14 مهر 1399
جواد رضایی
دهم آبان 1358 مصادف با شهادت اولین شهید محراب است. آیتالله سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی پس از اقامه نماز مغرب و عشا و در راه بازگشت به منزل توسط گروهک فرقان ترور شد.
این اقدام تروریستی توسط آمریکاییها در سند کوتاهی بازتاب داده شد. در این سند آمده است: «مجتهد سرشناس آیتالله سیدمحمدعلی هادی [قاضی] طباطبایی، امام جمعه شهر تبریز و نماینده آیتالله روحالله خمینی رهبر عالی ایران در این شهر، شب گذشته هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.»
جایگاه ویژه آیتالله قاضی به نحوی بود که همراه با پیام تسلیت امام خمینی و اعلام عزای عمومی در استان آذربایجان، مراجعی مانند آیتالله شریعتمداری هم شهادت وی را تسلیت گفتند.[1]
در بین اسناد به دست آمده از آمریکاییها دو مورد درباره آیتالله قاضی اشاره شده است. در اولین سند از نقش وی در سامان دادن به امور شهر تبریز بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سخن گفته شده است. در این سند که تاریخ تنظیم ان 22 بهمن 1357 است، اشاره شده است که نیروهای مردمی تحتمدیریت ایشان به دنبال ایجاد ثبات و آرامش در شهر تبریز بودند.[2]
کنسول آمریکا در تبریز از درخواست آیتالله قاضی از وی برای بازگشایی کنسولگری و عادی کردن امور سخن میگوید. در این سند از قول کنسول آمده است: «مسئول اسلامی یکی از مناطق... به ملاقاتش آمده و از طرف آیتالله قاضی طباطبایی نیز نامهای کتبی حاوی سلامهای گرم دریافت کرده است. آیتالله طباطبایی از او خواسته است تا در تبریز بماند و کنسولگری را بازگشایی کند.»[3]
تلاشهای آیتالله قاضی طباطبایی در شهر تبریز به حدی نمایان است که کنسول آمریکا به محض به وجود آمدن مشکلی برای کنسولگری سعی در برقراری تماس و درخواست کمک از او میکند.
بخشی از جایگاه آیتالله قاضی طباطبایی به ارتباط صمیمانه او با امام خمینی برمیگشت. تعدادی از مکاتبات وی با امام بعدها منتشر شد.[4]
امام خمینی نیز در پیام تسلیت خود از وی تجلیل کرده و نوشت: «با کمال تاسف ضایعه ناگوار شهادت عالِم مجاهد، حجتالاسلام والمسلمین، آقای حاج سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی (رحمهالله علیه) را به عموم مسلمانان متعهد و علمای اعلام مجاهد و مردم غیور مجاهد آذربایجان و خصوص بازماندگان این شهید سعید تسلیت عرض، و از خداوند متعال صبر انقلابی برای مجاهدین راه حق و اسلام خواستارم.» ایشان در این پیام ترور آیتالله قاضی را یکی از نشانههای شکست حتمی دشمنان اسلام و کشور و عجز و ناتوانی و خودباختگی آنان دانستند و از ملتهای مسلمان خواستند سد استعمار و استثمار را بشکنند و به سوی آزادگی و زندگی انسانی حرکت کنند.[5]
پینوشتها:
[1]. اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب دهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1388، ص 727، سند شماره 370، 1 نوامبر 1979-10 آبان 1358.
[2]. همان، ص 80، سند شماره 50، 11 فوریه 1979-22 بهمن 1357.
[3]. همان، ص 99، سند شماره 59، 13 فوریه 1979-24 بهمن 1357.
[4]. مجله حضور، تابستان 1380، شماره 36.
[5]. صحیفه امام خمینی، ج 10، ص 420.
تعداد بازدید: 1977