر محافظین معمولی پلیس تحت محافظت نیروی تقویتی پلیس قرار گرفته است.»[2]
و نقاط دیگر ایران، آیا این نقاط نیز صحنه تظاهرات بوده؟ کنسولگری آمریکا در تهران در اینباره گفته: «در شیراز بر اساس گفته کنسولگری، بازار، صبح روز 18 فوریه بسته بود و پلیس تظاهرات را با باتون بر هم زد. شایعاتی مبنی بر آشوب در دانشگاه پهلوی شیراز وجود دارد ولی کنسول تاکنون قادر به تایید این مطلب نبوده است.»[3]
نظریه سفارت آمریکا در تهران درباره حوادث تبریز چنین است: «ابعاد آشوب در تبریز آشکارا تمام شهر را دربر میگیرد و این امر به وسیله منابع مختلفی تایید شده است. سطح آشوب مایه تعجب است و... هنوز مشخص نیست تکرار میشود... ولی شدت و طول مدت تیراندازی دلالت بر چیزی بیش از ابراز مخالفت معمولی دارد.»[4]
از این گزارش که در تاریخ 30 بهمن 1356 (19 فوریه 1978) تهیه شده، رونوشتی به سفارتخانههای آمریکا در لندن، آنکارا، اسلامآباد، کابل و بغداد ارسال شد.
اتفاقات چهلم حادثه قم در تبریز، در روزهای پس از این حادثه، در مطبوعات ایران انعکاس یافت و آماری از دستگیرشدگان و شهیدان منتشر شد. حکومت پهلوی هم دراینباره آماری ارائه داد که در گزارش 2 اسفند 1356 (21 فوریه 1978) لانه جاسوسی انتشار یافته: «دولت ایران اظهار نمود که این آشوبها 6 کشته و 125 زخمی داشته است. شایع است که در اغتشاشات خیلی بیش از این کشته و زخمی شدند، ولی اطلاعات موثقی در دست نیست.»[5]
در این گزارش که از سفارت آمریکا در تهران به وزارت امور خارجه آمریکا در واشنگتن دی.سی ارسال شد، اطلاعاتی درباره وضعیت دیگر شهرهای ایران نیز وجود دارد: «آرامش در دیگر شهرهای عمده بهجز قم پابرجا ماند...»[6] «کنسولگری اصفهان اطلاع حاصل کرده است که تظاهرات کوچکی در 18 فوریه در دانشگاه اصفهان به وقوع پیوسته، لیکن هیچگونه حادثهای رخ نداده... کنسولگری شیراز گزاش میکند شهر همچنان در آرامش است و شایعه تیراندازی گزارش شده در مرجع 9B منجر به قتل نشده. خون ریخته شده در دانشگاه که از شکستگی شدید سر بوده و به سرعت تمیز شد.»[7]
حمله به انجمن ایران و آمریکا در تبریز و نوشتن شعارهای «مرگ بر آمریکا» و «آمریکاییها به خانه خود برگردید» روی دیوار مدرسه جامعه آمریکاییان در تهران، بخشهای دیگری از این گزارش است و نظریه سفارت آمریکا درباره این حوادث چنین است: «دولت ایران هنوز وضعیت را بر اساس اطلاعات منتشر نشده تحت بررسی دارد... تفکرات در تهران به تایید فرضیهای که مبنی بر نوعی دخالت خارجی گرایش پیدا کردهاند اما تاکنون هیچ گونه مدرکی ارائه نگردیده است.» [8]
در بخش دیگری از این نظریه نیز نوشته شده: «درخواست پارلمان [پهلوی] برای اقدام خشنتر از جانب دولت ایران کاملا قابل پیشبینی است...»[9]
گزارش 4 اسفند 1356 (23 فوریه 1978) از کنسولگری آمریکا در تبریز، دربردارنده آماری از میزان تلفات حادثه 29 بهمن تبریز است: «منابع رسمی میزان تلفات روز حادثه را 6 کشته و 125 زخمی، که چندین نفر از مجروحین افراد پلیس و مقامات امنیتی ذکر شدهاند، تخمین زدهاند. اما سایر منابع ارقام بیشتری ارائه میدهند. طبق گزارش تنها در یک بیمارستان بیش از 150 نفر معالجه شدهاند... آمار غیر رسمی تعداد کشتهشدگان را 200 تن برآورد میکند، ولی به دلیل تمایل دولت به کم جلوه دادن چنین ارقامی و نیز عکسالعمل طبیعی مردم یعنی اغراق در این زمینه، آگاهی از تعداد واقعی تلفات، تقریبا غیر ممکن میباشد.» [10]
در پایان این گزارش، تحلیلی از بسته شدن بازار تبریز مبنی بر مبارزهای مستقیم علیه حکومت پهلوی، جنبه مذهبی اتفاقات و نارضایتی سیاسی مردم ایران ارائه شده است: «از دیدگاهی دیگر، به این مطلب میتوان به عنوان ایفای یک وظیفه مذهبی توسط مردمی که عمیقا مذهبی بوده و معتقدند که کشتهشدگان در قم شهید محسوب میشوند، نگریست. قدرت واقعی دولت در بین بخشی از توده مردم به وضوح به نمایش گذاشته شد و فریادهای «مرگ بر شاه» و درخواست بازگشت [آیتالله] خمینی (رهبر مذهبی شیعه که هماکنون در تبعید به سر میبرد) به ایران را هم میتوان به عنوان وسیلهای برای ابراز نارضایتی سیاسی و هم بیان اعتقاد مذهبی تلقی نمود.» [11]
در گزارش 4 اسفند 1356 (23 فوریه 1978) سفارت آمریکا در تهران نیز اطلاعاتی درباره آماری از حادثه 29 بهمن تبریز وجود دارد: «مطبوعات صبح 22 فوریه، با مرگ سه نفر دیگر جمع کشتهشدگان را 9 نفر اعلام کردهاند، ولی مترینکو کنسول ما در تبریز میگوید که تقریبا به طور قطع، تعداد کشتهشدگان بیش از این است، و گفته میشود 200 نفر حد بالایی است که معمولا مطرح میشود.» [12]
وضعیت آغاز به کار دانشگاهها نیز در این گزارش ذکر شده است: «به نوشته مطبوعات سایر دانشگاههای کشور هنوز آغاز به کار نکردهاند. ولی به نظر ما این امر تنها مربوط به پایان دوران معمول امتحانات است. به هر حال ترم دوم دانشگاه آذرآبادگان در تبریز تا تاریخ 26 فوریه یعنی یک هفته بعد از تاریخ معمول آغاز نخواهد شد.» [13]
در پایان این گزارش نیز تفسیری از اقدامات دولت حکومت پهلوی در مقابل حوادث 29 بهمن تبریز ارائه و به سکوت شاه در برابر این حوادث اشاره شده است: «این... که شورشیان توسط بازپرسان غیر نظامی بازجویی شده و قرار است در دادگاههای غیر نظامی محاکمه شوند نشانه مثبتی است اما ممکن است این رویه دولت، نشانگر این باشد که برای اعمال عکسالعمل خشن، دیگر از قدرت کافی برخوردار نیست. شاه در قبال این وقایع سکوت قابل توجهی اختیار کرده و ترجیح میدهد اجازه دهد تا قبلا دیگران (کابینه و سناتورها) در این زمینه صحبت کنند.» [14]
پینوشتها:
[1]. اسناد لانه جاسوسی آمریکا، کتاب نهم، روزشمار انقلاب اسلامی، (19 دی 1356- 13 آبان 1358)، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ سوم: پاییز 1390، ص 16
[2]. همان
[3]. همان
[4]. همان، ص 17
[5]. همان، ص 18
[6]. همان، ص 19
[7]. همان
[8]. همان، ص 20
[9]. همان
[10]. همان، ص 24
[11]. همان
[12]. همان
[13]. همان، ص 29
[14]. همان، ص 29 و 30
تعداد بازدید: 1525