06 فروردین 1401
احمد ساجدی
دانش تاریخ با بسیاری از دانشها ارتباطی ناگسستنی دارد. یکی از این دانشها ادبیات است. بنابراین بدیهی است پژوهشگر تاریخ، بخش مهمی از اطلاعات مورد نیاز خود را در متون ادبی جستجو کند. ادیبان به عنوان نخبگان جامعه در ترسیم اوضاع اجتماعی عصر خود خدمات بسیاری به تاریخ و تاریخنگاران نمودهاند. بخش فراوانی از آثار ادیبان شامل طنز، امثال و حکم، ضربالمثل، داستان، حکایت، اندرز و تنقید از رفتار و کردار اقشار و طبقات مختلف جامعه بوده است. زبان طنز، زبان انتقاد غیرمستقیم است. علت بیان انتقاد در قالب طنز این است که طنز بیانی هنرمندانه برای تحمل آلام زندگی و کاستن از رنجها و غمهاست و خنده و تبسم همزاد آن است. طنز آغازی است برای تفکر و تنبه؛ از اینرو هدف طنز اصلاح و تهذیب عیوب و نواقص جامعه است.
مردم ایران در ادوار مختلف به دلیل نبود فضای لازم برای انتقاد مستقیم، با طنز و فکاهه مأنوس بودند. البته در ادبیات کلاسیک - به دلیل ماهیت درباری آن - طنز به معنی انتقادی اجتماعی چندان رواج نداشت. طنز در لغت به معنای طعنه زدن، سرزنش کردن و با استهزاء جنبههایی از زندگی را به نمایش گذاشتن است. طنز با مفاهیمی چون هجو، هزل و فکاهه پیوند خورده است. هر یک از مفاهیم طنز شامل لطیفه، بذله، شوخی و تعریض دارای زیرشاخههایی است. طنز سیاسی یکی از این زیر شاخههاست. طنز سیاسی نوعی انشای نظم و نثر است که هدفش ابلاغ حقایق سیاسی، و محتوای آن نقد قدرت میباشد. به تعبیر دیگر هر کلامی که علاوه بر داشتن جوهر و عنصر کنایه، انتقاد و استهزاء، به نحوی به مواضع کارگزاران حکومتی و حاکمیت سیاسی در جامعه بپردازد، طنز سیاسی است. طنز سیاسی در هر زمان و مکان و با هر نوع ایدئولوژی به موضع قدرت میتازد تا عامه مردم را با هم حقایق گزنده در قالب خنده آگاه سازد.
با این ذهنیت اخیراً کتابی با عنوان «طنز سیاسی ایران - ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷ ش» توسط دو نویسنده، تن از نویسندگان به نامهای خانم سمیه مقدم و دکتر حمید بصیرتمنش به رشته تحریر درآمده است. در این اثر پژوهشی تلاش شده موضوع طنز سیاسی در نشریات دو دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ تا فروپاشی سلطنت پهلوی مورد توجه و بررسی قرار گیرد.
پژوهش حاضر دارای ۹ فصل است میباشد.
فصل اول با عنوان طنز و تعاریف آن تعریفی موجز و مختصر از طنز و کارکرد آن و پیوند این نوع از قالب ادبی با هجو، هزل، فکاهی، کاریکاتور و... ارائه کرده و سپس به معرفی طنز در ادبیات غرب و واژههای همجنس سنخ آن پرداخته است.
فصل دوم تحت عنوان «تاریخچه طنز در ادبیات ایران» شامل نشریات فکاهی و طنزنویسان دوره مشروطه است. در این فصل بهطور خلاصه به دوران زندگی و آثار انتقادی افرادی چون علیاکبر دهخدا، اشرفالدین گیلانی و... پرداخته است. همچنین نشریات انتقادی طلوع، مصور، ادب، کشکول، تنبیه، آذربایجان، حشراتالارض و... معرفی شدهاند.
فصل سوم زمینههای سیاسی - اجتماعی طنز سیاسی در دوره پهلوی را دنبال میکند. چرا که به طور طبیعی طنزها و کاریکاتورها برگرفته از اوضاع سیاسی - اجتماعی ایران در این مقطع تاریخی هستند.
فصل چهارم مروری کوتاه به طنز سیاسی سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ است. در این فصل آثار انتقادی دوره پهلوی با تقسیمبندی مجزا مشخص شده و ضعف و قوت هر یک از آثار با توجه به وضعیت سیاسی جامعه بیان شده است.
فصل پنجم نگاهی به نمونههای برجسته طنز سیاسی در آثار نویسندگانی چون غلامحسین ساعدی، جلال آلاحمد، بهرام صادقی، ابوالقاسم حالت، ابراهیم گلستان، جواد مجابی و صمد بهرنگی دارد.
فصل ششم به معرفی نشریاتی اختصاص یافته است که در بازه زمانی این پژوهش آثار انتقادی و طنزهای سیاسی تولید میکردند. هفتهنامه توفیق، مجله تهران مصور، مجله کاریکاتور، روزنامه آیندگان و مجله خواندنیها از این جملهاند.
در فصل هفتم یک نوع سنخشناسی از طنز سیاسی این دوره زمانی به دست داده شده و نوع رویکرد و دیدگاه منتقدین در طرح آثار انتقادی در مطبوعات بیان گردیده است. در این بخش به تاریخچه سانسور قلم و مطبوعات در عصر پهلوی اشاره شده و از جمله موضوع سانسور در هفتهنامه توفیق در دهه 1340 مورد بررسی قرار گرفته است.
در فصل هشتم به محتوای طنز سیاسی در دهه 1340 و 1350 اختصاص دارد که شامل انتقاد از ساختارهای دولتی از جمله مجلس، احزاب، نهادها و سازمانهای دولتی، و موضوعاتی مانند اصلاحات ارضی، انقلاب سفید، نفت، دمکراسی... و نقد تحولات سیاسی داخلی و خارجی کشور میباشد.
در فصل نهم به تلاش طنزپردازان برای انتقاد از شاه و دربار، شخصیتهای سیاسی و رجال دولتی از جمله نخست وزیران علی امینی، اسدالله علم، حسنعلی منصور، امیرعباس هویدا، و شاپور بختیار مورد بحث و بررسی است.
کتاب «طنز سیاسی ایران» ابتدا در قالب پایاننامه کارشناسی ارشد با عنوان «بررسی طنز سیاسی در دهه ۱۳۴۰» در «پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی» دفاع شد. پس از آن با انجام مطالعات بیشتر در ساختار و محتوا تکمیلتر گردید.
این کتاب در بخش پایانی خود دارای یک نتیجهگیری جامع است نیز هست. در قسمتی از این بخش میخوانیم:
طنز سیاسی به منزله نقد قدرت سیاسی در نشریات و آثار ادبی دهه ۴۰ و ۵۰ قابل ردگیری است. هر یک از نویسندگان این دوره شیوه و گرایش و منش مخصوص به خود را داشتند. آنان تلاش میکردند با زبان طنز به عنوان یکی از مهمترین ابزار و گفتوشنود با افراد جامعه ارتباط برقرار کنند و درخواست تغییر و اصلاح ساختار سیاسی را مطرح سازند. اما یک مسئله مشترک سبب ایجاد نوعی احساس و پیوند مشترک میان آنان شده بود و آن برنتابیدن وضع موجود بود. در این راستا برخی با رویکرد و دیدگاه مارکسیستی و برخی با گرایش به گروههای سیاسی همچون جبهه ملی به انتقاد از دولت اوضاع کشور میپرداختند این انتقادات تا حدی توسط حاکمیت تحمل میشد ولی در اغلب این دوره زمانی دستگاه اطلاعاتی - امنیتی با گماردن مأمورین در مراکز چاپ مطبوعات و رسانهها مانع از انتشار آثار تولیدی سیاسی میگردید. بدین جهت بسیاری از نویسندگان منتقد با نام مستعار و یا به صورت زیرزمینی فعالیت کردند و برخی نیز با استفاده از کنایه و تمثیل سعی کردند آثار خود را از سانسور در امان نگاه دارند. با این همه، در مواردی بخشی از کاریکاتورها سانسور میشد یا بعد از انتشار مطلبی نشریه اخطار میگرفت. در هر حال به دلیل سانسور شدید، طنز سیاسی نتوانست ارکان قدرت حاکمیت پهلوی (شاه، دربار، شاهزادگان، اعضای خاندان سلطنتی، ارتش، ساواک و...) را نقد کند و طنزپردازان به ناچار بیشتر مطالب خود را به مسائل اجتماعی و اقتصادی و کمتر به امور سیاسی اختصاص دادند.
کتاب «طنز سیاسی ایران- ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷» در معاونت پژوهشی پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی، وابسته به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی تهیه و تنظیم شده و «موسسه چاپ و نشر عروج» آن را در ۴۶۷ صفحه و با بهای ۸۳ هزار تومان وارد بازار نشر کرده است.
تعداد بازدید: 630