27 بهمن 1400
الهام صالح
امام خمینی به فراخور طبقات مختلف، پیامهایی خطاب به روحانیون و علما، کارکنان شرکت ملی نفت ایران و استادان دانشگاه و جامعه اسلامی دانشگاهیان صادر کردند. در 27 بهمن 1357 در مدرسه علوی، سخنرانیهایی نیز داشتند.
امام خمینی، روز 27 بهمن 1357، در پیامی خطاب به مردم ایران، ممنوعیت ورود به منازل افراد بدون اجازه دولت را اعلام کردند: «این روزها مشاهده میشود که افراد و اشخاص متفرقه به خانههای مردم هجوم برده و احیاناً باعث ناراحتی خانوادهها میشوند. گرچه بسیاری از اینگونه افراد به خاطر سوابق سوء خود مستحق تنبیه و مجازاتند اما برای اینکه افراد بیگناه خانوادهها به زحمت نیفتند، لازم دانستم که از شما فرزندان عزیز بخواهم از این به بعد بدون کسب اجازه از دولت قانونی به خانه هیچکس حمله نکنید و کسی را از پیش خود توقیف ننمایید.»[1]
امام خمینی در ادامه تأکید کردند: «البته جنایتکاران و ظَلَمه که دستشان به خون مردم و تجاوز به حقوق ملت آلوده است، نباید از کیفر معاف گردند ولی کیفر مجرمان نباید بدون نظم و حساب و توسط افراد غیر مسئول انجام گیرد. شما مجرمان جنایتکار را شناسایی کنید و به دولت موقت انقلاب اسلامی معرفی نمایید تا با دستور دولت، اقدام به بازداشت و محاکمه شود. تأکید میکنم که مطلب فوق، حکم اسلامی است و تخلف جایز نیست.»[2]
امام خمینی در همین تاریخ در پیامی که مخاطب آن روحانیان و علما بودند، از آنها خواستند در آیین گشایش مراکز نظامی و انتظامی و ادارات دولتی شرکت کنند: «مقرر شده که واحدهای ارتش و پلیس و ژاندارمری و ادارات دیگر که در چند روز اخیر تعطیل شده بودند شروع به کار کنند، ممکن است برای تجدید فعالیت خود مواجه با مشکلاتی باشند؛ از علمای اعلام و روحانیون محترم – ایدهمالله تعالی - خواستارم که در مراسم افتتاح مجدد این مراکز شرکت کنند، و از اهالی محترم بخواهند که برای برقراری نظم، دوستانه و برادرانه با مأموران این مراکز همکاری نمایند و مانع هرج و مرج و بینظمی گردند؛ و حتیالامکان: بر اقدامات آنها نظارت و همفکری نمایند.»[3]
کارکنان شرکت ملی نفت ایران نیز مخاطب یکی دیگر از پیامهای امام با موضوع «پایان اعتصاب در صنعت نفت» بودند: «به عموم کارمندان و کارگران شرکت نفت - پس از تشکر فراوان از آنان که سهم مهمی در پیشرفت نهضت اسلامی داشتهاند و با همت شجاعانه آنان پیروزی نصیب ملت بزرگ گردید - تذکر داده میشود: اکنون که بحمدالله پیروزی حاصل است، مقتضی است اعتصاب خود را بشکنند و به سر کار خود بروند. اکنون اعتصاب برخلاف مسیر انقلاب است و شکستن آن موافق صلاح ملت است.»[4]
ایشان روز 27 بهمن 57 در گفتوگوی کوتاهی با خبرنگار روزنامه اطلاعات راجع به اعدام چهار تن از عوامل حکومت پهلوی شامل نعمتالله نصیری؛ رئیس سابق ساواک، رضا ناجی؛ فرماندار نظامی اصفهان، مهدی رحیمی؛ فرماندار نظامی تهران و منوچهر خسروداد؛ فرمانده هوانیروز و نیروهای ویژه، فرمودند: «این جنایتکاران در دادگاه ویژه انقلاب محاکمه شدهاند و به سزای اعمال خود رسیدهاند... تمام مجرمین و کسانی که شریک جرم جنایات شاه بودهاند به سزای اعمال خود خواهند رسید. انقلاب عظیم اسلامی ما این جانیان را مجازات خواهد کرد. از این پس جوانان مؤمن و باایمان نباید بدون اطلاع دولت موقت انقلاب و مراجع ذیصلاح کسی را بازداشت کنند. انقلاب اسلامی، خود این مجرمان را به سزای اعمالشان خواهد رساند.»[5]
امام خمینی در همین روز با 150 نفر از استادان دانشگاه و جامعه اسلامی دانشگاهیان در مدرسه علوی، دیداری داشتند که درباره عدم تحمیل شرایط به مردم گفتند: «عرض میکنم که این دولت یک دولت موقت است برای اینکه رفراندم بکند و مثلاً مجلس مؤسسانی [تشکیل بدهد] مسئله رژیم را تحکیم بکند، بعد دست مردم است همه چیز. اختیار دست خود مردم است؛ وکلایشان را خودشان تعیین میکنند، وکلا هم خودشان تعیین میکنند دولت را؛ ... مسئلهای نیست که کسی بخواهد تحمیل بکند ... تحمیل در کار نیست.»[6]
امام خمینی در ادامه راجع به دولت موقت فرمودند: «این کارش منحصر به این است که مجلس مؤسسان را درست کند و مجلس شورا را درست کند؛ و آنها هم اختیارش با خود مردم است. بعد که مجلس مؤسسان را درست کرد، این نمایندگان خود مردم هستند که رژیم را تعیین میکنند. بعد هم مجلس شورا درست میشود؛ مجلس شورا هم نمایندگان خود مردم هستند، آزاد بدون اینکه هیچکس دخالت بکند، آزاد. مردم خودشان نمایندگانشان را تعیین میکنند و بعد همه مقدرات دست خود مردم است، به اعتبار اینکه نمایندگان هم از خود مردمند.»[7]
در این دیدار، نماینده دانشگاهیان گفت ارتش برای حفظ نظام شاهنشاهی ساخته شده و امام در اینباره گفتند: «در همین هفته این طبقه اول [ارتش] را، از سرلشکر به بالا را بیندازند دور. این پایینیها بیایند مشغول کار بشوند. اگر بگویید که ما ارتش نمیخواهیم - که همچه چیزی نمیگویید - ما ارتش میخواهیم، ما ژاندارمری میخواهیم، ارتش میخواهیم، شهربانی میخواهیم؛ همه اینها را میخواهیم. ما باید این طبقه اول، امرا و - نمیدانم - اینهایی که با فساد آمدهاند روی کار و خودشان هم اکثراً - البته همه نه، اما اکثراً - فاسدند، اینها را درجاتشان را کنار بگذاریم، بازنشستهشان بکنیم. و بعد بیاییم سراغ این پایینیها؛ پایینیها را یک سر و صورتی بدهیم.»[8]
امام خمینی در همین تاریخ با موضوع عقب نگه داشتن دانشگاهیان در حکومت پهلوی سخنرانی دیگری داشتند. مخاطبان این سخنرانی که در مدرسه علوی برگزار شد، استادان دانشگاه «ابوریحان» و جمعی از نفرات نیروی هوایی بودند: «یکی از مواردی که اینها باز دیدند که اگر اینها قدرت پیدا کنند نمیگذارند آنها کارهای خودشان را بکنند، دانشگاههای ما بود. اینها دانشگاهها را با هر قدرتی که داشتند عقب نگه میداشتند؛ نمیگذاشتند که اساتید ما درست بچههای ما را تعلیم کنند، نمیگذاشتند که بچهها تعلیماتشان درست بشود. این هم برای این بود که میدیدند که اگر دانشگاه به طور صحیح عمل کند، مستقل باشد، بعد که این جوانها از دانشگاه بیرون بیایند ضد استعمار بیرون میآیند.»[9]
ایشان در این سخنرانی درباره توطئه علیه حوزه و دانشگاه فرمودند: «برای رسیدن به آمال خودشان دانشگاه را در مقابل دین قرار دادند، دین را در مقابل دانشگاه قرار دادند؛ یعنی علما را مقابل دانشگاهیها قرار دادند، دانشگاهیها را مقابل علما. سالهای طولانی میگذرد که روابط مابین ما و شما نیست. و این برای این است که تعلیمات آنها از اول اینطور بوده است که این جور وضع را موجود کنند که ما و شما را از هم جدا کنند.»[10]
امام ضمن تأکید بر اینکه باید ایران را ساخت، راجع به خرابیهای به بار آمده در ایران چنین بیان کردند: «الان شما میبینید که ایران آشفته است. ایران را خراب کردند و رفتند. وضع کشاورزی ما را به کلی از بین بردند، وضع فرهنگ ما را عقب نگه داشتند، وضع ارتش ما آن بود که دیدید. و همه چیزهای ما الان تقریباً آشفته و به هم ریخته است و باید همه اقشار ملت، از دانشمندان که در درجه اول هستند و از سایر اقشار، همدست و همقوه با هم برای ساختن یک مملکتی که به واسطه این سلطنت پنجاه و چند سال اینها رو به خرابی رفت، [اقدام کنند].»[11]
امام خمینی در این سخنرانی، مقابله با آشوبگران و توطئهگران را خواستار شدند: «الان هم یک دستهای که اینها هم از اجانبند یعنی از عمال اجانبند، الانی که ما میخواهیم یک ایران آزاد مستقل درست بکنیم اینها نمیتوانند ببینند، یک دستهای که الان شلوغ دارند میکنند اینها نمیتوانند ایران را مستقل ببینند، ایران را باید حتماً یا پیوسته شوروی ببینند یا پیوسته آمریکا، و بیشتر به نظر من میرسد که اینها وابسته به آمریکا هستند به اسم دیگری که نزدیک به شوروی است- اینها را شما هدایت کنید. اگر قابل هدایتند هدایت کنید. و جوانهای ما را هدایت کنید.»[12]
پینوشتها:
[1]. خمینی، روحالله، صحیفه امام خمینی(س)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، چ 3، زمستان 1379، ج 6، ص 147.
[2]. همانجا.
[3]. همان، ص 148.
[4]. همان، ص 149.
[5]. همان، ص 167.
[6]. همان، ص 152.
[7]. همانجا.
[8]. همان، ص 154.
[9]. همان، ص 160.
[10]. همانجا.
[11]. همان، ص 161.
[12]. همانجا.
تعداد بازدید: 1022