05 اسفند 1398
ما میخواستیم یک دستگاه کپی بخریم اما تمام فروشندگان از ترس بخشنامه ساواک جرأت فروختن آن را نداشتند تا اینکه با یک ترفند توانستیم یک دستگاه کپی بخریم. جریان از این قرار بود یکی از دوستانم در اداره پست کار میکرد. به وی گفتم: «ما چهار پنج تا دستگاه کپی میخواهیم، شما میتوانید برای ما تهیه کنید؟» او هم گفت: «میتوانم». چون در قسمت تدارکات اداره پست بود قبول کرد و رفت به نام اداره پست پنج دستگاه کپی خرید و به ما تحویل داد و ما این دستگاهها را بین چند تن از دوستان تقسیم کردیم. آنها هم دستگاهها را به زیرزمین خانههایشان بردند. سپس مقداری کاغذ هم از بازار تهیه کردیم و به آنها دادیم تا اعلامیهها را تکثیر نمایند. زمانی که امام به پاریس رفتند ما با ایشان ارتباط برقرار کردیم. بنده (جواد مقصودی) یک خط تلفن و ضبط صوت در منزل داشتیم و زمانی که از پاریس زنگ میزدند که متن اعلامیه امام [خمینی] را یادداشت کن، من فوری تلفن را به ضبط صوت وصل میکردم و متن اعلامیه را ضبط مینمودم. متن ضبط شده اعلامیه را به یک نفر که مسئول پیادهکردن نوار بود، میدادم و وی فوری آن را پیاده میکرد و به محض اینکه پیاده میشد، آن را به خواهری که مسئول تایپ اعلامیه بود، میدادیم. ایشان پنج نسخه تایپ میکرد و من آنها را میبردم درب منزل کسانی که دستگاه فتوکپی داشتند تا از آنها کپی بگیرند. معمولاً هم این کار را شب انجام میدادیم. فردا صبح آن فرد مسئول هم یک گونی اعلامیه کپیشده به درِ منزل میآورد. من و محمدصادق اسلامی و چند نفر دیگر از دوستان آنها را در بستههای پنجاهتایی، صدتایی یا هزارتایی بستهبندی میکردیم. بهطور مثال برای مرتضی نبوی و یا دکتر شیبانی به صورت کارتنی داخل صندوق عقب پیکان آبی رنگی که داشتم، میگذاشتم و یکییکی در خانههای افراد مذکور میبردم. این کار در منزل بنده راحتتر بود، چون منزل در محل کم رفت و آمد بود و خیلی در دید نبود و کسی متوجه نمیشد. مقداری از این اعلامیهها را هم به بازار میبردم. در بستههای 500 تا 1000 تایی داخل پاکتهای میوه قرار میدادیم و بین بازاریان پخش میکردیم. البته این کار در اوج انقلاب صورت میگرفت. اعلامیه در سطح تهران را معمولاً به آقایان عسگراولادی، لبانی و اسلامی تحویل میدادیم و آنها هم آن را در سطح تهران پخش میکردند. اعلامیه در اواخر انقلاب اثر خیلی زیادی روی رژیم گذاشته بود و در حیرت بودند که چطور ممکن است شب در پاریس اعلامیهای صادر بشود و صبح در تهران پخش گردد. بازاریان هم این اعلامیهها را در داخل کارتن اجناسی که برای شهرستانها میفرستادند، قرار میدادند و فردا صبح در شهرستان هم اعلامیههای امام پخش میشد. بهطور کلی سخنرانیهای داخل مساجد و پخش اعلامیه و گرفتن ختمها پشت سر هم باعث شدت گرفتن انقلاب در سال 1357 شد.
منبع: خاطرات جواد مقصودی، تدوین فاطمه نظریکمره، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1392، صص141 تا 143.
تعداد بازدید: 893