26 بهمن 1401
الهام صالح
خلع سلاح عمومی، سرکوب اخلالگران نظم در تبریز و پایان دادن به اعتصابات، از محورهای پیامهای امام خمینی در روزهای 24 و 25 بهمن 1357 بود.
امام خمینی در 24 بهمن 1357، پیامی را با موضوع خلع سلاح عمومی، خطاب به مردم ایران صادر کردند: «اسلحههایی که به دست مردم افتاده از بیتالمال مسلمین است و احَدی حق خرید و فروش آنها را ندارد؛ و تصرف در آنها بدون اجازه مقام مسئول، حرام و موجب ضمان است. اسلحه و آنچه از اموال دولت در دست اشخاص است، مستقیماً یا توسط امام جماعت یکی از مساجد، به کمیته مخصوص که از طرف نخستوزیر تعیین شده است تحویل دهند و قبض رسید بگیرند. تخلفْ حرام و موجب تعقیب است.»[1]
امام خمینی از مردم خواستند تا افرادی که اسحلهها را پنهان کردهاند به کمیته معرفی کنند و از تیراندازیهای بیمورد و هدر دادن فشنگها خودداری ورزند، همچنین درباره برخورد با قوای انتظامی، توصیهای داشتند: «مردم موظفند از حمله به شهربانیها و کلانتریها و ژاندارمریها و پادگانهای ارتش و اماکن دولتی و ملی و کاخها جلوگیری کنند؛ و با برادران نیروهای هوایی و زمینی و دریایی و سایر قوای دولتی برادرانه رفتار نمایند که آنان به ملت پیوستهاند.»[2]
امام در تاریخ 25 بهمن 1357 خطاب به مبارزان سراسر کشور چنین تذکر دادند: «ملت شجاع ایران! محمدرضا پهلوی شکست نهایی را خورد و در کشور پایگاهی ندارد. ارتش و سایر قوای انتظامی به ملت پیوستند و وفاداری خود را اعلام نمودند، لکن بعضی عناصر فاسده و منحرفه دست و پا میکنند که شاید بتوانند با ایجاد اغتشاش و هرج و مرج به مقاصد شوم خود - که باز بودن دست ستمگران و رواج چپاول بیتالمال و برگرداندن قدرت اجانب برای سلطه بر مقدرات کشور است - برسند.»[3]
ایشان افرادی را که بر خلاف مسیر انقلاب حرکت میکنند، خائن نامیدند: «اینان که بر خلاف مسیر انقلاب اسلامی راهی در پیش گرفته و قیام علیه حکومت اسلامی نمودهاند، خائنانی هستند که با ماسکهای فریبنده دست به ایجاد اخلال نمودهاند. بر ملت مسلِم شجاع است که اینان را با قدرت الهی خود دفع کنند، و مجال معارضه را از آنان سلب نمایند.»[4]
امام خمینی در همین پیام از مردم آذربایجان خواستند تا اخلالگران را سرکوب کنند: «از قرار مسموع، در تبریز بعضی وابستگان به رژیم فاسد دست به اخلال نظم زدهاند. بر اهالی محترم آذربایجان و خصوصاً تبریز است که با تمام قوا برای سرکوبی آنان قیام کنند و همانند تهران به این حرکات مذبوحانه خاتمه دهند. البته ارتش و سایر نیروهای انتظامی با ملت است و بر همه است که دست به دست داده این زبالهها را که پسمانده رژیم پهلوی است دفع نمایند.»[5]
امام خمینی در پیام دیگری که در 25 بهمن 1357 صادر شد، از مردم برای خاتمه دادن به اعتصابات دعوت به عمل آوردند: «اکنون که به فضل الهی و به یُمن مقاومتها و پایداریهای سرسختانه شما مردم غیور، پایگاههای رژیم سلطنت استبدادی و حکومت ضد اسلامی خاندان پهلوی و پایههای استعمار نو و کهنه، یکی پس از دیگری، درهم ریخته شدهاند، و دولت موقت انقلاب اسلامی به عنوان اولین قدم در راه تحقق اهداف انقلاب مقدس اسلامی مستقر گردیده است، لازم میداند که از عموم مردم ایران - از کارگران، کارمندان، بازاریان، پیشهوران، دانشگاهیان و فرهنگیان - دعوت نماید که از روز شنبه 28 بهمن 57- 19 ربیعالاول 99- اعتصابات خود را پایان داده و فعالیتها و کارهای خود را آغاز نمایند.»[6]
امام خمینی، ادامه اعتصابات را جایز ندانستند و فرمودند: «ادامه اعتصابات و تأخیر در انجام یک سلسله اقدامات سیاسی و اقتصادی ضروری و فوری، احتمالاً شرایطی را ممکن است به وجود بیاورد که دشمنان داخلی انقلاب اسلامی و اجانبی که با از بین رفتن رژیم سابقْ منافع خود را از دست رفته مییابند، دست به تحریکات زده و احیاناً بهرهبرداریهای ضد اسلامی و ضد ملی بنمایند.»[7]
ایشان همچنین از مردم خواستند تا با دولت موقت همکاری کنند: «دخالتهای خودسرانه و کارشکنی در دستورات و نظامات دولت موقت انقلاب اسلامی، باعث هرج و مرج میباشد. لذا باید با کمال دقت و هوشیاری و صحبت، با دولت موقت اسلامی همکاری همه جانبه نموده و از دستورات و رهنمودها اطاعت و از اقدامات دولت پشتیبانی قاطع نمایید.»[8]
امام خمینی درباره عدم تمکین از دولت موقت نیز گفتند: «عدم تمکین از دولت موقت، کارشکنی در اجرای برنامههای دولت انقلابی به منزله مخالفت با انقلاب اصیل اسلامی محسوب شده، و محرکین و عاملین آن به عنوان عناصر ضد انقلابی به مردم معرفی خواهند شد تا خود ملت، همانطور که رژیم ضد انقلابی شاه را سرنگون ساخت، تکلیف این عناصر ضد انقلابی را معلوم نماید.»[9]
پینوشتها
[1]. خمینی، روحالله، صحیفه امام خمینی(س)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، چ سوم، 1379، ج 6، ص 137.
[2]. همانجا.
[3]. همان، ص 139.
[4]. همانجا.
[5]. همانجا.
[6]. همان، ص 141.
[7]. همانجا.
[8]. همان، ص 142.
[9]. همان، ص 141.
تعداد بازدید: 308