23 اسفند 1399
احمد ساجدی
با وجود گذشت بیش از چهار دهه از سقوط شاه و پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز بسیارند مورخینی که احساس میکنند درباره علت فروپاشی سلطنت پهلوی نقاط مغفول و زوایای پنهان و ناگفتههای فراوان وجود دارد که باید بیان شوند. به ویژه آنکه برای نسلهای پس از انقلاب هنوز این سؤال به طور جدی مطرح است که چرا حکومتی که آن را قدرتمندترین دولت خاورمیانه مینامیدند یا به آن لقب «ژاندارم غرب در منطقه» داده بودند در فاصله یک سال در برابر ملتی بی سلاح فروریخت؟ محمدرضاشاه که در ۱۳۵0 در جریان جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی، خود را بر قله غرور و نخوت و قدرت تصور میکرد و در سلسله شاهان این مرز و بوم، خود را در شمار مقتدرترین آنها میدید، چه شد که هفت سال بعد، نه از او و نه از حکومتش کمترین اثری در جغرافیای غرب آسیا و جهان باقی نماند؟ اینها سؤالاتی هستند که ارائه پاسخ منطقی و مستدل به آنها لااقل برای نسلی که انقلاب را ندیده است ضروری مینماید.
تحقیق و کندوکاو درباره ابعاد گوناگون انقلاب اسلامی و دلایل سقوط شاه، با استفاده از منابع معتبر اسنادی، بهرهگیری از مصاحبه و «تاریخ شفاهی» و ارائه آنها به صورتهای مختلف کتاب، نشریه، فیلم و عکس و .... همواره ضروری مینماید و به روشنگری افکار عمومی جامعه به ویژه نسل جوان کمک میکند.
کتاب «شاه، انقلاب اسلامی و ایالات متحده» اثر تازهای است که با هدف نشان دادن جوانب مختلف فروپاشی سلطنت و علل آن، به رشته تحریر درآمده است. نویسنده کتاب «داریوش بایندر» دیپلمات و کارگزار سیاسی ایران در دوره پهلوی دوم بود. درباره سوابق شغلی او میتوان به این موارد اشاره کرد: عضویت در دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل، مدیر دفتر منطقهای آمریکا در وزارت امور خارجه، مشاور سیاست خارجی نخستوزیر در سالهای پایانی سلطنت پهلوی، هماهنگکننده منطقهای کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در بنگلادش و کنگو، عضویت در دفتر هماهنگی اقدامات بشردوستانه.
تشریح علل فروپاشی حکومت پهلوی و تأثیر دلایل اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ساختاری در روند این فروپاشی، از زبان کسی که خود از دست اندرکاران و مطلعین تشکیلات درونی آن حکومت بوده است، این اثر را خواندنیتر میسازد.
نویسنده کتاب که در سوئیس اقامت دارد، این اثر را در سال ۱۳۹۷ تهیه و تنظیم کرده است. وی میگوید که در این کتاب تلاش کرده تا از موضعگیری و قضاوت در سیر حوادث بپرهیزد و با زبان اسناد و مدارک موثق با مخاطب سخن بگوید، از اینرو در سرتاسر کتاب کسی را متهم یا محکوم نکرده است.
داریوش بایندر در نگارش و تدوین این اثر از منابعی چون بخش تاریخ مؤسسه انتشاراتی پالگریو – PALGRAVE - در نیویورک، بایگانی مؤسسه تحصیلی بینالمللی و توسعه ژنو، بایگانی دیجیتال شورای امنیت ملی آمریکا در دانشگاه جورج واشنگتن، پروندههای بایگانی شده در وزارت خارجه آمریکا راجع به ایران، که در سال 1393 از طبقهبندی محرمانه خارج شده است، و همچنین از کتابخانههای دیگری در نیویورک و ژنو بهره گرفته است.
کتاب «شاه، انقلاب اسلامی و ایالات متحده» از سه بخش تشکیل شده که عبارتند از: پیش از انقلاب، در آستانه انقلاب، و انقلاب. این سه بخش جمعاً در خود ۱۸ فصل را جای دادهاند که مطالعه آنها سیر مرحله به مرحله فروپاشی سلطنت پهلوی دوم را نشان میدهد. عناوین این اصول عبارتند از: فصل اول: نگاهی به گذشته - فصل دوم: نظام شاهنشاهی - فصل سوم: در سراشیب سقوط - فصل چهارم: مخالفان - فصل پنجم: تغییر شگرد (۱۳۵۴ تا ۱۳۵۶) - فصلششم: ۱۳۵۶، سال پرخطر - فصل هفتم: اخگر انقلاب، (بهار ۱۳۵۶) - فصل هشتم: بازیگران، راهبردها و ساختارها - فصل نهم: پرونده آبادان - فصل دهم: آشتیجویی و امتناع - فصل یازدهم: شمارش معکوس در ماه اکتبر - فصل دوازدهم: واپسین دم در آبان - فصل سیزدهم: افسون نظامی؛ نخستوزیر غلامرضا ازهاری - فصل چهاردهم: سرگشتگی کارتر - فصل پانزدهم: اتحاد جماهیر شوروی و انقلاب ایران - فصل شانزدهم: آغاز عصری نوین - فصل هفدهم: کوشش ایالات متحده برای گفتوگو با آیتالله خمینی - فصل هجدهم: غزل خداحافظی - فصل نوزدهم: فروپاشی.
نقش آمریکا در هدایت شاه بری مقابله با انقلاب مردم که غالباً از طریق سفیر آن کشور در تهران و در جریان ملاقاتهای وی با محمدرضا پهلوی به اطلاع او میرسید و به خصوص سیاستهای دولت دموکرات جیمی کارتر، عملکرد ژنرال هایزر و .... از جمله موضوعاتی هستند که جریان آنها تقریباً در اکثر فصول این کتاب دیده میشود. به عبارت دیگر آمریکا در تعیین سیاست خارجی شاه، نقش اصلی و اول را داشت. این موضوع، علت انتخاب عنوان کتاب حاضر است.
کتاب اگرچه مربوط به سقوط حکومت پهلوی دوم است ولی در فصول اول و دوم خود به اختصار به حوادث بعد از مشروطه، دوران پهلوی اول و رویدادهای پهلوی دوم از ۱۳۲۰ تا زمان انقلاب اسلامی و به ویژه حوادثی که در زمینهسازی برای انقلاب نقش داشتند، اشاره کرده است.
نویسنده تصریح دارد که «انقلاب اسلامی ایران بر اساس آرمان و اصولی روی داده و توانسته است مرزهای ملی را درنوردد.» وی مینویسد: «برخلاف تصور عموم، انقلابی که رهبری آن را آیتالله خمینی در دست داشت تنها مبارزه علیه یک خاندان و یا یک رژیم نبود، هر چند که دشمنی آیتالله خمینی با دو شاه دودمان پهلوی بسیار ریشهدار بود. بلکه مهمتر از آن، این انقلاب و رهبری آن تلاش داشت که به حکومت غیر دینی بر ملتی که همه جمعیتش مسلمان هستند خاتمه دهد.»
کتاب «شاه، انقلاب اسلامی و ایالات متحده» توسط محمد آقاجری ترجمه شده، در بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه به چاپ رسیده و سال 1399 در ۴۹۴ صفحه، با بهای ۹۵ هزار تومان وارد بازار نشر شده است.
تعداد بازدید: 694