16 تیر 1398
سیدرضا فندرسکی
کازرون از شهرهای غربی استان فارس است و در این نوشتار به مبارزات مردم این شهر طی سالهای 1356 و 1357 میپردازیم.
روز 29 آذر 1356، مصادف با تاسوعا، هنگامی که دستههای سینهزنی از خیابانهای کازرون عبور میکرد عدهای از مردم شعار یا مرگ یا خمینی سردادند. روز عاشورا نیز هنگام عزاداری در امامزاده عبدالله واقع در روستای بلیان از توابع کازرون، یکی از دانشآموزان دبیرستان شاکر کازرون پشت بلندگو قرار گرفت و شعارهای «برخیز ای مجاهد برخیز ای خمینی» و «پیروز باد انقلاب» سر داد و مردم نیز شعارهای وی را تکرار کردند.[1]
روز 8 دی 1356 اعلامیهای تحت عنوان «اربعین دکترشریعتی» در دبیرستانها بواسحاق کازرون توزیع شد. ساواک در تحلیل خود مینویسد: اخیراً توزیع اعلامیه و شعارنویسی در معابر عمومی در کازرون و جهرم افزایش یافته است و با توجه به مذهبی بودن این دو شهر، در آینده جوّ این شهرها آلوده خواهد شد. خبر شعارنویسی بر دیوارهای شهر کازرون در شهرهایی مانند بوشهر نیز انعکاس یافت.
در شب 14 دی در نقاط مختلف شهر مانند مقابل درِ دبیرستانها، فرمانداری و منزل رئیس اداره آموزش و پرورش شعارهایی مانند «مرگ بر شاه» و «ما پیروزیم» نوشته شد. نکته جالب این که روی درِ دبیرستان بهبهانی نیز که در چند قدمی شهربانی قرار داشت، شعار نوشته شده بود.
در بهمن 1356 تعدادی اسکناس پنجاه ریالی که بر روی آنها شعارهایی مانند «مرگ بر شاه» و «درود بر خمینی» نوشته شده بود در کازرون مشاهده شد. تعداد این اسکناسها در حدّی بود که تقریباً همه بازاریان از آن سخن میگفتند.
روز 10 فروردین 1357 مغازههای کازرون بسته بود و مراسم چهلمین روز شهادت شهدای قیام 29 بهمن تبریز در مسجد جامع این شهر برگزار شد. در خاتمه مراسم، عدهای از شرکتکنندگان با گفتن لاالهالاالله تظاهرات کردند. به گزارش ساواک یکی از دبیران روستای بالاده از توابع کازرون، در مسجد مردم را به تظاهرات و خلع سلاح پاسگاه دعوت میکرد. سه نفر از اهالی این روستا نیز که بین روستائیان و دانشآموزان کتابهای انقلابی توزیع میکردند، توسط ساواک شناسایی شدند. دو تن از دبیران دبیرستانهای کازرون نیز که در کلاسهای درس از مسائل سیاسی سخن میگفتند تحت نظر ساواک قرار گرفتند.
روز 28 فروردین 1357 در یکی از نخستین اعتصابات مدارسِ کشور، بیستوپنج نفر از دبیران علومتجربی دبیرستانهای کازرون در اعتراض به عدم پرداخت اضافهکاریها از رفتن به کلاسهای درس خودداری کردند. استاندار فارس بلافاصله دستور پرداخت معوقات این دبیران را صادر کرد.
روز نوزده اردیبهشت به مناسبت چهلمین روز شهدای یزد، جهرم و اهواز، تعدادی از مغازههای کازرون بسته بود و اجتماعاتی تشکیل شد.
به ادعای ساواک، عدهای قصد حمله به یک پمپبنزین در کازرون را داشتند، اما با تیراندازی مأموران دو نفر به شهادت رسیدند. در تظاهرات روز بعد نیز دو نفر دیگر به شهادت رسیدند. در پی این کشتارها، استاندار فارس به همراه یک روحانی وابسته به حکومت به کازرون سفر کرد؛ وی در اجتماع مردم در یکی از مساجد از آنها خواست تا تقاضاهای خود را اعلام کنند. مردم هم با صدای بلند گفتند: «ما شاه نمیخواهیم». استاندار نیز بلافاصله کازرون را ترک کرد. هنگام سخنرانی استاندار، مردم مرتباً او را «هو» میکردند.[2]
اوایل خرداد 1357 اعلامیههایی در کازرون توزیع شد که بر اساس آنها مردم خواسته شده بود خود را برای پیادهروی در روز پانزدهم خرداد که از قم به تهران صورت خواهد گرفت آماده کنند. به تأیید ساواک شایعه پیادهروی از قم به تهران حتی در سطح استان فارس نیز پخش شده بود. در سالگرد قیام 15 خرداد، بازار و مغازههای کازرون تعطیل شد.
روز 27 خرداد، چهلمین روز شهادت شهدای کازرون و مغازههای شهر تعطیل بود. روز ششم مرداد نیز عدهای از مردم در خیابانهای کازرون با سردادن شعارهای انقلابی راهپیمایی کردند. این راهپیمایی به درگیری مأموران حکومت پهلوی با مردم انجامید و یک نفر هم مجروح گردید.
روز 12 مرداد سههزار نفر از مردم کازرون تظاهرات کردند و در نتیجه تیراندازی مأموران، یکی از تظاهرکنندگان به شهادت رسید. روزهای چهارم و نهم و دهم و دوازدهم شهریور نیز تظاهراتی در کازرون برگزار شد.
روز 15 شهریور به دنبال گسترش تظاهرات مردمی در سراسر کشور، دولت حکومت پهلوی در تهران و یازده شهر، از جمله کازرون، حکومت نظامی برقرار کرد.
روز 28 شهریور مغازههای کازرون تعطیل شد. اعتصاب فرهنگیان کازرون روز 18 مهر نیز ادامه داشت؛ آنان اعلام کردند تا پایان هفته پس از این روز از رفتن به کلاسهای درس خودداری خواهند کرد. به نوشته روزنامه رستاخیز، فرهنگیان از آموزش و پرورش خواستند با تشکیل اجتماع آنها به منظور اعلام خواستههایشان موافقت شود؛[3] تا روز 24 مهر این اعتصاب کماکان ادامه داشت.
روز 26 مهر کارکنان اداره حفاظت محیطزیست و رانندگان کامیون در کازرون اعتصاب کردند.
در روزهای اول و سوم آبان خودرو دو نفر از مأموران ژاندارمری در کازرون به آتش کشیده شد. به دنبال دستگیری هفت نفر از هنرجویان هنرستان صنعتی کازرون نیز شهر ناآرام شد و دانشآموزان در خیابانها تظاهرات کردند و مقابل دبیرستان 25 شهریور، مأموران با آنها درگیر شدند.[4] روز پنجم آبان در دادگستری کازرون بمبی منفجر شد که باعث شکسته شدن شیشههای ساختمان شد.
دانشآموزان کازرون از روز هفتم آبان کلاسهای خود را به مدت یک هفته تعطیل کردند. در این روز تظاهراتی نیز برگزار شد که به درگیری مأموران با مردم انجامید. در بخش خشت از توابع کازرون، چماقداران با حمایت ژاندارمری به خانههای معلمان حمله کردند و چند نفر را زخمی نمودند.
در روزهای دوازدهم و سیزدهم آبان نیز راهپیماییهایی انجام شد. فرمانده ژاندارمری استان فارس معتقد بود که چون در کازرون حکومت نظامی برقرار شده است، مردم این شهر به شهر کوچک فراشبند میروند و همراه با مردم آن شهر به تظاهرات میپردازند.
ساواک در گزارش آذر 1357 خود اعلام کرد: از طریق بنادر جنوب سلاح غیرمجاز وارد کازرون شده است. همچنین ساواک یک طلبه را که از قم اعلامیه به کازرون میآورد و توزیع میکرد، به همراه دو نفر دیگر دستگیر کرد.
روز 9 دی تظاهرات گستردهای در کازرون برگزار شد و یک نفر به نام عبدالحسین خدیو به شهادت رسید. هنگامی که مردم پیکر او را بر دوش گرفتند، مأموران دوباره به سوی آنها آتش گشودند که در نتیجه جوانی به نام صدرالله سنجابیان و زنی به نام برنجی نیز به شهادت رسیدند و پنجاه نفر مجروح شدند.[5]
روز بعد تظاهرات عظیمی با حضور سیهزار نفر از مردم برگزار شد که بر اثر تیراندازی مأموران حکومت پهلوی سه نفر مجروح شدند.
اواخر دی 1357 روزنامهها نوشتند: مغازههای شهر کازرون پس از پنجاه روز باز شدند؛ روحانیان شهر از کسبه خواستهاند اجناس خود را بدون سود در اختیار مردم قرار دهند؛ گروههایی از مردم خواهان اخراج نماینده شهرشان از مجلس شورای ملی شدهاند. یکی از خواستههای مردم نیز انحلال حکومت نظامی در کازرون بود.[6]
روز 23 دی روستائیان اطراف کازرون در روستای جامبزرگی گرد آمدند و پس از استماع سخنرانی یک روحانی و یک دانشجو، کیلومترها راهپیمایی کردند. مردم در مسیر راهپیمایی، زمینهایی که برای تأسیس شرکت باغداری به زور از آنان گرفته شده بود، پس گرفتند.
منابع
ـ انقلاباسلامی به روایت اسناد ساواک (دوره 25 جلدی)، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، 1377
ـ روزنامه اطلاعات
ـ روزنامه رستاخیز
ـ روزنامه کیهان
پینوشتها:
[1]. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (دوره 25 جلدی)، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، 1377، ج 1، سند ص 309.
[2]. همان، ج 5، سند ص 355
[3]. رستاخیز، ش 1035، صص 4 و 13
[4]. همان، ش 1041، صص 4 و 22
[5]. اطلاعات، ش 1621، «ضمیمه»، ص 3
[6]. کیهان، ش 10609، ص 7
تعداد بازدید: 1571