01 آبان 1398
الهام صالح
خارج ساختن جواهرات سلطنتی از ایران، یاس شاه و لزوم معزول ساختن او، برخی از موضوعاتی است که امام خمینی(ره) در آبان 1357 به آنها پرداختند؛ ضمن اینکه به جوانها در ارتباط با فریبهای شاه هشدار دادند.
ایشان در تاریخ دوم آبان 1357 درباره «شرعی بودن نهضت» مردم ایران و «وظیفه مردم در این دوران» سخنرانی کردند که در این سخنرانی، به یاس شاه و آخرین غارتهای او اشاره داشتند: «اوضاع طوری است که ایشان را مایوس کرده است. دیگر ایشان از وضع خودش مایوس است و تصریح هم میکند به اینکه من مایوسم، و باید هم مایوس باشد، لکن در این حالِ یاسش الان دارد از یک طرف اموال ملت را میبرد بیرون – جواهرات سلطنتی را میگویند با طیاره حمل کردند به خارج جزیرهای که برای کارهای زشت درست کرده بودند...» [1]
امام خمینی(ره) در این سخنرانی درباره این که نباید به شاه مهلت داد، فرمودند: «باید ملت ایران مهلت به این دیگر ندهد. باید بدون مهلت این را کنار بزند و قطع یدِ او را از سر ملت بکند. اگر مهلت پیدا بکند این، مصیبت است برای ملت ما.» [2]
اهمیت این مسئله از نگاه ایشان تا حدی بود که در بخش دیگری از سخنرانیشان نیز بر این موضوع تاکید کردند: «اگر این آدم را امروز شما مهلت دادید و گفتید سلطان باشد و حکومت نکند، این «حالا» قبول میکند. خودش هم در مجلس گفته است که قانون برای من وظیفه معین کرده است و من هم قبول [دارم]. این را قبول کرده است؛ اما همین آدم میخواهد شما را بازی بدهد، مردم را بازی بدهد تا حالا ساکت بشوند مردم.» [3]
نگرانی امام(ره) دراینباره بود که نهضتی که ایجاد شده است، با فریبکاریهای شاه، به خاموشی بگراید: «این نهضتی که الان پیدا شده است و همه، دسته جمعی میگویند که ما نمیخواهیم این آدم را، «مرگ بر این سلطنت»، این خاموش بشود. اینکه خاموش شد امکان ندارد دوباره مثل حالایش شود؛ یعنی این قیامی که الان شده و این نهضتی که الان شده است و آن همه زحمتها کشیده شده است تا به اینجا رسیده، اگر این نهضت بخوابد و مردم بروند سراغ کارهایشان، سراغ زندگیشان بروند، دیگر محال است که برگردد این [وضعیت]...» [4]
امام خمینی(ره) به جنایتهای مستمر محمدرضا پهلوی در ایران اشاره کرده و فرمودند: «ملت ایران... این همه جنایات برایش واقع شده است، این آدم الان حدود سی سال است که دارد جنایت میکند، در این سال اخیر چقدر جمعیت از ایران به دست این و به امر این، کشته شده است... بعد از اینکه همه مخازن ما را، نفت ما را، همه چیز ما را، مراتع ما را، جنگلهای ما را به دیگران واگذار کرده است و نفت را به کلی از بین برده است و زراعت را به کلی از بین برده است و این ملت را همچو کرده است...» [5]
امام خمینی(ره) در این سخنرانی که با حضور دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج از کشور برگزار شد، ضمن اشاره به این که اجازه سلطنت به شاه، خیانت به مردم است، درباره سایر جنایات شاه فرمودند: «بچههای مردم، جوانهای مردم، دخترهای مردم، بچههای کوچک مردم را این مرد، این آدم سفاک به کشتن داده است، خودش در 15 خرداد متصدی فرمان بوده... و امکان ندارد که این کشتارهایی که میشود بیفرمان او باشد، جرات نمیکند کسی بیفرمان او آدم بکشد، یک دفعه هم ایشان نگفته است که مردم نکردم و مامورهای من کردند، برای اینکه معلوم است مسئله...» [6]
امام(ره) قطع ریشه ظلم و انقراض سلسله پهلوی را خواستار شدند: «این را باید قطعش کرد تا اینکه مردم بتوانند یک نفسی بکشند. پنجاه سال بیشتر، مردم خفقان گرفته بودند؛ مردم را سلب آزادی همه طرفه کرده بودند اینها. پنجاه سال است که مردم زجر کشیدند... در ایران یک هیاهویی هست و قم، صدایش بوده است که میگفتند صدای تفنگها الان دارد میآید، همین امروز چه کردند، همدان هم که آن قیام هست و اطراف کرمان هم لابد هست، تهران هم که همیشه یک چیزی هست در کار... این سلسله باید منقرض بشود. ایران، این سلسله را نمیخواهد.» [7]
امام خمینی(ره) بر لزوم وحدت برای قطع ریشه ظلم تاکید کردند و از همراهی با مردم ایران به عنوان یک تکلیف نام بردند: «در هر صورت شما همه، ما همه، موظفیم به اینکه کمک کنیم به رفقایمان در آنجا. کمک ما در اینجا و در ممالک خارجه این است که تبلیغات کنیم؛ یعنی هر کدامتان یک مبلغ، یک خطابهخوان باشید برای مردم. میروید توی مدرسهتان، آنجا چند نفر را پیدا میکنید صحبت کنید، بگویید که مسئله این است، مملکت ما اینطور است، مردم این را میخواهند. این آدم این کار را کرده.» [8]
امام خمینی(ره) در تاریخ دوم آبان 1357، سخنرانی دیگری نیز با موضوع «ریشههای اختلاف مردم با شاه» داشتند که در آن فرهنگ ایران در دوره حکومت پهلوی را وابسته به خارجیها دانستند: «یک ملتی احتیاج به فرهنگ دارد، ملت با فرهنگش زندگانی سیاسی میتواند بکند. ما فرهنگمان یک فرهنگی است که استقلال ندارد و مربوط به خود مردم نیست، بلکه ادارهاش باید به دست خارجیها بشود و به امر آنها تنظیم بشود برنامههایش؛ و لهذا یک فرهنگ سالم تحویل نمیدهند؛ یک فرهنگیان سالم تحویل به ما نمیدهند. اساتید دانشگاه نمیتوانند، نمیتوانستند که به کار خودشان آنطور که باید ادامه دهند.» [9]
وابسته بودن ارتش به آمریکا و اداره آن توسط مستشاران آمریکایی، موضوع بخش دیگری از سخنان ایشان را تشکیل میداد: «مستشارهای آمریکایی هستند که الان ارتش ما را دارند اداره میکنند. ارتش تحت فرمان ما نیست، تحت فرمان ملت نیست، برای ملت نیست، به نفع ملت نیست. همه قوایشان را روی هم گذاشتند برای کوبیدن این ملت، به امر شاه و به امر دستگاههای بالاتر؛ شاه این همه فجایع را دارد انجام میدهد به دست همین اتباع خودش و اینها بسیاریشان، خیلیشان هستند که اینها نمیخواهند، میل ندارند، لکن یک قوه بالاتری بالا سرشان هست؛ مستشارهای آمریکا هستند؛ دستور را به آنها میدهند و عمل میکنند؛ و شاه را میخواهند با همه جنایتش نگه دارند.» [10]
امام(ره) در جمع دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج از کشور، علت نهضتشان را دفاع از ملت و منافع ملت عنوان کردند: «ما اختلاف شخصی و خانوادگی با تو نداریم که میگویی که این خمینی با من اختلاف شخصی دارد. چه اختلاف شخصی من با تو دارم؟ چه کردی؟ به شخص من چه کاری تو داری؟ من با ملت دارم حرف میزنم؛ ما درد ملت را داریم، نه درد خومان را. ما میگوییم تو با ملت ما داری چه میکنی؛ تو با اسلام ما چه کردی یا چه میکنی؛ تو با علمای اسلام ما داری چه میکنی. شخصیتی توی کار نیست؛ نزاع ما سر ملت است، سر اسلام است که تو داری تمام مخازن ایران را به باد میدهی و به دیگران میدهی و ما میگوییم: نه، نباید؛ باید مال خودمان باشد.» [11]
امام خمینی(ره)، شاه را به حسب قانون اساسی، مجرم دانستند: «شاه مجرم است به حَسَب قانون اساسی؛ معزول است به حَسَب قانون اساسی. شاه خیانتکار است، و خیانتکار معزول است به حَسَب قانون اساسی. نمیتواند یک شاهی که بر خلاف مصالح ملت عمل میکند، بر خلاف آن چیزی که برای آن قانون معین کرده است عمل میکند، شاه باشد. این اصلش شاه نیست؛ معزول است این. این غاصب است...» [12]
امام خمینی(ره)، مراتب تعجبشان را نسبت به ارتش ایران و برخی جوانهای ایرانی اعلام کردند و در ابتدا درباره ارتش ایران فرمودند: «من تعجب میکنم از این ارتش! یک تعجب، و از این جوانهای خودمان که در ایران گاهی اشتباهات دارند، این هم یک تعجب، اما از ارتش برای اینکه یک ارتشی را ایشان – این شاه – برای مقاصد خودش و برای مقاصد اربابهای خودش بدنام کرده است. الان در بین مردم ارتش بدنام است؛ برای اینکه هر کاری که این میخواهد بکند به وسیله اینها میکند... اینها همه خودشان را بدنام میکنند برای خاطر مصالح این آدم و اربابهای این آدم!» [13]
امام(ره)، افزودند: «یک تعجب هم از این جوانهای خودمان! بعضیشان البته، که اینها گول خوردند از این دستگاه، با صورتهای مختلف اینها را گول زدند، مِنجمله اینها را وادار کردند، آن بزرگترهاشان وادار کردند این کوچکترها را، که در دانشگاه یک شعارهایی بدهند که این شعارها را شعارهای غیر اسلامی و غیر ملی میدانند که مردم بترسند اگر اعلیحضرت بروند، کمونیست خواهد شد! اینها آلت دست واقع شدند.» [14]
امام خمینی(ره) توجه جهانیان را به اخبار و اوضاع داخلی ایران معطوف دانستند و از ایرانیان مقیم خارج از کشور خواستند تا درباره مسائل ایران، اطلاعرسانی کنند: «الان همه نفوس متوجهاند به ایران که چیست، چه خبر است ایران؟ شما خبرها را به ایشان بگویید که ایران وضعش اینطور است و این آدم با مردم اینطور دارد میکند و درد مردم عبارت از این است، درمانش هم این است که این برود. درمان بالاترش هم این است که دست آقای کارتر و آقای – عرض میکنم که – رهبرهای چین و رهبرهای کرملین و انگلستان و اینها از سر این ملت برداشته بشود و مردم کار خودشان را بکنند و مشغول کار خودشان بشوند و اداره امورشان را خودشان بکنند...» [15]
پینوشتها:
[1]. خمینی(ره)، روحالله، صحیفه امام خمینی(ره)، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، چاپ سوم زمستان 1379، ج 4، ص 127
[2]. همان
[3]. همان، ص 129
[4]. همان
[5]. همان، ص 128
[6]. همان، ص 128 و 129
[7]. همان، ص 130
[8]. همان، ص 133
[9]. همان، ص ص 134
[10]. همان، ص 135
[11]. همان، ص 137
[12]. همان، ص 140
[13]. همان
[14]. همان، ص 141و 142
[15]. همان، ص 143
تعداد بازدید: 961