03 خرداد 1399
احمد ساجدی
اگرچه آغاز پدیده نوسازی و توسعه شهری در ایران را به دوران پهلوی گره زدهاند ولی این روند در دوران پهلوی اول با شیبی بسیار کند جریان داشته و روند توسعه در برخی شهرها از جمله دزفول و بوشهر دیرتر از سایر شهرها آغاز شده است.
تحولات شهر دزفول از ابتدای دوران پهلوی تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران، دستمایه انتشار کتابی از سوی سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران شده است. این کتاب که «تحولات اجتماعی فرهنگی و اقتصادی شهر دزفول در دوره پهلوی – 1304 تا 1357» نام دارد با استفاده از منابع اسنادی، نقشه، آمار، عکس و سایر مستندات، روند پیشرفت دزفول را در عصر پهلوی اول و دوم تشریح کرده است.
کتاب به این سئوال پاسخ میدهد که آیا اجرای طرحهای توسعه واقعاً باعث ایجاد تحول و توسعه در اقتصاد دزفول شده است و آیا زمینههای پیشرفت این شهر را از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی فراهم کرده است یا خیر. این تحقیق با هدف فهم توسعه محلی عصر پهلوی اول و دوم، این دوره را در نگاه توسعهای به چالش کشیده و تواناییهای منطقه را برای برنامهریزان توسعه ملی مطرح و روشن کرده است. به عبارتی ذرهبین پژوهش محلی نشان داده که برنامهریزان چه برنامههایی برای توسعه دزفول در اولویت قرار دادهاند.
کتاب «تحولات اجتماعی فرهنگی و اقتصادی شهر دزفول در دوره پهلوی – 1304 تا 1357» پس از مقدمه، دارای چهار فصل با عناوین زیر است:
فصل اول: جغرافیای تاریخی و تحولات کالبدی شهر دزفول
فصل دوم: تحولات اجتماعی و فرهنگی شهر دزفول
فصل سوم: بررسی تحولات اقتصادی و تاثیر آن بر شهر دزفول
فصل چهارم: نتیجهگیری و پیشنهادات
بر اساس آنچه که در مقدمه کتاب به آن اشاره شده، اقتصاد دزفول در دوران پهلوی اول بر پایه معیشت روزانه و نظام ارباب رعیتی و کشاورزی سنتی اداره میشد. محصولات کشاورزی در حد و اندازه مصرف هر منطقه و بدون مازاد، تولید میشد. تولید گندم، جو و برنج که محصول عمده دزفولیها بود، از حد نیاز مردم این منطقه تجاوز نمیکرد. در نظام ارباب رعیتی، نظارت بر بهرهبرداری از محصولات و جمعآوری مالیات بر عهده مالک و ارباب بود. آنها نقشی فعال در برنامههای محلی داشتند و از قدرت سیاسی محلی برخوردار بودند و حتی مقامات محلی را تحت نفوذ داشتند. صنعت دزفول در حد ساخت ابزار برای انجام کشاورزی و چند کارگاه صنایع دستی بود. تجارت نیز محدود به فروش محصولات کشاورزی در حد نیاز منطقه بود. امنیت وجود نداشت و دزفول به خصوص در مناطق روستایی مورد هجوم افراد مختلف قرار داشت.
در فصل نخست کتاب در بخش «فضاهای مذهبی» میخوانیم: شهر دزفول تا قبل از خاندان پهلوی شهری با معماری اسلامی بود. مسجد و فضاهای مذهبی از عناصر مهم شهر به شمار میآمد. این شهر به اعتبار قدمت دیرینهاش مهد تربیت بزرگان علم و فقه بوده و آوازه حوزههای علمیه غنی و مراجع تقلیدش تا حوزه علمیه نجف میرسید. دزفول زمانی «دارالمؤمنین» خوانده میشد. مساجد، حسینیهها، مدارس علمیه، فاطمیهها، خانقاهها و... علاوه بر تبیین مبانی اعتقادی و تقویت پایههای مذهبی، نقش اطلاعرسانی اجتماعی – سیاسی به مردم را نیز برعهده داشتند. ولی در بافت جدید، به دلیل تأثیر کمتر مذهب در معماری، شکل و کارکرد ساختمانها کاملاً تغییر کرد. طی 20 سال از 1335 تا 1355، شهر دزفول توسعه فیزیکی محسوسی داشته ولی در همین مدت در محلههای جدید شهر، مذهب و اعتقادات مذهبی به تدریج کمرنگ شد و تحت تأثیر فرهنگ بیگانه ارزشها متفاوت گردید. در این مدت رونق شهری به تدریج اهمیت ویژگیهای محلی شهر را از بین برد. مردم دزفول از برنامههای توسعه در صورتی پشتیبانی میکردند که با دین و اعتقاداتشان اصطکاکی نداشته باشد. آنها در این امور همواره گوش به فرمان بزرگان و علمای شهر بودند.
در فصل دوم کتاب در بخش «اصلاحات بهداشتی دزفول در دوره پهلوی اول» آمده است: وضع بهداشت بسیار نامناسب و فاضلابها در کوچهها جاری بود. بسیاری از منازل فاقد چاه فاضلاب بودند و نهرهای کوچهها فاضلاب خانهها را با خود حمل میکردند. به همین دلیل بیماریهای واگیردار از جمله تراخم شایع بود.
در همین فصل در بخش«اصلاحات بهداشتی پهلوی دوم در دزفول» میخوانیم: به دلیل کمبود پزشک و دارو، 90 درصد مردم دزفول به بیماری تراخم مبتلا بودند. به غیر از خوانین و ملاکین که زندگی اعیانی داشتند عموم مردم در فقر و مذلت و بیماری زندگی میکردند. مدارس، محدود به چند مکتبخانه در سطح شهر بود و اغلب مردم بیسواد بودند. در بخش «وضعیت مدارس در دوره پهلوی اول» میخوانیم: در سال 1305 در شهر دزفول تنها دو مدرسه چهار کلاسه داشته که به صورت نامنظم کار میکردند.
رونق تدریجی دزفول از سالهای دهه 1330 ش با باز شدن راه خرمآباد به دزفول و افتتاح راهآهن تهران به جنوب و احداث سد دز که سبب احیاء کشاورزی اراضی زیر سد شد، آغاز گردید. در این دوره به دنبال رونق اقتصاد نفتی و اجرای طرحهای عمرانی و اقتصادی، توسعه اقتصادی دزفول نیز آغاز گردید. اما رونق شهری سبب نابودی بافت قدیمی شهر شد. گرایشهای تجددگرایانه، نوعی معماری برونگرا را به نمایش گذاشت که در تعارض با معماری سنتی و درونگرای شهری بود. این عامل زمینه مهاجرت کسانی را به شهر دزفول فراهم ساخت که تعلقی به این شهر کهن نداشتند.
کتاب «تحولات اجتماعی فرهنگی و اقتصادی شهر دزفول در دوره پهلوی – 1304 تا 1357» همچنین دارای بخشهای جداگانه اسناد، تصاویر، نمایهها و منابع است. و مطالب نیز غالیاً با نقشهها و جدولهای آماری ارائه شده است.
بر اساس آنچه که در پیشگفتار کتاب اشاره شده، در انجام پژوهشهای این کتاب با افراد سالخورده و مطلع با خاستگاههای طبقاتی مختلف از جمله روحانیون، خوانین و زمینداران بزرگ، کارگران، کشاورزان، کسبه و اصناف، مدیران و کارشناسان حوزههای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی دوره مورد نظر و همچنین استادان و اهل قلم و پژوهشگران دزفول مصاحبه شده است. پس از پیادهسازی مصاحبهها، با استفاده از اسناد و منابع و مدارک معتبر، اطلاعات مصاحبهها تکمیل و راستیآزمایی شده است. از مصاحبهها و خاطرات رؤسای سازمانهای مجری طرحهای توسعه منطقه خوزستان نیز استفاده شده است.
کتاب «تحولات اجتماعی فرهنگی و اقتصادی شهر دزفول در دوره پهلوی – 1304 تا 1357» در قطع وزیری، جلد نرم، در 276 صفحه و با بهای 30 هزار تومان در سال 1397 چاپ و منتشر شده است.
تعداد بازدید: 1075