انقلاب اسلامی :: مسجد کرامت

مسجد کرامت

12 خرداد 1400

مریم طحان

مسجد کرامت از جمله مساجد تأثیرگذار شهر مشهد است که در دوران انقلاب مرکز و ستاد عملیاتی تظاهرات و راهپیمایی‌های مردم و سنگر حضور افرادی چون آیات خامنه‌ای، واعظ طبسی، نوغانی، مرعشی، شیرازی و مبارزانی چون هاشمى‌‌نژاد، کامیاب، موسوى قوچانى و اندرزگو بود که در صف اصلی انقلاب قرار داشتند و برای پیشبرد اهداف امام خمینی و مبارزه با حکومت پهلوی در این مسجد فعالیت می‌کردند. هم چنین جلسات تفسیر قرآن و جمعیت انبوه حاضر در آن سبب شهرت بیشتر این مسجد شد.

مسجد کرامت در مرکز شهر مشهد و در فاصله تقریبی کمتراز 500 متر به بارگاه منور رضوی و در چهارراه نادری (اکنون: چهارراه شهدا) واقع شده است. این مسجد اگرچه جزء مساجد قدیمی به شمار نمی‌رود اما به واسطه حضور پررنگش در عرصه فعالیت‌های انقلابی به شهرت رسیده است. هم‌چنین این مسجد بزرگ از گذشته به ‌دلیل قرابت با حرم علی بن موسی(ع)، محل رفت و آمد جمع کثیری از زوار بوده است.

این مسجد در ابتدا خانه قدیمی «مرحوم حاج سیدمحمود کرامت کرمانی» بود که در سال ۱۳۴۴ شمسی در قالب یک ساختمان سه طبقه نوسازی و به نام «بنای کرامت» نامگذاری شد و در ایام اعیاد و سوگواری ائمه اطهار(ع) و مناسبت‌های مذهبی براب برگزاری مجالس از آن استفاده گردید. در مراسم‌ بزرگی چون عزاداری محرم و صفر و جشن‌های نیمه شعبان، صحن حیاط با چادر مخصوصی پوشیده و پذیرای عزاداران می‌شد تا این‌که در سال ۱۳۵۱ صحن حیاط در دو طبقه مسقف گردیده؛ سالن پایین برای مسجد و سالن بالا به صورت حسینیه درآمد. این بنا به‌وسیله واقف شرعاً و قانوناً به نام مسجد و حسینیه کرامت وقف شده است. مرحوم کرامت وصیت کرد که خود و همسرش را در این مسجد دفن کنند.

اهمیت مسجد کرامت فقط برای وسعتش نبود، بلکه چون در موقعیت حساس و نزدیک مرکز شهر، یعنی حرم مطهر امام رضا(ع) و مدارس علوم دینی و از طرف دیگر به دلیل مجاورت بخش تازه‌ساز شهر و در کنار دانشگاه و سینماها قرار گرفته بود، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود. امتیاز دیگر، آن بود که فاصله زیادی با بازار نداشت و تجار و کسبه به آن تردد می‌کردند؛ از این‌رو مسجد کرامت پاتوق گروه‌های مختلف هم‌چون کسبه، طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاه که در ظاهر با هم تضادها و اختلافاتی داشتند، شده بود.[1]

آیت‌الله غنیان و حاج‌آقا سررشته‌داری از دوستان حاج کرامت ابتدا از آیت‌الله واعظ طبسی خواسته بودند که امامت جماعت مسجد کرامت را به عهده بگیرد که ایشان نپذیرفتند. گزینه بعدی آیت‌الله خامنه‌ای بود. ایشان نیز در ابتدا به دلیل آن‌که مسجد مذکور در ناحیه پر رفت و آمد قرار گرفته و زیر ذره بین ساواک است از پذیرش این کار امتناع کردند ولی با رفت و آمد بسیار بالاخره رضایت دادند که نماز ظهر و عصر را در این مسجد نوبنیاد بخوانند.[2]

خرداد سال ۱۳۵۲ ساواک جلسات تفسیر آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد امام حسن(ع) مشهد و منزلش را تعطیل کرده بود. ایشان نیز در آذر همان سال محل اقامه‌ نماز جماعت و جلسات تفسیر خود را به دعوت بانی و واقف مسجد کرامت، به آن مسجد انتقال داد و مسجد یادشده را به کانون فعالیت دانشجویان و طلاب جوان تبدیل کرد.[3]

علی رغم خطرات احتمالی سخنرانی در مسجد کرامت، آیت‌الله خامنه‌ای از تغییر مسجد خرسند بودند چرا که موقعیت مسجد جدید به واسطه توجه مردم و زائران بهتر از مسجد امام حسن(ع) بود. ایشان امیدوار بود مسجد کرامت وسیله‌ای برای بالا بردن آگاهی سیاسی و اجتماعی جوانان باشد.[4]

آیت‌الله خامنه‌ای این مسجد را به عنوان یکی از پایگاه‌های خودشان برای تبلیغات قرار داده بودند و علاوه بر اقامه نماز، با مردم صحبت کرده و آیاتی از قرآن، صحیفه سجادیه یا نهج‌البلاغه را تفسیر می‌کردند و بر بیان مسائل عقیدتی متمرکز بودند.[5]

آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد کرامت تخته سیاهی داشت که احادیث و روایات، یا آیه‌های قرآن را روی آن می‌نوشت و تشریح می‌کرد. استقبال چشمگیر گروه‌های مختلف از برنامه‌های ایشان به جایی رسید که یک ربع ساعت، زمانی را که برای سخنرانی درنظر گرفته بود، به یک ساعت رسید.[6]

در آن زمان حتی علما و اندیشمندان و شخصیت‌های برجسته فرهنگی و سیاسی از سراسر کشور و حتی کشورهای دیگر برای حضور در مسجد کرامت و استفاده از سخنان آیت‌الله خامنه‌ای به مشهد می‌آمدند.[7] جلسات قرآن و تفسیر مسجد کرامت توانسته بود جوانان زیادی جذب کند.

از سال 1352 و با حضور آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان امام جماعت، خون تازه‌ای به رگ‌های این مسجد جاری شد و آن را به مهم‌ترین پایگاه انقلابی مشهد تبدیل کرد؛ ساواک مشهد در واکنش به فعالیت‌های سیاسی گسترده‌ وی، او را از اقامه نماز جماعت در آن مسجد بازداشت.[8]

ساواک قبل از منع ایشان از اقامه نماز و سخنرانی در مسجد سعی کرده بود با تبلیغات منفی از مشتاقان مجالس او در این مسجد بکاهد. یکی از مأموران این سازمان هفته‌ای یک بار با سرزدن به مغازه‌های اطراف مسجد به صاحبان آن هشدار می‌داد که در نماز این سید حاضر نشوید؛ او وهابی است.[9]

وقتی تهمت‌زنی‌های ساواک مؤثر واقع نشد؛ ساواک حاجی کرامت، صاحب چلوکبابی کرامت را احضار و عواقب وخیم کار را به او گوشزد کرد که هرچه زودتر آیت‌الله خامنه‌ای را از مسجد کرامت تعویض و شخصی حائز شرایط که مورد تأیید آیت‌الله میلانی است به جای او بگذارد.[10] بدین ترتیب حضور آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد کرامت در اسفند 1352 به پایان رسید.

همین مدت کوتاه تأثیرات مهمی بر روند انقلاب داشت. آیت‌الله خامنه‌ای در خاطرات خود از این دوران می‌نویسند: «آن روز مسجد کرامت بزرگ‌ترین مسجد شبستانی مشهد بود. یعنی توی مساجد محله‌ مشهد مسجد بزرگ‌تر از مسجد کرامت نبود. آن چنان جمعیت پر می‌شد توی این مسجد که جای یک نفر آدم هم واقعاً نبود. بعد از نماز مغرب شروع می‌کردم به درس، سخنرانی نبود، درس بود. آن قدر جمعیت زیاد می‌شد که قبل از آنی که من شروع بکنم - وسط نماز - در مسجد را می‌بستند که دیگر نمی‌شد کسی وارد بشود. جمعیت متراکمی جمع می‌شد برای این‌که درس را گوش کنند، حالا درس چی بود؟ بنده آن‌جا هم حدیث، هم اعتقادات و هم نهج‌البلاغه تدریس می‌کردم؛ با تخته سیاه. خود شیوه‌ کار برای مردم جاذب بود. حالا یک عده البته می‌آمدند تماشا کنند از این چند هزار آدم مثلاً. اما یقیناً درصدی هم می‌آمدند واقعاً یاد بگیرند و آموزش ببینند و یادداشت می‌کردند. توجه کردید؟ من امتحان کردم دیدم که شیوه‌ درس گفتن اگر چنانچه با ابتکار، با نوع‌آوری، با انگیزش، با بیان خوب و با عمده‌تر از همه، محتوا همراه باشد، توی آن یک چیزی باشد، همین‌جور لفاظی نباشد، جاذبه پیدا خواهد کرد. »[11]

به جز جمعیت کثیر حاضر در جلسات مسجد کرامت، کتاب «گفتاری در باب صبر» دستاورد مهم دیگر این حضور چند ماهه آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد بود. صبر یکی از مباحث مهم جلسات ایشان در مسجد بود که به صورت کتاب منتشر شد.[12]

طی سال‌های 1353 تا 1355 اگرچه فعالیت چندانی از مسجد کرامت گزارش نشده و به نوعی شعله جلسه‌ها و سخنرانی‌های انقلابی افت کرد ولی به‌طور کامل هم خاموش نشد. در غیاب آیت‌الله خامنه‌ای، «شیخ محمود مروی سماورچی» امامت جماعت مسجد کرامت را عهده‌دار شد ولی به‌واسطه فاش‌گویی‌های سیاسی‌اش زیر ذره‌بین ساواک قرار گرفت و به‌واسطه اینکه از نظر ساواک از پیروان آیت‌الله خامنه‌ای بود دستگیر و به تهران منتقل شد.[13]

در این مدت هم‌چنین به مناسبت‌های مختلف، علما، مردم را به مسجد گسیل می‌داشتند. به‌طور نمونه در شهریور 1353 به مناسبت درگذشت «آیت‌الله سیدمحمود حسینی شاهرودی»، مجلس ختمی در مسجد کرامت برپا شد که بانی آن آیت‌الله خامنه‌ای بود. حضور ایشان در این مجلس سبب آماده باش مأموران امنیتی برای تهیه گزارش شد؛ هرچند که از قبل نظر مثبت شهربانی برای تشکیل این جلسه جلب شده بود.[14]

آیت‌الله خامنه‌ای بعد از مرگ مشکوک دکتر علی شریعتی، در مسجد کرامت مجلس ترحیمی برپا داشتند که بسیاری از مجامع مذهبی از جمله کانون نشر حقایق اسلامی و طلاب و علما در آن شرکت کردند.[15]

سال‌های 1356 و 1357، مسجد کرامت مجدداً فعال و به پایگاه رسمی انقلاب تبدیل شد. این مسجد از هیئت امنا و خادمان فعال و انقلابی برخوردار بود که توانسته بودند شورای ویژه‌ای ترتیب دهند که در رأس آن‌ها آیت‌الله خامنه‌ای، واعظ ‌طبسی و هاشمی‌نژاد حضور داشتند. این شورا وظیفه داشت اعلامیه‌ها و دستورات امام خمینی را چاپ و تکثیر کند و سایر برنامه‌های انقلابی را دنبال کرده اخبار، رویدادها و برنامه‌های انقلاب در سایر شهرستان‌ها و سیاست‌گذاری برای ادامه مبارزات انقلاب را به مردم و سایر مساجد خراسان انتقال دهند. هماهنگی برگزاری راهپیمایی‌ها و نیز دعوت از شخصیت‌های برجسته انقلاب برای سخنرانی‌ها از دیگر وظایف این شورا بود. فعالان این مسجد در دوران انقلاب شامل حوزوی‌ها، بازاری‌ها و دانشجویان می‌شدند.

در ماه‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، مسجد کرامت فعال‌تر از قبل شده بود. این مسجد به دلیل حضور جمع کثیری از انقلابیون به نوعی از امنیت برخوردار بود و عوامل ساواک دیگر جرأت نمی‌کردند برای دستگیری سران انقلابی به آن‌جا بروند. در خاطرات آیت‌الله خامنه‌ای، هاشمی‌نژاد و افراد دیگر ذکر شده است که چون به آن‌ها اطلاع داده بودند که ساواک درصدد حمله به منازل آن‌ها است تمام روز را در مسجد کرامت فعالیت می‌کردند و شب‌ها به منازل انقلابیون می‌رفتند.[16]

آیت‌الله خامنه‌ای در خاطرات خود از این دوره می‌گویند: «یک ستادى تشکیل شد در مسجد کرامت براى هدایت کارهاى مشهد و مبارزات. در آن مرحوم  هاشمى‌نژاد و برادرمان جناب آقاى طبسى و من و یک مشت از برادران طلبه‌ جوانى که همیشه با ما همراه بودند که دو نفرشان از آن‌ها هم الان شهید شدند؛ یکى سیدعباس موسوى قوچانى، یکى هم سیدرضا کامیاب. این دو نفر هم جزو آن طلبه‌هایى بودند که دائماً در کارهاى ما با ما همراه بودند. در آن‌جا جمع مى‌شدیم و مردم هم در رفت و آمد دائمى بودند و آن‌جا شد ستاد کارهاى مشهد و عجیب این است که نظامی‌ها و پلیس از چهارراه نادرى که مسجد هم سر چهارراه بود جرأت نمى‌کردند این طرف‌تر بیایند از هیجان مردم. لذا ما توى این مسجد روز را با امنیت مى‌گذراندیم و هیچ واهمه‌اى که بریزند این مسجد را تصرف کنند یا ماها را بگیرند نداشتیم؛ ولیکن شب که مى‌شد آهسته از تاریکى شب استفاده مى‌کردیم و مى‌آمدیم بیرون و در یک منزلى غیر از منازل خودمان مى‌رفتیم شب را هر چند نفرى مى‌ماندیم و خیلى شب و روزهاى پرهیجان و پرشورى بود.»[17]

شکل‌گیری گردهمایی‌ها در مشهد، چه کوچک و چه بزرگ، معمولاً از مسجد کرامت آغاز می‌شد. راهپیمایان خیابان‌ها را طی کرده و به نقطه شروع باز می‌گشتند و در پایان تظاهرات قطع‌نامه‌ای با مضمون برپایی جمهوری اسلامی و سقوط نظام شاهنشاهی خوانده می‌شد. [18]

راهپیمایی‌ها هر روز از اطراف مدرسه‌ نواب و مسجد کرامت شروع می‌شد؛ در این مسجد ابتدا مراسمی منعقد می‌شد سپس برای شروع در تظاهرات هر پارچه‌نوشته‌ای را دو نفر در دست می‌گرفتند و پشت آن انبوهی از مردم حرکت می‌کردند. در پایان راهپیمایی‌ها هم آیت‌الله طبسی، آیت‌الله خامنه‌ای و حجت‌الاسلام هاشمی‌نژاد سخنرانی می‌کردند.[19]

از دیگر اتفاقات این دوره به آتش کشیدن مجسمه‌های شهر بود. هم‌زمان با مراسم خطبه‌خوانی شب عاشورا در حرم امام رضا(ع) توسط آیت‌الله خامنه‌ای که خلاف رسم هر سال به جای نام شاه به نام امام خمینی خوانده شد تعدادی از مردم در نقاط مختلف شهر مجسمه‌‌های شاه را پایین کشیدند. از جمله مجسمه‌ شاه در میدان شهدا را جلوی مسجد کرامت پایین آورده، رویش بنزین ریختند و به آتش ‌کشیدند.[20]

یکی از اموری که در مسجد کرامت سامان گرفت و در واقع از مشغله‌های آیت‌الله خامنه‌ای بود رسیدگی به وضعیت سربازان فراری بود. بعد از پیام امام مبنی بر فرار سربازان از پادگان‌ها، معضلی برای این گروه افراد ایجاد شد. آیت‌الله خامنه‌ای نیز در پی این مسئله سربازان فراری را به مسجد کرامت هدایت می‌کرد و در آن‌جا با تغییر لباس و ظاهرشان آن‌ها را پنهان می‌کرد تا توسط مأموران شناسایی نشوند.[21]

نهم و دهم دی 1357، از روزهای خونین و فراموش ناشدنی در تاریخ تحولات اجتماعی مشهد است؛ زیرا ده‌ها نفر از مبارزان مسلمان توسط حکومت پهلوی به خاک و خون کشیده شدند. این واقعه بازتاب گسترده‌ای در داخل و خارج ایران داشت و ضربه‌های سختی به بدنه پیکر نیمه جان حکومت پهلوی گذاشت. این حادثه که به «یکشنبه خونین مشهد» شهرت دارد از جمله حوادثی است که پیرامون مسجد کرامت اتفاق افتاد.

مطابق روزهای گذشته مردم مشهد در روز 9 دی 1357 برای برپایی راهپیمایی در خیابان‌ها حاضر شدند. در این روز، عده‌ای از مردم به عنوان اعتراض به جنایت‌های روزهای گذشته و کسب تکلیف و ادامه مبارزه، در اطراف بیت علما و روحانیون تجمع کرده بودند و به تدریج بر تعداد اجتماع کنندگان اضافه می‌شد و به این صورت در چهارراه شهدا، جلوی مسجد کرامت جمعیتی انبوه گرد هم آمده بودند. نظامیان حکومت هم مصمم به انتقام‌گیری از مردم به خاطر تظاهرات روزهای پیشین بودند به گونه‌ای که حتی اتومبیل‌ها نیز در خیابان‌های شهر مشهد از خطر تانک‌های ارتش در امان نماندند و اگر کسی با وسیله نقلیه شخصی خود برای انجام کاری از خیابان‌ها و کوچه‌های شهر عبور می‌کرد، مورد هدف گلوله قرار می‌گرفت.[22]

یکی از مجروحان حادثه در این‌باره گفته: «عصر همان روز سه نفر از ارتشی‌هایی را که به قتل رسیده بودند، در میدان شهدا به دار آویختند. اما ظاهراً ارتش، جنازه‌ها را شب به داخل پادگان منتقل می‌کند به همراه لباس‌های نو؛ حتی چکمه نویی که به پایشان کرده بود، در معرض دید ارتشیان قرار می‌دهد و به آن‌ها می‌گوید: نگاه کنید؛ مردم شما را این‌جوری می‌کشند. ارتشیان با دیدن این صحنه‌ها به شدت عصبانی شدند... سربازان و درجه‌داران با دستور فرماندار نظامی، دیگر دنبال بهانه‌ای نمی‌گشتند. نیاز به صفوف فشرده راهپیمایان نداشتند؛ با اسکورتی منظم، در شکل کارناوال مرگ حرکت کردند و پادگان را به قصد آدم‌کشی بی‌سابقه و با راه‌اندازی جوی خون تاریخی خویش، ترک نمودند.»[23]

روز یکشنبه خونین به دلیل اجتماع مردم و به تصور این‌که رهبران نهضت در این پایگاه مستقرند، نیروهای نظامی به مسجد کرامت و مردم اطراف تعرض کرده و تعدادی از آنان را در این مکان، شهید و مجروح کردند.[24]

نیروهای نظامی در این روز، علاوه بر این‌که مردم مشهد را مورد هدف رگبار سلاح‌های سبک و سنگین خویش قرار دادند، گروه زیادی را هم بازداشت کردند. بیشتر دستگیرشدگان از کسانی بودند که آن روز، نزدیک چهارراه شهدا، جلو منزل آیت‌الله سیدعبدالله شیرازی، مسجد کرامت، و کوچه‌های اطراف آن اجتماع کرده یا در حال عبور از این مکان‌ها بودند.[25]

مقام معظم رهبری در خاطراتشان درباره این حادثه می‌گویند: «صبح دهم دی ماه که می‌خواستیم به مسجد کرامت برویم، به ما گفتند صبر کنید، ببینیم حول و حوش مسجد چه خبر است؛ برای ارزیابی درست‌تر، یک نفر را فرستادیم، بعد از مدتی برگشت و گفت آن‌جا غوغایی است، ماشین‌های ارتشی به میزان زیادی سر چهارراه نادری (اکنون: چهارراه شهدا) که محل مسجد کرامت است، جمع شده‌اند. چهارراه نادری حد و مرز حضور پلیس و ارتش بود. از چهارراه نادری به طرف حرم مطهر، معمولا ارتش یا پلیس هیچ‌وقت حضور پیدا نمی‌کرد. در ایام اوج مبارزه، آن‌جا خط قرمز بود و دیگر نمی‌توانستند به این طرف حرم بیایند و اگر واقعا می‌آمدند، برایشان خطر جانی داشت. در این قسمت خیابان به سمت حرم دائما مردم در رفت وآمد بودند. شعار، گردهمایی و سخنرانی رواج داشت و اصلاً از حوزه مأموریت و دخالت دستگاه خارج بود.

شنیدیم ماشین‌های ارتشی و تانک‌‌ها را در همین منطقه مستقر کرده‌اند و هیچ‌کس هم نیست و هرکس هم پیدا شود، او را می‌زنند. کسی را نمی‌گرفتند، فقط افراد را می‌زدند. عده‌ای در مسجد کرامت بودند... و عده‌ای هم در پشت بام مسجد کرامت بودند. اول صبح در اطراف مسجد در خیابان نادری یک اجتماع مختصری تشکیل شده بود که عمال رژیم آن‌ها را به رگبار می‌بندند و بعد با وحشی‌گری تمام حمله می‌کنند و عده‌ای را در همان‌جا به شهادت می‌رسانند. در این وضعیت به ما گفتند، مصلحت نیست به مسجد کرامت برویم و همین طور هم بود. اگر می‌رفتیم، مطمئناً خطر جانی در پیش بود و کارها متوقف می‌ماند.»[26]

شاید آخرین تظاهرات برگزار شده از جلوی مسجد کرامت به 18 بهمن بازگردد که طی بیانیه آیت‌الله سیدکاظم مرعشی در حمایت از بازرگان صورت گرفت.[27]

حضور آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان امام جماعت در مسجد کرامت علاوه بر رونق برگزاری جلسات تفسیر قرآن و سیره اهل‌بیت(ع) و هدایت نیروهای انقلاب در مقابل حکومت پهلوی، بعد از انقلاب نیز ادامه یافت و کمی بعد سبب تشکیل شورای انقلاب ‌شد.

در ماه‌های اول پیروزی انقلاب، کمیته انقلاب‌اسلامی و فرماندهی انقلاب خراسان در این مکان تشکیل شد و سهم شایسته‌ای در شکل‌گیری و روشنگری افکار مردم کشور و انقلاب اسلامی داشت.

پس از انقلاب این مسجد توسط خیرین و افراد بسیاری توسعه پیدا کرد و با توجه به نزدیکی به حرم مطهر خیلی بیشتر از گذشته پایگاهش را در قلب مردم حفظ کرد و هم‌اکنون به صورت برنامه‌ریزی شده و مکرر برنامه‌های فرهنگی و امور مذهبی در آن انجام می‌شود.

 

پی‌نوشت‌ها:

 

[1]. بهبودی، هدایت‌الله، شرح اسم، زندگی‌نامه آیت‌الله سیدعلی حسینی خامنه‌ای، تهران، مؤسسه‌ مطالعات و پژوهش‌های سیاسی 1391، ص 492

[2]. همان، ص 488.

[4]. شرح اسم، ص 492.

[5]. شمس‌آبادی، حسن، نقش علمای مشهد در انقلاب، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1389، ص 42.

[6]. شرح اسم، ص 494.

[7]. برگرفته از سخنان حجت‌الاسلام حسینعلی رحمتی کارشناس مسئول امور مساجد و معاون فرهنگی ـ اجتماعی اداره کل تبلیغات اسلامی خراسان رضوی در خبرگزاری ایرنا.

[8]. میزبانی، مهناز، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی 1383، ص 36؛ دایره‌المعارف بزرگ اسلامی. ج. ۲۱. ص ۶۷۳-۷۰۷.

[9]. جعفریان، رسول؛ جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی سیاسی ایران (1357 – 1320 )، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چ ششم، 1385، ص 253.

[10]. شرح اسم، ص 495.

[11]. دیدار آیت‌الله خامنه‌ای با اعضای واحد آموزشی حزب جمهوری اسلامی27/10/1363.

[12]. شرح اسم، ص 502.

[13]. همان، ص 530.

[14]. همان، ص 510- 509.

[15]. نقش علمای مشهد در انقلاب، ص 228 – 227.

[16]. شرح اسم، ص 643 ؛ نقش علمای مشهد در انقلاب، ص 328.

[17]. مصاحبه‌ تلویزیونی آیت‌الله خامنه‌ای، 11-11-1363.

[18]. شرح اسم، ص 638.

[19]. همان، ص ۶۲۶.

[20]. سخنرانی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، خطبه‌خوانی شب عاشورا در حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام، 19/9/1357؛ شرح اسم، ص 627.

[21]. شرح اسم، ص 625.

[22]. سکندری، علی‌جان و احمد ذاکری‌راد، یکشنبه خونین مشهد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص 125 و 127

[23]. شرح اسم، ص 131 – 132.

[25]. یکشنبه خونین مشهد، ص 146.

[26]. همان، صص 148 – 149.

[27]. نقش علمای مشهد در انقلاب، ص 349.



 
تعداد بازدید: 1246


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: