12 آذر 1399
الهام صالح
امام خمینی در سیزدهم آبان 1357 با خبرنگار بنگاه خبری بریتانیا مصاحبهای انجام دادند که در آن درباره علت سرنگون کردن حکومت پهلوی چنین فرمودند: «اسلام دینی است که هم سیاست دارد و هم اموری که مربوط به غیر سیاست است. و شاه که ما با او مخالف هستیم، هم با سیاست اسلامی مخالف است، که سیاست مملکت هم همان است، و هم با امور مذهبی. و ما به این هر دو جهت با شاه مخالف هستیم. هم نسبت به مذهب، تعدیات و جسارتهایی کرده است و هم نسبت به مملکت خیانتهایی در طول تاریخ زندگیاش کرده است. و بدین جهت همه مردم ایران، با او مخالفند.»[1]
امام خمینی درباره حکومتی که جانشین حکومت پهلوی خواهد بود، توضیح دادند: «یک حکومت جمهوری اسلامی. اما جمهوری است برای اینکه به آرای اکثریت مردم متکی است. و اما اسلامی، برای اینکه قانون اساسیاش عبارت است از قانون اسلام. اسلام در همه ابعاد قانون دارد و به همین جهت احتیاج به قوانین دیگری نداریم. و قانون اساسی فعلی را تصفیه میکنیم، یعنی نظر میکنیم، هر مقدارش موافق با قانون اسلام است، آن را حفظ میکنیم و هر مقدارش که مخالف با قانون اسلام است، آن را حذف خواهیم کرد.»[2]
ایشان درباره احتمال وقوع حرکتهایی مشابه جمهوری اسلامی در کشورهای دیگر فرمودند: «آنچه ما میفهمیم، این است که مسلمانان ایران، از غرب و شرق مسائلی را دیدهاند که با مصالحشان مخالف بوده است. و مدتی هم به علت تبلیغات غرب به از خود بیگانگی دچار شدهاند. نهضت اسلامی امروز آنان را منقلب کرد و فهمیدند که باید متکی به خود باشند و به اسلام برگردند. و باز فهمیدند که تنها اسلام است که تمام مصالحشان را تأمین میکند. امیدوارم که مسلمانان سایر کشورها از تجربیات مسلمانان ایران پند گرفته و توی دهن غرب بزنند و روی پای خود بایستند و با تمسک به اسلام به افتخارات گذشته خود دست یابند.»[3]
امام در چهاردهم آذر 1357 با خبرنگار مجله فردای آفریقا مصاحبه کردند و در این مصاحبه ویژگیهای جنبش مردم ایران علیه شاه را برشمردند: «اولین و مهمترین خصیصه این نهضت، اینکه اسلامی است و با شعارها و اهداف اسلامیای که مبین خواستههای مستضعفین است همراه است. دومین خصیصه آن این است که نهضتی است بدون هیچگونه وابستگی به خارج. اصولا نهضت ما نهضتی است مردمی و همه اقشار تحت ستم را دربرگرفته است. امروز هیچ کس جز شاه و طرفداران او مخالف نهضت و قیام اسلامی نیستند. یکی دیگر از خصایص این نهضت این است که خواستار تغییراتی اساسی در همه ابعاد جامعه ایرانی است که عبارت است از سقوط شاه، برچیده شدن نظام شاهنشاهی و استقرار حکومت اسلامی.»[4]
ایشان درباره دلایل تبعید خود فرمودند: «پانزده سال قبل که شاه قصد داشت، به دستور آمریکا، لایحه مصونیت مستشاران آمریکایی را به تصویب مجلسین برساند، من این خیانت شاه را نسبت به ملت ایران در طی یک سخنرانی و صدور یک اعلامیه، محکوم نمودم و ملت ایران را از این سیاست استعماری آمریکا مطلع ساختم، که پس از چند روز مرا از ایران، پس از آنکه شبانه به منزلم در قم حمله کردند، دستگیر و سپس به ترکیه تبعید نمودند.»[5]
امام خمینی درباره دلایل مخالفت با محمدرضا پهلوی گفتند: «مخالف باقی ماندن شخص شاه در مقام سلطنت هستم، به دلیل اینکه اولا سرکار آمدن او و پدرش به وسیله کودتا و با زور سرنیزه بوده است، و خود شاه نیز اعتراف کرده که متفقین در ایران صلاح دیدند که من بر سر کار باشم. یعنی اراده ملت، نقشی در روی کار آمدن شاه نداشته است. بنابراین سلطنت وی از اساس، غیرقانونی است و از مشروعیت برخوردار نیست. و دیگر اینکه شاه در تمام دوران سلطنتش، مستمرا قوانین اسلام را نقض کرده و حقوق کل جامعه ایرانی را پایمال نموده است.»[6]
امام خمینی در ادامه فرمودند: «در حال حاضر نیز اکثریت قاطع ملت ایران علیه او بهپا خاسته است و خواسته آنان این است که شاه باید کنار برود، و دهها دلیل دیگر که من کراراً در اعلامیهها و سخنرانیهای خود تذکر و توضیح دادهام. و اما من مخالف اصل سلطنت و رژیم شاهنشاهی ایران هستم، به دلیل اینکه اساساً سلطنت نوع حکومتی است که متکی به آرای ملت نیست، بلکه شخصی به زور سرنیزه بر سر کار میآید و سپس با همین سرنیزه، مقام زمامداری را در خاندان خود به صورت یک حق قانونی بر مبنای توارث، بر مردم تحمیل میکند.»[7]
امام در این مصاحبه، دلایل خود را برای متهم کردن آمریکا بیان کردند: «سالیان دراز است که آمریکا بر خلاف همه موازین بینالمللی و انسانی در امور داخلی کشور ایران، دخالت مستقیم دارد. به طوری که امروز میبینیم وقتی شاه در پرتگاه سقوط قرار گرفته و ملت ایران برای به دست گرفتن سرنوشت خود بهپا خاسته است، مستقیما رئیسجمهوری آمریکا و نیز بعضی از سایر مقامات عالیرتبه آمریکایی رسما دخالت میکنند و علیرغم اراده قاطع ملت ایران، اعلام میکنند که ما از شاه حمایت میکنیم و باید حمایت بکنیم چون بهترین دوست و حافظ منافع ما در منطقه است.»[8]
ایشان در ادامه فرمودند: «در سالیان دراز میبینیم که اکثر و بلکه تمامی سیاستهای شاه در زمینههای مختلف، در جهت تامین هر چه بیشتر منافع آمریکا و همدستان آمریکا بوده است. کشاورزی ایران را به نفع آمریکا نابود کرده است. مخازن زیرزمینی و مخصوصاً نفت را به غارت آمریکا داده است و ایران را با پول نفت انبار اسلحه ساخت آمریکا و همدستانش قرار داده است که گذشته از اینکه این سلاحها، به هیچ کاری جز کشتن فرزندان ملت در شهرها و دهات نمیخورد، بیش از چهل هزار مستشار نظامی آمریکایی را بر ما تحمیل کرده است، که علاوه بر اینکه در هر سال بابت حقوق آنان، هزینه کمرشکنی بر ما تحمیل میشود، اصولاً همین مستشاران زیر نظر سفارت آمریکا، تمامی اوضاع کشور را برای حفظ منافع آمریکا کنترل میکنند.»[9]
ایشان همچنین درباره سایر دلایل خود گفتند: «شاه با زور سرنیزه، حق کارگران و زحمتکشان شریف و محروم ایران را بر باد داده است. سرمایهداران آمریکایی، ایران را بهترین نقطه برای استثمار میدانند و سرمایههای خود را به اشکال مختلف به ایران سرازیر کردهاند. و باید بگویم که ابعاد دخالت آمریکا در ایران به قدری وسیع است که در این فرصت امکان شمردن آنها نیست.»[10]
امام خمینی درباره ایجاد حرکتهای اعتصابی برای تسریع سرنگونی شاه فرمودند: «من از عموم کارکنان و کارمندان مؤسسات و شرکتهای دولتی و خصوصی و مخصوصا شرکت نفت خواستهام که هر چه وسیعتر به اعتصابات خود ادامه دهند.»[11]
امام خمینی همچنین درباره روابط ایران و فرانسه پس از برکناری شاه اظهار کردند: «فرانسه و یا هر کشور دیگر که به آزادی و استقلال ما احترام بگذارد و درصدد تجاوز به منافع ملت ما و غارت مخازن نباشد، ما بر اساس حفظ آرمانها و مصالح و منافع خودمان با آنان بر مبنای احترام متقابل رفتار خواهیم کرد.»[12]
امام خمینی درباره قرارداد کمپدیوید و مسئله فلسطین نیز گفتند: «کمپ دیوید چیزی جز یک فریب و بازی سیاسی، برای ادامه تجاوز اسرائیل به مسلمین نیست. من بیش از پانزده سال است که در اعلامیهها و سخنرانیهای خود اسرائیل را محکوم کرده و از ملت فلسطین و سرزمین آنان دفاع کردهام. اسرائیل غاصب است و هر چه زودتر باید فلسطین را ترک کند. و تنها راه حل این است که برادران فلسطینی هر چه زودتر این ماده فساد را نابود گردانند و ریشه استعمار را در منطقه قطع کنند، تا آرامش به منطقه بازگردد.»[13]
امام خمینی در همین تاریخ، در گفتوگو با خبرنگار رادیو لوکزامبورگ، درباره احتمال همراهی ارتش با شاه فرمودند: «من فکر میکنم ارتش و هیچ قدرت دیگری نمیتواند شاه را برای همیشه حفظ کند. شاه تمام پایگاههای خود را در ایران از دست داده است و هیچیک از افراد ملت با او همراه نیستند، و جیرهخواران او برای حفظ شاه کفایت نمیکنند. با وضع اقتصادی فلج شده، فکر میکنید از ارتش برای همیشه کاری ساخته است؟ امیدوارم این نهضت بساط این دستگاه را درهم پیچد. در ضمن اگر یکوقت احتیاج پیدا کردیم که به صورت دیگر عمل کنیم، در آنوقت آن کارها را اعلام خواهیم کرد.»[14]
امام در تاریخ 15 آذر 1357 در گفتوگو با خبرنگار انگلیسی روزنامه دیلی تلگراف درباره احتمال کنارهگیری محمدرضا پهلوی گفتند: «چارهای جز این ندارد. اگر عقل داشته باشد، باید این کار را بکند.»[15]
امام خمینی درباره عکسالعمل خود در صورت محدود کردن فعالیتهایشان توسط حکومت فرانسه فرمودند: «اگر محدود بکنند ما در فرانسه نمیمانیم و به جای دیگر خواهیم رفت. لکن برای فرانسه صورت خوشی نخواهد داشت.»[16]
گزیده سخنان:
- اسلام در همه ابعاد قانون دارد و به همین دلیل احتیاج به قوانین دیگری نداریم.
- قانون اساسی فعلی را تصفیه میکنیم، یعنی نظر میکنیم، هر مقدارش موافق با قانون اسلام است، آن را حفظ میکنیم و هر مقدارش که مخالف با قانون اسلام است، آن را حذف خواهیم کرد.
- مخالف باقی ماندن شخص شاه در مقام سلطنت هستم.
- اراده ملت، نقشی در روی کار آمدن شاه نداشته است. بنابراین سلطنت وی از اساس، غیرقانونی است و از مشروعیت برخوردار نیست.
- تمامی سیاستهای شاه در زمینههای مختلف، در جهت تامین هر چه بیشتر منافع آمریکا و همدستان آمریکا بوده است.
- شاه با زور سرنیزه، حق کارگران و زحمتکشان شریف و محروم ایران را بر باد داده است.
- اسرائیل غاصب است و هر چه زودتر باید فلسطین را ترک کند.
- شاه تمام پایگاههای خود را در ایران از دست داده است و هیچ یک از افراد ملت با او همراه نیستند.
پینوشتها:
[1]. خمینی(س)، روحالله، صحیفه امام خمینی(س)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، چ 3، 1379، ج 5، ص 170.
[2]. همان، ص 170.
[3]. همان، ص 171.
[4]. همان، ص 172.
[5]. همانجا.
[6]. همان، ص 173.
[7]. همانجا.
[8]. همان، ص 173 و 174.
[9]. همان، 174.
[10]. همانجا.
[11]. همان، 175.
[12]. همان، 176.
[13]. همانجا.
[14]. همان، .176
[15]. همان، 178.
[16]. همان، 179.
تعداد بازدید: 1367