29 تیر 1398
زهرا جلالی
موزه عبرت ساختمانی است در تهران که در زمان حکومت پهلوی زندان زنان بود و پس از آن زندان کمیته مشترک ضد خرابکاری نام گرفت. در سال 1381 نیز به موزه تبدیل گشت.
کمیته مشترک ضد خرابکاری جهت بازجویی و شکنجه زندانیان سیاسی و مبارزین انقلابی در حکومت پهلوی مورد استفاده قرار میگرفت. به دلیل اهمیت جایگاه کمیته در سیر مبارزات علیه حکومت پهلوی، مجموعه روایتهایی با موضوع زندگی مبارزین منتشر شده که از جمله آنها «سمفونی درد» است. این کتاب که توسط معصومه حسینی نگاشته شده، مستندی داستانی از مبارزات عبدالله عزیزیان است و به شرح حال وی در کمیته مشترک میپردازد.
عبدالله عزیزیان متولد سال 1323 در همدان است. او به دلایل مختلفی از جمله اصلاحات ارضی، در نوجوانی با پدر خود به تهران مهاجرت میکند و پس از چندی در میدان تره بار انبار گندم، واقع در جنوب تهران مشغول به کار میشود. او با تشکیل هیئتهای مذهبی و اجرای تئاتر و سخنرانی در جلسات، وارد عرصه مبارزه با حکومت پهلوی میشود.
15 بهمن 1351 عزیزیان برای نخستین بار دستگیر و به زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک و شهربانی منتقل و در آخرین روز همان سال آزاد گشت. او برای دومین بار در20 شهریور 1355 دستگیر و به زندان کمیته مشترک منتقل شد. اینبار پس از شش ماه و دوازده روز، در 29 اسفند با دادن تعهد آزاد گشت.
متن کتاب از جایی شروع میشود که ساواک اقدام به دستگیری عزیزیان در میدان ترهبار میکند. باوجود اینکه او توانست هنگام خداحافظی، مدارک دردسرسازی که در جیب خود داشت را دور از چشم مأمورین به دوست خود بدهد، اما کتابی ممنوعه به نام «نابغه انقلاب» باقی میماند که در مسیر انتقال وی به کمیته توسط مأمورین کشف و دلیل شکنجههای سخت او میشود.
عزیزیان ابتدا به سلول انفرادی فرستاده شده و چندی بعد، پس از تحمل فضای تاریک و بسته سلول، او را به بند عمومی منتقل میکنند. با انتقال وی به بند عمومی از شدت شکنجهها و دفعات بازجویی نیز کاسته میشود و در آخر او را به صورت ناگهانی و البته با تهدید به دستگیری مجدد در صورت ادامه فعالیت، آزاد میکنند.
در ادامه میخوانیم که وجود روحیهای حقگرا و ظلمستیز در این مبارز، سبب بیتوجهی وی به تهدیدهای ساواک و ادامه فعالیتهای او علیه حکومت پهلوی میشود و به همین سبب، پس از گذشت حدود دو سال، اینبار در مقابل خانواده مجدداً توسط ساواک دستگیر میشود.
به دلیل سطح گسترده فعالیتها، وی ناچار به تحمل شکنجههایی سختتر از قبل میشود. نکته قابل توجه و درنگ در این مستند داستانی، مقاومت و استقامت عبدالله عزیزیان زیر شکنجههای جانکاه برای در امان ماندن دوستان و همکارانش، از دستگیری توسط ساواک است. با وجود شدت بالای شکنجهها، وی هیچگاه اقدام به اعتراف علیه همکارانش نکرد، تا آنها بتوانند همچنان مبارزه علیه حکومت را ادامه دهند. شدت شکنجهها زمانی غیر قابل تحمل شد، که ساواک توانست یکی از دوستان عزیزیان را دستگیر و علیه وی از او اعتراف بگیرد.
عزیزیان در دومین بار دستگیری نیز پس از تحمل شرایط سخت سلول انفرادی، به بند عمومی منتقل و این انتقال و قرار گرفتن در میان مبارزین دیگر، باعث کاهش فشار روانی شکنجهها میشود. در آخر، پس از گرفتن تعهدی اجباری از وی، مبتنی بر قطع فعالیتها علیه حکومت پهلوی، او را از زندان کمیته مشترک آزاد و این آزادی پایان داستانی است که معصومه حسینی از مقاومت عزیزیان در کمیته مشترک روایت کرده است.
سه سند از بازداشت وی توسط کمیته مشترک به همراه ده تصویر از زمان قبل از انقلاب و هفت تصویر مربوط به بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ضمیمه کتاب شده است.
کتاب «سمفونی درد: مستندی داستانی از مبارزات عبدالله عزیزیان» در قطع رقعی و 145 صفحه تنظیم و توسط انتشارات موزه عبرت در سال 1397 منتشر شده است.
تعداد بازدید: 1101