19 بهمن 1398
الهام صالح
امام خمینی در تاریخ 19 بهمن 1357 در مدرسه علوی با گروههای مختلفی از مردم مانند بازاریان، نفرات نیروی هوایی و زمینی و افسران نیروی هوایی و همافران اصفهان دیدار و بیاناتی مطرح کردند.
19 بهمن 1357 در مدرسه علوی، بازرگانان و اهالی بازار تهران به سخنان امام خمینی گوش فرا دادند: «من میدانم که بازار تهران مرکز فعالیت سیاسی - اسلامی همیشه بوده است. بازار تهران بود که همیشه باعث میشد که کارهایی که علما پیشنهاد میکردند، یا کسانی که دلسوز به این مملکت بودند پیشنهاد میکردند، به پشتیبانی بازار تهران و بازرگانان تهران این امور انجام میشد. و من باید تشکر کنم از همه اصناف و اشخاصی که بازاری هستند، به هر صورتی که هستند، من باید از آنها تشکر کنم که در این نهضتْ سهم عظیمی آنها داشتند.»[1]
امام خمینی در این سخنرانی، درباره نقش بازار در انقلاب ایران فرمودند: «اگر بازارهای ایران نبود معلوم نبود که ما بتوانیم به مقصد برسیم. این پشتیبانی بازارهای ایران و پشتیبانی سایر اصنافی که ما داریم، این اسباب این شد که الحمدللَّه تاکنون به این پیشرفت عظیم رسیده است. ولی باز اول کار است؛ باید تتمه اینها هم به قبرستانها بروند و بعد از آن فرض، یک حکومت اسلامی؛ که حکومت از جانب ملت باشد، ملت تعیین کند آن را، مستند به ملت باشد.»[2]
امام خمینی در بیانات خود درباره عدم استقرار حکومت مردمی در ایران فرمودند: «ما در طول تاریخ ایران یک حکومت مستند به ملت نداشتیم. زمان سلاطین سابق که اصلاً ملتها به حساب نمیآمدند، و بابْ بابِ قلدری بود! از زمان رضاشاه به این طرف هم که ما اطلاع داریم و در مشاهدات ما بوده، باز همین معنا بود. بنابراین یک حکومت ملی، یک سلطنت ملی، یک انتخابات ملی در این وطن نبوده است؛ از اینکه این انتخابات و مجالسْ مجالسِ ملی نبوده است. دولتهای ناشی از این مجلس هم غیر قانونی است، و مستند به آرای ملت نبوده است.»[3]
امام از وحدت کلمه به عنوان رمز پیروزی نام بردند و ابراز امیدواری کردند این اتحاد ادامه داشته باشد: «اگر وحدت کلمه نبود این پیروزی حاصل نمیشد. شما میبینید که الان از مرکز تا هر جا بروید، تمام مملکت با هم، یک مطلب، یک شعار دارند؛ یک شعار، آن هم شعار اسلامی. شعار اینکه رژیم را ما نمیخواهیم، سلطنت این سلسله را نمیخواهیم، و حکومت اسلامی میخواهیم، حکومت عدل اسلامی میخواهیم. این وحدت کلمه که در بین یک ملت حاصل شد، آن وقت میفهمیم به اینکه این قدرتهای بزرگ با وحدت کلمه ملت نمیتوانند کاری بکنند. چنانچه ما دیدیم این معنا را. و من امیدوارم که این وحدت کلمه تا آخر محفوظ بماند.»[4]
ایشان از شرایط وقت، به عنوان حساسترین زمان تاریخ ایران نام بردند: «عرض میکنم که الان مملکت ما حساسترین زمان تاریخ را دارد میگذراند: یعنی تحول از «طاغوت» به حکم «الله»، تحول از ظلم به عدل، تحول از خیانتها به امانتها. این حساسترین وقتی است که ما الان درش واقع هستیم. و لهذا بر من که یک طلبه هستم و بر شما آقایانی که بازرگانان هستید و بر علمای اعلام و بر طلاب علوم دینیه و بر دانشگاهیها، بر کارگران، بر اجزای ادارات، بر دهقانان، بر همه اینها واجب است که از این نهضت پشتیبانی کنند.»[5]
امام خمینی در همین تاریخ در مدرسه علوی، سخنرانی دیگری با موضوع «طاغوتزدایی و برقراری حکومت اسلامی» داشتند که جمعی از نفرات نیروی هوایی و زمینی، مخاطب آن بودند: «ما امیدواریم که با هم [با] پیوستگی به هم بتوانیم این طاغوتها را تا آخر از بین ببریم و به جای او یک حکومت عدل اسلامی؛ که مملکت ما برای خودمان باشد و همه چیز ما به دست خودمان باشد. ما میخواهیم که سرنوشت ما را خودمان تعیین کنیم نه سفارت آمریکا و سفارت شوروی. ما میخواهیم که مملکت خودمان را خودمان تعمیر کنیم نه یهودیها و اسرائیل. ما میخواهیم مملکتمان را آزاد کنیم؛ اختناق در مملکت ما نباشد. ما میخواهیم ارتش ما آزاد باشد؛ اسرائیل در آن تصرف نکند، آمریکا در آن تصرف نکند.»[6]
ایشان در ادامه فرمودند: «من امیدوارم که سایر اشخاصی که در آن خدمت هستند، آنها هم وظیفه خودشان را بفهمند و به ملت بپیوندند. ما صلاح همه شما را میخواهیم. ما میخواهیم که شما آزاد باشید. ما میخواهیم که مملکت را شما مستقل کنید. و ما میخواهیم که دیگران، کسان دیگر، کسانی که میخواهند در شما تصرف بکنند، اینها نباشند. دست اجانب کوتاه باشد.»[7]
امام خمینی در مدرسه علوی، در جمع اعضای انجمنهای اسلامی پزشکان و مهندسین و معلمین نیز به محسنات نهضت اسلامی ایران اشاره کردند: «یکی از محسنات این نهضت اسلامی این بود که ما قبل از این با این چهرهها مواجه نبودیم. شما مشغول اعمال خودتان، ما هم مشغول کار خودمان بودیم؛ و اینطور اجتماعات میسر نبود. نه شما ما را دیده بودید و نه ما شما را، و نه مواجه شده بودیم که مطالبی که داریم با هم صحبت کنیم. و این نهضت مقدس اسلامی که همه قشرها را فراگرفت، این فرصت را داد و وسایل را مهیا کرد که ما با آقایان مواجه باشیم و بتوانیم مسائلی را پیش آقایان طرح بکنیم.»[8]
امام درباره اختناق حاکم بر جامعه در زمان حکومت پهلوی فرمودند: «همه اقشار این مملکت در اختناق و در زحمت به سر میبردند. از آن طرف، دانشگاهها، دانشکدهها، همه آنها، دانشسراها، نمیتوانستند ایفای وظیفهای که محول به آنهاست بکنند. و همینطور مهندسین و دیگر قشرها آزاد نبودند که مطالبی را که دارند بگویند یا اعمالی را که میخواهند به نفع ملت است انجام بدهند.»[9]
امام خمینی در همین تاریخ در مدرسه علوی و در جمع افسران نیروی هوایی و همافران اصفهان، از اوضاع ایران ابراز تأسف کردند: «ما از اوضاع ایران متأسفیم. از اوضاع دولت ایران تاکنون تأسفات زیاد است. اینها هر جنایتی که داشتند در حق ما کردند. از بزرگترین جنایات اینکه با ارتش آنقدر بدرفتاری کردند. توده ارتش توده اسلامی بود، و متوجه و متعهد است لکن...، بعضِ از سرانی که در خدمت اجانب هستند، آنها استفادهها را بردند و از این مملکت رفتند یا میروند و سایرین را محروم کردند.»[10]
ایشان ضمن اتمام حجت با واپسین دولت شاه مبنی بر اینکه «اینقدر با این ملت لجاجت نکنند. اینقدر این ملت را اذیت ندهند»[11] ، مملکت آزاد و ارتش مستقل را خواستار شدند: «ما میخواهیم که این مملکت آرامش داشته باشد؛ ما صلاح همه ملت را میخواهیم. ما میخواهیم که یک ارتش مستقل داشته باشیم - یک ارتشی که مربوط به غیر نباشد، مربوط به ملت باشد. ارتش باید برگردد به دامن ملت؛ همانطوری که عده کثیری، گروههای کثیری برگشتند و ما با آغوش باز آنها را پذیرفتیم، شما هم برگردید و همه ارکان دولت برگردند.»[12]
امام خمینی، موافقت با دولت جمهوری اسلامی را تکلیف شرعی همگان دانستند و فرمودند: «من اعلام میکنم که موافقت کردن با این دولتی که ما فراهم آوردیم تکلیف شرعی همه است و مخالفت کردن بر همه محرّم است. ما اعلام میکنیم که خدمت کردن به این دولت طاغوتی خدمت به طاغوت است، خدمت به کفر و شرک است. نباید خدمت بکنید. خدمت به اجانب است. نباید خدمت به اینها بکنید. من از خدای تبارک و تعالی میخواهم که ایران یک ایران آزاد و مستقل باشد.»[13]
امام خمینی همچنین رعایت موازین شرعی و قانونی را خواستار شدند: «اخیراً چیزی به من اطلاع دادند که موجب تأثر شد. و آن اینکه در بعضی از مناطق اشخاصی که از اهالی آنجا هستند حمله کردند به این جنگلها، و جنگلها را دارند خراب میکنند. این جنگلها مال ملت است، نباید آن را خراب کرد. باید به نظر ولی امرش، به نظر حاکم باشد. جایز نیست بر آنها که بروند و جنگلها را بِبُرند و خراب کنند. اینها یک موازینی دارد، موازین شرعی دارد، موازین قانونی دارد؛ هرج و مرج نباید واقع بشود.»[14]
سخنان برگزیده:
- اگر بازارهای ایران نبود معلوم نبود که ما بتوانیم به مقصد برسیم.
- این قدرتهای بزرگ با وحدت کلمه ملت نمیتوانند کاری بکنند.
- ما میخواهیم سرنوشت ما را خودمان تعیین کنیم نه سفارت آمریکا و سفارت شوروی.
- ما میخواهیم مملکت خودمان را خودمان تعمیر کنیم نه یهودیها و اسرائیل.
- ما میخواهیم مملکتمان را آزاد کنیم؛ اختناق در مملکت ما نباشد.
- موافقت کردن با این دولتی که ما فراهم آوردیم تکلیف شرعی همه است.
پینوشتها:
[1]. خمینی، روحالله، صحیفه امام خمینی(س)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، چ سوم، 1379، ج 6، ص 98.
[2]. همانجا.
[3]. همانجا.
[4]. همان، ص 99.
[5]. همانجا.
[6]. همان، ص 101 و 102.
[7]. همان، ص 102.
[8]. همان، ص 103.
[9]. همانجا.
[10]. همان، ص 108.
[11]. همان، ص 109.
[12]. همان، ص 110.
[13]. همانجا.
[14]. همانجا.
تعداد بازدید: 900