07 اردیبهشت 1399
الهام صالح
امام خمینی روز 7 اردیبهشت 1358 در جمع دانشآموزان و دانشجویان سنندج سخنرانی کردند؛ نارساییها و نابسامانی کشور و چگونگی آبادی خرابیها و شوراهای منطقهای، موضوع سخنان ایشان را تشکیل میداد.
سخنرانی در جمع دانشجویان سنندج
امام خمینی در این سخنرانی، حکومت پهلوی را عامل فقر مردم دانستند و درباره مناطق محروم گفتند: «در اطراف خوزستان، در اطراف فارس، جاهایی را به ما بعضیها گفتهاند که اینها اصلاً آب ندارند و هیچ ندارند، آب هم حتی ندارند! و در زمستانها و بهار، وقتی که باران میآید، یک گودالهایی هست آنجا که آبها آنجا جمع میشود و زنها از یک فرسخ باید بروند و آب از آنجا بیاورند برای بچههایشان.»[1]
امام خمینی همچنین حکومت پهلوی را به سدی که مانع پیشرفت در اقتصاد، فرهنگ و ارتش تشبیه کردند و درباره برداشته شدن این سد فرمودند: «این مانع برداشته شد؛ اما پشت این سد، چه برای ما ماند؟ پشت این سد یک بدبختیهایی مانده است. صندوق دولت خالی است؛ از تمام بانکها – آنطوری که دولت به ما اطلاع میدهد و آنطور هست - اینها هر چه توانستند قرض کردند... ملت را فقیر گذاشتند و رفتند، نفت ما را سالهای طولانی دادند به آمریکا و پول نگرفتند؛ یعنی برای آمریکا پایگاه درست کردند.»[2]
باید قدری صبر بکنیم
امام آباد ساختن خرابیهای به بار آمده در حکوت پهلوی را با همت مردم ممکن دانستند: «الان که شما این سد را به همت خودتان و به برکت اسلام شکستید، پشت این سد یک خرابه است. نه کردستان خراب است؛ لرستان هم خراب است، خوزستان هم خراب است، بلوچستان هم خراب است، خراسان هم خراب است؛ همه خراب است. این خرابه را کی باید آباد بکند؟ این خرابه را دولت میتواند تنها؟ نه، دولت همچو بودجهای ندارد؛ نمیتواند. ملت هر قشرش میتواند؟ نه. اما همت ملت، همه با هم، اجتماع با هم و همه اتکا به خدا، اتکا به قرآن کریم.»[3]
ایشان مردم را به صبر دعوت کردند: «لکن یک صبر انقلابی شما لازم دارید و ما. ما همه بدبختی داریم؛ لکن باید یک قدری صبر بکنیم، یک قدری تحمل بکنیم. این را حمل نکنید به اینکه یک قشری را بر قشر دیگر مقدم میداریم. و خدا میداند که اسلام و آنی که ما میخواهیم - و همهمان تابع اسلامیم - بین هیچ یک فرقی نمیگذارند؛ همه حقوق را ملاحظه میکنند. مسلمین همه ید واحده هستند. مسلمین همه برادر هستند. اینکه مسلمین یک طایفهشان به طایفه دیگر مقدم باشد، اینها نیست در کار.»[4]
امام همچنین درباره حقوق اقلیتهای مذهبی فرمودند: «این اقلیتهای مذهبی، از قبیل زرتشتی، از قبیل یهودی، از قبیل نصارا، که در ایران گروههای فراوانی هستند، اینها را هم اسلام برایشان احترام قائل است؛ میخواهد که اینها هم به حقوق خودشان برسند.»[5]
همه ملت از خودمان است
امام خمینی در سخنانشان به موضوع تشکیل شوراهای ولایتی نیز پرداختند: «همان طوری که از اول قانون هم همین معنا بوده است، باید شوراهای ولایتی باشد. اینها باید بشود، و میشود و درصدد هستند. الان مشغول طرحریزی آن هستند که شما برای خودتان، مسائل خودتان باشد. انتخابات مال خودتان باشد؛ خودتان انجام بدهید. کارهایتان محول به خودتان باشد. نه تنها شما؛ خراسان هم همینطور، اصفهان هم همینطور، همه جا همینطور. این شوراها باید همه جا باشد و هر جایی خودش اداره کند خودش را. این، هم برای ملت خوب است، هم برای دولت خوب است.»[6]
ایشان در پایان سخنانشان نیز فرمودند: «همه ملت از خودمان است، و ما خودمان هم از همه ملت هستیم. و ما همه خدمتگزار شما و ملت هستیم. من اطمینان میدهم به شما، که همه این مسائلی را که شما دارید حل بشود. قضیه اینکه آنجا امن و امان باشد و قضیه امنیتش باشد، البته ما تماس میگیریم با ستاد ارتش، با ژاندارمری، و سفارش میکنیم راجع به این. انشاءالله همه موفق و مؤید باشید.»[7]
سخنرانی در جمع معلمهای تجریش و پاسداران انقلاب اسلامی
امام خمینی در تاریخ 7 اردیبهشت 1358 در جمع معلمهای منطقه تجریش، پاسداران انقلاب اسلامی شهر سراب، و جمعی از اهالی شهرهای تبریز، شیراز و اصفهان به سخنرانی پرداختند.
موضوع این سخنرانی انقلاب اسلامی و محاسبات جهانی، مقام معلم و رسالت آن بود.
دستهای خائن را قطع کنید
امام خمینی در این سخنرانی نیز از مردم خواستند که اتحاد خود را حفظ کنند: «این سد عظیمی که آن سد عظیم را شکست حفظ کنید. این قطرههایی که به صورت سیل بنیانکن درآمد، این واحدهایی که همچون سیل عظیمی تمام موانع را از سر راه برداشت حفظ کنید. با این سیل عظیم به پیش بروید و همه بنیانهای ظلم و ستم را منهدم کنید. این دستهای خائن را قطع کنید. در کارخانههای خودتان راه ندهید این خائنین را. اینها به حال شما و به حال ملت دلسوزی ندارند.»[8]
امام درباره مسئولیت معلمان نیز فرمودند: «مسئولیت تربیت جوانان مسئولیت کمی نیست. تمام ملت باید معلم باشند، معلم فرزندان خود. اسلام تمام افرادش معلم باید باشند، و تمام افرادش متعلم. بانوان هم باید معلم باشند برای فرزندان خود، در دامن خود مثل استادان، مثل معلمان تربیت کنند. پدران باید معلم باشند از برای فرزندان خود. خانواده شما باید مدرسه باشد، تعلیم احکام اسلام، تهذیب اخلاق نونهالان. شما باید نونهالانِ مهذب تحویل معلمان بدهید و معلمان باید آنها را بیشتر تهذیب کنند.»[9]
ایشان در پایان فرمودند: «جوانهای ما، آنهایی که مقدرات مملکت به دست آنها خواهد بود، زیر دست معلمین باید تربیت بشوند؛ اگر تربیت صالح شدند مملکت صالح به دست ما میافتد و اگر -خدای نخواسته – تربیتهای غیر الهی شد مملکت از دست میرود. معلم! بیدار شو!»[10]
سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم
امام خمینی در تاریخ 8 اردیبهشت 1358 در جمع اقشار مختلف مردم، سخنرانی کردند؛ سهیم بودن همه اقشار در پیروزی انقلاب اسلامی، موضوع این سخنرانی را تشکیل میداد. همراهی جوانان با انقلاب و خنثی کردن توطئهها از دیگر محورهای سخنان ایشان بود.
بین اقشار ملت تفرقه نخواهد افتاد
امام، همه اقشار را در پیروزی انقلاب اسلامی سهیم دانسته و فرمودند: «من هر قشری را که ملاقات میکنم، میبینم که حق خاصی به ما دارند. آقایان محترم و جوانان معظم ورامین، به ما حق ویژهای دارند؛ آنها در 15 خرداد زحمت کشیدند و جوانان خودشان را از دست دادند و برای اسلام فعالیت کردند؛ و تاکنون هم به فعالیت خود باقی هستند. کارکنان آب، به ما، به اسلام، حق دارند؛ سهم بسزایی دارند. آنها برای اسلام و برای مسلمین فعالیت کردند. تمام اقشار ملت سهیم در این حق هستند.»[11]
ایشان از جوانان خواستند تا انقلاب را همراهی کنند و نسبت به ایجاد تفرقه بین مردم هشدار دادند: «شما جوانانِ اقشار ملت هستید که باید این نهضت را همراهی کنید، تا به آخر. آنهایی که در بین ما میخواهند تفرقه بیندازند، به غلط رفتهاند! بین اقشار ملت تفرقه نخواهد افتاد. بدخواهان میخواهند با این تفرقه نتایج سوء بگیرند و شما را به عقب برانند؛ و نهضت را نگذارند به نتیجه برسد؛ باید این توطئه را خنثی کنید. باید این اشخاصی را که توطئهگر هستند به جای خودشان بنشانیم.»[12]
امام خمینی در پایان فرمودند: «وحدتی که در اسلام، در ایران، پیدا شد، در طول تاریخ چنین وحدتی نبوده است. شما همه با وحدت خودتان، با این رفراندمی که کردید - که در طول تاریخ نظیر نداشت - روی ایران را سفید کردید؛ و روی اسلام را.»[13]
پینوشتها:
[1]. خمینی(س)، روحالله، صحیفه امام خمینی(س)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، چ سوم، زمستان 1379، ج 7، ص 147.
[2]. همان، ص 147 و 148.
[3]. همان، ص 148.
[4]. همان، ص 150.
[5]. همانجا.
[6]. همان، ص 151.
[7]. همان، ص 152.
[8]. همان، ص 161.
[9]. همان، ص 162.
[10]. همان، ص 162 و 163.
[11]. همان، ص 165.
[12]. همان، ص 166.
[13]. همانجا.
تعداد بازدید: 824