12 اردیبهشت 1399
الهام صالح
ترور آیتالله شهید دکتر مرتضی مطهری و به شهادت رسیدن وی توسط گروهک فرقان، موضوع برخی از سخنرانیها و پیامهای امام خمینی در اردیبهشت 1358 بود.
پیام خطاب به ملت ایران
امام خمینی در تاریخ 11 اردیبهشت 1358 پیامی خطاب به ملت ایران صادر کردند.
شخصیت و منزلت علمی آیتالله شهید مرتضی مطهری، موضوع این پیام را تشکیل میداد. تسلیت شهادت ایشان به مردم ایران و اعلام سیزدهم اردیبهشت به عنوان روز عزای عمومی، از دیگر محورهای سخنان امام خمینی بود.
مفتخرم که چنین فرزندان فداکاری در اسلام وجود داشت
امام خمینی از شهید مطهری با عنوان فرزندی بسیار عزیز یاد کردند که از دست دادن او، ایشان را سوگوار کرد: «من فرزند بسیار عزیزی را از دست دادم و در سوگ او نشستم که از شخصیتهایی بود که حاصل عمرم محسوب میشد. در اسلام عزیز با شهادت این فرزند برومند و عالِم جاودان ثُلمهای وارد شد که هیچ چیز جایگزین آن نیست. و تبریک در داشتن این شخصیتهای فداکار که در زندگی و پس از آن با جلوه خود نورافشانی کرده و میکنند.»[1]
امام همچنین درباره شهادت آیتالله مطهری فرمودند: «من در تربیت چنین فرزندانی که با شعاع فروزان خود مردگان را حیات میبخشند و به ظلمتها نور میافشانند، به اسلام بزرگ، مربی انسانها و به امت اسلامی تبریک میگویم. من گر چه فرزند عزیزی را که پاره تنم بود از دست دادم لکن مفتخرم که چنین فرزندان فداکاری در اسلام وجود داشت و دارد. مطهری که در طهارت روح و قوّت ایمان و قدرت بیان کم نظیر بود، رفت و به ملاء اعلی پیوست.»[2]
ملت ما راه خود را یافته
ایشان بر این موضوع تأکید کردند که تروریستها قادر نیستند شخصیت انسانی مردان اسلام را ترور کنند: «بدخواهان بدانند که با رفتن او شخصیت اسلامی و علمی و فلسفیاش نمیرود. تروریستها نمیتوانند شخصیت انسانی مردان اسلام را ترور کنند. آنان بدانند که به خواست خدای توانا ملت ما با رفتن اشخاص بزرگ در مبارزه علیه فساد و استبداد و استعمار مصممتر میشوند. ملت ما راه خود را یافته و در قطع ریشههای گندیده رژیم سابق و طرفداران منحوس آن از پای نمینشیند.»[3]
امام خمینی، ترور شخصیتها را رفتاری غیر انسانی عنوان کردند که تأثیری در ترساندن مجاهدین اسلام ندارد: «اینان که شکست و مرگ خود را لمس نموده و با این رفتار غیر انسانی میخواهند انتقام بگیرند یا به خیال خام خود مجاهدین در اسلام را بترسانند، بد گمان کردهاند. از هر موی شهیدی از ما و از هر قطره خونی که به زمین میریزد، انسانهای مصمم و مبارزی به وجود میآید. شما مگر تمام افراد ملت شجاع را ترور کنید و الا ترور فرد هر چه بزرگ باشد، برای اعاده چپاولگری سودی ندارد.»[4]
امام در پایان سخنانشان فرمودند: «روز پنجشنبه سیزده اردیبهشت 58 را برای بزرگداشت شخصیتی فداکار و مجاهد در راه اسلام و ملت، عزای عمومی اعلام میکنم و در مدرسه فیضیه روز پنجشنبه و جمعه به سوگ مینشینم. از خداوند متعال برای آن فرزند عزیز اسلام رحمت و غفران و برای اسلام عزیز عظمت و عزت مسئلت مینمایم. سلام بر شهدای راه حق و آزادی.»[5]
سخنرانی برای اقشار مردم
امام خمینی در تاریخ 14 اردیبهشت 1358 در مدرسه فیضیه قم برای اقشار مختلف مردم سخنرانی کردند که موضوع آن جایگاه شهادت در اسلام و نقش شهادت شهید مرتضی مطهری در استواری انقلاب بود.
ما از مرگ نمیترسیم
امام خمینی در این سخنرانی ترور شخصیتها را دلیل عجز و ناتوانی دانستند و فرمودند: «بریزید خونها را؛ زندگی ما دوام پیدا میکند. بکُشید ما را؛ ملت ما بیدارتر میشود. ما از مرگ نمیترسیم؛ و شما هم از مرگ ما صرفه ندارید. دلیل عجز شماست که در سیاهی شب، متفکران ما را میکشید. برای اینکه منطق ندارید. اگر منطق داشتید که صحبت میکردید؛ مباحثه میکردید. لکن منطق ندارید، منطق شما ترور است! منطق اسلام ترور را باطل میداند. اسلام منطق دارد؛ لکن با ترور شخصیتهای بزرگ ما، شخصهای بزرگ ما، اسلام ما تایید میشود.»[6]
ایشان درباره شهادت آیتالله مطهری فرمودند: «نهضت ما زنده شد. تمام اقشار ایران، باز زندگی از سر گرفت. اگر یک سستی، ضعفی پیدا کرده بود، زنده شد. اگر نبود شهادت این مرد بزرگ، و اگر مرده بود این مرد بزرگ در بستر خودش، این تایید نمیشد؛ این موج برنمیخاست. الآن موجی در همه دنیا، همه دنیا، همه دنیایی که به اسلام علاقه دارند، این موج بلند شد. سایر کشورها هم؛ برادران من نترسید از موج. مردن تهلکه نیست؛ مردن حیات است.»[7]
امام در پایان سخنانشان نیز گفتند :«مکتب اسلام باقی است؛ این نهضت باقی است، تا این ریشههای گندیده هم زیر خاک بروند؛ تا این ریشههای گندیده هم قطع بشوند؛ تا این توطئههای ضعیف هم خنثی بشوند. خداوند شما را تأیید کند. خداوند برادرهای ما را، خواهرهای ما را تأیید کند؛ که همه برای اسلام مفید هستید و همه نهضت را به پیش بردید. الآن هم همه با هم به پیش!»[8]
سخنرانی در جمع دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران
امام خمینی در 19 اردیبهشت 1358 نیز در جمع دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران سخنرانی دیگری با موضوع شهادت آقای مرتضی مطهری و بازتاب آن برگزار کردند.
حفظ نهضت انقلاب و وحدت برای سازندگی ایران، از دیگر محورهای سخنان ایشان بود.
احتیاج به این داریم که باز این نهضت را حفظش کنیم
امام خمینی درباره وحدت مردمی فرمودند: «حالا باید با زحمت، همه اقشار دست به هم بدهند تا این گرفتاریها رفع بشود. مگر دولت میتواند مملکتی را که اینطور خراب کردند - با ضعفی که الآن هست - اداره بکند و درست بکند؟ دانشگاه باید بیاید کار را درست بکند؛ خودشان باید درست بکنند. کشاورزها باید خودشان همت بکنند. کارگرها باید خودشان همت بکنند. و باید همه ما بدانیم که اینها، این ریشههای گندیدهای که از اینها مانده است، افتادهاند دوره و نمیگذارند که آرامش پیدا بشود.»[9]
ایشان در بخشی دیگر از سخنانشان درباره سازندگی در ایران گفتند: «و حالا ماها احتیاج به این داریم که باز این نهضت را حفظش کنیم تا بتوانیم بسازیم والا این خرابی باقی میماند و گرفتاریاش برای همه ماست. شماها باید در دانشگاه [که] هستید - همه اقشار دانشگاه باید دانشگاه را بسازند؛ آنها هم که در بازارند بازار را باید درست کنند؛ آنها هم که کشاورزند آنجا را درست کنند. همه دست به هم بدهیم تا انشاءالله این آشفتگیها تمام بشود و مملکت خودمان مستقل و آزاد.»[10]
یکی کشته میشود همه جلو میآیند
امام در این سخنرانی، از شهادت آیتالله مطهری به عنوان عاملی برای ایجاد یک موج در ایران و سایر کشورها نام بردند: «ما یک کشته که میدهیم یک موج پیدا میشود سرتاسر ایران و در خارج ایران. در خارج ایران هم قضیه فوت مرحوم آقای مطهری که انصافا یک ضایعهای برای ما بود و برای همه ایران – آنطور که میدانید همه جاهای دیگر هم هست که رادیوها اطلاع میدهند که در پاکستان در کجا در کجا - همه جا - موج پیدا شد.»[11]
امام خمینی در پایان سخنانشان نیز فرمودند: «اینها هم اشتباه میکنند که آقای مطهری را میکشند. باید بفهمند که قضیه دیگر این نیست که یک نفر کشته بشود، مردم عقب میروند؛ یکی کشته میشود همه جلو میآیند و فریادشان بیشتر میشود، رسوایی آنها هم بیشتر میشود! و من امیدوارم که این روحیه بماند برای ما و برای ملت ما. خداوند همه شما را تأیید کند و موفق باشید.»[12]
پینوشتها:
[1]. خمینی(س)، روحالله، صحیفه امام خمینی(س)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، چ سوم، زمستان 1379، ج 7، ص 178.
[2]. همانجا.
[3]. همان، ص 179.
[4]. همانجا.
[5]. همانجا.
[6]. همان، ص 183.
[7]. همان، ص 183 و 184.
[8]. همان، ص 184.
[9]. همان، ص 216.
[10]. همان، ص 218.
[11]. همان، ص 219.
[12]. همانجا.
تعداد بازدید: 1652