06 مرداد 1400
لئونارد م. هلفگات / مترجم: علیمحمد آزاده
قیام انقلابی ایران: جستاری تفسیری، سپهر ذبیح، سانفرانسیسکو، الکمی بووکس، 1979، 104 صفحه.
لئونارد م. هلفگات[1]
ترجمه: علیمحمد آزاده
*توضیح گروه ترجمه و پژوهش منابع خارجی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی: پژوهشگران علوم سیاسی و اجتماعی که مشغول مطالعه جامعه ایران در سال 1357 بودند، با وقوع انقلاب اسلامی غافلگیر شدند و پژوهشهای خود را بهصورت پیشزمینههای انقلاب بازنویسی کردند. سپهرذبیح یکی از این افراد بود که درباره موضوع حزب رستاخیز و پیامدهای نظام تک حزبی در ایران پژوهش میکرد و تقریباً کار او آماده بود که انقلاب اتفاق افتاد.[2] کتاب ذبیح را باید جزو نخستین پژوهشهایی بهحساب آورد که با استفاده از نظریههای غربی، سعی در تجزیه و تحلیل انقلاب اسلامی ایران دارند. متن زیر نقد کوتاه این کتاب است که با وجود اختصار، منتقد توانسته محورهای اصلی پژوهش ذبیح را به نقد بکشد. امیدواریم این نقد برای پژوهشگران تاریخ انقلاب اسلامی و خوانندگان سایت انقلاب اسلامی مفید باشد.
این اولین کتابی است که درباره انقلاب ایران در ایالات متحده آمریکا به چاپ میرسد. به راحتی میتوان تشخیص داد که کتاب با عجله به نگارش درآمده است. تز ذبیح در این اثر این است که شاه در این چند سال گذشته و به خصوص در سال 1978[1357]، خیلی مایل به انتقال آرام و بیدردسر قدرت مثل ماجرای فرانکو به خوان کارلوس در اسپانیا بوده و سعی میکرد تا راه را بهسوی یک پادشاهی مشروطه مشابه در ایران هموار کند. (از نظر ذبیح و با استفاده از مثال اسپانیا و یادآوری پیاپی موارد حقوق بشری دولت کارتر، شاه بدون اینکه در ابتدا سعی در ایجاد اصلاحات سیاسی لازم برای انتقال قدرت از خودکامگی به لیبرالیسم داشته باشد، در واکنش به یکسری کشمکشهای مداوم، دست به اقدامات شتابزدهای زد.)
مسئلهمندی ذبیح با چشمانداز پادشاهی شروع و به پایان میرسد و حتی محدود به مسائلی است ازجمله اینکه شاه چگونه شاکلههای پلورالیسم و دموکراسی را ایجاد کرد، اما بهطور جدی به فکر تغییر نظام اجتماعی و اقتصادی ایران نبود. مشکلاتی که پیش از سال 1978 [1357] وجود داشتند و بر بحران تأثیر گذاشتند، بیشتر مشکلات سوء مدیریتی بودند تا ساختاری. اصلاحات ارضی ناکام ماند، بدین علت که حکومت نتوانست ضروریات کشاورزی مدرن را اجرا کند، زیرا بهخاطر اجرای محدود توزیع زمین، کشاورزان بهچند گروه درجهبندی شده بودند. این مشکل و صورتهای دیگر ناکارآمدی حکومت، منجر به بیگانگی مردم و انقلاب شاه شد. ذبیح به یکسری اصول اساسی علوم سیاسی مدرن متوسل میشود تا حرف خود را ثابت کند: «یک پژوهش پیشگام نشان داده است که صورتهای مثبت و منفی چالش برای نظم سیاسی مستقر بستگی به درجه بیگانگی مردم و اهداف چالشگران دارد»(ص 39).
ذبیح نتوانسته ارتباط بین نیروهای اجتماعی و مبارزه در ایران را بهخوبی بیان کند. او دو فصل را به سیاسیشدن بازار و سوء مدیریت حکومت اختصاص میدهد، اما نتیجه میگیرد که: «... نارضایتیهای اقتصادی جزو دلایل اصلی نبودند که باعث شدند مخالفان اهداف سیاسی رادیکال را انتخاب کنند»(ص 38).
نیروی محرکه تودههای شهرنشین ایران، عدالت اجتماعی و برابری اقتصادی نبود. از نظر ذبیح، طبقه اجتماعی بهعنوان ابزار تحلیل یا واقعیت تاریخی وجود ندارد. اقلیتها عملاً فراموش شده و نامی از آنها برده نشده است. همه چیز به سیاست و سیاست هم به شاه و نظام تک حزبی، دو حزبی یا چند حزبی ختم میشود. در کتاب ذبیح سیاست هم به موضوعی انتزاعی تبدیل شده است. قطعاً شباهتهایی میان بهقدرت رسیدن و حکمرانی فرانکو و شاه وجود دارد. فرانکو از حمایت هواپیماهای بمبافکن یونکر آلمانی برخوردار بود تا به او در سال 1937 در گرنیکا[3] کمک کنند؛ شاه هم حمایت سیا را در سال 1954[1333] در تهران در اختیار داشت. هر دو دیکتاتور، در نتیجه تصمیمات سیاسی آمریکا در دهه 1950 [1330] در قدرت باقی ماندند. شاید شاه فقط دم از آزادی دادنهای سیاسی زده باشد ( در مصاحبه اخیر خود با دیوید فراست گفت که او به اصرار آمریکاییها این اشتباه را کرده است) اما کاملاً روشن شد پس از آنکه ارتش از قتلعام هزاران تظاهرکننده برای حفظ حکومت استبدادی پهلوی خودداری کرد، شاه تاج و تخت خود را رها کرد.
پینوشتها:
[1] - Leonard M. Helfgott, Iran’s Revolutionary Upheaval: An Interpretive Essay, by Sepehr Zabih, San Francisco: Alchemy Books, 1979, 104 pages, in Merip Repoets, No 86, March – April 1980, p. 31.
[2]ـ کرزمن، چارلز، انقلاب نااندیشیدنی در ایران، ترجمه محمد کریمی، تهران، سوره مهر، 1399، ص 372 و 373.
[3]ـ گرنیکا، شهری در استان بیسکای در منطقه خودمختار باسک اسپانیا است که در طول جنگ داخلی اسپانیا به عنوان مرکز ارتباطی پشت خط مقدم جبهه توسط مبارزان مخالف فرانکو استفاده میشد. مترجم
تعداد بازدید: 814