02 شهریور 1398
علیمحمد آزاده
*توضیح گروه ترجمه و پژوهش منابع خارجی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی: وقوع انقلاب اسلامی بسیاری از محققین داخلی و خارجی را به تکاپو انداخت تا به بررسی دلایل وقوع و پیامدهای این واقعه بپردازند. با وجود گذشت چهل سال از وقوع انقلاب، هنوز محققین درصددند تا با روشهای مختلف پژوهش، دیدگاههای جدیدی را در مورد این واقعه عرضه کنند. کامران متین استاد روابط بینالملل دانشگاه ساسکس در انگلستان درپی آن است تا انقلاب ایران را از منظر روابط بینالملل و نظریههای متنوع انقلاب تبیین کند. متن زیر گزارش مختصری از فصول کتاب کامران متین است که تقدیم خوانندگان پایگاه اطلاعرسانی انقلاب اسلامی میشود.
■
Recasting Iranian Modernity; International Relations and Social Change, by Kamran Matin, 2013، London, Routledge
کامران متین، شکل تازه دادن به مدرنیته ایرانی؛ روابط بینالملل و تغییر اجتماعی، لندن، انتشارات روتلج، 2013.
کامران متین بنا به آنچه که در آغاز کتاب آمده، خود در دوره نوجوانی شاهد شکلگیری و حوادث انقلاب بوده است. محیط خانواده از همان اوان کودکی تاثیر خاصی بر او گذاشته، چرا که خواهر و برادرانش از فعالین سیاسی بودند. او به همراه خانوادهاش در استان کردستان زندگی میکردند. در دهه 1990 وارد انگلیس شد و در سال 1999 در مقطع لیسانس در رشته مطالعات توسعه دانشگاه ایست آنجلیا (East Anglia) فارغالتحصیل شد. در سال 2002 در مقطع فوق لیسانس گروه روابط بینالملل دانشگاه ساسکس(Sussex) تحصیل کرد و در سال 2003 پروژه دکترای خود با موضوع انقلاب ایران را زیر نظر جاستین روزنبرگ آغاز کرد و موضوع رساله دکترایش هم «تغییر سخت، روابط بینالملل انقلاب ایران در سال 2009» بود.
کتاب «شکل تازه دادن به مدرنیته ایرانی» در 7 فصل همراه با کتابشناسی و فهرست به نگارش درآمده است. این فصول عبارتند از:
فصل اول : مقدمه
فصل 2: ترکیب عشایری ـ یکجانشینی: تشکیلات دولت ترکیبی
فصل سوم: انقلاب توسعه نیافتگی: انقلاب مشروطه، 11-1906
فصل چهارم: ملیگراییهای بیملت
فصل پنجم: پیوند جنگ سرد و نفت: تولد شهروند ـ رعیت و انقلاب، 79-1962
فصل ششم: اسطوره ایرانی: ایجاد اسلام انقلابی
فصل هفتم: نتیجه: توسعه ناهمگون و مرکب و ماتریالیسم تاریخی
کتابشناسی
فهرست اعلام.
در بخش مقدمه، نویسنده به تبیین تئوریهای مربوط به انقلاب اسلامی از جنبههای مختلف پرداخته است. تاکید نویسنده بر نظریههای انقلاب تروتسکی، توسعه ناهمگون و مرکب بوده و در سراسر کتاب با نقد این نظریهها سعی بر ارائه نظریه جایگزینی برای مدرنیته ایرانی دارد که در سال 1979 م به اوج خود رسید. مطالعه این فصل برای شناخت نظریههای مربوط به پدیده انقلاب به طور کل و به طور خاص، انقلاب اسلامی ایران اهمیت دارد.
در فصل دوم، نویسنده تاریخ ایران را از طریق مفاهیمی چون فئودالیسم و کشور آسیایی که بیانگر ایران پیش از سرمایهداری است، مورد بررسی قرار داده و به این نکته میپردازد که خصوصیت متمرکز و مطلقگرای حکومتهای پیشامدرن ایران را میتوان در تاثیر زندگی عشایری و ضرورت زندگی ایرانیان در جامعه یکجانشین که در نهایت جامعهای عشایری – یکجانشین را شکل داد و بر ساختار اجتماعی داخلی ایران تاثیر گذاشت، مشاهده کرد. مصداق واقعی آن را میتوان در تحلیل حکومت صفویه (1722ـ1501م) به عنوان امری عینی مشاهده کرد و شکل ضعیفتر آن را در حکومت بعدی نیمه فئودال قاجاریه دید.
در فصل سوم، نویسنده به انقلاب مشروطه به عنوان یک انقلاب ناموفق یا ناقص بورژوازی به عنوان امری مشکلزا اشاره میکند که خود مفهوم انقلاب بورژوازی نیز از ادغام دو مفهوم توسعه و گسترش سرمایهداری به مشکل برخورده است. نویسنده برای توضیحات بیشتر به موضوع سرمایهداری انگلیس که با توسعهطلبی ژئوپلیتیکی و ژئواقتصادی خود به مرزهای ایران نیز رسید و به زعم نویسنده به انقلاب عقب ماندگی تعبیر شد، به طور مفصل میپردازد.
در فصل چهارم، به شکل نقادانه به بررسی برنامه مدرنیزاسیون دفاعی رضاشاه و نهضت ملی شدن صنعت نفت دکتر مصدق میپردازد. نویسنده نشان میدهد که روایات موجود از این دو مقطع تاریخی به دلیل تبعیت محض و بیچون و چرا از نظریات بناپارتیسم و ناسیونالیسم به درستی تبیین نشدهاند. در ادامه این فصل، نویسنده همچنین به بررسی نظریههای روابط بینالملل جهت رسیدن به نظریهای برای توضیح این مقاطع تاریخ ایران پرداخته است. در این فصل نشان داده میشود که به قدرت رسیدن رضاشاه مولفههای اقتصادی و سیاسی انتقال مدرن در انقلاب مشروطه را با تحمیل اجباری یک دولت ـ ملت متمرکز بروکراتیک بر جامعه عمدتا نیمه فئودال، تقویت نمود. این ترکیب نامتقارن از لحاظ داخلی بر اساس طبقات، اشرافیت زمیندار و از لحاظ ایدئولوژی بر اساس ملیگرایی نخبگان استوار بود. در مورد مصدق نیز به موضوع شکلگیری دوگانه ناپایدار یعنی «استقلال سیاسی» و «مدرنیزه کردن» میپردازد که به طور مستقیم متاثر از روابط بینالملل ایران بهوجود آمده بود. از نظر نویسنده جنبش ملی شدن نفت به رهبری مصدق به شکل ناموفقی تلاش کرد به یک دولت ـ ملت تبدیل شود تا بر عقب ماندگیهای ایران و خطر کمونیسم فائق آید.
فصل پنجم به تشریح دلایل سقوط حکومت پهلوی دوم بر اساس نظریاتی چون «دولت تحصیلدار» (The Rentier State) و «توسعه ناهمگون» میپردازد و به شکنندگی ساختاری حکومت پهلوی اشاره دارد. در ادامه وی شرایط داخلی و بینالمللی منجر به ایجاد انقلاب سفید را به طور مفصل مورد واکاوی قرار میدهد. در این بخش نویسنده معتقد است برخلاف کشورهای آلمان و روسیه که مجبور بودند با تکیه زیاد بر منابع ثروت داخلی از پس هزینههای پروژههای صنعتی سنگین خود برآیند، حکومت پهلوی دسترسی سهلالوصولی به درآمدهای نفتی و حمایت مقتدرانه خارجی داشت و این بدان معنی بود که طبقات رقیب سنتی از لحاظ سیاسی آرام و از لحاظ اقتصادی کنار گذاشته شدند.
فصل ششم نشان میدهد که توانایی اسلامگرایان در برتری سیاسیشان در انقلاب ایران، در ماهیت دوگانه ایدئولوژی «اسلام انقلابی» و «بینالمللی» ریشه داشت. نویسنده برای توضیح بیشتر، به سراغ اندیشههای دکتر علی شریعتی و امام خمینی میرود. وی معتقد است مخالفین اسلامگرا در مقابل حکومت پهلوی دوم از استراتژی فوقالعاده موثر «شکل را حفظ و محتوا را تغییر بده» برای مدرنیزه کردن اسلام شیعی محافظهکار به اسلام انقلابی استفاده کردند و ترکیب مفاهیم غربی و مدرن با عقاید اسلامی به آنها در جنبش انقلابی برتری داد.
فصل هفتم به جمعبندی مباحث ارائه شده در کتاب پرداخته و اشاره میکند رابطه بین مدرنیته و انقلاب در ایران نمونه عجیبی است که در هیچ قالب نظری نمیگنجد. نویسنده ادعا میکند: «من با استفاده از رابطه بین جامعه و روابط بینالملل و تاثیر یکی بر دیگری و استفاده از تئوریهای مختلف، تلاش کردهام انقلاب ایران را در یک چارچوب نظری جدید تبیین کنم.»
تعداد بازدید: 986