23 شهریور 1400
طیب حاجرضایی فرزند حسینعلی سال 1280 ش در تهران به دنیا آمد. شغل او بارفروشی در میدان میوه و ترهبار بود. او در سالهای 1320 تا 1342 از بارفروشان مشهور میدان میوه و ترهبار بود.
طیب در دوران جوانی، سابقه خوشی نداشت و در درگیریهای مختلف شرکت داشت. در سوابق او موارد بازداشتی و تبعید مشاهده میشود. همچنین یکی از افراد شاهدوست بود که در فرازهایی از تاریخ و بحرانهای سیاسی به حکومت پهلوی خدمت کرد. اما در کنار آن سوابق نوعی گرایش مذهبی بهویژه، اعتقاد به برگزاری مراسم عزاداری حسینی(ع) در دهه اول محرم داشت. به گونهای که هیئت عزاداری او از هیئتها و دستههای بزرگ و مشهور تهران بود.
با شروع نهضت امام خمینی(ره)، طیب از سخنرانهای متمایل به قیام امام در مجالس خود استفاده کرد. علت این کار به درستی روشن نیست، اما میتوان گفت که در این زمان در او تحولی ایجاد شد که تا پای جان او را کشاند.
طبق اسناد و مدارک موجود، عوامل حکومت پهلوی چندینبار از او خواستند که در سرکوب قیام فیضیه در 2 فروردین سال 1342 وارد عمل شود، اما از این همراهی طفره رفت. اوجگیری نهضت امام خمینی(ره) در خرداد 1342 و ارتباط برخی از یاران نهضت مانند حاج مهدی عراقی با طیب، باعث شد برخلاف خواسته حکومت به کمک یاران امام بشتابد. در وقایع 15 خرداد 1342 نیز همراه با تظاهرات مردمی و با تعطیل کردن میدان بارفروشها و حضور در تظاهرات نقش مؤثری ایفا کرد.
طیب سه روز پس از واقعه 15 خرداد 1342 دستگیر شد. در ابتدا عوامل حکومت پهلوی سعی کردند او را با تطمیع و تهدید وادار به اعتراف دروغ کنند که از امام خمینی(ره) پول گرفته تا اغتشاش ایجاد کند، اما برخلاف خواسته حکومت، وی حاضر به شهادت دروغ نشد. از اینرو پس از ده روز تحمل شکنجههای مختلف با کیفرخواستی به دادگاه نظامی سپرده شد. سرانجام وی را به جرم خرابکاری و برهم زدن نظم عمومی در جهت براندازی حکومت پهلوی به همراه حاج اسماعیل رضایی به اعدام محکوم کردند و در ساعت 6:30 صبح روز شنبه 11 آبان 1342 در پادگان عشرتآباد حکم به اجرا درآمد. وی به هنگام شهادت 62 سال داشت. جنازه او را به خانوادهاش تحویل دادند و در شهر ری در کنار قبر مادرش به خاک سپرده شد.
حکومت پهلوی برای تخریب وجهه طیب، عکسهایی از اعدام او را در روزنامههای دولتی چاپ کرد تا در میان مردم و انقلابیون نوعی ترس و رعب ایجاد کنند؛ اما این تبلیغات علاوه بر اینکه موجب انزجار و نگرش منفی افکار عمومی نسبت به حکومت شد، تحریک احساسات و عواطف مردم را نیز به دنبال داشت. مردم، طیب را شهید اسلام خواندند و حتی حوزه علمیه قم برای اعتراض به عمل حکومت در به شهادت رساندن طیب و حاج اسماعیل رضایی و دفاع از نهضت امام، یک روز تعطیل شد.
حکومت پهلوی به خاطر ترس از گسترش اعتراضهای مردمی از برگزاری مراسم عزاداری رسمی برای طیب، جلوگیری کرد؛ اما مردم نه تنها در تهران، بلکه در بسیاری از شهرهای دیگر مانند تبریز، اصفهان و... به برگزاری مراسم در مساجد اقدام کردند و رسماً برای وی نماز و دعا خواندند و ضمن تجلیل از مردانگی و ایستادگی طیب، زندگی وی را به «حُرّ» تشبیه کردند که مرگ با شرافت را به زندگی ننگین ترجیح داد و به این ترتیب جایگاه او در حافظه تاریخی ملت ایران ابدی گردید.
تعداد بازدید: 532