26 شهریور 1399
الهام صالح
امام خمینی در صبح 28 شهریور 1358 در جمع روحانیون و نمایندگان مردم تبریز سخنرانی کردند. «سهم آذربایجان در نهضتهای ایران»، موضوع این سخنرانی را تشکیل میداد.
امام خمینی درباره پیشگام بودن مردم آذربایجان در نهضتها فرمودند: «آذربایجان همیشه در این مسائل پیشقدم بوده است، از قبل از مشروطیت و در خود مشروطیت و بعدها... آذربایجان با آن غیرتی که دارند و معروف به این معنا هستند آنها و با دیانت سختی که دارند، آنها همیشه در مقابل چیزهایی که کشور ما را تهدید میکرده است یا خدای نخواسته دیانت ما را، اینها همیشه کوشا بودهاند و حالا هم باز امید ما به همه ملت است؛ و خصوص آذربایجان.»[1]
امام خمینی درباره غلبه مردم ایران بر قدرتها گفتند: «اینطور که یک قدرتی بیاید و ایران را خدای نخواسته بگیرد، فرض میکنیم اینطوری، لکن تجربه شده است که هر قدرتی که رفته است و یک ناحیهای را گرفته است، بعد حل شده در آنجا، اگر شوروی هم یک وقتی بخواهد بیاید و آمریکا هم یک وقت بخواهد بیاید با قوایی که دارند و ما نداریم در مقابلشان و بخواهند بیایند و مملکت ما را بگیرند، ما بعد از چندی غلبه بر آنها میکنیم یا آنها را در خودمان حل میکنیم و مسلمانشان میکنیم. و یا اگر مسلمان هم نیستند نمیتوانند دیگر بمانند.»[2]
قلمها نمیتوانند مملکت ما را منحرف کنند
امام در سخنانشان بر این موضوع تأکید کردند که نمیتوان مردم ایران را منحرف کرد: «یک مملکتی که همه افرادش مسلمانند، و علاقهمند به اسلام هستند، نمیشود اینها را منحرف کرد؛ این قلمها نمیتوانند منحرف کنند مملکت ما را و ملت ما را، این نوشتهها و این نطقها و این کارهای خلاف و این قیام مثلاً دمکرات و این حرفها، یک مملکتی که همه افرادش مسلمانند الا یک مقدار کمی.»[3]
ایشان از اسلام به عنوان دین برادری و سعادت نام بردند و درباره اختلاف زبان و اختلاف قومیت فرمودند: «ابداً پیش ما مطرح نیست زبان، مطرح نیست - عرض میکنم - ناحیه، و این حرفها حرفهای غیر اسلامی است، طاغوتی است. اسلام آمده است برای همه بشر و میخواهد همه بشر را وارد کند در سعادت.»[4]
امام خمینی درباره برادری هم فرمودند: «همه ما برادر هستیم... و با همه بشر ما خوب هستیم و میخواهیم اصلاح بشوند. منتها یک دستهای هستند که در مقابل یک همچو مطلبی که اسلام میخواهد همه را اصلاح بکند قیام میکنند و آدمکشی میکنند اینها؛ در مقابل آنها اسلام هم با قوت و قدرت میایستد و نابودشان میکند، از بین میبردشان... این اشخاصی که در آنجاها شلوغ کردند و مسلمانها و ارتش و اینها رفتند و آنها را از بین بردند؛ اینها همان غده سرطانی بودند که اگر اینها را میگذاشتند فردا میآمدند آذربایجان را چه میکردند و پسفردا میرفتند جاهای دیگر و سیستان و همه جا را خراب میکردند. اینها را باید از بین برد اما برادرها برادر هستند.»[5]
رمز پیروزی ما وحدت کلمه قشرهای مختلف بود
امام خمینی در همین تاریخ در جمع عشایر استان آذربایجان شرقی و کارکنان اداره دارایی کرمان نیز راجع به «عوامل مؤثر در پیروزی ملت» و «حاکمیت اسلام بر کشور» سخنرانی کردند.
امام، دو عامل «انگیزه اسلامی» و «وحدت» را به عنوان عوامل پیروزی مردم بر حکومت پهلوی برشمردند و درباره تأثیر «انگیز اسلامی» در پیروزی انقلاب اسلامی فرمودند: «یکی، که از همه چیز بالاتر است، اینکه مقصد همه مقصد الهی بود. انگیزه اسلام بود. میدیدیم که در شعارهایشان، در فریادهایشان، شعارهای اسلامی بود؛ فریادهای «اللهاکبر». مقصد این بود که آنها را مخالف اسلام میدانستند بروند کنار... پس یک جهت، جهت این بود که همهتان فریادتان این بود که ما اسلام را میخواهیم، و شاهنشاهی و اینها را نمیخواهیم.»[6]
ایشان، وحدت اقشار جامعه را یک عامل دیگر در پیروزی انقلاب معرفی کردند و درباره آن چنین گفتند: «جهت دیگرش هم، که به تَبَع آن آمده بود؛ وحدت همه قشرها بود؛ یعنی ملت سرتاسر این کشور به پا خاستند و با هم، مقاصد خودشان را کنار گذاشتند، مطالبی که مال شخص بود کنار گذاشتند، و همه به یک مقصد متوجه شدند. پس رمز پیروزی ما وحدت کلمه قشرهای مختلف، و ایمان بود. ایمان به خدای تبارک و تعالی، با این رمز شما پیروز شدید. پیروزیای که معجزهآسا بود.»[7]
باید این مملکت مملکت اسلامی باشد
امام خمینی بر این موضوع تأکید کردند که اسلام باید در مملکت حکمفرما باشد: ««نگذارید این انقلابی که حاصل شده و این نهضتی که حاصل شده و این چیزی که ما را پیروز کرده، نگذاریم سست بشود. این توجه به مقصد، که عبارت از این است که اسلام باید در این مملکت حکمفرما باشد، این باید در ذهن ما تا آخر باشد. تا آخر. همانطوری که تا آخر ما انشاءالله مُسْلِم هستیم، تا آخر هم طرز ما و طرح ما این باشد که باید این مملکت مملکت اسلامی باشد.»[8]
ایشان همچنین درباره اسلامی و انسانی اندیشیدن افراد جامعه فرمودند: «اول چیزی که بر ملت لازم است و بر دانشگاهها لازم است و بر دانشکدهها لازم است و بر همه ملت لازم است این است که این مغزی که حالا شده است یک مغز اروپایی یا یک مغز شرقی، این مغز را بردارند، یک مغز انسان خودمانی، انسان ایرانی - اسلامی، همانطور که آنها شستشو کردند مغزهای ما را، مغزهای بچههای ما را و به جای مغز خودشان مغز دیگری نشاندند، ما هم حالا عکسالعمل نشان بدهیم و شستشو کنیم مغز خودمان و بچههای خودمان را و یک مغز اسلامی - انسانی جایش بنشانیم.»[9]
سرحدات را حفظ بکنید
امام خمینی، ضمن تأکید بر این موضوع که دیگر احتمال بازگشت محمدرضا پهلوی به ایران و امکان حکومت آمریکا بر ایران نیست، از عشایر خواستند تا از مرزها دفاع کنند: «سرحدات را حفظ بکنید نگذارید این اشخاص از خارج بیایند اسلحه بدهند، یکوقت خدای نخواسته یک غائلهای آنجا هم پیدا بشود. خودتان حفظ بکنید، کمک کنید به دولت. و همینطور شما آقایان هر جا هستید کمک کنید به این نهضت، نهضت را حفظش بکنید، تا انشاءالله مطالب به آخر برسد.»[10]
پینوشتها:
[1]. خمینی(س)، روحالله، صحیفه امام خمینی(س)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، چ 3، زمستان 1379، ج 10، ص 31.
[2]. همان، ص 31 و 32.
[3]. همان، ص 32.
[4]. همان، ص 32 و 33.
[5]. همان، ص 33.
[6]. همان، ص 48.
[7]. همانجا.
[8]. همان، ص 51.
[9]. همان، ص 53.
[10]. همان، ص 57.
تعداد بازدید: 857