10 تیر 1402
احمد ساجدی
اشرف پهلوی خواهر دوقلوی محمدرضا پهلوی، از فعالترین زنان دربار شاه بود. وی از چهرههای مؤثر در کودتای 28 مرداد 1332 بود و در فساد مالی و اخلاقی شهرت داشت. او در آستانه سقوط شاه، بسیاری از اموال گرانبها را از ایران خارج ساخت و در آمریکا تلاش کرد سلطنت را بازگرداند. اشرف پس از فوت شاه نیز تلاش کرد سلطنتطلبان را دور هم جمع کند. وی در 17 دی 1394 در حالی که به آلزایمر مبتلا بود در 96 سالگی درگذشت.
در مجموعه اسناد لانه جاسوسی، سندهای فراوانی در رابطه با اشرف پهلوی بهویژه فساد مالی و اخلاقی وی دیده میشود.
یکی از اسناد لانه جاسوسی در بخش با عنوان «قسمت A - 2، محرمانه، خاندان سلطنتی» در رابطه با اشرف پهلوی مینویسد:
«تا زمانی که شاه زنده است، روش زندگی اشرف دارای اهمیت کمی است و به جز شرمساری برای رژیم پهلوی چیزی در بر ندارد.»[1]
در سند دیگری با عنوان «آمار بیشتر در باب خاندان سلطنتی» میخوانیم:
«اشرف با ابراز علاقه به فهرست طویلی از مردان جوان و جذاب، شهرتی پر سر و صدا برای خود فراهم کرده است. این فهرست با نام اسدالله علم در سال ۱۹۴۳ شروع میشود.»[2]
و در سند دیگر تحت عنوان «پادشاه، دودمان و دربار» راجع به شخصیت اشرف پهلوی چنین آمده است:
«اشرف به جهت فساد مالی و موفقیت در تعقیب مردان جوان شهرتی افسانهوار دارد.»[3]
و این سند:
«در خانواده شاه، یک طبقه شهوتران و از نظر مالی فاسد وجود دارد که برجستهترین آنها خواهر دوقلوی شاه، اشرف است که صاحب طبعی حریص و تمایلات جنسی مفرط میباشد.»[4]
یکی از اسناد لانه جاسوسی به تاریخ ۳۰ آبان ۱۳۵۷ که توسط «تامست» کنسول آمریکا در شیراز تهیه شده تصریح دارد:
«شاه، فامیلش و حلقه اطرافیانش نمونه مجسمه شرور هستند. برخی متقاعد شدهاند که خواهر شاه یک فاحشه است. یک پلاکارد در تظاهرات اخیر بر ضد رژیم، پرنسس اشرف را در یک حالت دعوت! به عنوان دروازه تمدن بزرگ ترسیم کرده است...»[5]
به موجب یکی دیگر از اسناد لانه جاسوسی «در تهران یک گروه جوان بیقید ولنگار هستند که با دربار شاهدخت اشرف در ارتباط نزدیک میباشند و شبهای جمعه در «کاباره کلبه» نزدیک هتل دربند با یکدیگر ملاقات میکنند.»[6] عامل اصلی در تشکیل این گروه، اشرف پهلوی است.
یکی از اسناد وزارت خارجه آمریکا که در ۲۷ فروردین ۱۳۵۸ از سوی معاون وزیر خارجه آمریکا نوشته شده حاکی است:
«اشرف پهلوی و تعداد زیادی از افراد خانواده شاه، درخواست ویزای ورود به آمریکا کردهاند. ولی پاسخگویی به این درخواستها برخلاف منافع ما که نزدیک شدن به دولت جدید است، میباشد. در این میان مسئله اشرف از خود شاه هم بدتر است. زیرا گذشته نفرتآور اشرف، وی را از دریافت ویزای آمریکا محروم میکند.»[7]
درباره مفاسد اقتصادی اشرف پهلوی نیز اسناد زیادی در مجموعه اسناد لانه جاسوسی میتوان یافت.
برای مثال «هنری پرشت» مسئول میز ایران در وزارت امور خارجه آمریکا در سندی محرمانه به تاریخ ۱۸ مهر ۱۳۵۸ مینویسد:
«قوه قضائیه و پلیس ما از حضور خیلی از مقامات رسمی که در اعمال مشکوک شرکتهای آمریکایی در ایران دست داشتهاند بیخبرند. بعضی از این افراد در اینجا (آمریکا) ساکن شدهاند. مثلاً بیشتر خانواده سلطنتی از جمله اشرف پهلوی در این کشور به سر میبرند. شاخه اشرف در بسیاری از معاملات مشکوک دست داشته است.»[8]
اشرف پهلوی گذشته از آنکه خود از طرق مختلف به فساد اقتصادی مشغول بود، زمینه این موقعیت را برای فرزندانش نیز بهوجود آورده بود و شهرام و شهریار عمیقاً در سوءاستفادههای مالی در شرکتهای تجاری دست دارند.[9]
درباره مفاسد اقتصادی شهرام یکی از اسناد لانه جاسوسی چنین مینویسد:
«شهرام، فرزند ارشد اشرف، در بعضی موارد جای پای مادرش را گرفته بود. او بهطور وسیع و نامطلوبی در تهران به عنوان یک معاملهگر زرنگ شهرت داشت و حدود بیست شرکت شامل ترابری، کلوپهای شبانه، ساختمانی و تبلیغات، بخش عمده داراییهای وی را در خود جای داده بودند. برای ایرانیان صاحب اطلاع، فروش گنجینهها و عتیقههای هنری کشور از جمله ساختههای دستی مارلیک (تپههای مارلیک واقع در اطراف رودبار گیلان)، که یک موضوع باستانشناسی ماقبل تاریخ و حائز اهمیت زیاد است، بدنامترین عمل حاکی از بیمسئولیتی وی میباشد.»[10]
البته برخی معتقدند که اشیای تاریخی تپه مارلیک توسط شخص اشرف به سرقت رفته و او عامل به حراج رفتن آن اشیا بود. در این رابطه آمده است: «به محض اینکه در تپههای مارلیک اشیای طلایی بسیار گرانقیمت کشف شد، اشرف آن محل را خریداری کرد و محتویات آن تپه از آن به بعد به دست معاملهگران هنری تمام دنیا رسید»[11]
یکی دیگر از اسناد لانه جاسوسی راجع به فساد اقتصادی شهرام، پسر بزرگ اشرف، چنین مینویسد:
«در این هنگام، شهرام، پسر بزرگ شاهدخت اشرف با سه نفر که ظاهر شلختهاى داشتند، وارد شدند و در میزى نزدیک به ما نشستند. داریوش همایون در حالى که براى آنها دست تکان مىداد، زمزمه مىکرد «آنجا نمونه کاملى از روش پول درآوردن در ایران دیده مىشود. پسر شاهدخت اشرف در 40 کسب و کار در تهران دست دارد.» داریوش همایون افزود: «به هیچگونه سرمایهگذارى نیازى نیست، کافیست که شهرام کمى اعمال نفوذ کرده و بهطور کلى اشاره کند که براى تأمین این نفوذ چه کسى بیرون انداخته شود.» و گفت که این تازه شروع کار است.»[12]
برخی معتقدند محمدرضا پهلوی خود تعمداً نسبت به فعالیتهای اشرف بیاعتنا بوده و معدود واکنشهای کلامی او به فسادهای سیاسی، اقتصادی و حتی اخلاقی اشرف، تبلیغاتی سیاسی برای جلب افکار عمومی بود؛ به عنوان نمونه در برخی از منابع آمده است:
«مدیر یکی از بانکهای ایران به یک کارمند سفارت گفت که وی بعضی از اقدامات تجاری اشرف که او را در موقعیت ناپسندیدهای قرار میداد به اطلاع شاه رساند، شاه مسئله را بیاهمیت تلقی کرد. مدیر بانک به کارمند سفارت اظهار داشت که چنین معاملات برای اشخاص دیگر ده سال زندان در بر دارد»[13]
بر اساس یکی از اسناد لانه جاسوسی، اشرف پهلوی اغلب طرحها و توطئههای برنامهریزی شده خود در کشور را با استفاده از روزنامه «آیندگان» به سرانجام میرساند. طبق این سند، یکی از نویسندگان، گزارش تحقیقاتی خود را که حاوی افشاگری در مورد یکی از اراضی شاهینشهر اصفهان بوده، به هیئت تحریریه روزنامه ارائه کرد. ولی بعداً مشخص شد که متقاضی این گزارش بهاصطلاح تحقیقی، اشرف پهلوی بوده و قصد اشرف، بیرون راندن کارکنان و زارعین محلی از زمین مورد نظر، به منظور تحویل ملک به آمریکاییها بوده است!
در این سند که تاریخ اول مرداد ۱۳۵۸ را دارد چنین میخوانیم:
«روز دوشنبه (مردادماه) روزن، وابسته مطبوعاتی با مسعود مهاجر یکی از اعضای هیأت تحریریه آیندگان ملاقات نمود. هنگامی که در اداره روابط عمومی روزنامه منتظر مهاجر بود، روزن با یک پدیده غریب در رابطه با آیندگان روبهرو شد که همانا تشویق گزارشگران محقق آزاد به همکاری با این روزنامه بود. تعدادی از مقالههای بسیار تحقیقی روزنامه نیز از همین طریق تأمین میگردد. شاهد این مدعی نیز گفتوگوی وابسته مطبوعاتی، با یک روزنامهنگار آزاد به نام شفیعی بود. او در تلاش برای فروش افشاگریهای خود در مورد شاهین شهر اصفهان بوده است که بنا به گفته نویسنده، طرح شاهزاده اشرف بوده است تا با از بین بردن و اخراج زارعین محلی زمین لازم برای مسکن پیمانکاران آمریکایی را فراهم آورد.»[14]
در یکی از اسناد لانه جاسوسی نام اشرف پهلوی در فهرست 15 نفری قرار دارد که در اکثر تصمیمگیریهای مملکتی مشاور نزدیک شاه هستند.[15]
و در سندی دیگر، سازمان سیا اشرف پهلوی را یکی از افراد «حلقه داخلی شاه» نامیده است. طبق این سند، «حلقه داخلی شاه را کسانی تشکیل میدهند که بیشترین نفوذ را بر او دارند و وفاداری کامل خود را به شاه ابراز میدارند ـ هر چند این کار به خاطر حفظ منافعشان باشد ـ و هر لحظه شاه به آنها نیاز داشت در کنارش باشند.»[16]
خودسریهای اشرف پهلوی گاهی سبب خشم سایر رجال پهلوی میشد. یکی از اسناد لانه جاسوسی استعفای اردشیر زاهدی از منصب وزارت خارجه در شهریور ۱۳۵0 را با سفر اشرف پهلوی به سازمان ملل مرتبط دانسته است:
«در سپتامبر ۱۹۷۱ کمی بعد از اینکه شاه خواهر دوقلوی خود اشرف را به عنوان ریاست هیئت اعزامی ایران در بیست و ششمین گردهمایی مجمع عمومی سازمان ملل متحد انتخاب کرد، اردشیر زاهدی از سمت خود استعفا داد. زیرا معمولاً باید وزیر امور خارجه ریاست هیئت را بر عهده داشته باشد.»[17]
پینوشتها:
[1]. اسناد لانه جاسوسی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، کتاب اول، ص ۲۷۸.
[2]. همان، ص ۲۶۲.
[3]. همان، ص ۲۴۸.
[4]. همان، ص ۲۴۲.
[5]. همان، کتاب دوم، ص ۳۶.
[6]. همان، ص 619.
[7]. همان، کتاب اول، ص ۳۱۶.
[8]. همان، کتاب چهارم، ص ۳۲۴.
[9]. همان، کتاب اول، ص 276.
[10]. همان، ص ۲۶۲.
[11]. همان، کتاب دوم، ص 607.
[12]. همان، کتاب هشتم، ص 791.
[13]. همان، کتاب اول، ص ۲۶۲.
[14]. همان، کتاب دهم، ص 585.
[15]. همان، کتاب اول، ص 274.
[16]. همان، ص ۲۴۹.
[17]. همان، کتاب هشتم، ص ۵۴۸.
تعداد بازدید: 645