23 اردیبهشت 1402
احمد ساجدی
حسنعلی منصور از نخستوزیران دوره پهلوی دوم بود که از 17 اسفند 1342 تا اول بهمن 1343 نخستوزیر بود. منصور رئیس «حزب ایران نوین» و بانی تأسیس «کانون مترقی» در ایران بود؛ کانونی که محل تجمع تحصیلکردگان ایرانی در آمریکا بوده و این حزب از دل آن بیرون آمد. اعضای این حزب نیز دست پروردگان «اصل 4 ترومن» بودند که برای تأمین منافع آمریکا تربیت شده بودند.[1]
مهمترین فراز سیاسی حکومت کوتاهمدت منصور یکی ارسال لایحه «کاپیتولاسیون» به مجلس شورای ملی و تلاش وی برای متقاعد کردن نمایندگان مجلس به امضای این لایحه و سپس تصویب آن در 13 مهر 1342، و دیگری تبعید امام خمینی به ترکیه در 13 آبان 1343بود. اسناد لانه جاسوسی آمریکا درباره حسنعلی منصور نیز عمدتاً حول همین دو محور است.
یکی از سندهای لانه جاسوسی آمریکا، درباره حسنعلی منصور سند بیوگرافیک وی است. این سند که به تاریخ ۱۳ آوریل ۱۹۶۴ (۲۴ فروردین ۱۳۴۳) و با طبقهبندی «سری و غیر قابل رؤیت برای بیگانگان» نوشته شده، ضمن ارائه شرحی از مشاغل مختلف وی، اطلاعات جالبی درباره خصوصیات اخلاقی منصور ارائه میدهد. این سند که در پی انتصاب او به نخستوزیری (۱۷ اسفند ۱۳۴۲) منتشر شده، درباره او میگوید:
«حسنعلی منصور به استثنای حزب دولتی ایران نوین، پایگاه سیاسی اندکی دارد. او به عنوان یک رهبر مقتدر محسوب نمیشود و در میان مردم و نمایندگان مجلس محبوبیتی ندارد. جاهطلب، خودپسند و مغرور است. سمتهای مهم در دولت وی به جای تواناییها بر اساس ارتباطات خانوادگی پر شدهاند. در زمینههای اقتصادی سابقه ضعیفی دارد. انتقادات وی از دولت (دولت برکنارشده اسدالله علم) بیشتر ریشه در خصومتهای شخصی وی دارد. روحیهای کممایه و سطحینگر دارد و در پی جلب توجه دیگران است.»[2]
حسنعلی منصور در هفتمین ماه صدارتش، پیگیر لایحه کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی شد. او تلاش کرد کار نیمهتمام اسدالله علم را به پایان برساند. گفتنی است عَلَم این لایحه را در ۱۳ مهر ۱۳۴۲ در غیبت امام خمینی و زمانی که ایشان در زندان بود، در کابینه مطرح و به تصویب رسانده بود. سپس آن را در اواخر عمر دولت (بهمن 1342) به مجلس ارائه کرد تا فرصت بررسی این لایحه در زمان صدارت خود به دست نیاید و وظیفه دفاع از این لایحه به عهده دولت منصور قرار گیرد.[3] از اینرو تا هنگامی که لایحه در ۲۱ مهر ۱۳۴۳ در دولت منصور از تصویب نمایندگان مجلس گذشت، موضوع این لایحه مخفی نگاه داشته شده بود.[4]
با تلاش منصور لایحه کاپیتولاسیون در مهر 1343 در مجلس شورای ملی به تصویب رسید. این مصوبه زمینه نطق تاریخی امام خمینی علیه کاپیتولاسیون را در چهارم آبان آن سال فراهم ساخت. امام در این روز، نه در پیام خود به روحانیون و ملت ایران، و نه در سخنرانی خود علیه این لایحه، نامی از حسنعلی منصور به عنوان عامل این مصوبه نبردند ولی در جایجای سخنان خود شخص اول مملکت را مورد حمله قرار دادند. زیرا منصور را آلت دست شاه و وسیلهای برای اجرای منویات دیکته شده آمریکا به شاه میدانستند.
روز 13 آبان ۱۳۴۳ امامخمینی پس از سخنرانی علیه مصونیت مستشاران آمریکایی در ایران، دستگیر و به ترکیه تبعید شد. دو روز بعد «استورات. دبلیو. راکول» کاردار موقت آمریکا در تهران در بخشی از یک نامه غیررسمی، با ادبیاتی زشت از این اقدام شاه اظهار خوشحالی کرد. در بخشی از این نامه غیر رسمی خطاب به «جیمز عزیز» چنین آمده است:
«وقایع اخیر که شما در گزارش رسمی از آنها مطلع خواهید شد، موجب خشنودی قلبی من شده است. سرانجام ما توانستیم از شر آن پیرمرد...[5] که چوب لای چرخ ما میگذاشت، راحت شویم. «کلهگنده» محلی دستور اخراج او را داده بود. در حال حاضر او در یکی از هتلهای درجه ۲ ترکیه اقامت دارد و سعی میکند که عقیده سنیهای بیچاره را تغییر دهد.»[6]
حسنعلی منصور پس از تصویب لایحه کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی طی نطقی در روز 9 آبان در مجلس سنا نیز تلاش کرد خیانت دولت خود را خدمت جلوه دهد. او مکرر گفت که این لایحه توسط بسیاری از کشورهای جهان در مورد کارشناسان آمریکایی امضا شده است و از جمله افزود: «واگذاری این گونه امتیازات و مصونیتها از قرن ۱۸ میلادی تا به حال به عناوین مختلف معمول بوده و ادامه داشته است.»[7]
منصور در نطق خود، مخالفین کاپیتولاسیون را «یاوهسرا، منحرف و سودجو» خواند.[8] نطق وی در مجلس سنا پنج روز پس از سخنرانی امام خمینی علیه کاپیتولاسیون صورت گرفت.[9] و در همین جلسه «لایحه اجازه دریافت ۲۰۰ میلیون دلار کمک نظامی از آمریکا نیز به تصویب رسید.»[10] و در واقع حکومت شاه پادش خیانت را از ارباب گرفت.
سخنرانی 9 آبان منصور آنقدر نسبت به آمریکاییها جانبدارانه و پر حرارت بود که در یکی از اسناد لانه جاسوسی بازتاب بسیاری داشت. در سندی به تاریخ ۲۸ آبان ۱۳۴۳ که با طبقهبندی «خیلی محرمانه» از سفارت آمریکا به وزارت خارجه آن کشور ارسال شده، چنین میخوانیم:
«نخستوزیر حسنعلى منصور در سخنرانى 9 آبان خود در مجلس سنا تلاش کرد تا میزان امتیازات تفویض شده را به حداقل رسانده و در این مسیر، اظهارات تأسفبارى ایراد کرد. حسنعلى منصور علاقه بسیارى به سخنرانى فىالبداهه دارد و احتمال دارد واقعا در مورد لایحهاى که از آن در مقابل مجلس دفاع کرد، دچار سردرگمى و گیجى بوده است. ولى این احتمال هم وجود دارد فردى که مایل بوده سوابق به طرز نادرستى ضبط گردد تا مصونیتهاى پرسنل نظامى آمریکا به حداقل رسانده شود، او را وادار به بیان این نکات کرده باشد.»[11]
منصور در 19 آبان 1343 نیز بار دیگر طی نطقی در مجلس شورای ملی به توجیه مصوبه پرداخت و از جمله اعتراف کرد که پیش از تصویب لایحه کاپیتولاسیون نیز امتیازات و مصونیتهایی در ایران به بیگانگان واگذار شده بود:
«... حتی در خود ایران هم ما در سال 1330 به هیئت فنى همکاریهاى اقتصادى آمریکا در ایران این امتیازات را دادهایم و مسئله تازهاى نیست، چون یک هیئتى بوده است که در ایران خدمت مىکرده است و موقعى بود که واقعاً ما نیازمند کمکهاى وسیع اقتصادى دولت آمریکا بودیم. در آن موقع این هیئتها در کلیه ممالک دیگر هم مشابه این عمل کردهاند و این هیئتها در آنجا انجام وظیفه مىکردند. در دولت وقت ایران، در زمان آقاى دکتر مصدق هم این امتیاز و مصونیتهاى سیاسى به آنها داده شده، بلکه خیلى کاملتر و آنها را در ردیف سفرا و وزراى مختار و در ردیف اعضای سفارت آمریکا گذاشتهاند. براى اینکه جلوگیرى از طول کلام بشود، بنده متن قانون را نمىخوانم ولى در سال 1330 بین رئیس دولت وقت و دولت ایالات متحده آمریکاى شمالى، همچنین در سال 1340 در هنگام دولت اسبق، بین دولت شاهنشاهى ایران براى تسهیلات و به وجود آوردن روابط اقتصادى و پیشرفت هیئت همکاریهاى اقتصادى آمریکا، تصویبنامه قانونى گذشت که همین امتیازات سیاسى را به این هیئت بهطور کامل داد.... »[12]
منصور در هفتم دی ۱۳۴۳ نیز در مجلس سنا، تصویب کاپیتولاسیون را «حرکتی رو به جلو» و مخالفین آن را «ستون پنجم» نامیده بود: «ما کاملاً توجه به این شبکهها و به این ستون پنجمها و به این عناصر مخرب داریم. این افراد عناصری هستند که وقتی میبینند یک مملکتی با سرعت رو به جلوست و وقتی میبینند برنامهها واقعاً صحیح انجام میشود، شروع به شایعهپردازی و غرضورزی میکنند.»[13]
حسنعلیمنصور کمتر از سه ماه پس از تبعید امام خمینی، در اول بهمن 1343 هنگامی که برای تقدیم لایحهای درباره قرارداد جدید نفت با یک شرکت آمریکایی راهی مجلس شورای ملی بود، در مقابل ساختمان مجلس توسط یکی از اعضای هیئتهای مؤتلفه اسلامی به نام محمد بخارایی ترور شد و سرانجام در ششم بهمن در بیمارستان درگذشت.
یکی از اسناد لانه جاسوسی به بیکفایتی رئیس وقت ساواک در پیشبینی حادثه ترور حسنعلی منصور اشاره دارد:
«... آنگاه سرتیپ پاکروان جانشین سرلشکر بختیار گردید اما او هم مدت کوتاهی پس از کشتهشدن نخستوزیر حسنعلی منصور در ۲۱ ژانویه ۱۹۶۵ (اول بهمن ۱۳۴۳) از این منصب برکنار شد. برای پاکروان مایه تأسف بود که تشکیلات تحت سرپرستی وی هیچگونه اطلاع قبلی از توطئه قتل نخستوزیر نداشت....»[14]
پینوشتها:
[1]. اسناد لانه جاسوسی: مستشاری نظامی آمریکا(2)، دولت حسنعلی منصور، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، کتاب هفتم، ، ص ۵۹۳.
[2]. همان، کتاب هشتم، زندگینامه جمعی از رجال پهلوی، ص ۶۷۸ – ۶۷۹.
[3]. همان، کتاب هفتم، ص 593.
[4]. مظفر شاهدی، اسدالله علم؛ مردی برای تمام فصول، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۷۹، ص ۴۶۳.
[5]. عین پاورقی سند: «اشاره این دیپلمات آمریکایى، به امام خمینى است و مشخص است که چرا این چنین به امام توهین کرده است زیرا همانطورى که خود مىگوید، چوب لاى چرخ آمریکا مىگذاشت.»
[6]. اسناد لانه، همان، کتاب هفتم، ص۷۱۴، سند شماره 33
[7]. همان، کتاب هفتم، ص 695.
[8]. همان، کتاب هفتم، ص ۶۹۶.
[9]. صحیفه امام، ج 1، ص 409 – 415.
[10]. اسناد لانه، همان، کتاب هفتم، ص ۶۹۲.
[11]. همان، کتاب هفتم، ص 748.
[12]. همان، کتاب هفتم، سند شماره 37، ص 742.
[13]. همان، کتاب هفتم، ص 768.
[14]. همان، کتاب ششم، ابتدای «جلد شصت»، سند ۳۷ صفحهای «امنیت در حکومت ایران»، نوشته منشی سفارت: «دونالد. اس. هرلیس»، ص ۶۳۵.
تعداد بازدید: 280