انقلاب اسلامی :: شورش در زندان

شورش در زندان

26 خرداد 1399

اخبار حوادث بیرون، از طریق تلویزیون زندان یا کسانی که در تظاهرات دستگیر شده و وارد زندان می‌شدند به داخل می‌رسید و حاکی از این بود که روز به روز تظاهرات اوج گرفته و قدرت رژیم کمتر شده و شهر هم شلوغ بوده است. همین وضعیت باعث شد تا زندانیها به فکر شورش بیفتند و زندان را به هم بریزند. ابتدا زمزمه آن از بند 2 و قسمتهای دیگر آغاز شد. یادم هست یک زندانی جوان که فکر می‌کنم شمالی هم بود و گرایش چپی داشت این حرکت را شروع کرد و به آن دامن زد. کار به جایی رسید که زندان به آتش کشیده شد و به نقاط مختلف سرایت کرد. هم‌زمان زندانیها انبار، کارگاه و آشپزخانه را تصرف کردند و به برخی ابزارها دسترسی پیدا کردیم. در واقع می‌توان گفت با سلاح سرد مسلح شدیم.

ابزارهایی مانند آهن، چوب و چیزهایی دیگر که قصد داشتیم با استفاده از آنها پلیس را به داخل زندان راه ندهیم و اگر آمدند آنها را دستگیر کنیم و گروگان بگیریم. البته مأموران دچار وحشت و سراسیمگی بودند و خودشان را در معرض حمله زندانیان قرار نمی‌دادند. دیوارهای بندها تخریب و همه زندان درهم ادغام شده بود. مأموران نمی‌توانستند وارد شوند، آنها فقط در جدار خارجی برجکها یا روی دیوارها مستقر بودند.

زندان سیاسی و زندان عادی و همچنین بند پنج با هم قاطی شده بود. نقاط مختلف زندان هم آتش گرفته بود. نمی‌دانم چه کسانی قصد آتش زدن زندان و گسترش دامنه آن را داشتند. این موج آتش‌زدن بندها به همه جا رسید و بند پنج را هم فراگرفت. ابتدا تصور می‌شد چند تخت و تشک در حال سوختن است و مسئله خاصی نیست غافل از اینکه ظاهراً یکی دو زندانی میان آتش گرفتار شده‌اند. متأسفانه مدتی که گذشت بوی بدی انتشار یافت و معلوم شد این یکی دو نفر در شعله‌های آتش سوخته و از دنیا رفته‌اند.

خلاصه زندان وضع خیلی بدی داشت. همه چیز به هم ریخته بود. آب هم قطع شده بود. با آنکه زندان در اختیار زندانیان بود ولی در محاصره کامل قرار داشت. مواد غذایی و خوراکی نبود و نیروهای امنیتی محافظ هم در فواصل مختلف، یا گاز اشک‌آور به داخل زندان پرتاب می‌کردند یا گاهی اوقات با تیراندازی، افراد را مورد هدف قرار می‌دادند. چند نفری هم زخمی شده بودند و دوران سختی را می‌گذراندیم. تا اینکه مسئولین زندان تصمیم گرفتند تعدادی از زندانیان به‌ویژه زندانیان سیاسی و آنهایی را که پرونده سنگینی ندارند آزاد کنند.

 

منبع: خاطرات محمدرضا حافظ‌نیا، به کوشش حمید قزوینی، انتشارات سوره مهر، 1390، صص 114 – 115.

 



 
تعداد بازدید: 877


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: