29 آبان 1399
الهام صالح
امام خمینی، در تاریخهای 29 و 30 آبان 1357، دو سخنرانی داشتند که «تبیین انگیزهها و اهداف قیام مردم ایران» و «چگونگی به قدرت رسیدن دودمان پهلوی و غیرقانونی بودن آن»، موضوعات این سخنرانیها را تشکیل میداد. همچنین در آبان 1357 «راسل کر» نماینده پارلمان انگلیس، مجلس عوام و عضو حزب کارگر، گفتوگویی با امام انجام داد. راسل کر، یکی از منتقدان شاه در مورد نقض حقوق بشر و شکنجه زندانیان سیاسی بود.
امام خمینی در 29 آبان 1357 در جمع دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج از کشور، درباره خواسته ملت ایران فرمودند: «یک امری که همه مردم میگویند این است که ما این سلسله پهلوی را نمیخواهیم. همه مردم. الان شما در کوهستانهای ایران هم بروید یا در شهرستانها همین مطالب هست که ما این را نمیخواهیم. گاهی تعبیر از شاه میکنند، گاهی تعبیر به سلسله میکنند که ما این سلسله را نمیخواهیم. این یک خواست ملت ایران است؛ البته به استثنای آنهایی که نوکر هستند و نوکر آمریکا هستند یا نوکر شاه هستند و از او ارتزاق بکنند که اینها حسابشان از حساب ملت جداست.» [1]
امام خمینی در این سخنرانی به ادعای به هم خوردن استقلال ایران در صورت نبودن شاه، چنین پاسخ دادند: «این مطلب که اگر ایشان نباشد استقلال مملکت به هم میخورد، این مردم دارند همین مطلب را میگویند. میگویند که با بودن شما استقلال نیست! باید ما حساب بکنیم که ببینیم استقلال یک مملکت عبارت از چیست، بعد ببینیم که آیا با بودن ایشان استقلال هست، و اگر نباشد به هم میخورد؟ یا با بودن ایشان استقلال نیست، و اگر برود استقلال پیدا میشود؟ الان کدام دستگاه اساسی دولت ایران استقلال دارد؟» [2]
امام درباره استقلال ارتش گفتند: «یکی از [قدرت]هایی که در یک مملکتی هست و باید مستقل باشد و دنباله غیر نباشد و دست غیر در آن نباشد عبارت از ارتش است. استقلال ارتش به این است که ارتش در تحت نظام خود مملکت باشد و اجانب و کسانی که خارج از مملکت هستند در آن دخالت نداشته باشند، پیوند به آنها نباشد. مستقل مقابل این است که پیوند به یک جای دیگری باشد، تحت نفوذ یک قدرت دیگری باشد. [آیا] ارتش ما مستقل است؟ یعنی تحت نفوذ نیست؟! یا ارتش ما را الان به قولی چهل و پنج هزار مستشار آمریکایی در ایران دارد اداره میکند. الان ما یک ارتشی داریم که همه تحت فرمان حکومت ایران باشند؟!» [3]
غارت ذخائر نفت توسط آمریکا، بخش دیگری از سخنرانی امام خمینی بود: «این نفتی که از ما دارد میرود، به هدر میرود؛ و دیگر این را همه کس میداند که این نفت زیادتر از آن اندازهای که احتیاج خود مملکت است خارج میشود و میرود به جیب آمریکا و سایر کسانی که میبرند، و در مقابلش هم آمریکا آنچه به ما میدهد عبارت از اسلحه است! ... این اسلحه آمده است به ایران، نه برای مصلحت ایران بلکه برای پایگاه درست کردن برای آمریکا؛ منتها آن عوضی که آمریکا به ما میدهد در مقابل این، پایگاه است که نفتمان را ببرد! هم نفت ما را میبرد و هم آن چیزی که در مقابلش به ما میدهد این است که پایگاه برای خودش درست میکند!» [4]
ایشان به اعتصابات سراسری در ایران و دلیل این اعتصابات اشاره کردند: «ادارات دولتی یکی پس از دیگری اعتصاب میکنند و فریاد میزنند که نمیخواهیم سر این کارها برویم که نفعش به دیگران برسد؛ ما کارها را رها میکنیم. دانشگاه ما الان تعطیل است، دانشگاههای ما تعطیل است، مدارس علمی ما الان همه تعطیل است، همه بساط الان معطل است. تمام قشرهای ایران، هر جا بروی، دست روی هر کدام بگذاری، تعطیل است الان. این تعطیلات، آنها روی چه مقصد تعطیل کردند و اینها روی چه مقصد میشکنند آن تعطیلات را؟ مردم که تعطیلات را و اعتصابات را میکنند، روی چه مقصد اعتصاب میکنند؟ باید دید که چه میگویند؛ خواستههایشان چیست. خواستههایشان یکی این است که ما نمیخواهیم این سلسله را.» [5]
امام خمینی درباره کوشش سران ارتش برای شکستن اعتصاب مردم فرمودند: «ارتش اعتصاب را میخواهد بشکند. روسای ارتش فرمان میدهند و - عرض میکنم که – نخستوزیر ارتشی فرمان میدهد، و اینها هم میریزند میزنند میکشند [سرکوب] میکنند که اعتصابات را بشکنند! اعتصاب مردم روی این است که ما استقلال میخواهیم، ما آزادی میخواهیم، ما حکومت اسلام میخواهیم.» [6]
از نگاه امام خمینی، فرهنگ ایران در زمان سلسله پهلوی، یک فرهنگ وابسته به شمار میرفت: «خوب، میآییم سراغ فرهنگ [آیا] یک فرهنگ مستقل ما داریم؟ فرهنگی که دخالت غیر در او نباشد؟ یک دانشگاههایی که مستقل باشد و خودش فکر کند؟ تحت فرمان خود رئیسهای دانشگاه باشد؟ ما همچو چیزی داریم؟ ما همچو فرهنگی خواب دیدیم؟ از آن وقتی که فرهنگ [پدید آمده است] از اول مشروطه تا حالا، [آیا] ما یک فرهنگی که فرهنگ صحیحی باشد داشتیم؟ یا یک فرهنگ وابسته بوده؟ یعنی فرهنگی بوده است که دیگران برای ما درست کردند!» [7]
امام خمینی درباره وابستگی همهجانبه نیز فرمودند: «درد مملکت ما این است که استقلال ندارد. نه استقلال فرهنگ دارد، نه استقلال ارتش دارد، نه استقلال اقتصاد دارد. اقتصادش وابسته است. یک کار صحیح نمیکنند اینها. یک اقتصاد وابستهای که مونتاژ است - به اصطلاحشان - باید از خارج بیاورند بخرند؛ ما مصرف [کننده] هستیم. بیاوریم مصرف کنیم. همین ... جفت کنیم اینجا، یک مملکت مصرفی هستیم.» [8]
امام در جمع دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج از کشور افزودند: «من به ... بعضی از این آقایان که آمده بودند و میگفتند که «سیاست قدم به قدم»، خوب حالا یک قدم برداریم و بعدش صبر کنیم یک مدتی بگذرد بعد قدم دوم را برداریم، گفتم آقا اگر شما این قدم را سست کنید، [در] قدم دوم قدمهای شما را میشکنند! اینطور نیست که یک قدر صبر کنند که شما حالا قدم اول را برداشتید حالا ایشان سلطنت کند نه حکومت! ... بعد از این همه جنایات حالا دیگر بیایند آقا سلطنت کنند نه حکومت! این اگر پایش مستقر بشود، دنبال این هستند که این نهضت را بخوابانند با هر طور که میتوانند. اینها دنبال این هستند.» [9]
ایشان گفتند: «اگر این نهضت بخوابد، این آتشی که در دل مردم روشن شده است و خدا روشنترش کند اگر این بخوابد و این آتش خاموش بشود، دیگر امکان ندارد که این نهضت پیدا بشود، یا شبیه آن پیدا بشود. رفت از بین که تمام بشود. و اگر اینطور بشود، قبل از اینکه شما به نتیجه برسید یک همچو مصیبتی پیدا بشود، تا آخر گرفتار هستید. آن هم نه اینجور گرفتاری که تا حالا بودید؛ حالا تازهنفَس شده است و خواهد شما را، همه شما را قطع نسل خواهد کرد.» [10]
امام خمینی 30 آبان 1357 در جمع دانشجویان مقیم خارج کشور، قراردادهایی را که در سلسه پهلوی منعقد شده بود، غیر قانونی و باطل اعلام کردند: «تمام قراردادهایی که تا حالا بسته شده است در ایران - اگر از صدر مشروطه نگوییم، در زمان این دو تا سلطان، که عبارت از رضا شاه و محمدرضا شاه باشد - تمام قراردادها برخلاف قانون است و قراردادها همه باطل است، برای اینکه مجلس مجلس قانونی نیست تا تصویب کند؛ سلطان سلطان قانونی نیست تا مثلا عرضه بدارد به مجلس، تا نخستوزیر تعیین کند، تا امر به فتحِ مجلس بکند. اینها همه روی قوانین، باید روی قواعد باشد. اینها هیچ کدام روی قواعد نبوده، روی قوانین نبوده. همه این قراردادهایی که کردند، قرارداد اسلحه کردند، باطل بوده این قرارداد.» [11]
امام، سلطنت شاه را نیز برخلاف قانون اساسی اعلام کردند: «پس، این اتخاذ او تخت و تاج را امروز، قرار دادن نخستوزیر را امروز، امر به فتحِ - نمیدانم - مجلس و بستن مجلس - همه اینها - چیزهایی بر خلاف قانون اساسی است و این فریاد ملت که میگویند که شاه را نمیخواهیم، موافق قانون اساسی است. این شعار بر خلاف قانون اساسی؟! نخیر، شعار بر وفقِ قانون اساسی است! شعار شما، شمای نخستوزیر که میگویید «اعلیحضرت همایونی»! این شعار خلاف قانون اساسی است. ایشان «اعلیحضرت» نیستند، ایشان سلطان مملکت نیستند.» [12]
در آبان 1357 «راسل کر» نماینده پارلمان انگلیس، مجلس عوام و عضو حزب کارگر با امام خمینی گفتوگو کردند. ایشان در پاسخ به تبلیغاتی که ادعا کرده بود در صورت پیروزی انقلاب، مملکت پانصد سال به عقب خواهد رفت، فرمودند: «اینها که شنیدهاید در مطبوعات، تماما تبلیغات شاه است. مبالغ زیادی برای آن خرج شده است، برای حفظ شاه. خوب شما ملاحظه کنید، فریاد مردم چیست؟ مردم ارتجاعی هستند؟ آیا فریاد استقلالطلبی و آزادیخواهی، ارتجاعی است، یا ادعای شاه؟» [13]
ایشان افزودند: «حکومت اسلامی مساوی است با پیشگرایی و تمدن و ترقی؛ نه مخالف برای آن است. زیر سلطه شاه، مملکت رو به تنزل و ارتجاع است. جوانهای ما، و فرهنگ ما را عقب نگه داشته است و نمیگذارد تحصیلات را تمام کنند؛ دانشگاههای ما ارتجاعی و وابسته هستند؛ نظام حاکم وابسته است به غیر؛ و وابستگی ارتجاع است. اقتصاد ما شکست خورده، به غیر وابسته است، ارتجاعی است. ما صنعت نداریم؛ مونتاژ است؛ نه رو به ترقی. ملت مستقل، مملکت مستقل، اقتصاد مستقل را ما میخواهیم، اما شاه مانع است. ما و ملت علیه شاه قیام کرده است؛ برای آنکه او مملکت را ارتجاعی کرده است؛ نه ما.» [14]
امام خمینی درباره وضعیت ساواک و همچنین وضع حقوق بشر در آینده ایران چنین توضیح دادند: «ساواک، خیر؛ لازم نیست. فشار نخواهد بود. ساواک جز ظلم و تعدی و فشار بر ملت نداشته؛ در حکومت اسلامی نخواهد بود. حکومت اسلامی مبنی بر حقوق بشر و ملاحظه آن است. هیچ سازمانی و حکومتی به اندازه اسلام ملاحظه حقوق بشر را نکرده است. آزادی و دموکراسی به تمام معنا در حکومت اسلامی است. شخص اول حکومت اسلامی با آخرین فرد مساوی است در امور.» [15]
امام گفتند: «بدبختیهای شرق عمدتاً ـ و ایران خصوصا ـ از این سه دولت آمریکا، انگلیس و شوروی است؛ و اینها هستند که رضاخان و محمدرضا را بر ما مسلط کردند؛ و ما میخواهیم از زیر سلطه آنها بیرون بیاییم. ملت قیام کرده است برای خروج از سلطه. چیزی را که یک ملت خواست، عملی خواهد کرد.» [16]
امام خمینی درباره نحوه روابط با انگلیس در صورت پیروزی انقلاب اسلامی ایران فرمودند: «ما جنگی با ملت انگلیس نداشته و نداریم. این دولتها متعدی هستند. اگر با حُسن نیت و احترام با ما رفتار کنند، ما هم همین قسم با آنها رفتار خواهیم کرد.» [17]
پینوشتها:
[1]. خمینی(س)، روحالله، صحیفه امام خمینی(س)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، چ 3، 1379، ج 5، ص 45.
[2]. همان، ص 46.
[3]. همان، ص 46 و 47.
[4]. همان، ص 47 و 48.
[5]. همان، ص 49 و 50.
[6]. همان، ص 51.
[7]. همان، ص 52.
[8]. همان، ص 54.
[9]. همان، ص 58 و 59.
[10]. همان، ص 59.
[11]. همان، ص 67.
[12]. همانجا.
[13]. همان، ص 69.
[14]. همانجا.
[15]. همان، ص 70.
[16]. همان، ص 72.
[17]. همان.
تعداد بازدید: 816