25 مرداد 1399
اجمد ساجدی
کتاب «برتبعید» روایتی است از تبعید آیتالله سیدعلی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی به ایرانشهر و جیرفت در سالهای 1356 و 1357که همزمان با چهلمین سالگرد آغاز تبعید ایشان به ایرانشهر منتشر شد.
آنچه در کتاب «برتبعید» آمده، داستان و تاریخ گذشته نیست، تصویر زیبایی است از سبک زندگی و مبارزه و مردمداریِ یک مرد الهی که میتواند برای امروز و فردای همه ما الگو باشد. پیش از بررسی متن کتاب، دانستن علت تبعید آیتالله خامنهای به ایرانشهر و هدفی که حکومت شاه از این تبعید دنبال میکرد حائز اهمیت است. در مقدمه کتاب «برتبعید» در این زمینه چنین آمده است:
«... رژیم پهلوی و به خصوص ساواک در نحوه تقابل با جریان مذهبی و علمای مبارز و روشنگر درمانده بود. حکومت در برخورد با گروههایی که با منش انقلابی حضرت امام فاصله داشتند و دلبسته مکاتب شرقی و مارکسیستی بودند و نسبتی با دین نداشتند، تکلیفش روشن بود. این گروهها به حرکتهای تند چریکی و مسلحانه اعتقاد داشتند و رژیم نیز در برخورد با آنها سرکوب وحشیانه و بیرحمانه و خشن را در دستور کار قرار داده بود. تقابل رژیم با این گروهها اعتراضی از سوی مردم را به دنبال نداشت. اما در مقابل، دستگیری شخصیتهای روحانی در میان مردم عکسالعمل داشت. چه رسد به اینکه جسارت و تعرضی نسبت به روحانیون نیز بشود. چنانکه وقتی آیتالله سعیدی را به جرم حمایت آشکار از حضرت امام دستگیر کردند و نهایتاً ایشان را زیر شکنجه به شهادت رساندند، شهر قم بهم ریخت و دوباره شعارها و تظاهرات بهراه افتاد و این چیزی بود که رژیم از آن میترسید. یعنی مردمیشدن دوباره مبارزات. از اینرو رژیم پهلوی و ساواک در نحوه تقابل با علمای مبارز و روشنگر درمانده بود. اعدام و شکنجه و اعمال خشونت به ضررش تمام میشد و جامعه را به این گروه نزدیکتر میکرد. زندان هم برای این گروه از مبارزان یک بستر تبلیغی فراهم میکرد. آنهم در جایی که انقلابیها و مخالفان حکومت شاه از گروههای مختلف در آن جمع بودند. رژیم در برخورد با حرکت روحانیون و متفکران انقلابی و پیروان امام خمینی(ره) که در قالب برنامههای مذهبی، سخنرانیها، روضهها، منبرها، سفرهای تبلیغی درسها و کتابهایشان مشغول آگاه کردن مردم بودند باید کاری میکرد. کاری که در ظاهر چندان خشن نباشد و در عمل، این افراد مؤثر را از خطر بیندازد. رژیم باید آنان را از میدان مبارزه دور میکرد. تبعید آخرین راهکار بود. تبعید به شهرهای کوچک و عموماً دور از مرکز که رژیم فکر میکرد مردمش به این روحانیون به اصطلاح ناراحت و خرابکار، محلی نمیگذارند و آنها در انزوا آنهم در آب و هوای نامطبوع و بدون امکانات اولیه زندگی سرخورده خواهند شد و دیگر صدایی بلند نخواهند کرد و اگر از آن تبعیدگاه فریادی هم بزنند شنیده نخواهد شد.
اما چند عامل باعث شد که تبعید مبارزان انقلابی و روحانیون اثر عکس بگذارد. اولین عامل، خود اهالی محل تبعید بودند. رژیم پهلوی هیچگاه توانست مردم را بشناسد. چون اساساً ارتباطی با مردم نداشت. حضور یک روحانی مبارز اهل تبلیغ و روشنگری در هر یک از این شهرستانها و روستاها مردم را به صحنه مبارزه میکشاند. عامل بعدی نیروهای نظامی و انتظامی رژیم پهلوی بودند. این نیروها در سطح فرماندهان معمولاً سرسپرده و گوش به فرمان رژیم بودند. اما بدنه آنها از مردم عادی بودند که از سر سادگی و بعضاً ناچاری وارد شهربانی و ژاندارمری شده بودند. بسیاری از این بندگان خدا حاضر نبودند به انقلابیها و بهخصوص به روحانیون جسارت کنند و سخت بگیرند و تا جایی که به موقعیت شغلیشان آسیب وارد نمیشد سعی میکردند با آنها مدارا کنند. در آستانه پیروزی انقلاب بسیاری از این نیروها به انقلابیها پیوستند.
عامل سوم حرکت زیبا و فراگیر نیروهای انقلابی در بسیاری از شهرهای بزرگ و سفرهای دورهای برای سر زدن به روحانیون تبعیدی بود. طلاب، دانشجویان، کسبه و... به شهرهایی که علما در آنها تبعید بودند سفر کرده و به آنها سر میزدند. در حین این حضور هم برخی از نیازها و مایحتاج تبعیدیها رفع میشد و هم اخبار مبارزات در نقاط مختلف به آنها میرسید و هم دیدار دوستان و همراهان به تبعیدیها روحیه مضاعف میداد.
در این بستر کلی آیتالله خامنهای پس از ۶ بار دستگیری و زندان (اولین زندان سال ۴۲ و ششمین زندان سالهای ۵۳ تا ۵۴)، و پس از تحمل انواع سختیها و شکنجهها، به ایرانشهر و پس از آن به جیرفت تبعید شدند که این تبعید زیباترین جلوههای مکر الهی در برهمزدن نیروهای شیطانی رژیم طاغوت برای بیاثر کردن فعالیتهای انقلابی این مبارزه هوشمند بود. ایشان در امتداد ۲۸۵ روز اقامت اجباری خود در ایرانشهر و جیرفت نه در تبعید که «بر تبعید» بودند. درست مانند پیر و مقتدایشان امام خمینی(ره) که از دورههای متفاوت تبعید خود در ترکیه و عراق و فرانسه، بهترین استفاده را برای پیشبرد مراحل مختلف انقلاب اسلامی بردند...»
کتاب «برتبعید» گزارشی است مستند که در درجه اول، مبتنی بر بیانات و خاطرات مقام معظم رهبری است و پس از آن، بر خاطرات یاران نزدیک ایشان در آن دوران. اصلیترین بخش این کتاب متن مصاحبه است که آیتالله خامنهای در آن به شکل مفصل و با جزئیات، دوران تبعید خود به شهرهای ایرانشهر و جیرفت را تعریف میکنند. این مصاحبه که شامل بخشهایی از زندگینامه ایشان میشود، از ابتدا به زبان عربی بیان شده و یکی از استادان ادبیات عرب به نام دکتر «محمدعلی آذرشب» این مصاحبه را به نیت انتشار در میان مخاطبان عربزبان انجام داده است. مصاحبه در اوایل دهه ۱۳۷۰ انجام شده است.
کتاب «برتبعید» در ۲۹۶ بهصورت رنگی ارائه شده و علاوه بر متن، دارای ضمیمه اسناد و تصاویر نیز هست. این کتاب که تصویری از دوران تبعید آیتالله خامنهای بر روی جلد آن نقش بسته است، با قیمت ۱۴ هزار تومان روانه بازار نشر شده است.
تعداد بازدید: 913