05 اسفند 1398
الهام صالح
ستم حکومت پهلوی به مردم ایران در طول پنجاه سال سلطنت، تمایل مردم ایران به استقلال و بیزاری از تحت سلطه بودن، همچنین صادرات گاز و رابطه با کشورهای همجوار، از محورهای سخنرانی امام در تاریخ 5 اسفند 1357 در مدرسه علوی بود.
امام خمینی در تاریخ 5 اسفند 1357 در حضور ولادیمیر وینوگرادُف؛ سفیرکبیر اتحاد جماهیر شوروی سابق و همراهانش درباره مصیبتهای مردم ایران در سلطنت پهلوی فرمودند: «ما در طول پنجاه و چند سال سلطنت غیر قانونی سلسله پهلوی مصیبتهای زیاد دیدیم. ما در تحت فشار این آدم، محمدرضا، و پدرش صدمات زیاد دیدیم. ملت ما از همه آزادیها محروم بود. کشور ما از استقلال صحیح محروم بود. ملت ما از این مظالم به جان آمد و قیام کرد - یک قیام اسلامی بزرگ - این قیام سیاسی فقط نبود.»[1]
امام خمینی از انقلاب مردم ایران با عنوان یک قیام دینی بزرگ نام بردند: «یک قیام دینی بزرگ بود که در آن ایمان مردم با همه مشکلاتی که در کار بود و با دست خالی با رژیمی که به واسطه پشتیبانی اجانب مجهز شده بود به جِهازات مدرن، مقابله کرد، و با ایمان و مشت غلبه کرد بر ابرقدرتها. و ما مصمم هستیم که تا آخر با کسانی که بخواهند در کشور ما مداخلهای بکنند مبارزه کنیم.»[2]
امام در مورد کارها و اقدامات شاه فرمودند: «برای هیچکس هیچ کاری نکردند! فقط آن چیزی که کردند برای آمریکا و دیگر اجانب کردند. شاه سابق که در آن کتاب نوشته است «مأموریت برای وطنم» من این را صحیح میدانم؛ «مأموریت» برای وطن داشت! برای اینکه وطن را به کلی نابود کند، اسلام را نابود کند، عشایر را نابود کند، همه طبقات را به نابودی بکشد، همه خزاین ما را ببرد، ما را دستنشانده غیر قرار بدهد، کشاورزی ما طوری بشود که ما در همه چیز محتاج به خارج باشیم. اینها همه جزء «مأموریت» او بود، و مأموریتش را هم انجام داد.»[3]
امام خمینی درباره زندگی تحت سلطه نیز فرمودند: «ما برای حیات زیر سلطه غیر، ارزش قائل نیستیم. ما ارزش حیات را به آزادی و استقلال میدانیم. دستورات مذهبی ما، که مترقیترین دستورات است، راه ما را معین فرموده است. ما با آن دستورات و تحت رهبری بزرگمرد دنیا، محمد – صلیالله علیه و آله - با تمام قدرتهایی که بخواهند تجاوز کنند به مملکت ما، مبارزه خواهیم کرد.»[4]
امام، دخالت در امور کشورها را مجاز ندانستند: «امروز مثل روزهای سابق نیست که یک نفر بر یک امت سلطه داشته باشد، و این یک نفر هم دستنشانده اجانب باشد، و بخواهند به مملکت ما با دست او خیانت و تجاوز کنند. امروز اراده ملت است؛ و ملت با اراده قوی خود و ایمان به دستورات اسلامی موظف است که هر قدرتی باشد، در دفاع از ملت، دفاع از کشور خود، با هر قدرتی مبارزه کند. ما از همه قدرتها میخواهیم که در کشور ما، در امور داخلی کشور ما دخالت به هیچ وجه نکنند. در صورتی که دخالت نکنند، ما با همه روابط حَسَنه خواهیم داشت.»[5]
ایشان درباره روابط مسالمتآمیز و حُسن همجواری فرمودند: «ما با دولت همجوار خودمان - که در سابقِ ایام روابط حسنه داشتهاند و اخیراً به واسطه این قدرت شیطانی پهلوی، قدری بین ملت ما و دولتهای ابرقدرت تیرگی حاصل شده است، برای خاطر اینکه این جنایاتی که او کرده است مردم عقیده دارند که به واسطه پشتیبانیای که اجانب به [او] کرده است واقع شده است - ما با شما که همجوار ما هستید و فرسخها بین دو کشور مرز مشترک است، مایلیم که به طور مسالمتآمیز، بهطور انسانی رفتار کنیم.»[6]
امام خمینی درباره صادرات گاز به سایر کشورها گفتند: «کراراً گفتهایم که ما نمیخواهیم گاز را انبار کنیم. ما گاز را به قیمت عادله میفروشیم و ارز میگیریم. معاملات سابق بین ایران و آمریکا معاملات بسیار ناگواری بوده است که ما از آن احتراز خواهیم کرد. هر کس بخواهد معامله با ما بکند بهطور عادلانه، البته دولت با مطالعات خودش انجام میدهد.»[7]
امام خمینی در مورد روابط تجاری با شوروی نیز فرمودند: «همینطور کسانی که از شوروی در اینجا اشتغال به کارهایی دارند، چه کارهای تجارتی یا صنعتی، آن مقداری که مخالفت با منافع ملت ما نداشته باشد و دخالت در امر داخلی ما نباشد، ما آنها را هم محترم میشماریم.»[8]
امام خمینی همه مسلمین را مکلف دانستند که با هم دست برادری بدهند و از اختلافات به عنوان سمی قاتل نام بردند: «اختلافاتْ الان سم قاتلی است که اگر چنانچه خدای نخواسته اختلاف پیدا بشود، باز برمیگردد به آن دوره جنایات به فرم دیگر. آنهایی که علاقه به اسلام دارند، آنهایی که علاقه به ملت اسلام دارند، آنهایی که علاقه به کشور دارند، اینها همه موظفند که در این زمان، که بالاتر و حساستر زمانهاست که بر ایران میگذرد، همه با هم برادر باشند، همه با هم رفیق باشند، و همه با هم دست به هم بدهند و این خرابهای که اینها گذاشتهاند و همه چیز ما را بردهاند، این خرابه را از سر، همهمان با هم بنا کنیم.»[9]
پینوشتها:
[1]. خمینی، روحالله، صحیفه امام خمینی(س)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، چ سوم، 1379، ج 6، ص 219.
[2]. همانجا.
[3]. همان، ص 225 .
[4]. همان، ص 219.
[5]. همان، ص 220 .
[6]. همانجا.
[7]. همان، ص 220 و 221.
[8]. همان، ص 221.
[9]. همانجا.
تعداد بازدید: 890