انقلاب اسلامی :: فروپاشی؛ «نگاهی به درون رژیم شاه؛ بحرانها، تضادها و ناکامی‌هایش»

فروپاشی؛ «نگاهی به درون رژیم شاه؛ بحرانها، تضادها و ناکامی‌هایش»

07 فروردین 1400

احمد ساجدی

«فروپاشی؛ نگاهی به درون رژیم شاه؛ بحرانها، تضادها و ناکامی‌هایش» عنوان اثر تازه‌ای است که به تحولات عصر پهلوی دوم و علل فروپاشی مرحله به مرحله حکومت محمدرضا پهلوی پرداخته است. این کتاب توسط هدی صابر پژوهشگر، روزنامه‌نگار و فعال ملی- مذهبی به رشته تحریر درآمده است.

صرفنظر از «پدیده انقلاب» و تأثیر غیرقابل انکار آن در سقوط رژیم شاه، کتاب «فروپاشی» تلاش دارد تا ریشه‌های این سقوط را در داخل حکومت پهلوی و در ساختارها و عملکردهای این حکومت در عرصه‌های مختلف سیاسی و اقتصادی و فرهنگی جستجو کند. این کتاب درصدد است تا سر حد امکان فارغ از تلاش‌ها و تحرکات مخالفان شاه که به انقلاب انجامید، با ارائه گزارش‌هایی مستند از وجود تضادها و بحران‌های درونی نظام حکومتی پهلوی، روند افول و فروپاشی قدرت آن رژیم را مورد بررسی قرار دهد. بحران‌های داخلی (سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و....) و بحران‌های خارجی (مواجهه با قدرت‌ها و....) که منظومه‌ای از اشتباهات و ایستادگی بر روش‌های غلط را به یادمان می‌آورد، از جمله ریشه‌های از هم گسیختگی در حکومت شاه را تشکیل می‌دهند.

در مقدمه کتاب نیز تصریح شده که این اثر تنها درصدد مطالعه و بررسی «علل درونی» سقوط شاه و خروج رژیم سلطنتی از گردونه تاریخ است. از این‌رو نگاه خود را به طور خاص به درون رژیم و ساختارهای داخلی آن متمرکز کرده است. روش این بررسی شیوه «از بیرون به درون» است. بدین معنی که ابتدا شرایط جهانی دهه ۱۳۵۰ در حد ضرورت تشریح شده و سپس از جهان به ایران وارد شده و ضمن ارتباط دادن شرایط بین‌المللی و اوضاع داخلی ایران، موقعیت رژیم شاه را مورد بررسی قرار داده است.

کتاب «فروپاشی» قصد دارد این حقیقت را اثبات کند که هیچ نظامی در جهان مصون از خطا نیست و عدم تلاش برای تصحیح خطاها و اصرار بر اشتباهات و فرسایشی شدن این وضعیت، پدیده‌ای است که دیر یا زود منجر به اضمحلال و فروپاشی می‌گردد.

نویسنده کتاب «فروپاشی» مطالعات خود را در سال‌های ۱۳60 و ۱۳۶۱ انجام داده است. وی در بخش اول کتاب ضمن ارائه گزارشی مستند از تضادها و گسیختگی‌های رژیم پهلوی، روند فروپاشی تدریجی قدرت آن رژیم را با توجه به شرایط و اقتضائات جهانی بررسی کرده است. در بخش دوم کتاب، ناکارآمدی و ناتوانی رژیم در مواجهه با شرایط جدید داخلی و بین‌المللی و شکاف‌های پدید آمده حاصل از تحولات این دوران در ساختار حکومت، توضیح داده شده و تشریح گردیده است. کتاب «فروپاشی» از بحران‌های اقتصادی عصر پهلوی و ناتوانی آن رژیم در مدیریت بحران‌ها به عنوان یکی از مؤثرترین عوامل سقوط در درون حکومت شاه یاد می‌کند. نویسنده در این رابطه تصریح دارد که عواملی چون عدم تعادل بین تولید و مصرف، عوارض ناشی از تمرکزگرایی شهری، اتکای بی‌حد اقتصاد کشور به نفت، فقدان امکانات زیربنایی، تورم فزاینده وارداتی، اختلاف شدید درآمدها، بحران مهاجرت، کمبودهای آموزشی و بهداشتی، و.... واقعیت‌های اقتصاد عصر پهلوی بوده و عملکرد حکومت شاه قادر به حل و فصل این معضلات نبوده است.

فصل دیگر کتاب به بررسی اصلاحات شاه برای مقابله با بحران‌ها اختصاص داده شده است. برکناری هویدا و انتصاب آموزگار به نخست‌وزیری، هم‌زمان با تلاش برای تصحیح نظام اقتصادی، سیاسی و تشکیلاتی کشور، همچنین تلاش برای «اصلاحات سیاسی» به منظور استمرار بقا و دوام نظام شاهنشاهی، خیزی بود که برداشته شد، اما به قول نویسنده کتاب، محل فرود آن مشخص نبود.

در این کتاب به تأثیر روی کار آمدن دموکراتها در آمریکا و فشار آنان بر رژیم شاه برای اجرای سیاست‌های ترمیم و اصلاح، دموکراتیزه کردن کشور، رعایت مبانی حقوق بشر، و دیگر خواسته‌هایی که در تار و پود و حکومت پهلوی تا آن زمان هیچ سابقه نداشته، اشاره شده و آمده است:

«دیکتاتوری شاه با پیشینه طولانی از سرکوب خشونت و ارعاب زمانی که به بازکردن فضای سیاسی متقاعد شد و تلاش کرد تا به سمت تحول سیاسی گام بردارد، تنها ناتوانی خود را فریاد زد. رژیم استبداد و اختناق که در سال‌های طولانی پس از کودتا، سرکوب را به عنوان تنها اهرم کنترل اجتماعی و سیاسی می‌شناخت و به کار می‌گرفت، هنگامی که در فضای حقوق بشری، «نوآموزی دموکراسی غربی» را آغاز کرد به دلیل ساختار خاص، نداشتن سابقه، عدم قابلیت و فقدان صلاحیت، اساساً مردود شد.»

به نوشته کتاب حاضر، در همان زمان ویلیام سولیوان آخرین سفیر آمریکا در ایران، تغییر روش شاه و ایجاد فضای سیاسی در کشور توسط او را به یک «قمار بزرگ و نا آشنا» تعبیر کرده بود. بدین معنی که «کسی که تاکنون جز با دیکتاتوری و سرکوب خو نداشت اجباراً پز دموکراتیک به خود گرفته بود. او که همواره به جای همه فکر می‌کرد و تصمیم می‌گرفت و اراده می‌کرد و اعلام می‌داشت، اکنون درصدد برآمده بود که مردم را در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت دهد و تغییرات جدید سیاسی اعمال کند. رژیمی که اینک به گسترش مشارکت و نظارت مردم تصریح می‌کرد تا اندکی پیش از آن، مردم را به هیچ می‌گرفت و حضور اجتماعی آنان را زمینه‌ساز هرج و مرج می‌دانست.»

در فصل پنجم کتاب، برنامه ششم عمرانی به عنوان آخرین برنامه توسعه بررسی شده است. این برنامه که قرار بود راه خروج از بحران را نشان دهد نه تنها قادر به رفع بحران‌های موجود نبود بلکه در بطن خود بحران‌هایی عمیق‌تر از آنچه بود را پدید ‌آورد. به علاوه شتاب حوادث چنان رژیم شاه را درهم پیچیده و از قدرت آن کاسته بود که عقب‌نشینی‌های مکرر و تعویض پی‌درپی دولت‌های بی‌کفایت نیز نتوانست آن را از ذوب شدن در حرارت سوزان انقلاب نجات دهد.

کتاب «فروپاشی؛ نگاهی به درون رژیم شاه؛ بحرانها، تضادها و ناکامی‌هایش» در ۲۶۰ صفحه تهیه و تنظیم شده و «بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه» آن را به زیور طبع آراسته است. این کتاب در سال ۱۳۹۹ به چاپ ششم رسیده و با بهای ۴۸ هزار تومان در اختیار علاقه‌مندان به مطالعه در ریشه‌ها و علل سقوط حکومت پهلوی قرار گرفته است.



 
تعداد بازدید: 670


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: