01 اردیبهشت 1399
الهام صالح
امام خمینی روز اول اردیبهشت 1358 در جمع نمایندگان روحانی، اهالی همدان و شصت نفر از نمایندگان جامعه روحانیت تهران، سخنرانی کردند.
«محرومیت اقشار ملت به دست رژیم پهلوی»، موضوع سخنان ایشان در جمع نمایندگان روحانی کرد بود.
دیگر محورهای سخنان ایشان نیز عبارت بود از: بدرفتاری رژیم پهلوی با طوایف مختلف، زاغهنشینی در تهران، بدرفتاری با روحانیان، عدم آزادی در رژیم پهلوی، به باد دادن فرهنگ و اقتصاد توسط حکومت پهلوی و لزوم همکاری اقشار ملت در سازندگی ایران.
ایجاد محرومیت توسط رژیم پهلوی
امام خمینی در سخنانشان درباره ایجاد محرومیت توسط رژیم پهلوی فرمودند: «ما در این مدت که یک روابطی پیدا کردیم با طوایف مختلف مملکت و اقشار مختلف پیش ما میآیند، میبینیم که هر طایفهای در هر جا که هستند میگویند که با ما بدتر از همه جا رفتار شده. از بختیاریها میآیند میگویند که با ایل بختیاری بدتر از همه جا عمل شده است و اینها بیچارهتر از همه هستند. از هر طرفی از اطراف ایران که میآیند، از شهرستانها یا از دهات - خصوصاً از عشایر مختلفی که ایران دارد - همه این مطلب را میگویند که هیچجا بدتر از منطقه ما نیست.»[1]
امام خمینی، به ایجاد محرومیت توسط رژیم پهلوی اشاره کردند و درباره زاغهنشینی در تهران گفتند: «همه مناطق اینطوری است. شما تهران را ملاحظه کنید که مرکز ایران است و هر چه باشد باید در اینجا بهترش باشد، قریب سی محله - یا یک قدری بیشتر در تهران هست یعنی در شهر هست، کنار شهر که اینها زاغهنشین، چادرنشین هستند و عائلهشان پنج نفر، بیشتر کمتر، در یک سوراخی زندگی میکنند؛ و نه برق دارند و نه آسفالت دارند، نه آب دارند اینها. آنطوری که به من گفتند - و مکرر میآمدند و گفتند - در یک گودالهایی منزلشان هست که از این گودالها پنجاه [تا] بیشتر پله میخورد، پلههای گلی میخورد و میآید لب خیابان.»[2]
پهلوی، همه را محروم کرد
امام خطاب به روحانیان کرد حاضر در جمع گفتند: «خیال نکنید که فقط شما هستید که محروم هستید و محروم بودید؛ این رژیم همه را محروم کرد. فشار این رژیم بر شهرستانها به یک نحوی بود و بر عشایر به یک نحوی و بر دهات و قرا و قصبات به یک نحوی. همه در فشار بودند، همه در سختی زندگی میکردند. این شهرستانیها، خیال نکنید که خانه دارند، چه دارند و در آن وقت حالشان خوب بود؛ آنها هم فشارها داشتند، گرفتاریها داشتند، حبسها داشتند، زجرها داشتند.»[3]
ایشان در سخنانشان به اهمیت نقش ایمان در پیروزی مردم بر حکومت پهلوی پرداختند: «اگر قدرت خدا نبود، دست خالی نمیتوانستند این قدرتهای بزرگ را بشکنند. ملت چیزی دستش نبود، مشت و خون داشتند؛ غیر از این چیزی نداشتند. معذلک قدرت ایمان بود که شهادت را برای خودشان فوز میدانستند. این قدرت - که شهادت را برای خودش فوز بداند - غلبه داد ایران را بر قدرتهای بزرگ دنیا. همه پشت سرش ایستاده بودند، همه قدرتها. من داخل کار بودم. از آمریکا مکرر پیغامها به من بود، و همه پشت سرش ایستاده بودند. معذلک قدرت ایمان این مردم غلبه کرد.»[4]
برای ما خانه خرابی درست کردند
امام خمینی درباره ترمیم خرابیهای به بار آمده توسط رژیم پهلوی فرمودند: «توجه [کنیم] به اینکه یک همچو گرفتاری نمیشود فوراً رفع بشود؛ یک شب نمیشود یک همچون گرفتاری یک قرن، نیم قرن، پنجاه و چند سال را که برای ما... درست کردند و برای ما خانه خرابی درست کردند، این را با یک ماه، دو ماه، چهار ماه نمیشود... درست کرد. شما خیال نکنید که به فکر شما نیستند؛ الآن نمیتوانند به فکر هیچکس باشند. شما خیال میکنید که اینها مثلاً راجع به سایر بلاد هم کاری کردند و برای شما نکردند.»[5]
امام خمینی سخنانشان را چنین ادامه دادند: «ما پنجاه و چند سال صبر بر این بلیات کردیم و سوختیم و ساختیم، حالا یک مقداری باز باید بسوزیم و بسازیم و مهلت بدهیم و کمک کنیم تا درست بشود. کارگری درست بشود. الآن تو کارخانهها میریزند نمیگذارند کارگری درست بشود؛ تو کشاورزها میریزند نمیگذارند کشاورزی صورت پیدا بکند؛ و تو مدارس میریزند نمیگذارند مدرسهها درست باز باشد. همه جا را اینها خراب کردند. حالا هم تتمهای که مانده است نمیگذارند که ما راحت باشیم.»[6]
باید دست به دست هم بدهیم
امام خمینی بر لزوم همکاری اقشار ملت در سازندگی ایران تأکید کردند: «همه با هم باید دست به هم بدهیم، یک مقدار باید فرصت بدهیم، یک مقدار باید همراهی کنیم، همهمان همراهی کنیم. اگر من طلبه با این آقایان علما، با شما علما، با شما آقایان، دست به هم ندهیم و دولت را تأیید نکنیم و همه با هم نشویم، نمیتوانیم این خرابیها را درستش کنیم. خرابی است الآن؛ همه خراب است.»[7]
ایشان، ایجاد حکومت مستقر را به مردم اطمینان دادند: «من به شما اطمینان میدهم که وقتی که استقرار پیدا کرد حکومت ما - الآن بین راه هستیم، ما الآن حکومت مستقر نداریم، حکومت انتقالی است یک حکومت مستقر پیدا کنیم که همه شما رأی بدهید، همه شما سرنوشت خودتان را تعیین کنید، بعد از اینکه تعیین کردیم سرنوشت خودمان را... همهمان رأیمان را دادیم به اشخاص که دلخواه خودمان هستند...، آن وقت حکومت را آن اشخاصی که از طرف ما رأی دارند درست میکنند؛ یک حکومتی که مال همه ملت است.»[8]
امام خمینی در پایان سخنانشان فرمودند: «سلام خودم را به برادرهایی که شما از پیش آنها آمدید اعلام میکنم و از آنها میخواهم که یک قدری حوصله داشته باشند، صبر داشته باشند. انشاءالله خداوند همهتان را حفظ کند.»[9]
سخنرانی در جمع اهالی همدان و روحانیت
فرهنگیان و دانشجویان کرمانشاه و همدان - جمعی از اهالی همدان، و شصت نفر از نمایندگان جامعه روحانیت تهران، گروه دیگری بودند که امام خمینی در جمع آنها سخنانی ایراد کردند.
«اهتمام به مسائل اصلی انقلاب» و «لزوم سرکوب دشمنان داخلی و خیانتکاران گروهکی»، موضوع سخنان امام بود.
«سمپاشیها و ایجاد تفرقه بین مردم»، «کارشکنی گروهکها در مناطقی مانند بلوچستان و کردستان» و «اتحاد برای قطع دست خیانتکاران» دیگر محورهای سخنان امام خمینی را تشکیل میداد.
دستها در کار است
امام خمینی در سخنانشان بر اهتمام به مسائل اصلی انقلاب تأکید کردند: «سمپاشیها در بین است. جدا کردن ملت از علما یکی از آن سمپاشی[ها] است. مسائلی که شما طرح کردید، این مسائل در موقع خودش مفید و الآن مضر است. الآن اگر این مسائل را ما بخواهیم تعقیب کنیم، بعضِ از این مسائل اسباب این میشود که تفرقه در بین ملت حاصل بشود. ما میخواهیم که این مسائل را در موقع خودش با فرصت حل بکنیم. الآن وقتی است که ما باید مسائل اصلی را [حل کنیم] و آن قطع ایادی اجانب [است] که الآن در بین کشور ما بهطور گستردهای هستند، باید الآن این را فکر بکنیم.»[10]
امام خمینی درباره کارشکنی گروهکها به تحریک دشمنان خارجی نیز فرمودند: «همه متوجه باشید دستها در کار است، توطئهها در کار است؛ از خارج الهام میگیرند که نگذارند این مملکت آرامش پیدا بکند، نگذارند اصلاحات حاصل بشود.»[11]
ایشان همچنین گفتند: «اگر ملت سرنوشت خودش را در دست بگیرد نمیگذارد که آمریکا همه چیز او را ببرد؛ و شوروی از آن طرف، آمریکا از آن طرف، انگلستان از آن طرف. نمیگذارند همه نیروهای جوانی ما به هدر برود؛ و آنها نمیخواهند این را.»[12]
دست خائنها را کوتاه کنید
امام، در بیاناتشان کوتاه کردن دست خیانتکاران را خواستار شدند: «الآن تمام افکار باید متوجه این معنا باشد که دست این خائنها را کوتاه کنید؛ این کارهایی که اینها در اطراف مملکت میکنند - با اسمهای مختلف، با بهانههای مختلف - اینها را ما باید علاج بکنیم؛ بعد از اینکه این علاج شد، وقت این است که فروع را ما وارد بشویم و کارهای دیگری را بکنیم.»[13]
ایشان ضمن اشاره به طی شدن نیمه مسیر، گفتند: «تا ریشه اجنبی در اینجاست و تا ریشههای عفونتبار رژیم سابق هست و تا رژیم سابق به ریشههای فاسد خودش در اینجا هست هیچ کار انقلابی نمیتوانید بکنید. ما در بین انقلاب هستیم و باید ریشه اینها را از بین ببریم؛ ما نرسیدهایم به پیروزی؛ تا اینکه برسیم، بعد از به پیروزی رسیدن، آن مسائل پیش میآید. ما الآن در بین راه هستیم، ما الآن در حال مبارزه هستیم. و آقایان ملتفت باشند، توجه داشته باشند، اذهان شما را منحرف نکنند به فروع.»[14]
امام خمینی در پایان سخنانشان بر مقابله در برابر تفرقهافکنیها تأکید کردند: «از همه تقاضا دارم که این تفرقهافکنیها را از دست بدهند و نگذارند اشخاصی در بین آنها بیایند و با صورتهای ظاهرالصلاح و با واقعِ توطئهگری تفرقه بیندازند.»[15]
پینوشتها:
[1]. خمینی(س)، روحالله، صحیفه امام خمینی(س)، ج 7، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، چ 3، زمستان 1379، ص 74.
[2]. همانجا.
[3]. همان، ص 75.
[4]. همان، ص 76.
[5]. همان، ص 77.
[6]. همان، ص 78.
[7]. همان، ص 77.
[8]. همان، ص 79.
[9]. همانجا.
[10]. همان، ص 81.
[11]. همان، ص 82.
[12]. همانجا.
[13]. همان، ص 82 و 83.
[14]. همان، ص 83.
[15]. همانجا.
تعداد بازدید: 1699