انقلاب اسلامی :: حسین فردوست

حسین فردوست

27 خرداد 1402

احمد ساجدی

ارتشبد حسین فردوست از بلندپایگان عصر پهلوی دوم است. او با صلاحدید رضاشاه از کودکی در کنار محمدرضا پهلوی بود. در شهریور ۱۳۲۰ برای به قدرت رساندن محمدرضا، بین وی و سفارت انگلیس وساطت کرد، در سال 1338 «دفتر ویژه اطلاعات» را که به منزله سازمان اطلاعاتی شاه محسوب می‌شد تأسیس کرد، به عنوان قائم‌مقام ساواک بر این سازمان نظارت داشت، رابط شخصی شاه با مراکز اطلاعاتی آمریکا و انگلیس بود و ریاست «سازمان بازرسی شاهنشاهی» را بر عهده داشت. فردوست پس از سقوط شاه مخفی شد اما در ۱۲ آبان ۱۳۶۲ بازداشت و در بازجویی‌های خود گنجینه‌ای از تاریخچه تحولات عصر پهلوی را فاش کرد و از بسیاری ناگفته‌ها و ناشنیده‌ها پرده برداشت. او سرانجام در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ در 70 سالگی درگذشت.

اکثر اسناد لانه جاسوسی در ارتباط با حسین فردوست، یا به حوزه فعالیت و جایگاه رفیع او در دربار شاه مربوط می‌شود یا مواضع وی را در قبال انقلاب اسلامی ایران تشریح می‌کند.

یکی از اسناد لانه جاسوسی که در بهمن ۱۳۵۴ تهیه شده گزارشی است با عنوان «نخبگان و تقسیم قدرت در ایران». در این گزارش ضمن تشریح سابقه دوستی ارتشبد حسین فردوست با محمدرضا پهلوی آمده است: «تیمسار فردوست برای مدت پنجاه سال دوست شاه بوده ولی با وجود این، شاه احساس تنهایی می‌کند زیرا فقط به دنبال کسب اطلاعات است و نه در جستجوی مشاور. چرا که تعداد معدودی می‌توانند به او پند و اندرز دهند. او تصمیم می‌گیرد و دیگران اجرا می‌کنند.»[1]

یکی دیگر از اسناد لانه جاسوسی در مورد گستره اختیارات فردوست می‌نویسد:

«از آنجا که رؤسای ساواک، پلیس کشوری، و ژاندارمری همگی گزارش کار خود را مستقیماً به شاه ارائه می‌کنند، فردوست تا آن حد که شاه مطلوب و مقتضی بداند، مسئولیت هماهنگی را در ارسال این گزارش‌ها بر عهده دارد.»[2]

این سند می‌افزاید:

«فردوست، دوست نزدیک شاه، نایب‌رئیس ساواک، و به عنوان فردی که مسئول انتقال مستمر گزارش تحولات امنیتی و اطلاعاتی به شاه می‌باشد، الزاماً باید وظیفه هماهنگ‌کننده را انجام دهد.»[3]

سند دیگری در همین رابطه مشخصاً به تشریح مسئولیت اطلاعاتی و امنیتی فردوست پرداخته است. در این سند زیر عنوان «اداره اطلاعات ویژه» آمده است:

«هیچ گزارشى پیرامون تشکیلات اطلاعاتى و امنیتى در ایران بدون ذکرى از «اداره اطلاعات ویژه» کامل نخواهد بود. این اداره واحد کوچکى است متشکل از 40 افسر و کارمند که توسط شاه در سال 1959 (1338)، در کاخ سلطنتى تأسیس شد. هدف از تأسیس این اداره آن است که شاه را به طور مستمر در جریان تمامى تحولات مهم، که توسط اعضاى جامعه اطلاعاتى و دیگر منابع گزارش مى‌شود، قرار دهد، این اداره اختیارات و توانایى آن را دارد که‌ تحقیقات و پژوهش‌هاى ویژه‌اى را به انجام برساند. سرپرست این اداره، سرلشگر حسین فردوست، یک مقام اطلاعاتى حرفه‌اى است. وى از سال 1962 (1341) نایب‌رئیس ساواک بوده و به کفایت و وفادارى کامل نسبت به شاه شهرت دارد.»[4]

فردوست حتی به لحاظ امنیتی بر رفتار نمایندگان مجلس شورای ملی و مخالفت گاه و بیگاه آنان با لوایح دولتی یا موضوع اقلیت و اکثریت بودن جناح آنان در مجلس نظارت می‌کرد. برای مثال طبق یکی از اسناد لانه جاسوسی، زمانی از «هلاکو رامبد» رهبر اقلیت نمایندگان حزب مردم خواسته بود برای وی توضیح دهد که چگونه موضوع اطاعت از شاه را با وجود مواضع مخالف در مجلس تحقق می‌بخشد؟ در این سند که با عنوان «سری» و «غیر قابل رؤیت برای بیگانگان» تنظیم شده چنین می‌خوانیم:

«بنا به خواسته تیمسار فردوست، هلاکو رامبد رهبر اقلیت نمایندگان حزب مردم باید تا تاریخ ۱۵ نوامبر گزارشی تهیه کند و در آن توضیح دهد که حزب مردم به عنوان گروه اقلیت مخالف، چگونه موضوع اطاعت از شاه را در مجلس جامه عمل می‌پوشاند؟»[5]

بر اساس این سند، رامبد پس از ارئه توضیحات مورد انتظار فردوست می‌افزاید: «امیدوارم این گزارش به فردوست برای مرتفع ساختن هرگونه شکی نسبت به وفاداری وی نسبت به فرامین شاه کافی باشد.»[6]

به موجب یکی از اسناد لانه جاسوسی، نام تیمسار حسین فردوست در میان فهرست ۱۵ نفری قرار دارد که از آنها به عنوان «مشاوران مورد اعتماد شاه» یاد شده است. در این فهرست فردوست به عنوان «چشم و گوش شاه»، «همکلاس شاه در سوئیس»، «مدیر انتقال گزارش‌های روزانه به شاه» و «چهره فعال ساواک از سال سال ۱۳۴۱ به بعد» معرفی شده است.[7]

در یکی دیگر از اسناد لانه جاسوسی حسین فردوست در صدر فهرست اسامی کسانی قرار گرفته که از آنها به عنوان «حلقه داخلی شاه» یاد شده است.[8]

در همین سند ضمن اشاره به اینکه افراد «حلقه داخلی شاه بیشترین نفوذ را بر او دارند و طریقه ارتباط با بخش‌های مهم جمعیت کشور را فراهم می‌کنند»، آمده است: «فردوست رابطه شاه با مقامات ارتشی و امنیتی کشور است.»[9]

سندی دیگر از اسناد لانه جاسوسی، از یکی دیگر از وظایف فردوست پرده برداشته است. طبق این سند «شاه دو کمیته ۵ نفره در اختیار دارد که هر یک از آنها در کشور در زمینه راه‌اندازی موج حمایت برای او نقش مهمی دارند. یکی از آنها مأمور برپایی تظاهرات به طرفداری از شاه است که مسئولیت آن با فردوست است. اعضای دیگر این کمیته عبارتند از: ارسلان افشار رئیس تشریفات دربار، ژنرال اویسی رئیس حکومت نظامی تهران، آهنچیان تاجر مشهدی، و ژنرال خسروانی.»[10]

در یک سند لانه جاسوسی با طبقه‌بندی «خیلی محرمانه» و تاریخ 8 آذر ۱۳۵۷ که توسط سولیوان نوشته شده، نام حسین فردوست در میان فهرست ۱۲۰ نفری قرار دارد که میلیون‌ها دلار ارز از کشور خارج کرده و به حساب‌های خود در بانک‌های سوئیس، فرانسه و آمریکا واریز کرده‌اند. نام این افراد از سوی «انجمن کارمندان بانک مرکزی ایران» اعلام شده است.[11]

ارتشبد حسین فردوست پس از خروج شاه از کشور در دی 1357، امیدی به پیروزی شاپور بختیار نداشت. به موجب یکی از اسناد لانه جاسوسی که به قلم سولیوان سفیر آمریکا در ۱۸ بهمن ۱۳۵۷ ـ چهار روز قبل از پیروزی انقلاب ـ تهیه شده، یکی از فرستادگان دولت آمریکا به نام «جرج ناتانسون» که در پوشش تاجر وارد ایران شده بود، ابتدا با فردوست ملاقات می‌کند. وی سپس در سفارت آمریکا به سولیوان می‌گوید: «پیغامی از جانب فردوست دارد. فردوست در پی آن است که هماهنگی و توافقی بین ]امام[ خمینی، دولت ایالات متحده، و عناصر طرفدار غرب مانند خودش به وجود آورد. زیرا معتقد است بختیار طرفداران کمی دارد. وقتش رسیده که کوشش‌ها برای متقاعد کردن [امام] خمینی متمرکز شود. وی تأکید کرد مطمئن شدن از اینکه دولت جدید [امام] خمینی موفق می‌شود اهمیت دارد.»[12]

با این حال سولیوان در ادامه همین سند تصریح کرده که «ناتانسون رابط قابل اعتمادی نیست و ما به پیام‌هایی که وی از جانب فردوست آورده، شک داریم.»[13]

یکی از اسناد لانه جاسوسی از جلسه‌ای گزارش می‌دهد که با شرکت تمامی رؤسای سرویس‌های امنیتی و پلیس ایران تشکیل شده بود. در این جلسه که در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۷ برگزار شده بود، نصیری رئیس ساواک تصریح کرد:

«راه مقابله با آشوب‌ها بستن بازار شهرهایی مانند قم و استفاده از تمامی نیروهای لازم از جمله کشتار مردم می‌باشد.» اما فردوست که در این جلسه حضور داشت با این نظریه مخالفت کرد و گفت: «اگر یکی از رهبران مذهبی در پیشاپیش تظاهرکنندگان هدف تیراندازی قرار گیرد، فاجعه به ‌بار خواهد آورد. ضمن آنکه شکست در سرکوبی تظاهرات ممکن است منجر به پیوستن سربازان به مردم گردد. سربازان وظیفه اشخاص مناسبی برای انجام چنین کاری نیستند و نباید به شهرهایی چون قم فرستاده شوند. در این‌گونه شهرها فقط باید از پلیس استفاده شود.» فردوست می‌افزاید: «به جای سرکوب مردم، باید با آنان گفت‌وگو کرد.» شرکت‌کنندگان در این جلسه به خاطر جایگاه فردوست و ارتباط نزدیک وی با شاه، نظرات او را پذیرفتند.[14]

با این حال به نظر می‌رسد دیدگاه فردوست در مورد چگونگی رویارویی با تظاهرات مردم، متفاوت از دیدگاه محمدرضا پهلوی بوده است. طبق یکی از اسناد لانه جاسوسی «شاه از نتایج تظاهرات مذهبی دلخور بوده و دستور داده که از این به بعد تظاهرات مردم توسط نیروهای نظامی پراکنده شود و ارتش اجازه آتش گشودن به روی تظاهرکنندگان را به دست آورد. شاه و مشاوران اصلیش معتقدند که سازش با رهبران مذهبی امکان ندارد.»[15]

 

پی‌نوشت‌ها:

 

[1]. اسناد لانه جاسوسی، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، کتاب اول، ص ۲۴۳.

[2]. همان، کتاب ششم، ص ۶۴۰.

[3]. همان.

[4]. همان، کتاب ششم، ص 639.

[5]. همان، کتاب هشتم، ص ۵۲۰ ، بند شماره ۱.

[6]. همان، بند شماره ۳.

[7]. همان، کتاب اول، ص ۲۷۴.

[8]. همان، کتاب اول، ص ۲۴۹.

[9]. همان، ص ۲۴۸.

[10]. همان، کتاب هفتم، ص ۱۵.

[11]. همان، کتاب نهم، ص 380.

[12]. همان، کتاب سوم، ص ۴۱۷ ، سند شماره ۵۰.

[13]. همان، بخش «نظریه».

[14]. همان، کتاب سوم، ص ۲۰۸.

[15]. همان، ص ۲۲۶.



 
تعداد بازدید: 628


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: