14 آذر 1401
الهام صالح
کیفیت دولت اسلامی، رابطه با آمریکا، روابط انقلاب با مسلمانان لبنان و نقش زنان در حکومت آینده ایران، از محورهای مصاحبههای امام خمینی در شانزدهم آذر 1357 بودند.
امام خمینی در شانزدهم آذر 1357 با خانم جورجی گایر از روزنامه لوسآنجلستایمز مصاحبهای انجام دادند که در آن درباره شکل دولت اسلامی در آینده ایران چنین توضیح دادند: «شکل حکومت ما، جمهوری اسلامی است. جمهوری به معنای اینکه متکی بر آرای اکثریت است و اسلامی برای اینکه متکی به قانون اسلام است. و دیگر حکومتها اینطور نیستند که تکیه بر قانون اسلام داشته باشند. اما اداره مملکت، کارشناسانی هستند که الان در انزوا هستند و در زمان حکومت شاه، از باب اینکه انسانهایی امین بودهاند از صحنه برکنار ماندهاند، از باب اینکه با شاه نمیخواستند همراهی بکنند. اینها کارشناسانی هستند که کار را انجام خواهند داد.» [1]
امام خمینی در این مصاحبه درباره مسائل بانکی و مسئله بهره بانکی نیز شفافسازی کردند: «ما بانکهایی که بیبهره باشد باید تأسیس کنیم. ما بهرهها را جایز نمیدانیم. اما راجع به صنایع، صنایع را در ایران به بهترین وجه پایهگذاری خواهیم کرد. و اما آنچه که امروز به عنوان صنایع است در ایران، مونتاژی بیش نیست و اصولاً به درد نمیخورد.» [2]
امام درباره رابطه با آمریکا نیز فرمودند: «ما با تمام دولتها، در صورتی که دخالت در امور داخلی ما نکنند و برای ما احترام متقابل قائل باشند، با احترام رفتار میکنیم و نفت را هم هر کس مشتری است به او میفروشیم. ما از زیادهروی و غلطرویهایی که راجع به نفت بوده است و چیزهایی که خلاف مصلحت ملت بوده است، جلوگیری میکنیم، و الا نفت را میفروشیم.» [3]
ایشان دیدگاه خود درباره حضور زنان در دانشگاهها و کار کردن آنها در جامعه را بیان کردند: «زنان در جامعه اسلامی آزادند و از رفتن آنان به دانشگاه و ادارات و مجلسیْن به هیچوجه جلوگیری نمیشود. از چیزی که جلوگیری میشود فساد اخلاقی است که زن و مرد نسبت به آن مساوی هستند و برای هر دو حرام است. راجع به موالید، تابع آن است که حکومت چه تصمیمی بگیرد.» [4]
امام خمینی در این مصاحبه، درباره تاریخچه نهضت اسلامی خود، توضیحاتی ارائه کردند: «شاه از ابتدای سلطنت غاصبانهاش جنایتهای بیشماری کرد و مواردی هم پیش آمد که قدرت آن پیدا شد که او را از مملکت بیرون کنند که معالاسف سستی کردند. شروع مبارزات پانزده ساله اخیر بدین صورت بود که شاه بر خلاف مصلحت ملت کارهایی انجام داد. ابتدا علمای اسلام مخالفت کردند و این مخالفت به گرفتاری شبانه من انجامید.» [5]
ایشان درباره دستگیری خود نیز فرمودند: «قریب یک سال در زندان و حصر بودم. پس از آزادی به مبارزاتم ادامه دادم و مفاسد و جنایات شاه را افشا نمودم، تا اینکه یکی از خیانتهای بزرگ شاه یعنی قضیه کاپیتولاسیون پیش آمد و شاه، مستشاران آمریکایی را مصونیت داد. از این جهت که این قضیه مخالف مصالح اسلام و کشور بود، من با آن شدیدا مخالفت نمودم و به دنبال آن شبانه دستگیر شدم و مستقیما به ترکیه تبعید شدم. یک سال در ترکیه بودیم. پس از آن ما را تحویل عراق دادند و قریب چهارده سال در عراق بودیم.» [6]
امام خمینی ضمن اشاره به این موضوع که همه مردم ایران نابودی دودمان پهلوی، برچیده شدن نظام شاهنشاهی و برقراری حکومت اسلامی را خواستار هستند، فرمودند: «همه فریاد استقلال، آزادی، حکومت اسلامی را سر دادهاند و میخواهند. چرا نخواهند؟! شاه تمام مخازن زیرزمینی و روی زمینی آنان را به غارت داده است. استقلال سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی آنان را بر باد داده است. آنان میخواهند و همگی میخواهیم که شاه را به جزای اعمالش برسانیم و این صدای مجازات شاه در سراسر ایران طنین انداخته است. شاه غیر از اینکه برود هیچ چارهای ندارد، البته اگر به دست مردم نیفتد. آمریکا و سایر کشورهایی که از او پشتیبانی میکنند، خطاکار و در اشتباهی بزرگ هستند.» [7]
امام خمینی در همین تاریخ در مصاحبه با خبرنگار لبنانی نشریه «امل»، درباره محور اصلی مخالفت خود با رژیم پهلوی چنین توضیح دادند: «بیش از پنجاه سال است که شاه و پدرش، با اسلام کینهتوزی و دشمنی کردهاند. در هدْم اسلام که تنها دین ضامن استقلال و آزادی کشور است کوشیدهاند و تمام حقوق ملت مسلمان، تمام آزادیها و حتی حقوق اقلیتهای مذهبی را نیز از میان بردهاند. استقلال کشور به کلی از میان رفته است و کشور را به سود خود و اربابانش واژگون نمودهاند. ما میخواهیم و نیز مردم میخواهند، ریشه و عامل این فساد و تباهی را قطع کنند. بزرگترین عامل داخلی، شخص شاه و خانواده اوست. رها شدن از قید و بند بیگانگان، ضامن استقلال و آزادی کشور است. قیام مردم برای این جهت است.» [8]
امام خمینی در این مصاحبه، انتظارات خود را از مردم لبنان بیان کردند: «از مسلمانان لبنان انتظار دارم که در قضیه لبنان با هم برادر باشند و با هم بر ضد ظلم قیام کنند و به این نهضتی که در ایران به پا شده به اندازه خودشان همراهی کنند و لااقل تبلیغات کنند، همچنان که مردم ایران تاکنون به آنها خدمت کرده است و آنان را در مصایبشان تنها نگذارده است.» [9]
ایشان درباره حمایت متقابل شاه و اسرائیل از یکدیگر فرمودند: «یکی از جهاتی که ما را در مقابل شاه قرار داده است، کمک او به اسرائیل است. من همیشه در مطالبم گفتهام که شاه از همان اول که اسرائیل به وجود آمد با او همکاری کرده است و وقتی که جنگ بین اسرائیل و مسلمانان به اوج خود رسیده بود، شاه همچنان نفت مسلمین را غصب کرده و به اسرائیل میداد و این امر، خود از عوامل مخالفت من با شاه بوده است. ملت مسلمان ایران هیچگاه از اسرائیل پشتیبانی نکرده است و همیشه از این بابت مورد ظلم و تجاوز دستگاه شاه قرار گرفته است.» [10]
امام درباره نقش اقلیتهای مذهبی در جمهوری اسلامی اظهار کردند: «اسلام همیشه حافظ حقوق مشروع اقلیتهای مذهبی بوده و هست. آنان در جمهوری اسلامی آزادند و آزادانه به مسائل خود میپردازند و در پناه حکومت اسلامی چون بقیه افراد در اظهار عقیده آزادند.» [11]
امام خمینی درباره نقش زنان در جمهوری اسلامی نیز فرمودند: «هماکنون زنان مسلمان ایران، در مبارزات سیاسی و تظاهرات بر ضد شاه شرکت دارند. به من اطلاع دادهاند که در شهرهای ایران زنان جلسات سیاسی دارند. در نظام اسلامی، زن همان حقوقی را دارد که مرد دارد، حق تحصیل، حق کار، حق مالکیت، حق رای دادن، حق رأی گرفتن. در تمام جهاتی که مرد حق دارد، زن هم حق دارد.»[12]
گزیده سخنان:
ـ صنایع را در ایران به بهترین وجه پایهگذاری خواهیم کرد.
ـ زنان در جامعه اسلامی آزادند و از رفتن آنان به دانشگاه و ادارات و مجلسیْن به هیچوجه جلوگیری نمیشود.
ـ همه فریاد استقلال، آزادی، حکومت اسلامی را سر دادهاند.
ـ صدای مجازات شاه در سراسر ایران طنین انداخته است.
ـ شاه غیر از اینکه برود هیچ چارهای ندارد، البته اگر به دست مردم نیفتد.
ـ یکی از جهاتی که ما را در مقابل شاه قرار داده است، کمک او به اسرائیل است.
ـ اسلام همیشه حافظ حقوق مشروع اقلیتهای مذهبی بوده و هست.
ـ زنان مسلمان ایران، در مبارزات سیاسی و تظاهرات بر ضد شاه شرکت دارند.
ـ در نظام اسلامی، زن همان حقوقی را دارد که مرد دارد، حق تحصیل، حق کار، حق مالکیت، حق رأی دادن، حق رأی گرفتن.
پینوشتها:
[1]. خمینی(س)، روحالله، صحیفه امام خمینی(س)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، چ 3، 1379، ج 5، ص 181.
[2]. همان، ص 182.
[3]. همان.
[4]. همان، ص 183.
[5]. همان.
[6]. همان.
[7]. همان، ص 184.
[8]. همان، ص 185.
[9]. همان، ص 186.
[10]. همان، ص 187.
[11]. همان، ص 188.
[12]. همان، ص 189.
تعداد بازدید: 397