10 آذر 1399
... خودمان را به تهران رساندیم. دیدیم فرودگاهها بسته شده و همه منتظر آمدن امام هستند و بختیار هم تعلل میکند. آقایان مطهری، بهشتی، طالقانی، مفتح و عدهای دیگر از آقایان، کمیته استقبال از امام را تشکیل داده بودند. یکی دو روز در آنجا بودیم. قرار بر این شد تمام روحانیونی که در تهران هستند چه آنهایی که آنجا بودهاند و چه آنهایی که مثل ما از شهرهای دیگر برای استقبال آمدهاند، همه در مسجد دانشگاه تهران تحصن کنند.
اعلام تحصن شد و ما به مسجد دانشگاه تهران رفتیم و همراه سایر روحانیون و علما در آنجا متحصن شدیم. جمعیت زیادی بود، از همهجا آمده بودند. شبستان مسجد مملو از جمعیت بود، همه هم روحانی بودند و خیلی منظم و با ترتیب این تحصن انجام شد و بسیار با برنامه بود. و به متحصنین صبحانه، ناهار و شام مختصری و یکی دو پتو هم برای استراحت کردن داده میشد. در حال تکیه دادن استراحت میکردیم، حتی گاهی نمیتوانستیم پاهایمان را دراز کنیم، از بس جمعیت فشرده بود. شبستان مسجد دیگر جا نداشت و صبحها در محوطه دانشگاه راهپیمایی میکردیم. بزرگان جلو میافتادند و ما هم پشت سر آنها حرکت میکردیم و شعار میدادیم. یادم هست که آقای منتظری در محوطه دانشگاه جلو افتاده بود و بقیه علما هم پشت سرش و همه شعار میدادیم: «فرمانده کل قوا خمینی/ هوایی و دریایی و زمینی/ وای به حال بختیار اگر امام ما فردا نیاد.»
از دیگر برنامههای تحصن، نماز جماعت ظهر و عصر بود که به امامت مرحوم طالقانی و گاهی هم شهید بهشتی اقامه میشد. سخنرانی هم در تحصن انجام میشد. مرحوم طالقانی، شهید بهشتی، مقام معظم رهبری، هاشمی رفسنجانی، مطهری، آقای طاهری، امام جمعه سابق اصفهان و عدهای دیگر در جمع متحصنین سخنرانی میکردند. یادم میآید که در یکی از سخنرانیها بود که شهید بهشتی با صدایی رسا میگفت: وای به حال بختیار اگر تا فلان روز امام وارد نشود.
ما میدانستیم که بختیار دستپاچه شده با بعضی از این بزرگان دست اندرکار تحصن و کمیته استقبال تماسهایی میگیرد. با آقایانی مثل شهید مطهری و بهشتی تماس میگرفت که یک کاری بکنند. اینها هم قرص و محکم میگفتند که غیر از این راهی نیست و باید حتماً امام بیاید و این تحصن به هم نمیخورد، تا امام بیاید.
مردم هم در بیرون دانشگاه، در خیابانها تظاهرات میکردند و با رژیم درگیر بودند. صدای تیراندازی، آژیر آمبولانس و آتشنشانیها به گوش میرسید. رژیم دیگر دست و پاهای آخر را میزد.
این مقاومت و مبارزه باعث شد که بختیار تسلیم شود و 12 بهمن ماه روز ورود امام را تعیین کند.
منبع: خاطرات حجتالاسلام و المسلمین غلامحسین جمی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص180 – 182.
تعداد بازدید: 923