10 دی 1398
الهام صالح
امام خمینی در دهم دی 1357 دو گفتوگو و یک سخنرانی داشتند که شامل گفتوگو با خبرنگار مجله هفتگی انگلیسی زبان لبنانی بیروت، گفتوگو با کلود شایه؛ نماینده مخصوص کاخ الیزه و ژاک روبر؛ مدیرکل سیاسی و مسئول امور خاورمیانه و ایران و رئیس امور کنسولی در وزارت امور خارجه فرانسه و سخنرانی برای دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج از کشور بود.
امام خمینی در تاریخ دهم دی 1357 در گفتوگو با خبرنگار مجله هفتگی انگلیسی زبان لبنانی بیروت، سال 1979 میلادی را برای ایران اینطور پیشبینی کردند: «آنچه مسلم و قطعی است این است که اوضاع ایران جز با سقوط شاه و برچیده شدن رژیم سلطنتی و استقرار حکومت اسلامی آرام نمیگیرد. امروز علیرغم قدرت نظامی جهنمی شاه، این ملت ایرانند که ابتکار عمل را در دست دارند و از این جهت قدم به قدم رژیم حاکم ایران و حامیانش را عقب نشاندهاند و در ماههای آینده به یاری خدای تعالی شاهد پیروزیهای درخشانتری خواهند بود.»[1]
امام خمینی، سازش با شاه را خیانت به ملت ایران و اسلام دانستند: «اولاً سازش با یک فرد جانی مانند شاه، خیانت به ملت ایران و اسلام است. و در ثانی ملت ایران در رفراندم تاسوعا و عاشورا با اکثریت قریب به اتفاق، قاطعانه شاه و رژیم سلطنتی را محکوم کرده و خواستار برقراری جمهوری اسلامی شده است. بنابراین هیچکس حق ندارد با شاه که از سلطنت مخلوع است سازش کند و یا اساس سلطنت را بپذیرد، چه شخص محمدرضا پهلوی در این مقام باشد یا دیگری. و به همین دلیل، قانون اساسی که رژیم ایران را سلطنتی میشناسد، چون از نظر ملت رژیم سلطنتی مردود است، از اعتبار ساقط است و باید قانون اساسی جدیدی تدوین شود.»[2]
امام خمینی ضمن اشاره به این موضوع که «هیچ فردی از دودمان پهلوی مورد قبول ملت نیست»،[3] درباره تحت تأثیر قرار گرفتن مردم ترکیه از انقلاب ایران فرمودند: «نهضت مقدس ایران، نهضت اسلامی است و از این جهت بدیهی است که همه مسلمین جهان تحت تأثیر آن قرار میگیرند.»[4]
ایشان، انقلاب ایران را نتیجه اراده آهنین مردم ایران دانستند: «ملت ایران با اراده آهنین خود تنها با اتکا به نیروی الهی قیام کرده است و در این نهضت به هیچ دولتی متکی نیست، و به خواست خدای تعالی با حفظ استقلال در نهضت خود، شاه را سرنگون خواهد کرد. ولی وظیفه همه دولتهای اسلامی در درجه اول و سایر دولتها که مایلند در آینده با ملت ایران روابط حسنه داشته باشند این است که ملت مظلوم و قهرمان ایران را در رسیدن به اهدافش یاری کنند و تاکنون هیچ دولتی از ملت ایران دفاع نکرده است.»[5]
امام خمینی درباره روابط خود با دولتهای آمریکا، شوروی و چین چنین توضیح دادند: «رئیسجمهوری آمریکا با حمایتهای بیدریغ خود از شاه و اهانتهایی که به ملت ایران نموده است در صف دشمنان ایران قرار گرفته است. و روسیه شوروی هم اگر چه نه در حد آمریکا، ولی تاکنون نه تنها شاه را محکوم نکرده بلکه، از او حمایت هم کرده است و از تحریف نهضت مقدس اسلامی ایران خودداری نکرده است. رئیس کشور چین وقیحانه از روی کشتگان ما عبور کرد و در کاخ شاه از اقدامات مترقیانه او هم ستایش نمود.»[6]
امام خمینی همچنین درباره روابط خود با دولتهای عراق، مصر، اسرائیل و فلسطین فرمودند: «دولت عراق هم زیر فشار شاه از اقدامات هر کس که در خاک عراق به نفع ملت ایران انجام دهد جلوگیری میکند. سادات هم با اقدامات خود علیه مصالح مسلمین و کشورهای عرب و برادران فلسطینی، مطرود جهان عرب و اسلام است. اسرائیل از نظر اسلام و مسلمین و تمامی موازین بینالمللی، غاصب و متجاوز است و ما کمترین اهمال و سستی را در پایان دادن به تجاوزات او جایز نمیدانیم. و من در فرصتهای مناسب از اقدامات و تلاشهای یاسر عرفات برای به دست آوردن حقوق فلسطینیها و برگرداندن اراضی اسلامی به مسلمین حمایت کردهام.»[7]
ایشان اعلام کردند که اعتصاب در صنعت نفت تا کنار رفتن شاه از حکومت ادامه دارد: «بله تا وقتی است که شاه کنار برود. شاه نفت ما را برای تحکیم خودش بدون هیچ مجوزی به آمریکا میداد و از پول آن اسلحه آمریکایی که به هیچ درد ملت ایران نمیخورد، میخرید. اصولاً نفت تاکنون پشتوانه حکومت غاصبانه شاه بود و من حکم کردم که دیگر صادر نشود و اعتصاب تا رفتن شاه ادامه دارد. بعداً ما نفت را به هر کشوری که مایل باشیم میفروشیم.»[8]
امام خمینی درباره ضد شاه شدن ارتش شاهنشاهی نیز فرمودند: «هماکنون طبق اخبار واصله، مخالفت سربازان و افسران با شاه و دستورات فرماندهان خود روزافزون است. سربازها از خدمت ارتش فرار میکنند. در بسیاری موارد فرماندهان خود را کشتهاند و بسیاری از آنها هم که در ارتش باقی ماندهاند، موافق با کشتار شاه نیستند و طبیعی است که شاه آخرین امیدهای خود را به ارتش از دست بدهد.»[9]
امام خمینی در همین تاریخ با کلود شایه؛ نماینده مخصوص کاخ الیزه و ژاک روبر؛ مدیرکل سیاسی و مسئول امور خاورمیانه و ایران و رئیس امور کنسولی در وزارت امور خارجه فرانسه، گفتوگو کردند.
در این گفتوگو، ژاک روبر، ضمن علاقهمند معرفی کردن دولت فرانسه به آگاه شدن از اتفاقات دنیا، این پرسش را مطرح کرد که تحلیل امام خمینی از مسائل ایران به ویژه دولت بختیار و احتمال تشکیل شورای سلطنت چیست؟ امام خمینی نیز چنین پاسخ دادند: «مکرر گفتهایم که ما و ملت، تحمل شورای سلطنت و شاه را نخواهیم کرد. تمامی بدبختیهای ما، از شاه و رژیم سلطنت است. بختیار هم مثل اسلافش چند روزی خواهد بود و کنار خواهد رفت.»[10]
امام خمینی، درباره خلع شاه فرمودند: «استعفای کامل! او الان هم کنار است. استعفا مطرح نیست. ما از اول او را قانونی نمیدانستیم؛ حالا هم که همه رأی به خلع او دادهاند. مردم رژیم سلطنت را نمیخواهند؛ همه را نفی کردهاند، سلطنت خلاف قوانین ماست.»[11]
ایشان این موضوع را مطرح کردند که مردم، جمهوری اسلامی میخواهند: «اصل قانون اساسی این است که سلطنت و همه رژیمها باید به تصویب مردم باشد. مسئله رژیم، بدون رضایت مردم، هیچ اساس ندارد. مردم الان - تماماً - نه شاه و نه سلطنت پهلوی را میخواهند، و نه رژیم سلطنتی را؛ بلکه جمهوری (جمهوری اسلامی) را میخواهند.»[12]
امام درباره جمهوری اسلامی نیز اینطور توضیح دادند: «اصل جمهوری همین است که در مملکت شما هم هست؛ که آرای عمومی مردم آن را تعیین میکند. اسلامی میگوییم، چرا که قانون اساسی ما بر اساس آن است. قانون اساسی فعلی را بررسی میکنیم، آنچه با اسلام موافق است میپذیریم و هر جا که تناقض دارد رد میکنیم. جمهوری است، یعنی دموکراتیک؛ و اسلامی است، یعنی قانون آن اسلامی است.»[13]
امام خمینی درباره وضعیت خارجیها و اقلیتهای مذهبی در جمهوری اسلامی فرمودند: «خارجیها و اقلیتها، همه محترمند. اقلیتهای مذهبی در اسلام احترام دارند، آزادی دارند. بدانید آنها بهتر به زندگی خود ادامه خواهند داد. نماینده یهودیان آمد اینجا، و من به آنها اطمینان دادم که با آنها به احترام رفتار خواهد شد.»[14]
امام خمینی در تاریخ دهم دی 1357 در سخنرانی خود در جمع دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج از کشور، هیأت حاکمه را بیصلاحیت دانستند: «صلاحیت یک هیأت حاکمه و یک اشخاصی که کارهای حساس در دستشان هست، این موجب یک صلاحیتی در عموم میشود. و اگر هیأت حاکمه، و همینطور آنهایی که مقدرات مملکت دستشان است، آنهایی که ارتش را اداره میکنند و از رؤسای ارتش هستند، اگر اینها مردم صلاحیتداری بودند روزگار ما به اینجا نمیرسید.»[15]
ایشان قوانین ایران را در دوره پهلوی، غیر قانونی نامیدند و فرمودند: «یک مجلسی که همه وکلای آن ملی باشند و در مقدرات مملکت ما بخواهند دخالت کنند و مصالح و مفاسد را تشخیص بدهند، ما نداشتیم از اول. منتها من از اولِ امر یاد دارم، شماها این دورههای اخیر را اطلاع دارید. از همین دورههای اخیر دورههای سابق را هم بفهمید؛ همین بود قصه! الان که شما ملاحظه میکنید مجلس سنا، مجلس شورا، دولت، از این مسائل صحبت میشود، تمام اینها یاغیاند، تمام اینها محاکمه باید بشوند.»[16]
امام همچنین فرمودند: «مجلسِ شورایِ ملی نیست. مجلس شورای ملی معنایش این است که ملت یک وکلایی را آزادانه تعیین کنند و آنها بنشینند در کارهای مملکت مشورت کنند. ملت هیچ دخالت نداشته است در تعیین اینها. وقتی ملت دخالت نداشته است، این مجلسْ مجلسِ فرمایشیِ غیر ملی است، غیر قانونی است؛ هر چه در این مجلس گذشته است غیر قانونی است؛ هر دولتی را این مجلس تأیید کرده است یا بکند غیر قانونی است.»[17]
امام خمینی، شاه، دولت و مجلس او را فاسد خواندند: «آدم فاسد نمیتواند یک نخستوزیر صالح معرفی کند. نمیتواند یک آدم فاسد یک مجلس صالح را تأیید کند برای اینکه اگر مجلس صالح شد، جلوی مفاسد را میگیرد؛ خوب خودِ این مبدأ همه مفاسد است. اگر یک نخستوزیر صالحی یا یک دولت صالحی باشد، گوش به حرف شاهی که بخواهد بر خلاف مصالح عمل بکند نمیدهد. اگر آدمِ فاسد باشد یک هیأت دولت فاسد درست میکند، یک مجلس فاسد درست میکند. دنبال او فرهنگ فاسد، نظام فاسد، اقتصاد فاسد بد- همه اینها دنبال بدی آن مرد است - از آنجا شروع میشود همه اینها.»[18]
ایشان درباره برنامه خود در جمهوری اسلامی، چنین توضیح دادند: «برنامه ما این است که رجوع کنیم به آرای عمومی، به آرای مردم. قوای انتظامی را کنار بگذاریم؛ خود مردم را، محول کنیم تنظیم انتخابات را به دست خود جوانهای مردم. در هر شهری جوانها خودشان؛ که قوای انتظامی، شهربانی، شهرداری همه کنار بروند. آن کسی که دخالت میخواهد بکند برای حفظ صندوق آرا و امثالذلک، خود ملت باشد. در هر شهری به حَسَب اقتضای آن شهر عدهای را معتمدین آن شهر، مطلعین و دلسوزهای برای مملکت، عدهای را تعیین کنند که نظارت کنند در این. حفاظت کنند این صندوقها را و نظارت کنند آرا را.»[19]
حقوق زنان، یکی دیگر از مباحثی بود که امام(ره) در سخنرانی خود به آن پرداختند: «ما میگوییم حکومت اسلامی؛ شما خیال نکنید که ما حکومت اسلامی که درست کردیم شمشیر را برمیداریم گردن همه را میزنیم! زنها را هم همه را کنار میزنیم، میپیچیمشان توی کفن یا میکنیمشان توی [خانه]! این کیْ ربطی به اسلام ... به اسلام مربوط نیست.»[20]
امام خمینی درباره نحوه برخورد با اقلیتهای مذهبی در جمهوری اسلامی نیز فرمودند: «اینکه ما میگوییم حکومت اسلامی، آنها از آن طرف میگویند که یهودیها را تا آخر میکُشند، نصارا هم تا آخر میکُشند! حرفهایی است که البته شاه باید برای نگه داشتن تاج و تخت فاسد خودش این عمالش را وادار کند که این مسائل، این حرفها را بزنند و به هر چه دلش میخواهد تشبث بکند. ما تمام یهودیها و نصرانیهایی، زرتشتیها و سایر مللی که در مملکتمان زندگی میکنیم، حکم اسلام است که با اینها باید درست، خوب رفتار کرد، به عدالت رفتار کرد.»[21]
سخنان برگزیده:
- هیچکس حق ندارد با شاه که از سلطنت مخلوع است سازش کند و یا اساس سلطنت را بپذیرد.
- قانون اساسی از اعتبار ساقط است و باید قانون اساسی جدیدی تدوین شود.
- ملت ایران با اراده آهنین خود تنها با اتکا به نیروی الهی قیام کرده است و در این نهضت به هیچ دولتی متکی نیست.
- نفت تاکنون پشتوانه حکومت غاصبانه شاه بود و من حکم کردم که دیگر صادر نشود و اعتصاب تا رفتن شاه ادامه دارد.
پینوشتها:
[1] خمینی(س) ، روحالله، صحیفه امام خمینی(س)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، چ سوم، زمستان 1379، ج 5، ص 304.
[2] همانجا.
[3] همانجا.
[4] همان، ص 305.
[5] همانجا.
[6] همانجا.
[7] همان، ص 305 و 306.
[8] همان، ص 306.
[9] همانجا.
[10] همان، ص 310.
[11] همانجا.
[12] همانجا.
[13] همان، ص 311.
[14] همان، ص 313.
[15] همان، ص 315.
[16] همان، ص 317.
[17] همان، ص 318.
[18] همان، ص 319.
[19] همان، ص 322.
[20] همان، ص 328.
[21] همانجا.
تعداد بازدید: 858