27 مرداد 1399
جواد رضایی
ماه محرم را ماه پیروزی خون بر شمشیر نامیدهاند. تعبیری که میتوان در طول تاریخ مصداقهای بسیاری برای آن پیدا کرد. محرم سال 1357 نیز مصداق بارزی از این تعبیر است. در مقالات متعددی به موضوع راهپیماییهای میلیونی تاسوعا و عاشورا پرداخته شده است؛ راهیپماییهایی که با آرامش برگزار شدند و حکومت پهلوی امکان جلوگیری یا برهم زدن آن را نداشت، اما علت این اقتدار را باید در حوادثی دانست که در روزهای ابتدایی ماه محرم در سراسر کشور به وقوع پیوست؛ وقایعی که از لحاظ حجم درگیری و کشتار صورت گرفته در حکومت پهلوی به نوعی کمنظیر هستند و آمریکاییها حدود 2000 کشته را در آن محتمل میدانند.
زمینههای حوادث ابتدای محرم در یادداشت قبلی مورد بررسی قرار گرفت، در این یادداشت به حوادث رخ داده از غروب تا طلوع شب اول محرم، که مصادف با شام دهم و صبح یازدهم آذر 1357 بود، میپردازیم. اگرچه حادثه 17 شهریور 1357 تهران به نوعی از لحاظ کشتار انجام گرفته بینظیر است، اما حوادث شب اول محرم تهران نیز از لحاظ گستردگی در کل مناطق شهر بینظیر و از لحاظ حجم تلفات و زخمیها کمنظیر است.
آمریکاییها در ظهر دهم آذر (روز آخر ذیحجه) مینویسند: «تهران تا ظهر آرام بوده و تاکنون گزارشی از آشوب در استانها نرسیده است.»[1]
البته در گزارشی که مأمور سفارت از بازار تهران و گفتوگوها منتشر میکند آمده است: «احساسات ضدخارجی در بازار اکنون بسیار قویتر و بیشتر از محرمهای سالهای گذشته وجود دارد. به خاطر حمایت پرزیدنت کارتر از شاه، آمریکاییها بیشتر از سایر خارجیان مورد تنفر هستند.» مأمور سفارت آمریکا در پایان سند از وضعیت بحرانی تهران و احتمال تظاهرات در روزهای آتی خبر میدهد و مینویسد: «وقوع اعتصاب عمومی در بازار حتمی است و همچنین به نظر میرسد که احتمالاً چند تظاهرات دیگر در بازار در دوم دسامبر [11 آذر] انجام خواهد پذیرفت.»[2]
بحرانی شدن اوضاع تهران زودتر از پیشبینی آمریکاییها اتفاق میافتد و به 11 آذر نمیرسد. آمریکاییها در اسناد زیادی به توصیف وضعیت تهران در شب 11 آذر میپردازند. ابتدا بهتر است نگاهی بیندازیم به خلاصهای که آمریکاییها از حوادث این شب منتشر کردهاند. در این سند آمده است: «تظاهرات گسترده پس از ساعات منع عبور و مرور شبانه در شب گذشته به تیراندازی شدید توسط نیروهای امنیتی در بسیاری از مناطق تهران منجر شد. از آنجایی که دیشب محرم شروع شد تظاهرکنندگان به سرعت مقررات منع عبور و مرور را نقض کردند و از مساجد بیرون آمده و در دستههای بزرگ به خیابانها ریختند. پیآمد این مسئله مقابله خشونتآمیز توأم با تیراندازی شدید حداقل در پنج نقطه شهر بود.»
آمریکاییها در این سند به آمار رسمی ارائه شده توسط دولت در مورد کشته و زخمیها اشاره میکنند؛ آماری که حتی توسط آنها هم با تشکیک روبرو میشود: «دولت اعلام کرد که هفت نفر کشته، بیست و شش نفر زخمی و بیش از صد نفر دستگیر شدند. یک منبع مطلع میگوید که ارقام ممکن است به طور قابل توجهی بیشتر باشد.» در سند دیگری آمار زخمیها 30 تا 40 نفر و دستگیرشدگان 200 نفر ذکر شده است.
نکته مهم در مورد وقایع شب اول محرم تهران گزارشات بسیار زیاد اتباع آمریکایی ساکن تهران از مشاهدات و شنیدههای خود و اطرافیانشان است. در این سند آمده است: «اتباع آمریکایی در سراسر شب از ساعت 21 (شروع منع عبور و مرور) تا 1:30 نیمه شب صدای تیراندازی شدید از جمله صدای اسلحههای خودکار (مسلسل) را شنیدند. همچنین صدای حرکت زرهپوشها در شمال شرقی تهران شنیده شد. درگیریها به صورت پراکنده از جنوب تا شمال شهر گسترده بود. مخالفین کشتههای بیشتری را از آنچه دولت تأیید کرده، ادعا میکنند.»[3]
آمریکاییها در سند مفصلی به توصیف تظاهرات شب اول محرم از زبان اتباع خودشان میپردازند. در مقدمه این سند آمده است: «تظاهرات... در چندین منطقه به وقوع پیوسته است. صدای شلیک پراکنده مسلسلها شنیده شد و حرکت تانکها و واحدهای نظامی ایرانی مشاهده گردید. بیشترین فعالیتها در خلال 10:30 شب الی 1 بامداد اتفاق افتاد. در تهران مناطقی که فعالیتها در آن صورت گرفت، عبارتند از: جنوب تهران، شرق تهران، عباسآباد، میدان ژاله، قیطریه، دروس و تهرانپارس.»
وقایع تهران گستردگی بینظیری داشت. در سند دیگری آمده است: «از ساعت 19 به بعد مردم در مساجد تمامی مناطق شمالی تهران (و همچنین در بخشهای جنوب و جنوب غربی تهران) شروع به تجمع کردند. درست ساعت 21 (یعنی ساعت شروع مقررات منع عبور و مرور) گروههایی از بعضی مساجد خارج شده و شروع به سر دادن شعار کردند. این گروهها در اکثر خیابانهای اصلی شهر راهپیمایی کردند.»
نکته مهمی که آمریکاییها به آن اشاره میکنند، مسالمتآمیز بودن راهپیماییهای گوشه و کنار تهران است، بنابراین معلوم نیست چرا این حجم درگیری و کشتار به وقوع میپیوندد. در همان سند آمده است: «دستجات مردم عملاً در تمامی جاها به شکل مسالمتآمیز راهپیمایی کرده و تخریب در پایینترین حد خود بود. سازماندهان تظاهرات به ایرانیهای کل منطقه تلفن زده و تعداد قابل توجهی از مردم طبقات متوسط یا بالای ایران را همراه با جمع تظاهرکنندگان به خیابانها کشانده و یا با اتفاق آنها از پشتبامها شعار میدادند.»
در ادامه این سند آمریکاییها به حضور اکثریت مردم و حتی زنان و بچهها در این تظاهرات شبانه اشاره میکنند و مینویسند: «دو تن از مأمورین سفارت که پشت بام خانهشان موقعیت ویژه خوبی دارد، خاطرنشان کردند که در طی مسیر راهپیمایی در 50 تا 80 درصد منازل، فردی وجود داشت که به شعاردهندگان بپیوندد. افراد شاهد راهپیمایان خاطرنشان کردند که زنان و بچهها به طور گسترده در راهپیمایی حضور داشتند.»
در ادامه این یادداشت به بررسی منطقه به منطقه این تظاهرات بر اساس مشاهدات آمریکاییها و گزارشات آنها میپردازیم.
یکی از مهمترین کانونهای درگیری در حوالی حسینیه ارشاد و مسجد قبا است که هر دو در حوالی خیابان دکتر شریعتی [کوروش کبیر سابق] و نزدیک سه راه ضرابخانه قرار دارند. در سندی آمده است: «در منطقهای نزدیک به مسجد آبی (احتمالاً منظور حسینیه ارشاد است) در حوالی خیابان کوروش کبیر، [منبع آمریکایی] گروههای کوچک بسیاری از مردم را مشاهده نمود که در حال پیشروی به سوی مسجد بودند و حدود یک ساعت به طور پیوسته صدای رگبار مسلسل را از سلاحهای مختلفی که بر روی تانک ها و زرهپوشهای نفربر حمل میشدند شنید. پس از اتمام تیراندازی، صدای شعار و فریادهای تظاهرکنندگان که بسیار بلند بود، قطع شد. این منبع همچنین، صدای دو انفجار که شبیه صدای نارنجک بود را شنید.» در ادامه این سند بازه زمانی درگیریها در اطراف حسینیه ارشاد از حوالی ساعت 22:30 تا 00:25 بامداد ذکر شده که موجب دستگیری تعداد زیادی از گردانندگان این حسینیه شده است.
در سند دیگری در مورد علت تجمع مردم و تظاهرات آنها توضیح بهتری داده شده است: «حدود ساعت 18:30 هنگامی که واحدهای نظامی به مسجد قبا رسیدند، فعالیتها آغاز گشت. آنان به جمعیت جمعشده و مقامات مسجد اطلاع دادند که جهت برگزاری مراسم مجوز نگرفتهاند. پس از آن واحدهای نظامی مسجد را بسته و جمعیت گردآمده، بقیه مراسم را در بیرون مسجد برگزار کرده و سپس در حالیکه فریاد اللهاکبر، لااله الاالله و مرگ بر شاه سر می دادند، متفرق شدند. نظامیان با شلیک هوایی و گاز اشکآور جمعیت را در هم شکستند. تعدادی زخمی شدند ولی مردهای دیده نشده است هر چند که امکان آن وجود دارد.»
در مورد تعداد جمعیت اطراف مسجد قبا و حسینیه ارشاد در دو سند مطالبی آمده است. در یک سند از تعبیر «جمعیت خروشان عظیم» نام برده شده است و در سند دیگری مأمور آمریکایی جمعیت حاضر در آن منطقه را در حدود ده هزار نفر تخمین میزند.
منطقه دیگر درگیریها که تیراندازی شدید و تکتیراندازی زیادی در آن شنیده شده است، حوالی مناطق دلارام، قیطریه، دروس و دولت است. در سندی آمده است: خودروهای رزمی به مساجد خیابان دولت اعزام شده و جمعیت در آنجا، به طور مسالمتآمیز و بدون تیراندازی متفرق شدند، ولی تیراندازیهای بیهدف زیادی در سرتاسر منطقه مزبور شنیده میشد. ظاهراً اگر تلفاتی هم بوده، بسیار کم و در منطقه دروس و قلهک بوده است.
در ادامه این سند از ورود تانک به این مناطق سخن گفته شده است. «تانکها وارد محور جاده قدیم شمیران شده ولی سلاحهای سنگین آنها مورد استفاده واقع نشد. حول و حوش هسته اصلی تظاهرکنندگانی که در نزدیکی منطقه قیطریه گرد آمده بودند و به طرف جنوب حرکت کردند، هیچگونه فرد نظامی به چشم نمیخورد.»
در سند دیگری در مورد وقایع خیابان دولت آمده است: «ساعت بیستوسه و سی دقیقه یکی از اعضای دفتر وابسته دفاعی شنیده است که خودروهای زرهی سنگین به طرف شرق خیابان دولت در حرکت بودند و سر و صدای زنجیر و جلنگ جلنگ دست کم دو تانک را شنیده است.»
منطقه بعدی که به تیراندازی شدید آن اشاره شده است، در نزدیکی خیابان ولیعصر [پهلوی سابق] و ظفر غربی [دستگردی فعلی[ است. در سندی مأمور آمریکایی ساکن آن منطقه به حجم بالای تجهیزاتی اشاره میکند که در حال عبور از این منطقه بودند. در مورد مشاهدات وی آمده است: «[مامور آمریکایی] تانکها و کامیونهای مملو از سربازان را که به سمت جنوب خیابان کوروش در حرکت بودهاند و حداقل 5 هلیکوپتر در حال پرواز از نزدیک کاخ نیاوران و جنوب محل اقامتش مشاهده کرده است. منبع توانسته صدای تیراندازی و شعار را در منطقه اطراف خانهاش [تقاطع پهلوی، ظفر و کوروش کبیر] بشنود. در ادامه و با گذشت یک ساعت هنوز صدای تیراندازیهای ممتد سلاحهای اتوماتیک از سمت جنوب منطقه خانهاش شنیده میشود.»
نکته عجیبی که در این سند آمده است صدای مهیبی است که مأمور آمریکایی آن را شبیه صدای شلیک توپ هویتزر میداند. در سند آمده است: «به علاوه، او به فواصل زمانی تقریبی 15 دقیقهای صدایی شبیه صدای شلیک توپ هویتزر [از ادوات توپخانهای که برخی وِیژگیهای توپ جنگی و خمپارهها را با هم ترکیب کرده است و طول لوله آن بین 20 تا 30 برابر کالیبر آن است.] یا سلاح مشابهی را شنیده است. و بالاخره او صدای تیراندازی با سلاحهای کوچک را از فاصله خیلی نزدیک با اندازه یک چهارراه از خانهاش شنیده است. حدود 25 دقیقه از نیمه شب گذشته، او 5 کامیون سرباز و جیپهای متعددی که در خیابان کوروش کبیر به سمت جنوب حرکت میکردهاند را مشاهده کرد.»
در سند دیگری به ادامه تیراندازی تا ساعت 6 بامداد در قسمت شمالی خیابان کوروش کبیر اشاره شده است. همچنین با وجود آنکه آمار رسمی اعلام شده بسیار پایین است اما مشاهدات آمریکاییها ناقض این آمار است. به عنوان نمونه، جسد یک ایرانی با جای چند گلوله در بدنش توسط کارمند شرکتی آمریکایی در حوالی منزلش در شمیران مشاهده و گزارش میشود.
قسمتهای دیگر شمال تهران مانند میدان تجریش و خیابان پاسداران نیز با درگیریهای بسیاری مواجه شدند.
در مورد درگیریهای حوالی خیابان پاسداران [سلطنتآباد آن زمان] در اسناد آمریکاییها آمده است: «گروهی از ایرانیان که کودکان هم در میان آنان به چشم میخوردند در حال شعار دادن به طرف مقر پلیس واقع در سلطنتآباد و کوروش کبیر راهپیمایی کردند و در آنجا اقدام به دادن شعار علیه پلیس و نیروهای نظامی کردند. صدای شلیک دو گلوله باعث شد جمعیت به خیابانهای فرعی گریخته و پناه بگیرند، ولی جمعیت لحظهای از دادن شعار و فریاد زدن دست برنمیداشت و بعد از مدتی دوباره جمع شده و علیه سربازان به دادن شعار میپرداختند.»
همچنین در سند دیگری به تظاهرات مردم در حوالی میدان تجریش اشاره شده است. آمریکاییها مینویسند: «یک گروه چشمگیر مسجد تجریش را ترک گفت و نظامیان بالاجبار با اقدام به آتش سنگین آنها را متفرق کردند. ظاهراً تلفاتی رخ داده است ولی تعداد آنها برآورد نشده است.»
نقطه تمرکز دیگر درگیریها میدان شهدا [ژاله سابق] بود. آمریکاییها در سندی مینویسند: «نزدیک غروب در حوالی میدان ژاله تهران، ازدحام و شعارهای جمعیت با تیراندازی سربازان توأم شد.»
در سند دیگری آمده است: «در فاصله ساعت 10:30 بعدازظهر روز اول دسامبر تا 30 دقیقه بامداد دوم دسامبر 78... در نزدیکی میدان ژاله، صدای گروههای بزرگی از تظاهرکنندگان شنیده شده است. [مأموران آمریکایی] صدای تیراندازیهای پراکندهای را شنیده بودند که به نظر میتواند متعلق به تفنگ و مسلسل و شاید انفجار کپسولهای گاز اشکآور باشد... در حدود ساعت 24 او بازگشت مردم را در حالی که میدویدهاند در خیابان محل سکونتش مشاهده کرده است.»
همچنین در سند سومی آمده است: «ساعت بیستودو و سی دقیقه... یک سرهنگ دوم نیروی هوایی آمریکا... اظهار نمود همین الساعه صاحبخانهاش به وی اطلاع داده که در دو کوچه شمالی میدان ژاله هنگامی که گروههایی از مردم شهر در خیابانها تجمع نمودند، تیراندازیهایی صورت گرفته است.»
ناآرامی گستردهای هم در مناطق شهید بهشتی [عباس آباد سابق]، شهید مطهری [تخت طاووس سابق] و سهروردی [فرح سابق] اتفاق میافتد که آمریکاییها به صورت تیتروار به آن اشاره میکنند؛ ناآرامیهایی که از حوالی ساعت 20:30 شروع شده و صدای تیراندازی به انضمام صدای شلیک سلاحهای اتوماتیک در حوالی آن شنیده میشد.
اطراف دانشگاه تهران، میدان شاهرضا [انقلاب فعلی] و بلوار الیزابت [بلوار کشاورز فعلی] هم مرکز دیگر درگیریها بود، که تانک چیفن هم توسط آمریکاییها در اطراف آن دیده شد. همچنین یکی از اعضای دفتر وابسته دفاعی گزارش میدهد که از ساعت 21:50 تا 50 دقیقه بعد از نیمهشب در اطراف دانشگاه تهران تیراندازی شده است.
مرکز دیگر درگیریها شرق تهران بود. درگیریها در تهرانپارس تا ساعت یک شب ادامه داشت. در سند دیگری در مورد درگیریهای شرق تهران آمده است: «در ساعت هجده یکی از رانندههای سفارت تجمع جمعیتی را در جنوب شرقی تهران مشاهده نمود. سربازان در منطقه حاضر شده و تیراندازی هوایی کردند و جمعیت متفرق گشت.»
جنوب، جنوب غربی تهران و اطراف بازار اصلی تهران نیز در کنار سایر نقاط شهر به راهپیمایی اعتراضی مردم تهران پیوسته بود. در سندی در مورد حجم تجهیزات نظامی که به این قسمت شهر گسیل شده بود آمده است: «یکی از اعضای دفتر وابسته دفاعی که نزدیک بزرگراه شاهنشاهی [بزرگراه مدرس فعلی] زندگی میکند، بین ساعت یازده تا یازدهوچهلوپنج دقیقه شب صدای حرکت مداوم خودروهای زرهی سنگین که از بزرگراه به طرف پایین میآمدند را شنیده است. وی اظهار اطمینان میکند که آنها تانک بودند. خودروهای ارتش در ناحیه پایین شهر پراکنده شدند.»
همچنین در سند دیگری از درگیریها در جنوب غربی تهران سخن به میان آمده است. در این سند آمریکاییها مینویسند: «جمعیت ازدحام کرده بود، سربازان سر رسیدند و تیراندازی شروع شد.»
در حالی که در اخبار ساعت 2 فردای این اعتراضات آمار رسمی را 8 کشته، 35 مجروح و 150 نفر دستگیر شده اعلام میکند، اما آمریکاییها در سندی مینویسند: «دو نفر از رانندگان ایرانی فرمانده یگان نیروی هوایی آمریکا که منبع آنان را بسیار قابل اعتماد میداند، اظهار کردهاند که در طول تظاهرات... هر کدام در خیابان محل زندگیشان توانستهاند تقریباً 15 تا 20 جسد را که کف کامیونها روی هم انباشته شده بودهاند، شمارش نمایند. در یک مورد اجساد در پشت یک کامیون مجهز به سلاح جای گرفته بود که برای جمعآوری اجساد در خیابان میگشت. یکی از رانندهها درست در جنوب هتل بینالمللی در مرکز تهران زندگی میکند و دیگری در تهراننو اقامت دارد.
همچنین در سند دیگری از قول ناظری که نام او برده نشده است، تعداد کشتهشدگان حدود 500 نفر حدس زده شده است.
در مورد تعداد دستگیرشدگان هم مشاهدات آمریکاییها گویای عدد بسیار بیشتری است. به عنوان مثال در سندی که منطقه آن ذکر نشده است، اما به نظر نمیرسد کانون درگیریها باشد و در ساعت 3:10 صبح که درگیریها به پایان رسیده بود، مشاهدات یک آمریکایی اینجنین بیان شده است: «ساعت سهوده دقیقه صبح افسر رابط مستشاری در نیروی دریایی آمریکا از پشت بام خانهاش مشاهده نمود که چهار نفر سرباز هفت تن از نقضکنندگان مقررات منع عبور و مرور شبانه را دستگیر کردند، یکی از دستگیرشدگان فرار کرد و تیر خورد. همه آنها را سوار یک کامیون کردند. [4]و [5] و [6] و [7] و [8]
به نظر میرسد حوادث شب اول محرم تهران ابعاد بیشتری نیز داشته باشد که در این یادداشت تنها به بررسی مشاهدات آمریکاییها پرداخته شد.
پینوشتها:
[1]. اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب نهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1388، ص 411، سند شماره 232، 1 دسامبر 1978- 10 آذر 1357.
[2]. همان، ص 412 الی 414، سند شماره 233، 2 دسامبر 1978- 11 آذر 1357.
[3]. همان، ص 415 و 416، سند شماره 236، 2 دسامبر 1978- 11 آذر 1357.
[4]. همان، ص 419 الی 424، سند شماره 238، 2 دسامبر 1978- 11 آذر 1357.
[5]. همان، ص 425، سند شماره 239، 2 دسامبر 1978- 11 آذر 1357.
[6]. همان، ص 426 الی 428، سند شماره 240، 2 دسامبر 1978- 11 آذر 1357.
[7]. همان، ص 429، سند شماره 241، 3 دسامبر 1978- 12 آذر 1357.
[8]. همان، صص 430 و 431، سند شماره 242، 3 دسامبر 1978- 12 آذر 1357.
تعداد بازدید: 2416