13 مهر 1398
الهام صالح
در مهر 1357 مبارزات مردمی علیه حکومت پهلوی افزایش یافت. امام خمینی(ره) نیز که از عراق به فرانسه هجرت کردند، بر پیامها و سخنرانیهای خود بر ضد رژیم پهلوی افزودند.
امام خمینی(ره) در تاریخ 16 مهر 1357 به مناسبت آغاز سال تحصیلی، پیامی را خطاب به عموم مردم ایران صادر کردند که در آن ابتدا به وظایف دانشآموزان و دانشجویان در قبال انقلاب اشاره شد. امام خمینی(ره) در این پیام، دانشآموزان و دانشجویان را به قیام علیه حکومت پهلوی ترغیب کرده و فرمودند: «جنایتهای سران حیلهباز مکتبهای منحرف را افشا کنید، و برای نجات کشور، از تفرقه و تشتت، سخت احتراز کنید، و با صراحت خواستهای ما را که خواست همه مستضعفین است به آنان (جناحهایی که در اثر تبلیغات اجانب فریبخورده و بعضی مکتبها را پذیرفتهاند) گوشزد کنید، و شعار ما را که شعار ملت محروم و مظلوم است به آنان پیشنهاد کنید، باشد که با شناخت صحیح به شما بپیوندند...» [1]
امام(ره) در ادامه پیامشان برای رسیدن به سعادت، آزادی، استقلال و حکومت عدل اسلامی، خواستهایی را مطرح ساختند که برچیده شدن نظام شاهنشاهی و بیرون راندن تمام عناصر مرتبط با رژیم پهلوی از این جمله بود: «برچیده شدن نظام شاهنشاهی، که در طول تاریخ، تمام تیرهروزیهای ملت مستضعف به دست شاهان و به خاطر نظام شاهنشاهی بوده است... بیرون راندن تمام عناصری که در زمان سلطنت پهلوی متصدی امور مهمه کشور بودهاند مثل وزارت و وکالت که اینان بدون استثنا شریک جرم و آلت اجرای مقاصد اجانب با شاه بودهاند و باید از تصدی امور کشور برکنار باشند و محاکمه و مجازات شوند...» [2]
قطع حضور بیگانگان و دخالت آنان در امور کشور نیز یکی دیگر از این خواستها بود: «در همه حال، شعار ما قطع ایادی اجانب راست و چپ از سر کشور است؛ زیرا رشد و استقلال و آزادی با وجود دخالت اجنبی از هر جنس و مسلک و مکتب، در هر امری از امور کشور، اعم از سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و نظامی، خواب و خیالی بیش نیست؛ و هر کس در هر مقامی و به هر صورتی اجازه دخالت اجانب را در وطن عزیز ما، چه با صراحت و چه به وسیله طرحهایی که لازمهاش ادامه تسلط اجنبی یا ایجاد تسلط تازهای باشد بدهد، خائن به اسلام و کشور است...» [3]
امام خمینی(ره) همچنین در این پیام وظایفی را برای دانشجویان و دانشآموزان و طلاب علوم دینیه برشمردند: «اگر از استادان و دبیران و سران قوم، انحرافی از مقاصد ملی و دینی که سرنگونی رژیم پوسیده در راس آن است دیدید، شدیدا اعتراض کنید و راه ملت را که راه خداست به آنان پیشنهاد کنید، و در صورتی که نپذیرفتند، از آنان احتراز کرده و صریحا مقاصد منحرف آنان را برای مردم مظلوم شرح دهید...» [4]
امام(ره) ضمن تاکید بر ایجاد رابطه دوستانه بین طلاب علوم دینی و دانشجویان و پیوستن این دو گروه به قیام مردم، درباره پیوستن ارتش به انقلاب سخن گفتند: «شما و ما و سایر قشرها مکلفیم به ارتش بفهمانیم که باید زنجیر سلطه اجانب را با قدرت نظامی پاره کند و به ملت بپیوندد و کشور را از ننگ فرمانروایی مستشاران اجانب برهانند؛ زیرا صلاح دین و دنیای همگی در آن است و بدون سرنگونی رژیم شاه، نجات امکان ندارد... شما ای طبقه جوان ارتش، به پا خیزید و کشور خود را از زبونی و ذلت نجات دهید، و دست غارتگران را کوتاه کنید، و شرف و عزت را برای خود به یادگار بگذارید... وظیفه دانشجویان است که در محیط دانشگاه هر چه بیشتر ارتش را برای یک قیام همگانی تشویق و ترغیب کنند، و آنان را برادر خود بنامند و با صدای بلند از آنان سؤال کنند: آیا جواب گل، گلوله است؟!» [5]
نگاه هوشمندانه به مسائل روز و پشتیبانی دانشجویان از اقشار مختلف، برخی دیگر از توصیههای این پیام بود: «بسیار هوشمندانه به مسائل روز نگاه کنید و گول خدعههای دستگاه شاه را که با طرحهای مختلف میخواهد ایجاد نفاق کند نخورید... شما دانشجویان موظف هستید که از قیام حقطلبانه و مردانه قشرهای کارگر و کارمندان محترم و مسلمان ایران که به اعتصاب کشیده شده است پشتیبانی کنید. اینان مسلمانان محرومی هستند که از حقکشی رژیم شاه به تنگ آمدهاند و برای احقاق حق و همگامی و همدردی با سایر برادران خود بهپا خاستهاند...»[6]
امام خمینی(ره) در این پیام، به علل اقامت در فرانسه نیز اشاره کردند: «دوستان عزیز! فشار شاه موجب شد که نتوانم به فعالیت اسلامی خود که تکلیف الهی است ادامه دهم، و تصمیم گرفتم به یکی از کشورهای اسلامی مهاجرت نمایم. کویت با داشتن گذرنامه و اجازه ورود، حتی عبور از شهر تا فرودگاه را برای خود خطرناک خواند. فعلا وارد پاریس شدم تا با تمام مشکلات به وظیفه دینی خود که خدمت به کشور اسلامی و مردم محروم وطنم است موفق گردم.»[7]
پینوشتها:
[1]. خمینی(ره)، روحالله، صحیفه امام خمینی(ره)، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، چاپ سوم 1379، ج 3، ص 484
[2]. همان
[3]. همان، ص 485 و 486
[4]. همان، ص 486
[5]. همان، ص 487
[6]. همان، ص 487 و 488
[7]. همان، ص 488
تعداد بازدید: 894