19 خرداد 1399
[سال 1357] در هنگام تظاهرات به دلیل طولانی بودن مدت راهپیماییها و حضور زنان و کودکان، نیاز به تدارکات و پشتیبانی از آنها احساس میگردید. یکی از مراکز تهیه و توزیع مواد غذایی، منزل داماد ما آقای دستمالچیان در سه راه شهرآرا بود؛ چون منزل آنها نزدیک میدان آزادی بود، آنجا را برای تدارک خوراکی در نظر گرفته بودیم. در آنجا ساندویچ نان و پنیر و گردو یا ساندویچ تخممرغ و گاهی نیز بستههای کوچک آجیل درست میکردیم. فقط خدا میداند انواع مواد غذایی چگونه به دست ما میرسید، زیرا افراد زیادی در این حرکت شرکت داشتند. کمکها از نواحی مختلف میرسید، ناگهان یک وانت با سی، چهل حلب پنیر از شهرستانهایی چون قزوین وزنجان یا وانتهایی پر از نان میرسید. افرادی در آنجا بودند که بدون اجر و مزد از صبح زود برای بستهبندی و درست کردن ساندویچ میآمدند. دیگهای بزرگی تهیه کردیم که در آنها تخممرغ میپختیم و با گوجهفرنگی و خیارشور ساندویچ درست کرده، آنها را بعد از بستهبندی در نایلون، با وانت در مسیر میدان آزادی تا میدان انقلاب توزیع میکردیم و چندین دستگاه وانتبار این کار را انجام میدادند. یکی دیگر از مراکز ما، مسجد امام زمان(عج) بود، البته بعدها بیشتر کارها را در منزل آقای دستمالچیان انجام میدادیم و این منزل تا پیروزی انقلاب، محل تدارکات شده بود. از طرف کسانی که نمینشاختیم و از مکانهای مختلف کمکهایی میرسید. در واقع کار به شکل مردمی بود و اگر قرار بود به صورت اداری و برنامهریزی شده آن را انجام دهیم، نیاز به هزینههای سنگین و تشکیلاتی وسیع داشت.
منبع: خاطرات محمدرضا اعتمادیان، تدوین: سیدمهدی حسینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، صص 69 – 70.
تعداد بازدید: 867