10 خرداد 1399
احمد ساجدی
دهه 1330 دوره رشد جنبش دانشجویی در دانشگاههای کشور بود. از یکسو روی کار آمدن دولت ملی و شکلگیری نهضت ملی شدن نفت و افزایش تحرکات جبهه ملی، و از جانب دیگر فعال شدن گروههای مذهبی در کشور سبب شکلگیری پایگاههای اسلامی در داخل دانشگاهها و گرایشات دانشجویان و استادان به سوی تفکرات اسلامی بود. ظهور پدیده دینگرایی و روشنفکری دینی در دانشگاهها از دید حکومت، پدیدهای خطرناک جلوه میکرد. شاه بهویژه در پی تظاهرات و مخالفتهای دانشجویان دانشگاه تهران در دهه30 بر کنترل هر چه بیشتر دانشگاهها اصرار داشت. در آن زمان بهویژه پس از کودتای 28 مرداد 1332، در نبود احزاب مستقل و مطبوعات آزاد، دانشگاه محور فعالیتهای سیاسی بهشمار میآمد. دانشگاههای تهران و تبریز و شیراز به عنوان بزرگترین دانشگاههای آن زمان به کانونهای مبارزه تبدیل شده بودند و این نقطه مقابل انتظارات شاه از دانشگاهها بود.
از سوی دیگر آنچه در شیراز همواره توجه پهلوی اول و دوم را به خود جلب کرده بود، وجود تخت جمشید به عنوان سمبل باستانگرایی بود. از اینرو حکومت پهلوی در صدد برآمد با توجه به ظرفیتهای موجود در شیراز توجه ویژهای به این منطقه نماید تا بتواند از آن همچون گذشته به عنوان پایتخت فرهنگی خود یاد کند و شاید از این طریق بتواند پلی بین سلطنت خود و سلطنت شاهان باستانی ایران ایجاد کند.
شاه بنا را بر این گذاشت که در شیراز دانشگاهی متفاوت از دانشگاههای کشور ایجاد کند؛ دانشگاهی که فضای داخلیاش با فرهنگ غربی سازگار باشد. با این توصیف در اواخر دهه 30 با همکاری رئیس دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا مطالعاتی در مورد تأسیس دانشگاهی با اهداف مذکور در شیراز صورت گرفت. سپس در تابستان 1339 گروهی از استادان دانشگاه پنسیلوانیا با حضور پروفسور هارنول رئیس این دانشگاه مأموریت یافتند موضوع تأسیس دانشگاه مورد نظر شاه را در شیراز بررسی و نتیجه آن را به وی اطلاع دهند. پس از اعلام نتیجه این بررسیها، شاه فرمان تأسیس «دانشگاه پهلوی» را صادر کرد. سپس در جلسه روز 27 خرداد 1340 هیئت وزیران، تأسیس این دانشگاه به تصویب رسید. پس از این مصوبه و تنظیم اساسنامه آن، کلیه اموال منقول و غیرمنقول و بودجه و مطالبات و دیون دانشگاه شیراز به دانشگاه جدیدالتأسیس پهلوی منتقل شد. ساختمان دانشگاه پهلوی بر مبنای مدل دانشگاههای آمریکایی طراحی و احداث شد و نظام آموزشی، تربیت استادان و بنیان بسیاری از مؤسسات تحقیقاتی دانشگاه زیر نظر آمریکاییها قرار گرفت.
دانشگاه پهلوی به دلیل موقعیت ویژهای که نزد شاه داشت، از بودجههای کلانی برخوردار شد و اکثریت استادان آن از کشورهای غربی بهویژه آمریکا بودند. همچنین زبان آموزشی و منابع درسی انگلیسی بود و از طرف دانشگاههای آمریکا و اروپا بورسهای قابل توجهی در اختیار دانشجویان این دانشگاه قرار گرفت. دانشگاه پهلوی قرار بود به عنوان الگوی مورد نظر شاه برای سایر دانشگاههای کشور عمل کند. استادان و کادر آموزش این دانشگاه با عنایات شاهانه از حقوق و مزایایی بیشتر از سایر دانشگاهها برخوردار شدند. دانشجویان نیز علاوه بر برخورداری از امکانات خوابگاهی و رفاهی مناسبتر از سایر دانشگاهها، کمک هزینه تحصیلی سالیانه دریافت میکردند.
دانشجویان این دانشگاه از حمایتهای دولتی برای شرکت در کنفرانسها و کنگرهها علمی دانشگاههای انگلیس و آمریکا و فرانسه برخوردار شدند. پیشنهادهای استادان دانشگاه پهلوی در زمینههای علمی بیش از سایر دانشگاهها مورد توجه دولت قرار میگرفت.
شاه امیدوار بود دانشگاه پهلوی را در ردیف بهترین مراکز تحقیقاتی غرب آسیا قرار دهد. او خود در کنفرانسها، کنگرهها، سمینارهای داخلی و بینالمللی که از طرف دانشگاه برگزار میشد، شرکت میکرد. رؤسای دانشگاه که همواره از سوی شاه منصوب میشدند، سعی داشتند نظرات محافل غربی را در حوزه تعلیم و تربیت جوانان اجرا کنند. اولین رئیس دانشگاه پهلوی لطفعلی صورتگر (1340-1343) بود . سپس در 1343 اسدالله علم به ریاست دانشگاه منصوب شد. از 1347 تا 1350 دکتر هوشنگ نهاوندی و از این سال تا پیروزی انقلاب اسلامی دکتر فرهنگ مهر ریاست دانشگاه را بر عهده داشتند.
دانشگاه پهلوی قرار بود مرکزی برای تربیت کادر اداری مورد نظر شاه در کشور باشد، ولی در سال 1357، دانشجویان این دانشگاه همسو با دیگر اقشار جامعه، به سرعت به انقلاب اسلامی پیوستند. شاه تصور نمیکرد دانشگاهی که خود بانی تأسیس آن بود چنین در مقابلش بایستد.
کتاب «دانشگاه پهلوی به روایت اسناد ساواک» که توسط انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی در تابستان 1397 و به مناسبت گرامیداشت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران منتشر شد، شرح سرگذشت دانشگاه پهلوی از ابتدای تأسیس تا پیروزی انقلاب اسلامی به روایت اسناد است. کتاب بر اساس منابع کتابخانهای و مطالعات اسنادی و در دو بخش تنظیم شده است: بخش نخست، مدخل پژوهشی که مشتمل بر پنج فصل و نتیجهگیری و بخش دوم، اسناد، تصاویر و فهرست منابع است.
فصل اول، مدخل پژوهشی در خصوص اهمیت و جایگاه فارس و شیراز است. در این فصل اهمیت شیراز و پیشینه تاریخی آن از آغاز بررسی شده و به تأسیس دانشگاه شیراز در 1325ش، و نقش آن در نهضت ملیشدن نفت پرداخته و به مختصری از فعالیتهای سیاسی دانشجویان دانشگاه از کودتای 28 مرداد تا نهضت امام خمینی(ره) ارائه کرده است.
فصل دوم: مربوط به تأسیس دانشگاه پهلوی و چگونگی تثبیت و گسترش آن است. توسعه عمرانی، برنامههای آموزشی، امکانات رفاهی و ... دانشگاه در این فصل بررسی شده است.
فصل سوم: مربوط به دانشگاه پهلوی و نهضت امام خمینی(ره) است. در این فصل تأسیس انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه پهلوی، مقابله با برنامههای فرهنگی پهلوی در دانشگاه و فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی دانشجویان در نخستین دهه پس از تأسیس(1351-1341ش) و چگونگی ارتباط دانشجویان با علمای شیراز، توزیع اعلامیه در دانشگاه، برپایی جلسات مذهبی در سطح شهر و دانشگاه، بررسی شده است.
فصل چهارم: مربوط به مبارزات دانشجویان دانشگاه پهلوی در واپسین دهه عمر حکومت شاه است. مقاومت دانشجویان در برابر جشن هنر شیراز و جشنهای دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی در این فصل بررسی شده است.
فصل پنجم: مربوط به نقش دانشگاه پهلوی در دوران اوجگیری انقلاب اسلامی است. در این فصل به چگونگی، فعالیتهای دانشجویان دانشگاه پهلوی در شکلگیری تظاهرات، تحصنها، اعتصابات، راهپیماییها و تظاهرات دوران انقلاب در سطح شهر شیراز پرداخته شده است.
کتاب «دانشگاه پهلوی به روایت اسناد ساواک» به قلم مشترک فرزاد سلیمانی زمانه و مجتبی سلطانی احمدی در قطع وزیری و جلد نرم، در 463 صفحه و بهای 40 هزار تومان در اختیار محققان و پژوهشگران قرار دارد.
تعداد بازدید: 1264