26 بهمن 1398
فائزه ساسانیخواه
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی انقلاب اسلامی، سومین مراسم شبی با نویسنده، بزرگداشت حجتالاسلام والمسلمین علی باقریفر، شنبه 19 بهمن 1398 در تالار مهر حوزه هنری توسط مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری برگزار شد.
هدایتالله بهبودی، قاسم تبریزی، محسن مومنی شریف، حجتالاسلام والمسلمین علی باقریفر و حجتالاسلام مصطفی پورمحمدی سخنرانان این مراسم بودند.
سخنران اول این مراسم هدایتالله بهبودی بود. وی گفت: آنچه میگویم یک مفهوم قطعی نیست بلکه برداشتی آزاد برای ارائه یک مفهوم است. در میان اصطلاحات علم تاریخ، واژهای است که در تقریر مترادف دوره تلقی میشود و آن کلمه عصر است. واژه دوره اصطلاحی عام و فراگیر است و میتوان آن را به هر بازه زمانی اشارت داد، اما کلمه عصر مفاهیم پنهانی چون استقرار، تداوم، تأسیس نهادها و نمادها، سیرتسازی فرهنگی، پایهگذاری عناصر تمدنآفرین و از این دست دارد. واژه عصر پیش از آنکه واجد معنایی مثبت باشد دارنده ویژگیهای نشاندار و قابل تشخیص است. اول دوام و ماندگاری، اگر با منابع تاریخی دوره پهلوی آشنا باشید میبینید که گزارشگران یا مبلغان تاریخ آن زمان از کلمه عصر بهره برده و از اواخر دهه 1340 و اوایل دهه 1350 شمسی این اصطلاح را به کار میگرفتند. یکی از دلایل این امر گذشت پنجاه سال از روی کار آمدن پادشاه پهلوی بود. دلیل دیگر تواناییهای خودپندارانه پادشاه وقت بود، همچون امکان سیادت نیابتی در منطقه، بارش پول نفتِ ناشی از گرانی فزاینده آن، گمان رویینتن بودن با فلز سلاحهای رسیده از غرب و چنگ انداختن بر گلوی هر نفسکشِ سیاسی داخلی. اما در کل در آن عصر روزنههایی وجود داشت و سرآمد آن روزنهها حفره وابستگی بود.
نویسنده کتاب سفر به قبله ادامه داد: پایهگذاری و تداوم حاکمان دوره پهلوی بر دوش دو کودتا بود که نقشه و هزینه آن توسط دولتهای غیر ایرانی کشیده و پرداخت شده بود. روزنه دیگر نادیدن مردم بود. معادله ارباب و رعیت هر چند کوشیده شد از شیوه مالکیت بر تولید زدوده شود اما در مالکیت بر حکمرانی باقی ماند. مردم تا زمانی خوب بودند که فرمانبر بمانند. این حفره هم دیده نشد. روی سخن در جای دیگری است وگرنه از این دست حفرهها کم نبودند.
وی با طرح این سؤال که آیا میتوانیم دوره حاضر را با عنوان عصر انقلاب اسلامی نامگذاری کنیم؟ تصریح کرد: از نگاه من ما در عصر انقلاب اسلامی به سر میبریم. تکرار میکنم اطلاق واژه عصر به این روزگار جدا از ارزشگذاری و خوشامد و بدآمد است. یعنی اگر جریان حاکم بر تاریخ ایران در چهل و یک سال گذشته نه با صفت انقلاب و اسلام بلکه با اوصافی چون نهضت، جنبش، رِفُرم با هر زیربنای فکری دیگر اما با شرط پدیدآوردن ویژگیهای موجود ظهور مییافت آن را باید با واژه عصر توصیف میکردیم. همانطور که گفتم پایداری و تداوم نه با وابستگی بلکه در استقلال ویژگی بارز یک عصر است. انقلاب اسلامی حادثه زودگذر و کم دوام نبود. حکومت برآمده از این انقلاب توانسته است از استقلال سیاسی خود علیرغم خواست مخالفان پرشمار بیرونی نگهداری کند. ویژگی دوم سازه مردمی حکمرانی در جمهوری اسلامی است. خوشبختانه یا متأسفانه بند بندِ این سازه با پیچ و مهره مردم بسته شده است. خوشبختی از این نظر که تخریب این بنا با مصالح و عناصر به کار رفته غیرممکن یا بسیار سخت است و تأسف از این دیدگاه که خدشه در احترام به مردم چفت و بست این سازه را ناپایدار خواهد کرد. سوم مربوط به نظریهها و دیدگاههاست. دیدگاههای سیاسی، نظریههای فرهنگی، تولید ادبیات، آفرینشهای علمی و از این دست مقولات که توان جلب و جذب اندیشمندان و سپس آحاد مردم را داشته باشد. چهارم تأثیرات منطقهای و جهانی است. عناصر ذاتی انقلاب اسلامی نشان داده است که قدرت تولید مثل فرهنگی و سیاسی دارد. پنجم ویژگیهای تمدنسازی است. سرآمد این ویژگیها تولید فکر است. اندیشه به جا مانده از رهبری انقلاب اسلامی میگوید که از اواسط دهه 1340 شمسی تا نیمه دهه 12360 سر خط اندیشه اسلام سیاسی بیکم و کاست در دست است. ما در کدام عصر به سر میبریم؟ عصر انقلاب اسلامی در کدام قطعه از عمر خود است؟ نمیتوان به این پرسش پاسخ مشخصی داد. اگر آوردههای تاریخی انقلاب اسلامی را از ابتدای ظهور اسلام مرور کنیم در دوره معاصر فقط به یک نقطه میتوانیم اشاره کنیم و آن رخدادهای اوایل دهه 1340 شمسی است. سالهای 1341 تا 1343 یعنی آغاز نهضت اخیر ایران به رهبری امامخمینی در مهر 1341، اوجگیری آن در خرداد 1342 و خفتن آتش آن زیر خاکستر در آبان 1343. این آغاز در ظاهر شکست خورد و درهم پیچید و عناصر مؤسس آن پراکنده شدند، ولی در باطن زنده ماند، مجهز گردید، هوادار پیدا کرد و در انتظار فرصت رویش، مثل دانهای که زیر خاک مستعد پنهان باشد ماند تا آبان 1356. از آبان 1356 شروع به رویش کرد و در بیستودوم بهمن 1357 جوانه سبز خود را نمایاند.
بهبودی در پایان خاطرنشان کرد: امروز اینجا کنار هم نشستهایم تا از کوشندهای صبور، عالمی نجیب و مؤلفی گمنام به بزرگی یاد کنیم. آقای باقری توانست با تلاشی چشمگیر، یادها و نامهای عصر انقلاب اسلامی را برای آیندگان به یادگار بگذارد.
دومین سخنران این مراسم قاسم تبریزی، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران بود. وی کلام خود را با این نکته که پانزده خرداد نقطه عطفی در تاریخ کشور ماست آغاز کرد و گفت: امامخمینی، قیام پانزده خرداد را نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی میدانستند. ما در یکصد سال اخیر قیامها و نهضتهای دیگری داشتیم ولی این قیام فرقهای عمدهای با آنها دارد. تفاوت آن چیست؟ از قم و حوزه علمیه و روحانیت شیعه شروع شد. رهبران آن مراجع تقلید بودند و هدف نهضت، دفاع از اسلام در برابر حاکمیت استعمار و استبداد و در حقیقت استعمار جدید آمریکا بود. مدافعان نهضت جریانهای اسلامی و مسلمانان بودند. با حادثه عاشورا پیوند داشت و روز عاشورا آغاز نهضت بود. هر کدام از جریانهای سیاسی معاصر در برابر نهضت موضعگیری منفی داشتند.
جریان چپ آن را نهضت و شورش کور و ارتجاعی شمرد و جبهه ملی و جریان راست خود را از هرگونه پیوند با این نهضت مبرا دانستند و آن را محکوم کردند. به تعبیر جلال آلاحمد جریان روشنفکری با سکوت خود از خون به ناحق ریخته شهدای پانزده خرداد گذشت و سکوت را ترجیح داد.
تبریزی ادامه داد: امام خطاب به جامعه، خصوصاً جریانهای مختلف سیاسی که میخواستند ماهیت اسلامی این قیام را نفی کنند نکاتی بیان کردند؛ مانند این که چرا پانزده خرداد به وجود آمد؟ مبدأ وجود آن چه بود؟ دنباله آن در سابق چه بود؟ بعد از آن چه خواهد شد؟ الان به چه شکل است؟ برای چه مقصودی و چه مقصدی است؟ پانزده خرداد را بشناسید و کسانی که آن را به وجود آوردند بشناسید و کسانی که امید تعقیب آن را دارند بشناسید و مخالفین آن را.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در خاطرات رجال سیاسی به گونههای مختلف به قیام پانزده خرداد اشاره شده است. ویژگی کار حجتالاسلام والمسلمین باقری این است که از موقعیت استفاده کرد و از شخصیتهای مختلفی که در این نهضت حضور داشتند مصاحبه گرفت. خاطرات طیفهای گوناگون مبارزان از روحانیت و علمای فعال گرفته تا بازاریها و ... را جمعآوری کرد که امید است به تحلیلها یا دانشنامه یا دایرهالمعارف منجر شود.
محسن مومنی شریف، رئیس حوزه هنری سومین سخنران این مراسم بود. وی با تأکید بر این نکته که ما برای فهم درست از عظمت انقلاب اسلامی و اتفاقاتی که در آن افتاده باید درک درستی از دوران قبل از انقلاب اسلامی به ویژه در حوزه نظر داشته باشیم، اظهار داشت: من میخواهم به نکتهای که محمد علی فروغی که مسئولیتهای سیاسی داشته و در ایجاد علوم انسانی امروزی نقش دارد اشاره کنم که در جلد یک مجموعه مقالات وی خواندم. او با تأسف میگوید ایران ملت ندارد و به شدت ناامید است. فروغی ملت را کسانی میداند که نسبت به سرنوشت مملکت و خود احساس مسئولیت و اهتمام دارند. نمیدانم چه زمانی این حرف را زده است؟ زمان خانهنشینی یا زمان نخستوزیری در 1320 شمسی است؟ ولی اتفاقات شهریور 1320 این حرف را تأیید میکند. اگر ملت به این معنا باشد، بیتوجهی مردم نسبت به اشغال کشورشان واقعاً قابل تأمل است. آنقدر ناامید است که میگوید وجود ایران هم در خطر است.
مومنی شریف بیان کرد: شبیه این نکته را مهندس بازرگان در مجموعه آثارش، جلد چهارم، صفحه 38 بیان میکند. مهندس بازرگان با فروغی فرق دارد. روشنفکر مسلمان و مبارز است و سالهایی از عمرش را در زندان گذرانده است، ولی او هم نسبت به آینده به شدت ناامید است. سفارش و توصیههایی دارد که ایران چگونه میتواند پیشرفت کند، ولی میگوید مردم ایران به ویژه جوانان یک آرمان و ایدهآل ندارند و ملت بیآرمان هستند.
نویسنده کتاب در کمین گل سرخ تصریح کرد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی بسیج عمومی عامه مردم است که با راهپیماییهای 1357 شروع شد و تا امروز بعد از 41 سال ادامه دارد. ما در تشییع شهید سلیمانی این حضور دهها میلیونی را میبینیم و همچنان ادامه دارد. احساس مسئولیت مردم نسبت به سرنوشت خود و مملکتشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی موضوع کم اهمیتی نیست و تا شرایط قبل از انقلاب اسلامی فهم نشود آن را نخواهیم فهمید. این قدرت امام خمینی(ره) بود. در حالیکه کشورهای عربی همسایه به خاطر بیآرمانی حداقل صد سال است که سردرگم هستند و هربار برایشان یک اتفاق میافتد؛ یک زمانی داعش در کشورشان ایجاد میشود و زمان دیگری با مشکل دیگری روبهرو میشوند.
رییس حوزه هنری در پایان خاطرنشان کرد: از کسانیکه به تاریخ انقلاب اسلامی اهتمام دارند و برای ثبت و ضبط اتفاقات و حوادث گذشته برای نسلهای آینده تلاش میکنند، به ویژه جناب حجتالاسلام والمسلمین باقریفر به خاطر توجهشان به این امر ممنونیم. خیلی از کسانی که در انقلاب اسلامی نقش داشتند از دست دادیم که به هر دلیلی نرسیدیم با آنها مصاحبه کنیم. با اینحال توانستیم یک آرشیو غنی فراهم کنیم. از خیلی از افراد بدون توجه به گرایشهای سیاسی آنها مصاحبه گرفتهایم.
حجتالاسلام علی باقریفر دیگر سخنران این نشست بود. وی در ابتدا گفت: آیاتی در قرآن وجود دارد که ما را به ضرورت توجه به تاریخ فرامیخواند. نمونه آن آیه پنجم سوره ابراهیم است: وَ لَقَد اَرسَلنا موسی بِایاتِنا اَن اَخرِج قَومَکَ مِنَ الظُلُماتِ اِلَی النور وَ ذَکِّرهُم بِایاّمِ الله اِنَّ فی ذلِکَ لَایاتٍ لِکُلِّ صَبّارٍ شَکورٍ. همانا موسی را با معجزات و آیات خود فرستادیم که قوم خود را از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون آورد و روزهای خدا را به آنان یادآوری کند. بیتردید در این روزهای خدا برای هر شکیبای سپاسگزاری نشانههایی است. حرکتهایی که نطقه عطف به حساب میآید از نظر قرآن ایامالله است. خداوند در این آیه دو مأموریت برای حضرت موسی ذکر میکند: اول قوم خودت را از ظلمت نادانی به نور دانایی، از ظلمت جهالت به نور خردورزی و از ظلمت خرافات به نور واقعیات و از ظلمت رذایل اخلاقی به نور فضایل اخلاقی هدایت کن. دوم اینکه نقطههای تحولی است که پرودگار دست قدرت و حضور زنده و حیاتبخش خود را نشان میدهد. ماجرای پانزده خرداد یکی از برجستهترین روزهای پروردگار است که باید همواره آن را به یاد آورد. ما قبل از پانزده خرداد حرکتهای زیادی داشتیم که پس از این واقعه نیز کمابیش دنبال میشد. نکتهای که به این واقعه ویژگی منحصر به فرد میبخشد که آن را متفاوت از خیزشهای دیگر میکند این است که نقطه عزیمت امام تکیه کردن به مردم است. درحالیکه دایره تأثیرگذاری سایر حرکتها محدود بود. در تاریخ انبیا و کسانی که مسیر انبیا را طی میکنند تکیه بر تودههای مردم دیده میشود. امام خمینی دو کار را انجام دادند؛ یکی اینکه به عقبه حوزههای علمیه و کسانی که نقش مرجعیت مردم را داشتند توجه داشت و سعی کرد با اجماع کار را جلو ببرد. بهرغم اینکه قادر بود تنهایی کار را به ثمر برساند، ولی تعمد داشت آنها را با خود همراه سازند، گرچه در پارهای از زمان عدهای از حرکت بازماندند. دوم پیوند مسأله نهضت، جنبش و خیزش مردم علیه حکومت شاهنشاهی به نهضت امام حسین(ع). این نهضت از اوایل دهه 1340 به اسم مبارزه با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی شروع شد. در روز شهادت امام صادق(ع) با اعلام عمومیِ ما امسال عید نداریم و عید ما را عزا کردند و بعد، آن را تا محرم 1342 ادامه دادند و این انقلاب پیوند خورد با نهضت امام حسین(ع). امام میدانست آنچه میتواند مردم را در صحنه نگهدارد و امکان فداکاری، ایثار و خلوص نیت و شکرگذاری را فراهم کند این است که نهضت رنگ و بوی حسینی بگیرد.
این پژوهشگر و محقق تصریح کرد: چهل و یک سال از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد و پنجاهوهفت سال از لحظات شروع نهضت امام گذشته و هنوز ملت پیش میرود. قرآن خیلی اصرار دارد که تاریخ اقوام مختلف را مطالعه کنیم. بیش از شانزده بار مستقیم فرمان داده سیر و سیاحت کنیم و اتفاقات و تحولات در جغرافیای زمین و زمان را دستور داده است. از نظر قرآن تاریخ، بیان سنتهای الهی است و اینکه چه کارهایی خداوند برای صعود و نزول تمدنها انجام داده است. آیههای سیزدهم و چهاردهم سوره یونس در این زمینه قابل تأمل است و سیر تحولات بشر همواره از این قانون پیروی کرده است.
حجتالاسلام والمسلمین مصطفی پورمحمدی آخرین سخنران این جلسه بود. وی با اشاره به زمان آشناییاش با حجتالاسلام والمسلمین باقریفر گفت: من از اواخر سال 1358 با حجتالاسلام باقریفر آشنا شدم. فعالیت ایشان فقط منحصر به پانزده خرداد نیست، ایشان در آثار متعددی دز زمینههای مختلف مانند نماز و دعا ترجمه و تحلیل آن دارد. یکی دیگر از آثار وی تاریخ روحانیت است که این مجموعه فوقالعاده است و حکم دایرهالمعارف دارد و کارهای ایشان جای تقدیر دارد.
دبیرکل جامعه روحانیت مبارز تاکید کرد: بازگویی، تجمیع و انتشار آثار مربوط به انقلاب و دفاع مقدس بسیار ارزشمند است. ما در متن انقلاب هستیم و اصلاً نمیدانیم چه تحولاتی در انقلاب رخ داده است. علیرغم کمبودها، حاشیه و ضعفهایی که جلوی چشم ماست، انقلاب اسلامی نقطه عطف تاریخی است و منشأ تحولاتی است که تاریخ رقم زده است. شهید حاجقاسم سلیمانی یک پدیده است که انقلاب رقم زده است. شهید عماد مغنیه که بدون تردید جسورترین، متهورترین و طراحترین فرماندههای انقلابی دنیاست و از سن نوجوانی عضو گروه فتح میشود و مبارزه با اسرائیل را شروع میکند و سیا و موساد با کمک یکدیگر او را ترور میکنند، یکی دیگر از دستاوردهای انقلاب اسلامی است که تمام قدرتهای جهانی دور هم جمع شوند تا او را ترور کنند.
پورمحمدی در پایان با بیان این جمله که مسایل زیادی درباره جنگ تحمیلی نوشته شده، از مدیران حوزه هنری درخواست کرد: به حوادث بعد از انقلاب اسلامی بیشتر توجه شود. خیلی از موضوعات هستند که هنوز به آنها پرداخته نشده است. حوادث زیادی را پشت سر گذاشتهایم که باید درست تدوین کنیم و نقاط ضعف و قوت آنها بیان شود. همین حالا، حتی در داخل کشور نقلهای متعارضی درباره انقلاب اسلامی و بعد از انقلاب میشنویم. مؤسسات و سازمانهایی مثل حوزه هنری که سالهاست در این زمینه بهطور منظم و سیستماتیک کار میکنند باید به این موضوعات بیشتر توجه کنند و به شدت به تولید محتوا در این بخش نیاز داریم.
لازم به تذکر است حجتالاسلام علی باقریفر متولد سال 1338 در محله غیاثی تهران است و در سال 1352 برای ادامه تحصیل در علوم دینی وارد حوزه علمیه ملامحمدباقر شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی علاوه بر فعالیت سیاسی به جمعآوری و پژوهش در حوزه انقلاب اسلامی پرداخت. وی برای جمعآوری خاطرات افراد حاضر در قیام پانزدهم خرداد سال 1342 با بیش از دویست نفر مصاحبه گرفته است. حاصل کار پانصدوسی ساعت نوار ضبط شده ویدئویی است. این مصاحبهها از دی 1371 آغاز و مرداد 1374 به پایان رسیده و در 9 جلد منتشر شده است.
تعداد بازدید: 3414