17 اردیبهشت 1399
سیدرضا فندرسکی
زابل از شهرهای استان سیستان و بلوچستان است و در شمالشرقی استان قرار دارد؛ در این مقاله نیمنگاهی به مبارزات مردم این شهر در دو سال پایانی حکومت پهلوی خواهیم داشت.
در روز دوازدهم اسفند 1356 اعلامیهای درباره حوادث دیماه قم به داخل محوطه مدرسه راهنمایی دکتر معین زابل انداخته شد که توسط مسئولین مدرسه به اداره آموزش و پرورش و سپس به ساواک زابل فرستاده شد. در همین ایام یکی از طلاب زابلی مقیم قم تعدادی نوار سخنرانی در مورد حوادث اخیر قم را با خود به زابل آورده و توزیع کرد.
در اواخر سال 1356 حجتالاسلام عباس پورمحمدی، از روحانیون فعال رفسنجان، به دو سال تبعید در زابل محکوم شد؛ وی در منزل حجتالاسلام سیدمحمدتقی حسینی طباطبایی[1] از فعالان سیاسی شاخص زابل مستقر شد. پورمحمدی در نامهای به آیتالله ربانی املشی که در شهر بابک به حالت تبعید به سر میبرد اوضاع اجتماعی زابل را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است.
حجتالاسلام محمدرضا خراسانی در سلسله سخنرانیهای خود در مسجد حاج آقابزرگ زابل، اوایل اردیبهشت 1357، مردم را به همبستگی و همکاری دعوت میکرد و از آنان میخواست فقط به دعا کردن اکتفا نکنند بلکه برای تغییر سرنوشت خود عمل کنند.
در اواخر اردیبهشت حجتالاسلام محمدمهدی روشن،[2] از روحانیون فعال خرمآباد، به سه سال تبعید در زابل محکوم شد. بر اساس گزارش ساواک زابل، در پی وقایع شهر قم چند نفر از روحانیون زابل از جمله سیدمحمدتقی حسینیطباطبایی به عنوان اعتراض، از بیستوسوم اردیبهشت از برگزاری نماز جماعت در مساجد زابل خودداری کردند.
روز یازدهم مهر چهل نفر از کارگران شهرداری زابل در اعتراض به کمبود حقوق و عدم دریافت پاداش دست به اعتصاب زدند. چهار روز بعد کارکنان سازمان تعاون روستایی زابل نیز در محل کار از انجام امور محوله خودداری کردند.
روز سیزدهم آبان مصادف با سالروز تبعید امامخمینی، عدهای از مردم زابل که روزنامه آیندگان تعداد آنها را نَُه هزار نفر ذکر کرده است و اکثر آنها را دانشآموزان تشکیل میدادند، با حمل پلاکاردهایی که روی آنها لغو حکومت نظامی و انحلال سازمان امنیت نوشته شده بود، در خیابانهای زابل راهپیمایی کردند و در مقابل مسجد حکیم که از مراکز اصلی تجمع انقلابیون بود، اجتماع کردند. در این محل سیدمحمدتقی حسینی طباطبایی سخنرانی کرد. به نوشته روزنامه آیندگان مردم در مسیر راهپیمایان گاو و گوسفند قربانی کردند.[3]
در نیمه آبان، دانشآموزان دبیرستان دخترانه هفده دی به تشویق سیدمحمدتقی حسینی طباطبایی و چند تن از دبیران خود عکسهای شاه را از کلاسهای درس برداشتند و پاره کردند. برخی گزارشها نیز حاکی از نصب عکس امام خمینی در کلاسهای درس بود.
در روز عیدقربان (بیستم آبان) مردم زابل نماز عید را در مسجد حکیم اقامه کردند. پس از نماز، حجتالاسلام حسینی طباطبایی در سخنانی بر ادامه نهضت به رهبری امام خمینی و نزدیک بودن پیروزی ملت تأکید کرد. در این مراسم اعلامیههایی نیز بین مردم توزیع شد. پس از این راهپیمایی، شورای تأمین شهرستان تشکیل جلسه داد و پیشنهاد کرد تعدادی از انقلابیون زابل به مدت نامحدود از زابل تبعید شوند که این درخواست برای تصویب به شورای تأمین استان فرستاده شد. در طی آذر، تعدادی از دانشجویان زابلیِ دانشگاه مشهد به زابل بازگشتند و به گفته خودشان مأموریت دارند به روستاها بروند و آنها را نسبت به مسایل روز آگاه کنند. عده دیگری از دانشجویان زابلی نیز با اعلامیههای امام خمینی و عکسهایی از تظاهرات تهران به زابل آمدند و در مسجد حکیم که تحت سرپرستی حسینی طباطبایی است، اعلامیه و عکس توزیع کردند.
روز پنجم آذر مراسمی در مسجد حکیم با حضور عده زیادی از مردم برگزار شد و حجتالاسلام حسینی طباطبایی سخنرانی کرد. در این مراسم اعلامیههایی نیز توزیع گردید. به گزارش ساواک عکسهای شاه که در کتابخانه مسجد حکیم نصب شده بود برداشته شده و عکسهای امام خمینی به جای آن نصب شده است.[4]
در روزهای هشتم و نهم آذر مدارس زابل تعطیل شد و سه هزار نفر از فرهنگیان و دانشآموزان در دبیرستان پهلوی اجتماع کردند و خواستار تغییر رئیس شهربانی و آزادی دو تن از دانشآموزان بازداشتشده گردیدند. روز نهم آذر 1357، عدهای از کسبه و سایر طبقات مردم به فرمانداری مراجعه کردند و ضمن حمایت از اعتصاب دانشآموزان و فرهنگیان اعلام کردند که روز یازدهم آذر مصادف با اولین شب محرم، اعتصاب غذا خواهند کرد. در این روز به دستور حجتالاسلام حسینی طباطبایی پرچم سرخی روی درِ مسجد حکیم نصب شد؛ روز بعد نیز پارچهنوشتهای با مضمون «تسنن و تشیع یک حزب پیروزند؛ استقلال، آزادی و حکومت اسلامی» روی درِ مسجد آویخته شده بود. شبهنگام حجتالاسلام حسینی طباطبایی در این مسجد طی سخنانی مردم را به مبارزه و حمایت از امام خمینی دعوت کرد؛ در ادامه چراغهای مسجد خاموش شد و اعلامیههای انقلابی توزیع گردید.
روز سیزدهم آذر عدهای از مردم در مسجد حکیم گرد آمدند و پس از سخنرانی انقلابی حجتالاسلام محمد محمدی ریشهری که از ابتدای محرم به منظور سخنرانی در ایام محرم وارد زابل شده بود، به خیابانها آمدند و سپس به مسجد شریفی رفتند. مردم پس از استماع سخنرانی فردی به نام علوی در مسجد شریفی به مسجد حکیم بازگشتند و در آنجا اعلامیههایی در مورد حوادث اخیر تهران و اعلام عزای عمومی در روز عاشورا بین آنان توزیع شد.
صبح روز بعد در حالی که نیمی از بازار شهر زابل تعطیل بود عدهای از مردم در مسجد حکیم به عزاداری پرداختند و قصد راهپیمایی داشتند که با دخالت مأموران متفرق شدند. عصر این روز نیز دو هزار نفر در مسجد حکیم اجتماع کردند و به سخنان حجتالاسلام حسینی طباطبایی و حجتالاسلام محمد محمدی ری شهری گوش فرا دادند. محمدی ری شهری در بخشی از سخنان خود با حمله به روحانیان درباری گفت ما باید تحت رهبری امام خمینی به مبارزه ادامه دهیم. پس از این سخنرانی مردم در خیابانها به حرکت درآمدند و به مسجد سجادیه رفتند و در آنجا پس از استماع سخنرانی حجتالاسلام حسینی طباطبایی متفرق شدند.
به گفته ساواک در صورت ادامه این وضعیت در زابل در روزهای تاسوعا و عاشورا، اتفاقات ناگواری روی خواهد داد و برای جلوگیری از آن لازم است از تشکیل اجتماعات در مسجد حکیم که کانون مخالفان است جلوگیری شود و افرادی مانند «حسینی طباطبایی» و «محمدی ری شهری» دستگیر و از منطقه طرد شوند.
محمدی ری شهری در سخنرانی روز پانزدهم آذر با عنوان کردن این مطلب که نباید فقط به دعا کردن اکتفا کرد افزود معنی انتظار این است که انسان قبل از ظهور امام زمان(عج) مسئولیت مبارزه علیه فساد را بر عهده بگیرد.
به گزارش ساواک در روز هجدهم آذر، پانصد نفر از مردم با در دست داشتن عکسهایی از امام خمینی و دکتر علی شریعتی دست به یک راهپیمایی آرام زدند. شبهنگام نیز تظاهراتی با حضور دو هزار و پانصد نفر از مسجد حکیم برگزار شد. روز بعد نیز که مصادف با تاسوعا بود تظاهرات مشابهی برگزار شد. شب هنگام نیز سه هزار نفر از مردم از مسجد حکیم به راه افتادند و شیشههای چند شعبه بانک را شکستند. تظاهرکنندگان نام چند خیابان را به نامهای انقلابی تغییر دادند.
در روز عاشورا نیز سه هزار نفر از مردم که بیشتر آنان را جوانان تشکیل میدادند در مسجد حکیم اجتماع کردند و پس از استماع سخنرانی حجتالاسلام حسینی طباطبایی و حجتالاسلام محمدی ری شهری وارد خیابانها شده و با شعارهایی مانند حزب فقط حزبالله، رهبر فقط روحالله به راهپیمایی پرداختند. تظاهرکنندگان نام چند خیابان دیگر را نیز تغییر دادند. گفته میشود در تظاهرات روزهای تاسوعا و عاشورا رئیس شهربانی زابل با تظاهرکنندگان همگام بود و به همین دلیل نیروهای شهربانی تصمیم داشتند وی را به قتل برسانند.
روز بعد عدهای از طرفداران حکومت پهلوی در حالی که عکسهای شاه و خانوادهاش را در دست داشتند راهپیمایی کردند و در مقابل مسجد حکیم که مرکز انقلابیون بود اجتماع کردند و در حالی که شعار میدادند شیشههای مسجد را شکستند. آنان همچنین از دیوار مسجد بالا رفتند و در داخل مسجد عکسهای امام خمینی را پایین آوردند و عکسهای شاه را نصب کردند.
عصر این روز مردم انقلابی راهپیمایی کردند و در نتیجه درگیریهایی به وجود آمد و فرماندار و رئیس شهربانی به مذاکره با حجتالاسلام حسینی طباطبایی برای پایان دادن به درگیریها پرداختند.
در اعتراض به حمله طرفداران شاه به مسجد حکیم، دو هزار نفر از مردم زابل روز بعد در مسجد شریفی اجتماع کردند تا از این طریق اعتراض خود را اعلام کنند؛ آنان خواستار برکناری دو نفر از افسران شهربانی بودند. در مورد نحوه برخورد با این معترضین، بین رئیس شهربانی و مأموران اختلاف نظر وجود داشت و این باعث حساسیت بیش از پیش مأموران نسبت به رئیس شهربانی شد که در راهپیمایی روز قبلِ طرفداران شاه، حاضر نشد جلوی آنها حرکت کند.
روز بیستوسوم آذر عدهای از اهالی زابل و روستاهای اطراف در حمایت از حکومت شاه راهپیمایی کردند.
بر اساس گزارش ژاندارمری، حجتالاسلام حسینی طباطبایی با تشکیل جلسات متعدد در مسجد حکیم و منازل افراد انقلابی مردم را به تظاهرات و اقدامات انقلابی تشویق میکند. روز هجدهم دی مدارس زابل تعطیل بود و تظاهراتی نیز در این شهر برگزار شد.[5]
منبع: انقلاباسلامی به روایت اسناد ساواک (دوره 25 جلدی)، مرکز بررسی اسناد تاریخی
پینوشتها:
[1]. نماینده دوره اول مجلسشورایاسلامی از شهرستان زابل و یکی از 72 شهید انفجار دفتر حزب جمهوریاسلامی
[2]. وی پس از پیروزی انقلاباسلامی در مناصبی مانند رئیس عقیدتیسیاسی ژاندارمری استانهای لرستان و خوزستان خدمت کرد.
[3]. روزنامه آیندگان، ش 3255، ص 2
[4]. سندِ ص 270، ج 17
[5]. روزنامه آیندگان، ش 3259، ص 9
تعداد بازدید: 1321